صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۴۲ - ۰۵ آذر ۱۳۹۶

نقشه زن خیانتکار برای قتل شوهرش

زن خیانتکاری که مدت‌ها با شوهرش مشکل داشت، در نهایت مرد مورد علاقه‌اش را مجبور کرد تا شوهرش را به قتل برساند و اینگونه از شر شوهرش راحت شود.
کد خبر : 235656

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، ششم آبان‌ماه امسال خانمی با مراجعه به کلانتری 176 حسن آباد به ماموران اعلام کردکه پسرش به نام غلامرضا (متولد 1362)، ساعت 16 روز قبل از آن، از منزلش واقع در حسن آباد بیرون رفته و هنوز به خانه بازنگشته است.


با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فقدان افراد» و به دستور رئیس شعبه 102 دادگاه عمومی فشافویه، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با آغاز تحقیقات از خانواده فقدانی، سمیه همسر غلامرضا در اظهارات اولیه به کارآگاهان گفت: شوهرم به دنبال گنج از خانه بیرون رفته است.


وی در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان عنوان کرد: غلامرضا حدود ساعت 10:30 الی 11:00 روز جمعه (5 آبان) با من تماس گرفت و عنوان کرد که بالای بلندی یک کوه ایستاده و زیر پایش دره عمیقی است که در آنجا به دنبال آثار و علائم نقشه گنج می‌گردد و پس از اتمام کار تا چند ساعت دیگر به منزل خواهد آمد اما پس از آن دیگر اطلاعی از وی ندارم.


شناسایی یکی از دوستان صمیمی غلامرضا


با توجه به اظهارات سمیه مبنی بر اینکه همسرش به انگیزه جست‌و‌جوی گنج از خانه خارج شد، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی و همچنین تحقیق از اعضای خانواده فقدانی، یکی از دوستان غلامرضا به نام سعید را شناسایی کردند که از حدود یک سال و نیم گذشته با غلامرضا آشنا شده و در ادامه روابط نزدیک خانوادگی پیدا کرده بودند.


سعید پس از حضور در پایگاه نهم پلیس آگاهی ضمن تایید موضوع جست‌و‌جوی گنج همراه با غلامرضا به کارآگاهان، گفت: سال گذشته من و غلامرضا برای اینکه یک شبه راه صد ساله را طی کنیم به دنبال گنج در منطقه حسن آباد رفتیم اما پس از گذشت مدتی دست از پا درازتر برگشتیم و من شخصا در این موضوع بیش از 7 میلیون تومان هزینه کردم. به اصرار پدر، مادر و همسرم دیگر به دنبال این برنامه نرفتم اما اخیرا چند روزی بود که غلامرضا صحبت نقشه گنجی را می‌کرد که به دنبال آدرس آن بود؛ چند بار از من درخواست کرد تا با او بروم اما من زیر بار نرفتم و همین موضوع باعث ناراحتی غلامرضا از من شده بود.



سعید که یک مغازه سیم پیچی در منطقه حسن آباد دارد در ادامه به کارآگاهان یادآور شد: بنده یکی از دوستان غلامرضا هستم و روز جمعه از مفقود شدن وی باخبر شدم؛ از آن زمان دیگر هیچ خبری از او ندارم. غلامرضا روز پنج‌شنبه برای مغازه‌ام سیم خریده بود و از بعداز ظهر پنج‌شنبه دیگر از او اطلاعی ندارم و او را ندیده‌ام.


تغییر مسیر تحقیقات به دنبال اختلافات خانوادگی


در شرایطی که تحقیقات اولیه همگی حکایت از آن داشت که فقدانی برای جست‌و‌جوی گنج از خانه خارج شده و پس از آن مراجعتی به خانه نداشته اما کارآگاهان در ادامه تحقیقات از خانواده غلامرضا اطلاع پیدا کردند که او اختلاف شدیدی با همسرش داشته و به همین علت بارها به مراجع قضایی مراجعه داشتند.


اطلاع سمیه از مرگ غلامرضا


با تغییر روند رسیدگی به پرونده ، تحقیق در خصوص اختلافات فقدانی با همسرش در دستور کار کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی قرار گرفت.



همسر فقدانی با تایید اختلافات خود با همسرش مدعی شد که این اختلافات به پایان رسیده اما در ادامه لب به اعتراف گشود و در مورخ 1 آذر عنوان کرد که از مرگ همسرش اطلاع دارد اما هیچ دخالتی در آن نداشته و به اصرار سعید مجبور به سکوت شده است.


