صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محمد امین ایمانجانی*

آقایان سیاسی؛مردم کرمانشاه شما را نگاه می‌کنند

باید از همه سیاسیون سوال کنیم بعد از حدود یک‌ماه که از زلزله کرمانشاه می‌گذرد چقدر برای حل مشکلات و مطالبات برحق، ولی بر زمین مانده منطقه زلزله‌زده تلاش شده است.
کد خبر : 242734

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، «مسئولانی که باید، کجایند؟ نه فرماندار را در شهر می‌بینیم، نه نماینده‌شان را، نه آنهایی که رای آوردند و نه آنهایی که رای نیاوردند». مردم تصور می‌کنند مسئولان آنان را رها کرده‌اند و این جمله‌ها را خطاب به آنهایی گفتندکه احوال نقلی و کوچکی از کرمانشاه پرسیدند و رفتند. از نظر آنهایی که شرایط و اوضاع بغرنج منطقه زلزله‌زده را دیدند، احوالپرسی یکی دو روزه کارساز نیست و وقتی جمع کل حضور افراد موثر و دارای بدنه اجتماعی به 10 روز نیز نمی‌رسد نمی‌توان آن را در حل مشکلات موثر دانست و با نگاه بدبینانه‌تر حتی می‌توان گفت این حضور و بازدید، کارکردی شخصی دارد و دردی را دوا نمی‌کند.


نگارنده عقیده دارد باید همه از سیاسیون سوال کنیم بعد از حدود یک‌ماه که از زلزله کرمانشاه می‌گذرد چقدر برای حل مشکلات و مطالبات برحق، ولی بر زمین مانده منطقه زلزله‌زده تلاش شده است


سوال‌هایی نظیر اینکه چرا وقتی در جست‌وجوگر اینترنتی به‌طور مثال سرچ می‌کنیم بازدید علی مطهری از... به‌جای قرارگیری کلیدواژه زلزله‌زدگان، این‌طور جمله کامل می‌شود: بازدید علی مطهری از موزه لوور پاریس.


بحث محصور به یک فرد یا یک جناح نمی‌شود. مردم زلزله‌زده همین‌طور از آقای محمدرضا عارف هم توقع دارند علاوه‌بر عیادت از مجروحان زلزله در بیمارستان‌های تهران، به بستر زلزله هم سری بزند و با پیگیری مشکلات مردم کرمانشاه، نامی نیک در این برهه تاریخی از خود به‌جا بگذارد.
همین نقد البته به آقایان رئیسی و قالیباف نیز وارد است. می‌شد به‌دور از نگاه سیاسی و بدون هدف «حفظ رای به هر وجه ممکن» توقعات 16 میلیونی را که به هر دلیل ائتلاف آقای رئیسی و قالیباف را ارجح به آقای روحانی می‌دانستند، برآورده کرد. این کمترین خواسته مردم است که به وقت نیاز، حضور این عزیزان را حس کنند و باری از دوش‌شان بردارند.


در ماجرای کرمانشاه حضور آقای قالیباف می‌توانست بیشتر از سه روز باشد و با استقرار خود در این هم مناطق و کمک به دستگاه‌های اجرایی دولت، هم تجربه موفق فعالیت جهادی را تکرار کند و نیز با انتقال تجربه به مدیران جوان‌تر در تسهیل کارها کمک بسزایی کند. با توجه به اینکه آقای قالیباف مسئولیت سنگینی در حال حاضر ندارد، حضورش دلگرمی برای مردم منطقه بود و بخشی از مشکلات را نیز حل می‌کرد. البته این گفته به‌معنای نادیده گرفتن فعالیت کیفی و قابل قبول قرارگاه جهادی امام‌ رضا (ع) به‌عنوان یکی ازدستاوردهای اجتماعی شهرداری قبلی نیست که در جای خود قابل تقدیر و تحلیل است.


حضورآقای رئیسی درمناطق زلزله‌زده بعداز دو هفته و بدون استمرار نیز توقع مردم را برآورده نکرد.هرچند آستان قدس رضوی کمک‌های به‌موقع و فعالیت موثری در منطقه داشت اما همچنان نگارنده معتقد است حضور بیشتر آقای رئیسی فواید بیشتری برای منطقه داشت.
انتظار از دولت نیز بیشتر است. در شرایطی که بسیاری از دام و طیور مردم در منطقه سرپل ذهاب به دلیل نبود علوفه، تلف شده‌اند حضور یک‌روزه وزیر کشاورزی چاره‌ساز نبود.


یا وزیر راه و شهرسازی بعد از 11روز از وقوع حادثه،به این مناطق سر می‌زند در حالی که او متولی شهرسازی کشور است وبسیاری از گره‌های کور به وجود آمده در ماجرای میزان خسارت وارده به خانه مردم زلزله‌زده با مدیریت او باز می‌شد.
رئیس بنیاد مستضعفین هم تنها 12000 تن سیمان اهدا کرد وبس.اگر بنیاد مستضعفین درچنین روزی بیشترین سهم را از کمک نداشته باشد، خود را برای چه روز مبادای دیگری آماده کرده است؟


شایداین عزیزان کمک‌هایی یا حضورهای غیررسانه‌ای و موثری داشته‌اند و ما نمی‌دانیم. اگر اینچنین بود چرا بازتاب این حضور صادقانه در زندگی مردم دیده نشده است؟


اگر میزان توجه به مشکلات مردم را سطح‌گذاری کنیم حتما بین گزینه‌های خوب، متوسط و بد، اکثر عزیزان صاحب‌منصب نمره خوب نمی‌گیرند و بیشترشان شاید آخرین گزینه نصیب‌شان شود.جدا از مصادیق گفته شده عزیزانی که امروز در جایگاه اجرایی یا قانون‌گذاری نیز نیستند بایدبرای حل مشکلات مردم آستین بالا می‌زدند؛ چراکه نداشتن مسئولیت، وظیفه انسانی را ساقط نمی‌کند.


اصولا بازگشت به امر اجتماعی برای رفع مشکلات مردمی که به شما اعتماد کردند تحرکات جدی‌تری می‌خواهد.نباید این حس اشتباه بین مردم تداعی شود که این عزیزان مردم را فراموش کرده‌اند.نباید ابزار حفظ افراد، بازی رسانه‌ای و جنگ روانی باشد؛ چراکه می‌توان با خدمت به مردم توجه بدنه رای داده را جلب کرد،حتی اگر آن بدنه حفظ نیز نشد همان که زندگی آنها ولو اندکی بهتر شود، همین کافی است. سرمایه اجتماعی کارکرد یک‌سویه ندارد، باید به همان میزان که در مقاطع حساس سیاسی از آنها توقع حضور و حماسه داریم در دوران بحران نیز دستگیرشان باشیم. راستی اگر کانون توجهات مسئولان، کرمانشاه بود امروز و بعد از یک‌ماه تازه همه متوجه می‌شدیم که به مستاجرین، کانکس داده نمی‌شد؟


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر