نهضت مشروطیت سر آغاز تحولات بنیادینی بود که مفهوم ایران امروز را پدید آورد
به گزارش سرویس رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، حجتالاسلام والمسلمین داود مهدویزادگان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشستی که با عنوان «بحران فلسفه سیاسی در ایران امروز» در دفتر مجمع عالی حکمت برگزار شد با بیان اینکه نهضت مشروطیت سر آغاز تحولات بنیادینی بود که مفهوم ایران امروز را پدید آورد، ابراز داشت: لیکن با وقوع انقلاب اسلامی این مفهوم عمق بیشتری پیدا کرد و به عبارت دیگر ایران امروز پر رنگتر شد، به طوری که همه اقشار جامعه را درگیر خود کرد، بنابراین میتوان مبدا ایران امروز را در ایران بعد انقلاب اسلامی اعتبار کرد.
وی افزود: مهمترین ویژگی فکری – سیاسی ایران امروز، مسأله فلسفه سیاسی است و شاید بتوان از آن با عنوان «رویارویی فلسفههای سیاسی» یاد کرد، در گذشته فلسفه سیاسی سلطانی، از نظام سیاسی حاکم دفاع میکرد، اما در دوره مشروطه این فلسفه سیاسی با چالش روبرو شد، البته چالشی که میتوانست جدی باشد ولی فی الواقع اینطور نشد، بلکه نظام سلطانی همچنان پابر جا ماند و فقط مبانی فلسفی آن تغییر کرد.
حجتالاسلام مهدویزادگان تصریح کرد: اگر نظام سلطانی در گذشته برای اثبات مطلوبیت خود از مبانی کلامی و فلسفی بهره میبرد، بعد نهضت مشروطه به ویژه در دوره پهلوی بر ستونهای فکر غربی یا سکولار استوار گشت، با وصف این، ماهیت استبدادی این نظام مانع بزرگی در راه رویارویی فلسفههای سیاسی حاضر در صحنه بود.
وی ادامه داد: از این رو رویارویی جدی تا وقوع انقلاب اسلامی به تأخیر افتاد، در شرایط جدید، فلسفه سیاسی امامت و ولایت توانست نظام سیاسی مورد نظر خود را پایهگذاری کند، اما این نظام سعی در سرکوب فلسفههای سیاسی رقیب نکرد، بلکه به ویژه در مراکز دانشگاهی و حتی حوزوی مجالی برای ابراز آنها فراهم ساخت.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی با تأکید بر اینکه نمایندگان فلسفههای سیاسی رقیب تلاش گستردهای برای القای فقر تئوریک فلسفه سیاسی امامت و ولایت دارند، بیان داشت: فقر تئوریک به معنای ناتوانی فلسفه سیاسی در دفاع عقلانی از نظام مطلوب خود است، در چنین حالتی فلسفه سیاسی با بحران معرفتی مواجه میشود.
وی افزود: فرضیه مختار آن است که واقعیت امر خلاف چنین ادعایی را اثبات میکند؛ یعنی این فلسفههای سیاسی رقیب است که با بحران یا فقر تئوریک درگیر است، زیرا از مطالعه تلاش فکری نمایندگان آنان به این نتیجه میرسیم که فلسفه سیاسی نزد آنان یا غایب است و یا ظهوری خود بنیادانه و مستقلی ندارند.
حجتالاسلام مهدویزادگان با اشاره به برخی تلاشهای فکری نمایندگان فلسفههای سیاسی رقیب گفت: «سنت گرایان» مانند سیدحسین نصر اساساً از ورود به این مسأله پرهیز میکند، «مفسرین مشروطه» مانند فریدون آدمیت که با مشکل درونی نظام سلطانی مواجه هستند، «بازخوانی فکر سیاسی تجدد در ایران» مانند سیدجواد طباطبایی که تا کنون نتوانسته فلسفه سیاسی منسجمی را از اندیشه ترقی ایرانی متجدد استخراج کند.
وی ادامه داد: «ترجمه فلسفههای سیاسی مدرن» مانند حسین بشیریه که صرفاً گردآورنده و نشر دهنده قرائتهای فلسفه سیاسی مدرن است، « میراثداران شورشیان انقلابی» گروهی که از اندیشه انقلابی شریعتی تبعیت میکند، مشکل این گروه غیبت فلسفه سیاسی است، «روشنفکری دینی» مانند سروش و محمد مجتهد شبستری که در نقد حکومت دینی و اسلام فقاهتی و دفاع کلی از سکولاریسم سیاسی باقی مانده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی خاطرنشان کرد: «اصحاب فقه المشروطه» این جریان تلاش دارد میراث فقهی مرحوم نایینی را به مثابه بدیل فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی معرفی کند، ولی با دو چالش اساسی مواجه است، یک آنکه چگونه فقه نایینی ما را در آستانه تجدد قرار میدهد؟
2 و دیگر آنکه پرسش از ماهیت تنبه الأمه نایینی است، آیا باید این کتاب را اثری فقهی دانست یا کلامی است؟
وی گفت: «کنشگران کلاسیک» عمدتاً به شرح مفاهیم و ایدئولوژی سیاسی مشغول هستند و از فلسفه سیاسی مشخصی دفاع نمیکنند، البته مطالعه هشت جریان فکری فعال در حوزه اندیشه سیاسی ایران امروز بیانگر این مسأله مهم است که تاکنون هیچ یک از این جریانها موفق به ارائه فلسفه سیاسی منسجم و عقلانی که به مثابه برابر نهاد فلسفه سیاسی امامت و ولایت تلقی شود، نشدهاند، اساساً فلسفه سیاسی در برخی از این کوشش ها غایب است.
منبع: فارس
انتهای پیام/