برای دانشجوی امروز
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، یکی از دلایل ماندگاری 16 آذر سال 32 که درخصوص آن باید برای نسل امروز دانشجو بیشتر صحبت کرد این است که بزرگداشت 16 آذر صرفا به دلیل یک اعتراض یا تجمع احساسی زودگذر در یک روز نیست؛ بلکه 16 آذر نقطه اوج اعتراضات دانشجویانی است که به دلیل استقامت بر منافع ملی کشور خصوصا مساله مهمی همچون استقلالخواهی برخلاف بسیاری از سیاسیون و روشنفکران چپ و راست- که یا خود در شکلگیری کودتای آمریکایی دخالت داشتند یا با دولت کودتا کنار آمده بودند و در مسیر منافع شخصی و گروهی، منافع ملی را به حراج گذاشته بودند- وارد میدان شدند.
واقعیت آن است که استقلالخواهی جریان دانشجویی ریشه در رویکرد آزادیخواهانه این جریان دارد و با همان نگاه به آزادی افراد در جامعه، جنبش دانشجویی برای آزادی در سطح ملی که تعریفش همان استقلال کشور است، حاضر است جان خود را نیز فدا کند که این نوع نگاه به آزادی و آزادیخواهی است که برخلاف برخی تعاریف غربی و لیبرالیستی از آزادی حاضر به هزینه دادن در مسیر آزادیخواهی است؛ چراکه در تفکر لیبرالیستی که به غلط برخی فکر میکنند آزادی دارای اهمیت است، آنچه بنیاد دارد آزادی نیست بلکه آندیویژوالیسم است و آزادی با قید «آزادی من» موضوعیت پیدا میکند و در چنین نگاهی چون اصالت با فرد است و آزادی فرع بر فردانیت است، نمیتوان انتظار وقوع 16 آذر را داشت.
این نحوه توجه به آزادی و به تبع آن استقلالخواهی در سیره رفتاری حضرت امام(ره) نیز وجود دارد و حتی بیش از بسیاری مسائل در دوران طاغوت از منظر امام(ره) به آن اهمیت داده میشود بهطوری که در تاریخ شاهدیم امام(ره) پیش از انقلاب و درست در دهه 40، جدیترین مسالهای که برای کشور مطرح کرد، بهعنوان یک مرجع و عالم دینی و در حالی که کشور درگیر انواع زیادی از اقدامات تخریبگر جریانهای فراماسون و بهایی علیه مبانی دینی در جامعه بود، مساله «استقلال» بود. این در حالی است که شاید برخی اینگونه تصور کنند که اعلام مبارزه و مخالفت ایشان با رژیم بهعنوان یک فقیه و عالم دینی پیرامون مسائلی همچون ترویج فساد شرعی و اخلاقی توسط حاکمیت علیالقاعده میبایست شکل گرفته باشد. جریان دانشجویی دقیقا در همین چارچوب فکری خود که ریشه در مسیر فکری رهبر فقید انقلاب اسلامی نیز دارد و از آنجایی که آزادی چه در سطح فردی و چه در سطح ملی به مفهوم استقلال امروز از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی است، میبایست امروز مبارزه با استبداد و استکبار را توامان در دستورکار خود قرار دهد و برای رسیدن به حق آزادی بهطور کامل، باید با هر دو مخالفت کرد و نباید اجازه دهد تا جریانی همزمان با ژست آزادیخواهی، سلطهپذیری را تئوریزه و اینگونه القا کند که چنین مواجههای با جریان سلطهگر دارای هزینه در کشور میشود و اتفاقا در پاسخ به این تفکر، دانشجوی امروز باید 16 آذر را زنده نگه دارد و پاسخ دهد که اگر مدعای استقلال و آزادی جایی طرح شود که هزینهای نداشته باشد، چه کسی با آن مخالفت میکند و تفاوت میان مدعیان در حرف و عمل چگونه معلوم میشود؟
و چه زیبا دکتر علی شریعتی سالها پس از این حادثه بهخوبی مسئولیتشناسی و آرمانگرایی متبلور در شانزدهم آذر را به تصویر میکشد و به تفاوت تفکر مسئولیتشناسانه جریان دانشجویی مسلمان با جریاناتی که در پی گذران زندگی روزمره خود غرق شده، میپردازد و مینویسد: «...این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفتهاند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافتهاند، نخواستند- همچون دیگران- کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که میآید، بیاموزد... .»
قائم مقام مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/