سمیه به آگاهان گفت: سعید حدود یک سال و نیم پیش وارد زندگی من و همسرم شد؛ اول با همسرم دوست بود اما کم کم به صورت خانوادگی وارد زندگی ما شد و رفت و آمد می‌کردند تا اینکه متوجه علاقه سعید به خودم شدم. سعید چندین بار از من خواست تا از غلامرضا جدا شده و با او زندگی کنم؛ با شدت پیدا کردن اختلافات من و همسرم، سعید از این فرصت استفاده کرد و مرا تحریک به گرفتن مهریه از غلامرضا کرد؛ حتی یک بار نیز به مادرم گفته بود که قصد دارد بلایی سر غلامرضا بیاورد اما من مخالفت کردم ولی او خیلی درباره این موضوع صحبت می‌کرد و به من می‌گفت که سرانجام این کار را انجام می‌دهد.


قتل غلامرضا توسط دوستش


سمیه در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: روز جمعه همسرم با من تماس گرفت و گفت که پیش سعید رفته و چند ساعت دیرتر می‌آید؛ روز جمعه سعید و همسرم با هم بیرون رفته بودند تا اینکه سعید به من اطلاع داد بلایی را که گفته بود سر غلامرضا آورده اما به دلیل آنکه من دل شنیدنش را نداشتم، توضیحی به من نداد.


دستگیری سعید
با توجه به اظهارات اخیر همسر فقدانی، سعید در مورخ یکم آذر دستگیر و جهت انجام تحقیقات به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.


سعید ضمن تکذیب اظهارات سمیه مبنی بر داشتن علاقه عاطفی، مدعی شد که از غلامرضا هیچ اطلاعی ندارد.



اعترافات سعید به مرگ غلامرضا


ی در ادامه تحقیقات به کارآگاهان عنوان کرد: ساعت 9 صبح روز جمعه (5 آبان) با ماشین یکی از دوستانم برای گرفتن عکس به کوه رفتیم و پس از آن غلامرضا به محل کارش در حسن آباد برگشت تا اینکه مجددا ساعت 4 بعدازظهر با هم به کوه برگشتیم؛ غلامرضا به دنبال آثار و علائم می‌گشت و به همین علت از دره پائین رفت تا داخل دره را ببیند که ناگهان سنگ زیر پایش سر خورد و به پائین دره پرتاب شد.سعید یادآور شد: خیلی ترسیده بودم؛ برای کمک به غلامرضا به پائین دره رفتم اما وقتی بالای سرش رسیدم متوجه شدم که او فوت کرده است. از ترس اینکه فردا نگویند غلامرضا را کشته‌ام با ماشین غلامرضا به خانه برگشتم و ساعت 11 شب ماشین غلامرضا را داخل پارکینگ خانه‌اش رها کرده و به خانه خودم رفتم.


سعید: به اصرار همسرش غلامرضا را کُشتم


در شرایطی که سعید در اظهاراتش مدعی شده بود که هیچ دخالتی در مرگ غلامرضا نداشته و او صرفا به واسطه یک اتفاق از بالای دره سقوط کرده اما در ادامه لب به اعتراف گشود و به طراحی نقشه جنایت و کشاندن مقتول به محل جنایت اعتراف کرد و گفت که این اقدام را به اصرار همسر مقتول انجام داده است.


سعید در اظهارات جدیدش عنوان کرد: سمیه به واسطه اختلافات شدیدی که با غلامرضا داشت از من خواست کرده تا این کار را تا پیش از برگزاری جلسه دادگاهشان برایش انجام دهم. صبح روز جمعه و به بهانه عکس گرفتن، غلامرضا را به دره‌ای در حوالی کوه‌های آرات بردم تا کارش را تمام کنم اما قادر به این کار نشدم. به شهر برگشتیم؛ سمیه پس از اینکه متوجه شد که درخواستش را انجام ندادم، به من فشار آورد که بایستی این کار را برایش انجام دهم تا اینکه نهایتا تسلیم خواسته او شدم و مجددا غلامرضا را به داخل دره کشاندم؛ غلامرضا بالای دره ایستاده بود و دنبال آثار و علائم می‌گشت که او را از عقب هل داده و به داخل دره انداختم و بعد به پائین دره رفتم. غلامرضا فوت کرده بود، به سرعت به شهر برگشتم و ماشین غلامرضا را سر جایش پارک کرده و خودم به خانه برگشتم.


سرهنگ کارآگاه حسین زارع، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خصوص این پرونده، گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده (عامل جنایت) تیم فقدان پایگاه نهم پلیس آگاهی به محل ارتکاب جنایت اعزام شده و در بررسی محل موفق به کشف بقایای به جای مانده از مقتول شدند.


سرهنگ زارع یادآور شد: هر دو متهم با قرار بازداشت موقت و با موضوع قتل عمـد و به منظور انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.


انتهای پیام/

ارسال نظر