صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
وحید تاج و سلمان سالک:

موسیقی ایرانی سلیقه من است نه پافشاری‌ام / هر تلفیقی نوآوری نیست

وحید تاج و سلمان سالک همواره در حوزه موسیقی اصیل ایرانی کار کرده‌اند و جذابیت‌های سلبریتی شدن، آنها را به سمت موسیقی‌های عامه‌پسند نکشانده است.
کد خبر : 242512

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، وحید تاج که به‌تازگی در هجدهمین جشن خانه موسیقی به‌عنوان خواننده برگزیده انتخاب‌شده است قرار است، امشب 26 آذر 1396 کنسرتی را با همراهی گروه مهربانی به سرپرستی و آهنگسازی سلمان سالک روی صحنه ببرد.


در روزگاری که خوانندگان موسیقی ایرانی به سمت موسیقی‌های پاپ و عامه‌پسند تمایل دارند، تاج و سالک همچنان بر سبک و سیاق کاری خود استوارند. آنان موسیقی ایرانی را اولویت اصلی خود می‌دانند و در همین باره وحید تاج پرداختن به موسیقی اصیل ایرانی را سلیقه شخصی‌اش عنوان می‌کند نه پافشاری! سلمان سالک نیز معتقد است موسیقی سنتی ما میراث معنوی است و باید موردحمایت قرار بگیرد.


* درباره حال و هوای اجرا و چگونگی انتخاب قطعات برایمان بگویید؟


وحید تاج: اساس و هدف این کنسرت از اول برنامه خیریه بود. پس از زلزله کرمانشاه، تصمیم گرفتیم کار خیر را با نیت کمک به کودکان آسیب‌دیده از این زلزله انجام دهیم. قطعات را آقای سلمان سالک آهنگسازی کردند که در قالب و فرم سنتی‌تری نسبت به موسیقی‌هایی که امروزه می‌شنویم، است. اما درعین‌حال حرکت‌های جدید و نو در قطعات به چشم‌ می‌خورد که حتی مردم‌ هم‌ بتوانند با آن‌ها همسو شوند.


سلمان سالک: ما موسیقی سنتی با مفهومی عام‌ را ارائه می‌دهیم. منتها شکل سنتی اجرای موسیقی معمولاً از یک قطعه به‌عنوان پیش‌درآمد، سپس سازوآواز مفصل و طولانی و یک تصنیف و یک رِنگ تشکیل‌شده است. ولی ما فرم‌ را مقداری تغییر دادیم تا فضا تلطیف شود. ضمن اینکه قطعات از ساختارهای سنتی موسیقی ایران پیروی می‌کنند، ما هفت تصنیف خواهیم داشت اما پیش‌درآمد، چهارمضراب و رِنگ طبق عرف سنتی نداریم. تنوعی در دستگاه‌ها خواهیم داشت. در شکل سنتی اجرا از یک دستگاه شروع‌شده و در همان دستگاه تمام‌ می‌شود یا نهایتاً مُرکب خوانی دارد. ولی ما کل کار را به شکل مُرکب خوانی ارائه خواهیم داد. به این‌ معنی که ماهور، شور، آوازهای شور و بیات اصفهان را به‌عنوان دستگاه‌های این کار در نظر گرفته‌ایم و به‌طور کل کارها خیلی ساده و سهل و ممتنع هستند. ممکن است به لحاظ فنی اجرای قطعات سخت باشد ولی ازنظر درک مخاطبان عام، پیچیدگی خاصی در این کارها وجود ندارد.


* هنگام گوش ‌کردن به این آثار نکته‌ای که توجه مرا جلب کرد، این بود که اساساً هنگام‌ مواجهه با امور خیریه بخصوص با توجه به‌اتفاق ناگواری مثل زلزله، شاید مخاطب فکر کند آهنگ‌های غمگینی برای این اجراها انتخاب می‌شود. اما انتخاب شما این‌طور نبوده و آهنگ‌ها غمگین نبودند. دلیل این انتخاب‌ها چه بود؟


سلمان سالک: وقتی مصیبتی رخ می‌دهد، باید در بازمانده‌ها ایجاد امید کرد. اگر قرار باشد با موسیقی غمی به غم آن‌ها اضافه کنیم، ناراحت‌کننده خواهد بود. بهتر است قطعات حتی شادتر از اینی باشد که انتخاب‌شده تا امید ایجاد شود. اصولاً اثری که ارائه می‌شود متعلق به‌کل مردم ایران است و فکر می‌کنم جنبه‌های غم و شادی را می‌توان در آن دید.


