تاثیر عمیق داستان بر جامعه/ غلبه خاطرهنگاری بر «داستان دفاع مقدس» خطرناک است
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، «قاسمعلی فراست» نویسنده و منتقد ادبی، با بیان اینکه خاطرهنگاری برای هر دورهای از تاریخ، لازم و واجب است، اظهار داشت: وقتی بخواهیم درباره مقطعی از تاریخ کشور کتابی بنویسیم، تا به واقعیت آن دوره پی ببریم، قطعاً خاطرات کمک بزرگی به ما خواهند کرد.
فراست افزود: دورههای تاریخی که ما از آنها خاطرهنگاری داریم، تاریخ شفافتر، دیدنیتر و باورکردنیتری را برای نسلهای بعدی ترسیم کرده است؛ البته به شرط اینکه خاطرهنگار و خاطرهگو صداقت داشته باشد و به اصل خاطره فکر کند، نه به رویکردهای سیاسی و مخالف و موافق.
وی گفت: امروزه در کشور ما بحث خاطرهگویی، خاطرهنگاری و چاپ آن بر داستان و رمان دفاع مقدس در حال غلبه کردن است. ترس ما از این غَلبه این است که ما حوزه ادبیات داستانی را فراموش و تنگ کنیم و ناخواسته باعث شود تا کمتر به داستان نگاه کنیم و به اهمیت آن کمتر پی ببریم. جای داستان را هیچ چیز دیگری پُر نمیکند. همان طور که جای سینما را چیز دیگری نمیتواند پُر کند.
این نویسنده و منتقد ادبی تصریح کرد: اگر مسئولین فرهنگی جایگاه رمان و خاطره را به خوبی فهمیده باشند اجازه نخواهند داد هر کدام از این گونههای ادبی جای دیگری را بگیرد. من وقتی کسی خاطرات وقایع سالهای انقلاب یا دفاع مقدس را ثبت و ضبط میکند فوقالعاده خوشحال میشوم چون با رفتن این افراد گنجینه حرفهایی که برای گفتن وجود دارد با تعریف این خاطرات صفحاتی از فرهنگ کشور پُر میشود و این خاطرات بعداً میتواند منبعی برای نویسندگان، فیلمساران، نقاشان و موسیقیدانها باشد.
فراست با ابراز تاسف از همپانبودن داستان دفاع مقدس با خاطرهنگاری دفاع مقدس افزود: تاسف من امروز این است که داستان و رمان همپای خاطره و تاریخ شفاهی پیش نمیرود. از داستان به اندازه خاطره نگاری دفاع و حمایت صورت نمیگیرد. این یک مصیبت فرهنگی است که امیداوریم مدیران مربوط متوجه آن باشند. خاطرهنگاری زود نتیجه میدهد؛ راوی خاطرات را بیان میکند و نویسنده آن را پیادهسازی و تنظیم میکند و سپس چاپ میشود اما داستان بسیار سختتر و دیر وصولتر است در حالی که اثراتی که داستان در جامعه بر جا میگذارد، اثر عمیقتری خواهد داشت.
وی ادامه داد: از اینکه برخی جاها احساس میکنم در موضوع دفاع مقدس خاطرهنگاری بر داستان غلبه دارد احساس خطر میکنم. امیدوارم این هشدار متوجه همه همصداها و مدیران فرهنگی باشد. علت کم رنگ شدن داستاننویسی در کشور به دلیل مجموعهای از علتهای جامعه شناسانه، روانشناسانه و اقتصادی متعددی است. یکی از این علتها این است که مخاطبین رمان در کشور ما زیاد نیستند. اینکه توجه و مخاطب رمان کم شده است به دلیل در دسترس نبودن کتاب برای مردم است.
این نویسنده و منتقد ادبی اظهار داشت: من معتقد نیستیم مردم ایران کتابخوان نیستند بلکه معتقدم کتاب در دسترس ندارند. بعضی کالاها بدون اینکه نیازی به آنها وجود داشته باشد توسط مردم در فروشگاهها خریداری میشود. بسیاری از کالاهایی که ما به آنها نیازی نداریم به طور فراوان در دسترس ما هستند. اگر کتاب به اندازه یک پنجم از این کالاها در دسترس مردم قرار گیرید وضعیت مطالعه خیلی بهتر میشود.
فراست تاکید کرد: اگر در مدرسههای ما کتاب معرفی شود. زنگ کتابخوانی داشته باشیم. کتابخانههای مدارس کتابهایی را داشته باشند که بچهها آن را دوست دارند، یقین دارم که بچهها کتاب خواهند خواند و نرخ مطالعه بالا میرود. دلیل دیگری که کم توجهی به مسئله رمان شده، این است که مسئولین ما برای در دسترس بودن کتاب بسترسازی نمیکنند. نویسنده ما کار خودش را انجام میدهد. کتابهایی به لحاظ ساختار قدرتمند و خوبی وجود دارد که از برخی ترجمههایی که از کتابهای خارجی صورت میگیرد قویتر نوشته شده است.
وی گفت: من در جلسه گفتوگو محور علمی ثابت میکنم که برخی از نویسندگان ما، از بسیاری از کتابهایی که در حال حاضر ترجمه میشوند قدرتمندتر هستند. بسترسازی از طرف مسئولین فرهنگی کشور باید بیشتر فراهم شود. اگر قرار است نرخ مطالعه بالا رود باید از بچهها شروع کنیم. وقتی بچه زبان باز میکند اگر پدر و مادر برای او شعر بگویند، لذت تعلیق در داستان را لمس میکند و نسبت به کتاب و مطالعه رغبت بیشتری نشان میدهد، لذت کتاب را میفهمد و به کتابخوانی عادت میکند. کتابخوانی برای او نیاز خواهد شد و به وسیله مطالعه نیاز خود را برطرف خواهد کرد.
منبع:دفاع پرس
انتهای پیام/