صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۳۶ - ۱۷ دی ۱۳۹۶

غم فراق جهان پهلوان تختی پنجاه ساله شد

امروز نیم‌قرن از وفات غلامرضا تختی می گذرد و هنوز هم بسیاری از مردم نام نیک وی را فراموش نکرده‌اند.
کد خبر : 248655

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، 17 دی‌ماه سال 1346 خبری تلخ و باورنکردنی باعث بهت مردم ایران شد. خبر کوتاه بود از بازتاب آن جهانی بود؛«جهان پهلوان تختی کشتی‌گیر پرآوازه به دلیل خودکشی فوت کرد.» باور این خبر برای مردم غیرممکن بود چون غلامرضا تختی اسطوره‌ بی مثالی بود که هواداران بسیار فراوانی داشت. داغ خبر مرگ تختی آن‌قدر جانکاه بود که 7 نفر با شنیدن خبر مرگ پهلوان کشورشان دست به خودکشی زدند.


از تولد تا تیم ملی


پنجم شهریورماه 1309 غلامرضا تختی در محله خانی آباد تهران دیده به جهان گشود. او فرزند پنجم خانواده بود و دو خواهر و دو برادر بزرگتر از خودش داشت. شرایط سخت معیشتی موجب شد تا غلامرضا تا کلاس نهم بیشتر نتواند در دبیرستان منوچهری خانی‌آباد ادامه تحصیل دهد و برای کار به شهر مسجد سلیمان استان خوزستان رفت چرا که پدرش «رجب‌خان» خانه‌اش را برای تامین مایحتاج زندگی گرو گذاشته بود. تختی درخصوص آن روزها گفته بود: «طلبکاران که پول‌شان را در موعد مقرر نگرفته بودند به خانه ما حمله کردند و اسباب و اثاثیه را بیرون ریختند. دو شب در خیایان خوابیدم تا اینکه روز سوم توانستیم خانه‌ای اجاره کنیم. پدرم که از ماترک پدربزرگم «حاج قلی» انباری در راه‌آهن خریده بود و یخچال طبیعی احداث کرده بود ناچار به فروش آن شد و من برای مدتی به خوزستان رفتم تا با حقوق روزانه 7 تا 8 تومان کار کنم. جنگ جهانی دوم بود و زندگی به سختی برای مردم می‌گذشت.»


تختی بیشتر در زورخانه‌ها و سالن‌های کشتی نظاره‌گر تلاش ورزشکاران بود و به گفته خودش زندگی در میان مردم بهترین دانشگاه زندگی‌اش بود. اوبه رغم علاقه فراوان به ورزش تا سال 1329 نتوانست به طور رسمی ورزش را آغاز کند. تختی با ورود به باشگاه پولاد، کشتی را به طور جدی دنبال کرد که در این میان استعداد بالای وی از نگاه مرحوم «حسین رضی زاده» مدیر باشگاه دور نماند. غلامرضا که خدمت سربازی را پس از آمدن از مسجد سلیمان در سال 1327 می‌گذراند با نشان دادن علاقه وافرش به کشتی از فرصت‌ها و توجهات فراهم شده استفاده کرد و با تشویق و حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش هم حضور داشت، توانست در سال 1328 در رقابت‌های کاپ فرانسه برای ارتش ایران روی تشک برود ولی در همان مسابقه اول برابر حریفش ضربه فنی شد تا متوجه شود که نداشتن مربی و تمرین لازم تا چه اندازه در موفقیت یک کشتی گیر تاثیر دارد. وی درباره شکست در فرانسه گفته بود: «بعد از شکست تمرین‌های جدی و سختی را در پیش گرفتم، این مسابقات مرا یاری کرد تا حقیقت مبارزه را درک کنم، اگر چه شور پیروزی در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پیروزی می‌دانستم.»


شکست در فرانسه باعث شد تا غلامرضا تختی تمریناتش را بی‌وقفه و شبانه‌روزی دنبال کند و حضورش در باشگاه پولاد و توجه به صحبت‌های مربی‌اش مرحوم «رضی‌زاده» موجب شد تا او یکایک حریفانش را شکست دهد و در سال 1330 در وزن 79 کیلوگرم که وزن ششم به حساب می‌آمد صاحب دوبنده تیم ملی شود.



