صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
امکان‌سنجی تمدن‌سازی اسلامی (2)/بیژن عبدالکریمی:

اساسا هرنوع تمدن سازی خارج از اراده انسانی است/ فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تاسیس نمی‌شوند بلکه ظهور پیدا می‌کنند

بیژن عبدالکریمی معتقد است که نمی توان از ظهور تمدن سخن گفت و ایجاد و ظهور تمدن در دست بشر نیست بلکه حاصل اجتماع بی‌شمار از عوامل طبیعی، دینی، حقوقی، تاریخی و فرهنگی و ... است.
کد خبر : 245613

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری آنا، در ادامه بحث از تمدن سازی اسلامی که این روزها مورد توجه اندیشمندان کشورمان قرار گرفته است به پای صحبت های دکتر بیژن عبدالکریمی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی نشستیم و پدیده تمدن و تمدن سازی اسلامی را با وی مورد تامل قرار دادیم.


عبدالکریمی در ابتدا صحبت هایش را اینچنین آغاز کرد و گفت: پرداخت به موضوع تمدن سازی تاکیدی اوهام آلود(برمبنای دگسا) است. چرا که اساسا تمدن یکی از بزرگترین واحد های اجتماعی و تاریخی است و یک تمدن مرکب از بی‌شمار اجزا و مولفه‌هایی مانند فرهنگ، مذهب، قدرت علمی‌، قدرت تکنولوژیک و... است و اساسا به قدر و قدرت انسانی نمی توان آن را محقق یا حتی نابود کرد. ما متاسفانه گاه در مورد مفاهیمی‌ صحبت می‌کنیم که معلوم نیست مرادمان دقیقا چیست!


دکتر عبدالکریمی در ادامه گفت: تاسیس و تشکیل یک تمدن اعم از اینکه اسلامی ‌باشد یا غیر اسلامی، ایرانی باشد یا غیر ایرانی از اساس محال است و اعتقاد به ایجاد آن، از وجهی ناشی از نوعی ظن غیر فلسفی است. اگر تمدن را معنایی که ذکر کردم بگیریم، خواهیم دید تمدن مرکب از بی‌شمار اجزا و مولفه است و اساسا خلق،‌ ساخت، ابداع و... یک چنین چیزی در مجموع از وسع بشری خارج است که بخواهد با اراده و برنامه خودش تمدنی محقق و ظاهر کند و این اعتقاد در اصل هم در تعارض با توحید متعالی اسلامی‌ است.


مولف کتاب پایان تئولوژی افزود: بهتر است اندیشمندان دغدغه‌مند که همینک به موضوع تمدن سازی اسلامی مشغولند بیشتر به درمان و رفع امور جاری و انضمامی بیندیشند، موضوعاتی مانند آلودگی هوا، ترافیک، خشکسالی و ... از مواردی هستند که اگر به آنها توجه نشود دیر یا زود عواقبشان گریبانمان را می‌گیرد چنانکه همین امروز هم گریبانمان را گرفته اند؛ برای نمونه ما در طول هر سال افراد زیادی در کشورمان را بر اثر همین معضل آلودگی هوا از دست می‌دهیم و جان می‌سپارند. باید پرسید آیا بهتر نیست از ظن به واقعیات تعقلی‌تر بازگردیم؟


عبدالکریمی در پاسخ به این سوال که، با این وصف شما هم اکنون صرفا در مسائل انضمامی مشغولید؟ پس جایگاه اندیشمندان و نظریه پردازان بالاخص اندیشمندان حوزه فلسفه کجاست؟؛ گفت: ببینید فرهنگ و اندیشه فضایی بخشنامه ای و اداری نیست و ما نمی‌توانیم امروز حرف بزنیم و فردا منتظر نتیجه باشیم. شما نباید گمان کنید بنده سخنرانی می‌کنم یا کتابی می‌نویسم و در پی تغییری محسوس و سریع هستم.


وی در مواجهه با این سوال که پس شما به عنوان یک اندیشمند با سخنرانی ها و آثارتان هم اکنون مشغول به چه هستید؟ و چه هدفی را دنبال می‌کنید؛ گفت: ما اکنون در حال آگاه‌سازی و التفات به هویت‌مان هستیم تا معنایی از خودمان بدست بیاوریم. بدنبال کسب آگاهی و عقلی برای فهم دوره و احوال خودمان هستیم و نظرات و افق دید ما روزمره نیست که امروز بیان شود و هفته آینده نتیجه و نمود داشته باشد.