* آقای تاج موردی که همیشه در کارنامه کاری شما شاهدش هستیم، این است که به نسبت دیگر همکارانتان بیشتر در بخش خیریه فعال هستید. دلیل این حضور پررنگ در امور خیریه چیست؟


وحید تاج: این‌یک موضوع دلی است که نمی‌توانم خیلی درباره آن کلماتی را بیان‌ کنم. من آدمی بسیار احساسی هستم که همیشه با احساسات توأم با تعقل، تدبیر و اندیشه جلو می‌روم. همیشه کارهای خیر را دوست داشتم و اگر موقعیت آن باشد، حتماً در سال‌های آینده بیشتر به این امور خواهم پرداخت. درعین‌حال وظیفه‌ای انسانی است که نمی‌توان با کلمات آن را توصیف کرد. امیدوارم هرگز چنین مشکلی پیش نیاید و گروهی از انسان‌ها دچار مشکل شوند تا عواید کنسرت‌های خیریه هنرمندان به آن‌ها تقدیم‌ شود و همه همواره در سلامتی کامل باشند. این آرزوی من است.


* چرا کودکان کرمانشاه را برای این کار خیر در نظر گرفته‌اید؟


سلمان سالک: موسسه نیکوکاری مهر آفرین سال‌ها به‌طور تخصصی درباره کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست فعالیت می‌کند. وقتی قرار شد با این موسسه همکاری کنیم، تصمیم گرفتیم منافع این اجرا به کودکان کرمانشاه اختصاص یابد. چون یکی از آسیب‌های اجتماعی بسیار مهمی که با آن مواجه هستیم، کودکان کار و آسیب‌دیده و تهدید آینده اجتماعی کشور ماست. بنابراین سرمایه‌گذاری روی آن‌ها مفیدتر است. انسان‌هایی که سن بالاتر دارند، باوجود فقر می‌توانند تغییر فکر و تحول را در زندگی خود ایجاد کرده و کار کنند. اما کودکان گناهی نداشته و نیاز به هدایت برای بزرگ‌ شدن دارند.


* امروزه کمتر هنرمندی را می‌بینیم‌ که قطعات را بر پایه اصول موسیقی سنتی تنظیم و اجرا کنند و از سازهای کلاسیک و بدوی در آثارشان استفاده می‌شود. چرا شما با توجه به محبوبیت این آثار جدید، همچنان روی موضع موسیقی اصیل سنتی پافشاری دارید؟


سلمان سالک: اول اینکه ما آن نوع موسیقی را کارکرده‌ایم و‌ من با موسیقی کلاسیک و پاپ آشنایی ندارم که اثری در این زمینه ارائه دهم. من به ژانری که روی آن کارکرده‌ام تسلط دارم. چه‌بسا اگر نوع موسیقی‌ام را تغییر دهم، ضعیف عمل کنم. پس بهتر است در ژانری که آموزش آن را دیده و می‌دهم، فعالیت کنم. دوم اینکه در یک جامعه، تنوع سلایق وجود دارد. هرچند به دلیل وجود سیاست‌های غلط، مخاطبان موسیقی ایرانی کم شده اما درهرصورت هنوز عده‌ای مخاطب هستند که این نوع موسیقی را می‌پسندند. حتی اگر برای من سالن کوچک‌تری در نظر گرفته شود، می‌خواهم اثری را که مخاطب من دوست دارد را ارائه کنم. البته شاید اصطلاح سنتی مناسب نباشد. زیرا موسیقی ایرانی طیف وسیعی از آثار سنتی تا مدرن را شامل می‌شود. درهرصورت موسیقی سنتی میراث معنوی کشور ماست. فقط نباید منافع اقتصادی در نظر گرفته شود. منافع اقتصادی را باید دولت تأمین ‌کند تا این میراث از دست نرود. لزوماً اسپانسر خصوصی و مردم‌ نباید هزینه یک میراث معنوی را پرداخت کنند.بلکه این نوع موسیقی باید حمایت شود.


