صبح برادری نزدیک است
شما بر لبه حفرهای از آتش بودید و خداوند از آن نجاتتان داد. توصیف غریبی است ایـــن آیه از روزگار مسلمانان پیش از پیامبری حضرت خاتمالمرسلین(ص). گروهی متفرق بر گرد آتش دشمنی جمع آمده بودند و به برکت وجود انسان کامل نعمت برادری بر ایشان عطا شد. این جمع پریشان تا چند سال دیگر بزرگترین تمدن بشری را پینهادند و سرآمد علم و فن و آفریننده رسایل علمی و تدوینکننده شیوههای تدبیر امور اجتماع شدند. از کناره دره آتش و در آستانه سقوط به قله معرفت و ادب و حکمت دست یافتند. این عزت، ثمره نعمت برادری بود. تالیف قلوب به برانگیختن پیامبر (ص) انجام گرفت لکن شرط این نزدیکی دلها پاسداشت نعمت رسالت و اجر رسالت بود. نبی مکرم اجر رسالت را مودت نزدیکان خود برشمردند؛ و ما اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی. این ریسمان الهی که باید جزء جزء پراکندهای را به هم پیوند دهد تا از آن اجتماع افراد، امت بسازد وجود پیامبر است. پیامبر قبله دل مسلمانان و هم اوست که نقطهمحوری همدلی آنان است. یادش عزیز و محبت بیشائبه مسلمانان نثار ایشان است. بر این افزون، قرآن و اهل بیت، عدل آن وجود نازنین مورد مهر امت بودهاند.
از روز رحلت حضرت خاتم اختلاف در جانشینی ایشان امت را چندپاره کرد اما مصلحت جامعه نوپای مسلمانان در دمیدن به این اختلاف نبود. نعمت برادری نباید از دست میرفت. در نامه امیرالمومنین به یارانش پس از کشتهشدن محمدبن ابیبکر چنین آمدهاست: «ترسیدم اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم...
آسیبی بر دین وارد شود که مصیبتش از حکومت نکردن بر شما که متاع روزگاری چند بیش نیست و مانند سراب از بین میرود بیشتر است.» (الغارات ج ۱ ص ۲۰۳) این روش در دوره سه خلیفه در پیش گرفته شد. علی علیهالسلام در خیرخواهی امت از معاضدت خلفا نیز فروگذار نکرد. بعد از آن بنیامیه دشمنی با اهل بیت را پیریخت و بر آتش این عداوت هیزم تفرقه ریخت. تاریخ از قساوت بنیامیه و بنیمروان در برخورد با پیروان اهلبیت داستانهای شگفت و تاثرانگیز بسیار دارد اما بیش از آن گرایش دلهای پاک به سوی آن خاندان را نقل کرده است. این محبت در جان همه اهل اسلام ریشه داشته است.
البته فضایل اهل بیت پیامبر(ص) علاوهبر اینکه در کتب دست اول اهل سنت مانند «صحاح سته» و «مسند احمد بن حنبل» نقل شده است، برخى از بزرگان اهل سنت را بر آن داشته که کتبى خاص درباره اهل بیت(ع) و اخبار آنها بنویسند. حتى برخى از بزرگان متاخر سنى مستقیما به سراغ شرح حال امامان اثنىعشر(ع) رفته و به بیان فضایل و مناقب و خصایص آنان پرداختهاند. افرادى چون کمالالدین محمد بن طلحه شافعى (متوفى ۶۵۲ ه. ق) در کتاب «السوول فى مناقب آل الرسول»، ابن صباغ مالکى (متوفى ۸۵۵ ه. ق) در کتاب «الفصول المهمة فى معرفة أحوال الأئمة»، شمسالدین محمد بن طولون (متوفى ۹۵۳ ه. ق) در «الشذرات الذهبیة فى تراجم الأئمة الإثنى عشریة عند الإمامیة» همچنین حمدا... مستوفی (متوفى نیمه اول قرن ۸) در «تاریخ گزیده» و محیى لارى (متوفى نیمه نخست قرن دهم) در اثر منظومش «فتوح الحرمین» هم از خلفاى چهارگانه و هم از امامان دوازدهگانه یاد کردهاند.