قهرمانی‌ها و افتخارات


تختی از همان ابتدای ورودش به تیم ملی کارش را با قهرمانی آغاز کرد. وی در مسابقات سال 1951 هلسینکی(فنلاند) در سن 21 سالگی نایب قهرمان جهان شد. این موفقیت آغازی بر افتخاراتی بود که برای تختی 15 سال ادامه داشت. او در المپیک 1952 هلسینکی توانست مدال نقره را به گردن بیاویزد. غلامرضا در مسابقات جهانی 1954 توکیو در حالی که کشتی‌های درخشانی می‌گرفت و همه منتظر طلای او بودند در یک کشتی عجیب مقابل «وایکینگ پالم» حریف سوئدی‌اش غافلگیر شد تا در رده چهارم جهان قرار بگیرد. جالب اینکه 6 ماه بعد «پالم» در دیداری دوستانه در سوئد مقابل تختی ضربه فنی شد.


غلامرضای کشتی ایران در سال 1955 در جشنواره ورزشی ورشو لهستان با شکست در فینال بار دیگر به مدال نقره رسید. تختی در المپیک 1956 ملبورن استرالیا کشتی‌گیرانی از شوروی(روسیه)، آمریکا، ژاپن، آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا را شکست داد و مدال طلای المپیک را تصاحب کرد. تختی در اسفند همان سال با غلبه بر مرحوم «حسین نوری» به مقام پهلوانی ایران دست یافت و صاحب بازوبند شد و در سال‌های 1336 و 1337 نیز این عنوان را تکرار کرد.


تختی در بازی‌‌های آسیایی 1958 توکیو صاحب مدال طلا شد و همان سال در مسابقات جهانی صوفیه بلغارستان صاحب گردن‌آویز نقره شد. او در چهارمین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان در سال 1959 در تهران به نشان طلا رسید. همان سال غلامرضا در مسابقات جهانی یوکوهامای ژاپن مدال طلا را به دست آورد. تختی در المپیک 1960 ایتالیا در حالی که دیگر کشتی گیران ایران عملکرد قابل قبولی نداشتند توانست به مدال نقره برسد تا از سومین المپیک خود هم بدون مدال برنگردد. وی در ششمین دوره رقابت‌های قهرمانی جهان در تولیدوی آمریکا در سال 1962 به دلیل اضافه وزن صاحب مدال نقره شد. او در در بازی‌های المپیک 1964 توکیو به‌رغم آنکه سن بالایی داشت با بدشانسی از کسب چهارمین مدال المپیک خود بازماند و به رتبه چهارمی اکتفا کرد.



راز محبوبیت جهان‌پهلوان غلامرضا تختی


قبل و بعد از غلامرضا تختی کشتی‌گیران زیادی صاحب کمربند پهلوانی شدند اما هیچ کدام از آنها به اندازه تختی محبوب نشدند. وقتی در شهریور ماه 1341 زلزله شدیدی در بوئین زهرا به وقوع پیوست تختی در چهارراه ولیعصر فعلی به دوستانش اطلاع داد که قصد دارد برای زلزله‌زدگان کمک جمع کند و سپس در بازار تهران شروع به جمع‌آوری کمک‌های نقدی و غیرنقدی کرد. در این رابطه «پرویز عرب» که در کنار تختی کمک‌ها را جمع‌آوری می‌کرد،‌ خاطره جالبی را نقل می‌کند. او می‌گوید: «من به همراه «ابوالفضل حسین‌پور» و تختی در بازار تهران راه افتادیم و در حالی که کیسه‌های بزرگ شکر برای جمع کردن پول دست من و حسین‌پور بود از اول سبزه میدان تا چارسو بازار با کمک‌های مردم و بازاریان این کیسه‌ها پر شد. یک وانت هم همراه ما بود که پتو و دیگر اقلام غیرنقدی را جمع آوری می‌کرد. نکته جالب این بود که مردم وقتی تختی را می‌دیدند بی نهایت به او احترام می‌گذاشتند. مردم اصلا نگاه نمی‌کردند که در جیب‌شان چقدر پول دارند بلکه دست در جیب‌شان می‌کردند و هرچه داشتند داخل کیسه‌ها می‌انداختند که این موضوع نشان دهنده میزان احترام و عشق مردم به تختی بود.»


