آمریکا اجازه ظهور هژمونهای منطقهای را نخواهد داد
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، دانشگاه تهران امروز دوشنبه میزبان پروفسور «جان مرشایمر» بنیانگذار نظریه واقعگرایی تهاجمی، عضو ارشد شورای روابط خارجی ایالات متحده آمریکا و استاد تمام دانشگاه «شیکاگو» بود.
وی در سخنرانی که در جمع اساتید و دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی این دانشگاه داشت به توضیح این مطلب پرداخت که ثروت و جمعیت ۲ عامل تعیین کننده در رقابت میان ۳ قدرت برتر جهان شامل آمریکا، روسیه و چین هستند و از این منظر تا سال ۲۰۵۰، آمریکا با سیر صعودی رشد جمعیت و بهبود وضعیت اقتصادی مواجهه خواهد شد حالآنکه روسیه در جهت معکوس، سیری نزولی را تجربه خواهد کرد. این درحالی است که اگرچه رشد اقتصادی و جمعیتی چین، الگویی خطی را دنبال میکند؛ باز هم در همین بازه زمانی در هر ۲ مورد از آمریکا پیشی میگیرد و به همین دلیل است که چین در مقایسه با روسیه، چالش بهمراتب جدیتری برای واشنگتن محسوب میشود.
وی در ادامه صحبتهای خود در پاسخ به سوال مهر مبنی بر تصمیم آمریکا به ممانعت از تشکیل هژمونهای منطقهای و اینکه آیا در نهایت واشنگتن تعیین کننده نظم امنیتی خلیج فارس است، گفت: باید بدانید که آمریکا به هیچ کشوری اجازه تسلط بر هیچ منطقه از جهان را نخواهد داد. به طور خاص درباره آسیای شرقی و خلیج فارس صحبت میکنیم. آمریکا وضعیتی را که در آن ژاپن، روسیه یا چین بر آسیای شرقی مسلط شوند، تحمل نخواهد کرد. آمریکا تاب تحمل وضعیتی که در آن ایران بر خلیج فارس مسلط شود را نخواهد داشت. در سال ۱۹۷۹، شاهد وقوع انقلاب ایران بودیم و همزمان، اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان حمله کرد. در آن برهه، آمریکا واقعاً از بابت اینکه مبادا ایران انقلابی خواهان تسلط بر خلیج فارس باشد، دچار واهمه شد. فراموش نکنید که تا ۱۹۷۹، آمریکا برای حفاظت از منافع خود در خلیج فارس به شاه مخلوع ایران متکی بود و دلیل برکناری شاه هم این بود که به وی به چشم یکی از ایادی آمریکا نگاه میشد. همزمان این ترس هم وجود داشت که اتحاد جماهیر شوروی که تازه افغانستان را اشغال کرده بود، به فکر تهاجم به ایران هم بیفتد تا به این ترتیب توان نیروهای واکنش سریع خود را افزایش دهد. در نتیجه، از بابت ترس ۲ جانبهای که احساس میشد، آمریکا تصمیم گرفت حتی در صورت لزوم شخصا وارد خلیج فارس شده و از این بابت که هیچ قدرتی اعم از ایران یا شوروی سابق، منافع واشنگتن را تهدید نمیکنند، اطمینان حاصل کنند.
وی در ادامه افزود: اما در پاسخ به این سوال که آیا آمریکا مسئول برقراری نظم در بخشی از اروپا یا مثلا خلیج فارس است، باید گفت: خیر؛ چراکه آمریکا توانایی کنترل این موضوع را که چه کشوری در منطقه قدرتمند باشد یا نباشد، ندارد. آنچه آمریکا میتواند انجام دهد این است که به هیچ یک از کشورهای منطقه اجازه تسلط بر دیگر کشورها را ندهد. این یک واقعیت است که آمریکا نمیتواند تاثیری بر روی این مسئله بگذارد که مثلا ایران قویترین کشور خاورمیانه یا آلمان قویترین کشور اروپا باشد. اینها واقعیتهایی هستند که خارج از دایره کنترل آمریکا قرار میگیرند. تنها کاری که آمریکا می تواند انجام بدهد این است که مانع از ظهور یک هژمونی در منطقهای خاص از جهان شود.
مرشایمر در پاسخ به سوال دیگری از مهر، این استدلال که دولت اوباما در مقایسه با ترامپ عملکرد ضعیفتری در روندهای سیاسی و امنیتی خلیج فارس داشته است را رد کرد و گفت: اوباما از خاورمیانه عقبنشینی نکرد. وی شمار نیروهای آمریکایی را در افغانستان به طرز چشمگیری افزایش داد و بااینکه گفته بود قبل از پایان دور دوم ریاست جمهوری، همه نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج میکند؛ چنین کاری نکرد. میدانید که آمریکا تحت ریاست جمهوری اوباما، موفق به سرنگونی قذافی در لیبی شد. به جنگی که در حال حاضر در سوریه جریان دارد، نگاه کنید. درست است که اوباما نیرویی به سوریه اعزام نکرد، در عوض، وی مقادیر زیادی پول و کمکهای آموزشی در اختیار معارضان قرار داد تا دولت دمشق را سرنگون کنند. واضح بگویم که آمریکا تحت رهبری اوباما به شدت درگیر تلاش برای سرنگونی بشار اسد بود. آمریکا تحت رهبری اوباما به شدت دنبال سرنگونی دولت لیبی بود. حضور آمریکا در افغانستان در دوره اوباما با افزایش همراه بود. هیچ تردیدی نیست که آمریکا در سال ۲۰۱۱ از عراق خارج شد اما این برنامه از پیش تعیین شدهای بود که در دولت بوش اتخاذ شد و نه اوباما. حتی وقتی عربستان سعودی به یمن حمله کرد، اوباما تصمیم گرفت با تامین اطلاعات و سوخت رسانی به هواپیماهای سعودی، به ریاض کمک کند. آیا هیچ شواهدی مبنی بر اینکه اوباما درگیر سیاست خاورمیانه نبود، وجود دارد؟ بله، وی هیچ نقطه جدیدی از خاورمیانه را مورد هجوم قرار نداد. تغییر رژیم سایر کشورها بخشی از جاه طلبی سیاست خارجی جرج دبلیو بوش و اوباما بود. بوش به دنبال تغییر حکومت در افغانستان و عراق بود حالآنکه اوباما هم به دنبال تغییر حکومت در لیبی و سوریه بود و حتی ۲ بار هم برای تغییر حکومت مصر (مبارک و مرسی) تلاش کرد. پس آمریکا تحت رهبری بوش و اوباما به شدت درگیر تغییر رژیم در دیگر کشورها بود. اما این طور به نظرم میآید که آمریکا تحت رهبری ترامپ به سمت سیاست موازنه منطقهای (offshore balancing یا موازنه از راه دور) پیش میرود و هدف تغییر رژیم را دنبال نمیکند.
منبع: مهر
انتهای پیام/