وحید تاج: من بازهم به دلم‌ رجوع می‌کنم. این نوع موسیقی سلیقه من است نه پافشاری بر آن. سلیقه موسیقیایی من این است چون از دوران کودکی در منزل و در خانواده این نوع موسیقی را شنیدم. تربیت موسیقیایی من اینی است که در هم‌اکنون در حال تجربه آن هستم. اگر بخواهم ‌فضای دیگری غیرازاین سبک را ایجاد کنم، از خانواده و استادانم و مخاطبانم خجالت می‌کشم که زحمت زیادی برای من کشیدند. مردمی که به من اعتماد کردند، مرا با این تفکر دوست دارند وگرنه سراغ موسیقی‌های پاپیولار این روزها می‌رفتند. دلیل اعتماد آن‌ها تفکر موسیقیایی من و احترام به آن‌ها است. نکته‌ای که باید بگویم این است که سبک موسیقی من به‌روز است، نه طوری که گوشه‌ای بنشینم و ردیف ماهور را از اول تا آخر بخوانم. حتی تصنیف قدیمی بهار دلکش را با تنظیمی ‌جدید خواندم به‌طوری‌که کسی باور نمی‌کند این تصنیف اثر درویش خان و با شعری از ملک‌الشعرای بهار است. من‌ مطابق باسلیقه خودم و وضعیت جامعه‌ام‌ جلو می‌روم اما درعین‌حال همچنان به دل خودم‌ و ریشه‌های سنتی توجه می‌کنم.


آلبوم خاطره و دوره‌گرد به همراهی هومن مهدویان و همکاری من با گروه آوازی تهران دارای سازبندی متداول موسیقی سنتی نیست. درنهایت می‌خواهم‌ بگویم موسیقی من و آقای سالک سنتی نیست. موسیقی کلاسیک ایرانی است. حتی کارهایی که با آقای متبسم و استاد ساکت هم انجام‌ دادم، نیز در سبکِ کلاسیک است. تا انتها هم‌ همین مسیر را می‌روم و حتماً در وهله اول مخاطب مدنظر من است، طوری که بتوانم او را به سمت خودم‌ بکشم.


در رابطه با جشن خانه موسیقی نیز باید بگویم، این سومین باری است که در آن برنده می‌شوم. دیشب با یکی از عزیزان خانه موسیقی بعد از مراسم صحبت می‌کردیم که گفتم دوست دادم دیگران هم حضورداشته باشند و جایزه‌بگیرند. نمی‌خواهم دیگران فکر کنند من چه ارتباطی با خانه موسیقی دارم که برنده می‌شوم. ایشان به من گفتند که شما هنوز از آواز روی‌گردان نشدی و همچنان رسالت استادانت را دنبال می‌کنی. من هم همیشه به شاگردانم‌ می‌گویم اگر می‌خواهید به‌روز هم باشید اشکال ندارد ولی آواز خواندن را فراموش نکنید تا این هنر ناب جای خود را به تصنیف‌خوانی ندهد و تصنیف را هم همه بلدند.


سلمان سالک: موسیقی تلفیقی را نباید نوآوری در موسیقی ایرانی دانست. موسیقی تلفیقی ژانری دیگر است که در تمام دنیا وجود دارد و در موسیقی کلاسیک و پاپیولار (پاپ) هم هست. هر نوآوری در موسیقی سنتی منجر به ایجاد موسیقی تلفیقی نمی‌شود. موسیقی تلفیقی از دیرباز وجود داشته و جدید نیست. هنگامی‌که ویولن و پیانو در زمان قاجار به ایران وارد شد به‌سرعت با تار و سه‌تار ترکیب شد و کنسرت‌هایی برگزار می‌شد. در زمان اشغال ایران توسط اسکندر، یونانی‌ها سازهایی مانند ارغنون یا اُرگ را به ایران آوردند که بعدها هم مورداستفاده قرار گرفت.


* آقای تاج صحبت از جشن خانه موسیقی شد، آلبوم در عشق زنده باید چه عناصری داشت که نظر داورها را به خود جلب کرد و به‌عنوان اثر برتر انتخاب شد؟


وحید تاج: بخش اجرای موسیقی این اثر بر عهده مجید مولانیا و اشعار تماماً از مولانا بود و اجرا از گروه سور که از نوازندگان حرفه‌ای و کاربلد تشکیل‌شده است. من فکر می‌کنم در بخش خوانندگی این اثر علت استقبال از آن، در کنار تصانیف زیبایی که دارد ، آوازهایی بوده که من خوانده‌ام . وگرنه چرا آلبوم خاطره باآن‌همه کارهای زیبا انتخاب نشد؟ خود من آلبوم خاطره را یکی از بهترین آلبوم‌هایم می‌دانم. استثنائا در آن آلبوم حتی یک آواز هم ‌نخواندم.چرا آن آلبوم باآن‌همه تصانیف، تنظیم‌ها، ارکستراسیون و اشعار زیبا هیچ‌وقت اول نشد؟ آلبوم خاطره مطمئناً آن زمان در بخش موسیقی اول می‌شد. پس رمز موفقیت فعلی من در آواز است.به نظرم وزنه سنگین جشن خانه موسیقی روی آوازخوانی است و این امر برای من انگیزه این را به وجود آورده که اگر بخواهم فضای کارم را کمی عوض کنم، حتماً آواز هم خواهم خواند.


