صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۵۳ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۴
واکنش معاون امور زنان ریاست جمهوری بعد از ممانعت از حضور زنان در ورزشگاه آزادی؛

مولاوردی: منکر واقعی، تماشای بازی والیبال نیست/ چشم‌هایتان را باز کنید

معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، یادداشتی را در صفحه شخصی خود در فیس بوک درباره پیروزی شب گذشته تیم ملی والیبال منتشر کرده و گزارشی از حواشی بوجود آمده درباره ورود زنان به ورزشگاه نوشته است.
کد خبر : 24097

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، شهیندخت مولاوردی در صفحه شخصی خود در فیس بوک نوشت: امشب پیروزی غرورآفرین تیم ملی کشورمان در برابر تیم آمریکا در لیگ جهانی والیبال کام‌مان را شیرین کرد. بالاخره بعد از ماه‌ها اما و اگر برای حضور زنان در ورزشگاه این مسابقات به میزبانی ایران برگزار شد.


ضمن ادای احترام به رأی و نظر مراجع عظام، در این مدت تمام تلاش‌مان بر این بود و هست تا این موضوع به مسئله و هزینه‌ای برای کشور تبدیل نشود و با رعایت تمامی جوانب و ملاحظات شرعی و عرفی و قانونی ضمن احترام و توجه به دغدغه‌ها و دل‌نگرانی‌های بخشی از جامعه، به خواسته و مطالبه مشروع بخشی دیگر از جامعه هم پاسخ داده شود. بدیهی است این تلاش‌ها معطوف به حضور بی‌قید و شرط و به هر بهایی آن هم در همه رشته‌های ورزشی نیست، این در حالی است که تمام این قیل‌وقال‌ها نه برای تماشای ورزش فوتبال و شنا و بوکس و کشتی بلکه برای تماشای ورزش والیبال است که تا دو سال پیش منع خاصی نداشت و امری عادی تلقی می‌شده است.
سؤال این است آیا در این دو سال شرایط و اوضاع و احوال تماشای این بازی‌ها تغییر اساسی پیدا کرده که حکم آن نیز باید مشمول تغییر شود؟ آیا با این اوصاف کشور خود را ناتوان از مدیریت و کنترل این موضوع ساده و تعبیه سازوکارها و ایجاد زیرساخت‌های لازم معرفی نمی‌کنیم؟ مگر در همین کشور طرح سالم‌سازی دریا پیاده نشده است؟ در همین سفرهای استانی و در سخنرانی‌های عمومی رئیس جمهوری یا در اماکن مذهبی با اتخاذ تدابیر لازم زن و مرد در کنار هم حضور دارند چه اتفاقی می‌افتد؟ چرا عده‌ای هنرشان پیچیده کردن مسایل و دشوار کردن حل آن است تا گرهی که با دست باز می‌شود را با دندان هم نتوان باز کرد؟ و با تبدیل یک مسئله ساده به مسئله چندمجهولی بدین ترتیب تمام بار اسلامیت نظام بر دوش زنان گذاشته شود.
بویژه در آستانه سالگرد انتخابات ۲۴ مرداد ۹۲ که همه اعضای دولت به شدت درگیر ارائه گزارش و برنامه‌های متعدد برای گرامی‌داشت این حماسه سیاسی هستند، طوری وانمود شد انگار هم و غم ما جز این نیست و تمام فعالیت‌های خود را تعطیل کرده‌ایم و شبانه‌روزی در تکاپوی تحقق این موضوعیم. البته این سناریو از ماه‌ها پیش کلید خورده بود، همان زمان که سعی کردند به دروغ از قول من این موضوع را در صدر مطالبات زنان قرار دهند و بر اساس آن چه تحلیل‌ها که ارائه ندادند.








زندگی ۵۰۰۰ زن کارتن خواب در تهران، آمار ۹ درصدی معتادان زن از کل معتادان که در ۵ سال اخیر دو برابر شده است، آمار ۳۲ درصدی مرگ‌ومیر زنان ناشی از اعتیاد، رواج افسردگی و رسیدن سن اعتیاد به ۱۳ سال در بین دختران و تغییر الگوی مصرف آنها از مواد سنتی به مواد صنعتی و روانگردان که منجر به لذت و هیجان و شادی کاذب می‌شود، وجود دو میلیون کودک کار در کشور و... قله‌ای از کوه یخی است. همزمان خبر تجاوز گروهی ۶ مرد معتاد زیر پلی به دختر ۱۱ ساله‌ای که کودک کار است هم منتشر شد. خبری که در هیاهوهای اخیر گم شد و دریغ از واکنشی کوچک به این عمل شنیع و غیر انسانی که به فرموده مولای متقیان از شنیدن آن انسان اگر بمیرد رواست

بالاخره این موضوع در صدر منکرات جای گرفت، غافل از آنکه به راحتی از کنار منکرات بزرگ‌تر عبور می‌کنیم و سرمان را یواشکی برمی‌گردانیم تا مبادا خطی بر وجدانمان بیفتد: زندگی ۵۰۰۰ زن کارتن خواب در تهران، آمار ۹ درصدی معتادان زن از کل معتادان که در ۵ سال اخیر دو برابر شده است، آمار ۳۲ درصدی مرگ‌ومیر زنان ناشی از اعتیاد، رواج افسردگی و رسیدن سن اعتیاد به ۱۳ سال در بین دختران و تغییر الگوی مصرف آنها از مواد سنتی به مواد صنعتی و روانگردان که منجر به لذت و هیجان و شادی کاذب می‌شود، وجود دو میلیون کودک کار در کشور و... قله‌ای از کوه یخی است. همزمان خبر تجاوز گروهی ۶ مرد معتاد زیر پلی به دختر ۱۱ ساله‌ای که کودک کار است هم منتشر شد. خبری که در هیاهوهای اخیر گم شد و دریغ از واکنشی کوچک به این عمل شنیع و غیر انسانی که به فرموده مولای متقیان از شنیدن آن انسان اگر بمیرد رواست.
در چند هفته اخیر شدیدترین هجمه‌ها و حملات را از جانب کسانی که اکثریت واجدین شرایط دو سال پیش در چنین روزهایی بر روش‌ها و رویکردها و رویه‌های آنان خط بطلان کشیدند تحمل کردیم، کسانی که ۸ سال در غار کهف خود خزیده بودند در این دو سال از هیچ کوششی برای پاشیدن بذر ناامیدی و دلسردی در میان مردم دریغ نورزیده‌اند.
جماعت مقدس‌نما و مدعی دیانتی که با صدور اطلاعیه پشت اطلاعیه و خط‌ و نشان کشیدن‌های پی‌درپی از زلزله به پا کردن در روز مسابقه و برخورد خونین تا قبیح‌ترین و مشمئزکننده‌ترین اهانت‌ها و توهین‌ها که لایق خودشان بود، زنان و دختران پاکدامن و عفیف این سرزمین را خطاب قرار دادند. کسانی که نام یاران خدا را بر خود نهاده‌اند به رغم توصیه دیگران به حیا، برای نهی از یک منکر ده‌ها منکر دیگر مرتکب شدند، الفاظی که قلم از یادآوری و نوشتن آن شرمسار است و مصداق بارز چندین عنوان مجرمانه در قوانین جمهوری اسلامی ایران است.
اگر روزی زنان و دختران عزیزمان این جماعت را ببخشند بی‌تردید فراموششان نخواهند کرد و در حافظه تاریخی خود این روزها را به یاد خواهند سپرد.


انتهای پیام/

ارسال نظر