عبدالکریمی در پایان گفت: بهتر است به جای اندیشیدن بر مبنا دگسا و ظن غلط و غیر معقول به اندیشیدن انضمامی تر برای رفع مشکلات کنونی‌مان مشغول شویم و در این راستا هزینه کنیم.


دکتر عبدالکریمی‌ بار دیگر در این نشست بر گفته هایش تاکید کرد و گفت: من باز هم تکرار می‌کنم که تمدن‌ها و فرهنگ‌ها تاسیس نمی‌شوند بلکه ظهور پیدا می‌کنند. ما باید از ظهور تمدن سخن بگوییم و این ظهور یک ظهور به دست بشر نیست. ظهور تمدن حاصل اجماع بی‌شمار عوامل طبیعی، دینی، حقوقی، تاریخی و فرهنگی و ... است و نباید این ظهور را به یک پروژه بشری تقلیل داد و فروکاست.


عبدالکریمی‌افزود: در اینکه تمدن غرب، تاریخی را گذرانده و امروز با بحران های زیادی مواجه است البته این بحران صرفا متعلق به غرب نیست و جهان‌گیر است مشکلی ندارم، اما نکته اینجاست که تاریخ دارای امکان‌های ناشناخته‌ای است که ما نمی‌دانیم و به آنها دست نیافته‌ایم برای نمونه می‌تواند منجی یا راه نجات از نقطه کانونی بحران موجود در غرب و مدرنیته به معنای اعم از خود بحران بیرون بیاید و این هم یک امکان پیش‌رویمان است، یعنی ممکن است چنین شود یا حتی نشود و ما دقیقا نمی‌توانیم بگوییم راهی که فرا‌ روی بشر است چه است و از کجا بر می‌خیزد؟ ادعاهایی برای ظهور تمدن جدید توسط چینی‌ها و دیگران هم همین ادعا بوده که پس از چندی در جریان مدرنیته مضمحل شده‌اند.



استاد فلسفه در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال گفت: نکته مهم این است که من تعجب می‌کنم در یک جامعه دینی چقدر این نقطه مغفول مانده که ظهور تمدن‌ها و فرهنگ‌ها به حوزه ناشناخته تقدیر بر می‌گردد و امر بشری نیست. در واقع تمدن‌ها ظهور و تجسم یک فرهنک هستند. برای مثال مساجدی که در کشور دیگر می‌بینید یا معابدی که در هند یا ساختمان ها و برج هایی که در غرب می‌بینید اینها همه از کچ،‌ چوب، آهن و... ساخته شده اند اما روح هر یک از این اماکن متفاوت و متعلق به همان زیست جهان است.



عبدالکریمی‌افزود: چرا یک مسجد روحش با یک معبد متفاوت است؟؛ دلیلش این است که فرهنگی که در روح این ساختمان ها مستتر است متفاوت هستند. به همین دلیل تمدن هندی، ‌اسلامی، چینی با هم فرق می‌کنند. اگر مظاهر تمدنی همچون معماری را در نظر بگیریم این رابه خوبی خواهیم دید. حال باید پرسید چرا فرهنگ ها متفاوت هستند؟ بنظر من پاسخ اجمالی این سوال این خواهد بود که چون فرهنگ‌ها ظهور و تحقق سنت‌های نظری تاریخی هستند، فرهنگ هند حاصل سنت نظری هند است و فرهنگ ایران حاصل سنت نظری ایران و... و باید توجه داشته باشیم که تمدن جدید هم حاصل سنت نظری متافیزیکی یونانی است. اما سوال این است؟



این عضو هیات علمی‌دانشگاه آزاد گفت: چرا سنن نظری تاریخی با هم متفاوند؟ اینجاست که ما به حوزه راز و تقدیر نزدیک می‌شویم. هر سنت تاریخی حاصل انکشاف خود هستی است و وقتی ما درباره تمدن و چگونگی ساخت آن صحبت می‌کنیم گویی راز برای ما شناخته شده است و آنچنان به نحو پوزیتیویستی به این «راز» می‌پردازیم که گویی در گوش ما نجوا شده است و ما از آن مطلع هستیم. این ادعای بر آشکاری و اینکه ما توانسته ایم بر حوزه راز غلبه پیدا کنیم چیزی جز غلبه گرایشات تئولوژیک و ایدئولوژیک نیست.


گفتگو: محمدرضا زمانی خطیبی


انتهای پیام/

ارسال نظر