جهان پهلوان تختی بیش از اندازه به مردم عشق می‌ورزید و در همه حال در کنار آنها بود. هیچ‌گاه خود را از مردم جدا ندید. وی در سال‌های آخر کشتی‌اش با موانع زیادیمواجه شده بود و در مسابقات جهانی 1966 آمریکا به دلیل آنکه در تنگناهای شدیدی قرار داشت نتوانست همچون همیشه تمرین کند. وی قبل از سفر به آمریکا گفت: «هیچ چیز نمی‌تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق. نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده‌اند، احساس شرمندگی می‌کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می‌دانستم من هم می‌توانستم ادعا کنم چون دیگران هستم... وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالی‌اش خواهد شد، یقینا نخواهد توانست بگوید چرا کشتی می‌گیرد و چرا همراه تیم مسافرت می‌کند.»


تختی در رقابت‌های کشتی آمریکا پس از پیروزی برابر حریف مجارستانی خود برابر «الکساندر مدوید» و «احمد آئیک» (نفرات اول و دوم این دوره از رقابت‌ها) شکست خورد تا بدون مدال به ایران برگردد.



ازدواج و مرگ تختی


غلامرضا تختی 30 بهمن 1345 با «شهلا توکلی» ازدواج کرد. حاصل این ازدواج پسری به نام «بابک» بود که در 11 شهریور 1346 پا به عرصه گیتی گذاشت. 4 ماه بعد در روز 15 دی ماه تختی وصیت‌نامه‌اش را در دفترخانه اسناد رسمی شماره 202 تحت شماره 3428 و با تعیین «کاظم‌حسیبی» به عنوان سرپرست فرزندش بابک به ثبت رساند و تنها دو روز بعد از این اتفاق در 17 دی ماه جسد وی در هتل آتلانتیک تهران پیدا شد. نظریه پزشکان خودکشی بود ولی هنوز هم درباره دلایل مرگ او اختلاف‌نظرهای زیادی وجود دارد.


«پرویزعرب» همان شخصی که با تختی کمک‌های نقدی و غیرنقدی را به زلزله‌زدگان بوئین زهرا رساند، درباره مرگ تختی گفت: «غلامرضا قرص آسپرین و تریاک را با هم مخلوط کرده بود و پس از ریختن در لیوان آب، آن را خورده بود.»


«فجوری»، رییس پزشک قانونی وقت پس از معاینه تختی گفته بود بازوی راست تختی کبود بوده که دلیل آن هم این بود که او هنگام جان دادن با دندان بازوی خود را گاز گرفته بود.


اگر چه با وجود همه شواهد موجود بر خودکشی جهان پهلوان تختی نمی‌توان با قاطعیت گفت که او با تصمیم شخصی خودکشی کرده یا مجبور به این کار شده است چرا که به دلیل حضور در جبهه ملی از سال 1342 بارها به ساواک احضار شده بود. اگر چه این صحبت هم مطرح است که اختلاف طبقاتی فراوانی که تختی با خانواده همسرش داشت، عامل تصمیم وی به خودکشی بوده است.


شاید بسیاری از حرف‌ها را هنوز هم قدیمی‌ها نمی‌پذیرند و می‌گویند چطور ممکن است فردی که موفقیت‌های فراوانی را به دست آورده بود و بیش از اندازه در دل مردم جای داشت، دست به خودکشی بزند اما آنچه از مرگ جهان پهلوان تختی با اهمیت‌تر بوده، جایگاه تختی در میان مردم است. امروز نیم‌قرن از مرگ غلامرضا تختی می‌گذرد اما هنوز هم نام او از میان مردم بیرون نرفته و چه بسیارند کسانی که هیچ‌گاه او را از نزدیک ندیدند ولی با نام او و بزرگی‌های فراوانی که از وی به جا مانده غریبه نیستند.


*امروز پنجاهمین مراسم سالگرد غلامرضا تختی همچون سال‌های قبل دراز ساعت 9 تا 12 در آرامستان ابن‌بابویه شهر ری برگزار می شود.


انتهای پیام/

ارسال نظر