* آواز امروزه حتی در بین مخاطبان موسیقی اصیل ایرانی در حال فراموش‌شدن است و مخاطب زیاد با آن ارتباط برقرار نمی‌کند. حتی خواننده‌ها هم کمتر به این موضوع می‌پردازند. فکر می‌کنید دلیل این اتفاق چیست؟


وحید تاج: خواننده‌ها با موسیقی پاپ جذب مخاطب بیشتری دارند.خواننده سنتی با مشاهده سالن خالی در کنسرت خود، تصمیم می‌گیرد به‌جای خواندن دو آواز طولانی، تصنیف بخواند تا مخاطب احساس رضایت کند. بااین‌حال هنوز مخاطبانی هرچند کم هستند که به آواز اهمیت بدهند. رقابت بین موسیقی سنتی و پاپ به فضای کاری هنرمندانی که در عرصه سنتی فعالیت دارند، لطمه زده است. کسی که در عرصه موسیقی سنتی و بخصوص خوانندگی‌ فعالیت دارد، با 10 یا 15 سال کار خواننده کاملی نمی‌شود. باید 20 سال زحمت بکشد تا موفق شود. البته در نوازندگی هنرمند با 5 تا 10 سال تجربه می‌تواند نوازنده درجه‌یکی شود و هر قطعه‌ای را بزند. من نگران این موضوع هستم که هنرمندان موسیقی سنتی که سال‌ها زحمت‌کشیده و تحت نظر چند استاد تعلیم‌دیده‌اند، اکنون شاهد این هستند که موسیقی پاپ طرفدار بیشتری دارد. درست است که ما سعی می‌کنیم مطابق با نیاز روز جامعه پیش می‌رویم اما این به آن معنا نیست که به درخواست مخاطب کیفیت کار خود را پایین بیاوریم. فرض کنیم می‌خواهیم خانه‌ای بسازیم و معمار به ما می‌گوید که باید اجزا را به شکل استاندارد بسازیم. ولی ما اصرار می‌کنیم که خانه به‌دلخواه ما ساخته شود و به تجربه معمار توجه نمی‌کنیم. درنتیجه خانه مطابق میل ما ولی غیراستاندارد ساخته می‌شود. در بحث موسیقی سنتی هم‌ ما به خواست مخاطب توجه داریم اما بهتر است او نیز به ما اعتماد کند تا خیلی از کار خود دور نشویم و آنچه آموختیم را با احساسات خود به مخاطب تقدیم‌ کنیم.


سلمان سالک: وقتی جامعه‌ای مصرفی می‌شود و عادت به مصرف تولیدات دیگران‌ که با مقاصد اقتصادی ایجادشده می‌کند، کم‌کم فرهنگ ‌خود را کنار می‌گذارد. این امر تا جایی ادامه پیدا می‌کند که فرد از فرهنگ‌ مولد و تولیدکننده به دلیل سختی آن راضی نیست. امروزه ما سعدی را از ادبیات کنار گذاشته‌ایم. پس آواز هم کنار گذاشته می‌شود. آواز فرهنگی ایرانی است. موسیقی مصرفی تحمیل‌شده از سمت جامعه صنعتی باعث شده از اجراهای استیج های غربی الگوبرداری شود که حتی به آن کیفیت هم نمی‌رسد. بنابراین امروزه موسیقی تنها به طرز مصرفی دیده می‌شود. آواز موسیقی مولد و فرهنگ‌ساز و جزئی از ذات فرهنگ ایرانی است که در حال از دست دادن آن هستیم. این موضوع همان‌طوری که آقای تاج گفتند نگران‌کننده است. باید سیاست‌هایی باشد که این فرهنگ از دست نرود. غمی که سالیان درازی بر جامعه تحمیل‌شده، باعث پس زدن آواز از سمت مردم می‌شود. مردم دوست دارند از غم و غصه‌ها و درگیری‌های خود رها شوند و این احساس را دارند آواز به این مسائل اضافه می‌کند. چون دیگر آن را درک نمی‌کنند و فقط احساس غم از آن می‌گیرند. آواز نه غمناک است و نه شاد. متعادل است. درهرصورت نیاز به بازسازی این فرهنگ داریم و این‌ موضوع کار یک یا دو نفر نیست.


منبع:‌تسنیم


انتهای پیام/

ارسال نظر