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری میزیسته. اهل بیت(ع) در اشعار امام شافعی جایگاه ویژهای داشته که چشم هر خوانندهای را به خود جلب میکند. او در اشعاری که درباره اهل بیت(ع) سروده، پس از ستایش خاندان پیامبر(ص) و ابراز محبت نسبت به آنان، محبت به آنان را فرض (واجب) از طرف خداوند و قرآن میداند و همه را به احترام گذاشتن، قدر دانستن و ارج نهادن به اهل بیت(ع) دعوت میکند تا آن جایی که نفرستادن درود و صلوات در نماز بر آل و خاندان پیامبر(ص) را موجب بطلان نماز شخص میداند. شعر امام شافعی چنین است:
یَا آلَ بَیتِ رَسولِ الله حُبُّکُمُ فَرضٌ مِنَ الله فی القُرآنِ أنزَلَه
کَفاکُم مِن عظیمِ القَدرِ أنّکُم مَن لَم یُصلِّ عَلَیکُم لَا صَلَاةَ لَه
(ای خاندان نبوت، محبت شما فرضی است که از جانب خداوند در قرآن آمده است. همین در عظمت شأن شما کافی است که کسی که در نماز بر شما درود نفرستد، نمازش درست نیست).
این ارادت و محبت مخصوصا در اهل طریقت چشمگیر است. توجه شیعه به باطن و معنویت سبب شده است برخی محققان تصوف و تشیع را یکی بدانند و برخی بر پیوند ویژه آن دو شهادت دهند. آنچه معلوم است این است که تقریبا همه سلسلههای اهل تصوف خود را به امیرالمومنین علیهالسلام میرسانند و معتقدند خرقه صوفیه را حسن بصری از آن حضرت دریافت کرد. برخی نیز خرقهسلسله خود را به معروف کرخی از شاگردان ملازم حضرت علیبنموسیالرضا میرسانند.
مفهوم ولایت که ستون اندیشه شیعه است نزد اهل عرفان نیز از مفاهیم پربحث و مورد توجه بوده است.
محیالدین عربی که در فقه بر مذهب شیعه نبوده است، بحثی مستوفا در اینباره دارد و ختم اولیا را امیرالمومنین میداند (توضیحات دارد این موضوع). شیخ حیدر آملی عارف، شیعه و مرید فکری محیالدین نیز این بحث را در تفسیر گرانقدر المحیط الاعظم به حد بلند پختگی رسانده است.
این اشتراکات فکری بر مبنای توجه به باطن در اندیشه شیعه و اهل تصوف پیوستگی عمیقی در این دو ایجاد کرده است.
اهل سنت در تفاسیر خود نیز بسیار به احادیث اهل بیت پرداخته و نقل کردهاند. این پیوند عیانتر از آن است که به فحص و تتبع زیاد احتیاج داشته باشد.
در یک قرن اخیر اما اندیشه متروک و بیطرفدار سلفی با واکاوی آرای ابنتیمیه و به دست شیخ محمد بن عبدالوهاب با همدستی آل سعود دیدگاه جدیدی در افتراق دین و معنویت پایهگذاری کرده و با مظاهر باطنیگری و توجه به معنا مخالفت ورزیده است. این اندیشه با حمایتهای خارج از دنیای اسلام رشد کرد و آخرین ثمرهاش تفکر منحط داعش بود.
اینروزها که آتشافروزان تفرقهافکن در بیابانهای عراق و سوریه آوارهاند و در پی سایه عنایت اربابی هستند که دیگر نیست، دلهای مومنان امیدوار به این نعمت الهی است که «فاصبحتم بنعمته اخوانا».
جمع آمدن گروهی از دانشمندان مسلمان محب اهل بیت نویدبخش صبح تازهای است که نسیم برادری با خود میآورد.
سوره مبارکه آلعمران، آیه ۱۰۳
انتهای پیام/