گزارشی از 49 سال حضور رهبر انقلاب در کنار آسیب دیدگان حوادث طبیعی
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین ساعات صبح روز گذشته برای بازدید از مناطق زلزلهزده بهصورت سرزده وارد کرمانشاه شدند. به این بهانه گزارش ویژه فرهیختگان از 49 سال حضور رهبر انقلاب در کنار آسیب دیدگان حوادث طبیعی در ادامه می آید:
زلزله فردوس و بیاض 6/9/1347
زلزله جنوب خراسان در دهه 40 را شاید بتوان اولین حضور آیتالله خامنهای در قالب گروههای جهادی دانست. زلزلهای که در قالب دو زمینلرزه پیاپی در دو روز، منطقه دشت بیاض، کاخک و فردوس را ویران کرد. رهبر معظم انقلاب سال 84 در جریان بازدید از مناطق زلزلهزده آذربایجان شرقی با بیان خاطرهای از آن روزها، حجم خدمترسانی به مناطق زلزلهزده در پیش و پس از انقلاب را به مقایسه گذاشتند و یادآور شدند: «من خودم شخصا تجربه امداد در زلزله و سیل را دارم؛ در سالهای خیلی قدیم، پیش از انقلاب هم در ویرانیهای زلزله حضور داشتم؛ رفتیم آنجا، گروه امداد تشکیل دادیم. خب، آن وقت که کارهای دولتی نبود؛ شیروخورشید آن روز صفر بود. در زلزله فردوس، که این شهر بزرگ تقریبا با خاک یکسان شده بود، در طول دو ماه، دو بار شیروخورشید به مردم کمک جنسی و غذایی کرد؛ حالا چادر و پتو و اینها که هیچ، آن که خیلی خیلی کم و غیرقابل ذکر بود! من همان وقت منبر رفتم و سخنرانی کردم و از مردم پرسیدم که شیروخورشید به شماها چه داده. به نظرم گفتند در طول این دو ماه، 100گرم شکر دادند!»
سیل قوچان 1/2/1355
یک هفتهای بود که باران بیوقفه بر سر قوچان میبارید. چهارشنبه اول اردیبهشت، خروش سیل شروع شد و یک روز بعد بخش عمدهای از شهر را دربر گرفت. آمار رسمی حکایت از ویرانی 3300 خانه داشت. حدود 30 نفر از اهالی شهر نیز قربانی سیل شده بودند. آیتالله خامنهای ازجمله یاران حلقه اول حضرت امام(ره) در آن سالها، پس از شنیدن خبر، خود را به قوچان رساند و در عملیات نجات و امداد آسیبدیدگان شرکت کرد. با این حال اما فعالیتهای او بر مسئولان منطقه گران آمد و از او خواستند هرچه زودتر شهر را ترک کند. کمک به مردم سیلزده قوچان و اعزام نیروهای مردمی و آذوقه به آن منطقه البته منجر به حساسیت مضاعف رژیم پهلوی نسبت به فعالیتهای آیتالله خامنهای شد. حساسیتی که بعدها به تبعید ایشان به ایرانشهر منتهی شد. حجتالاسلام فرزانه، امامجمعه موقت مشهد با بیان خاطرهای در این خصوص میگوید: «ایشان بلافاصله یک ستاد کمکرسانی تشکیل دادند. همه نیروهایی که آقا را میشناختند یا با ایشان مرتبط بودند، کمکها را آوردند و در ستاد کمکرسانی ایشان متمرکز کردند. دستگاه شاه، یک مرتبه دید که هیچکاره است و کسی به آنها مراجعه نمیکند. ادارات خلوت شد و هرکسی هر کاری داشت به ستاد مراجعه میکرد. کار دولت مختل شده بود. بعد از این ماجرا ایشان را به مکانی دیگر تبعید کردند.»
سیل ایرانشهر 11/4/1357
شب ۲۷ ربیع الاول بود و مردم ایرانشهر برای شرکت در جشن بعثت پیامبر(ص) راهی مسجد آلرسول شده بودند. هنوز رکعت دوم نماز مغرب به امامت آیتالله خامنهای تمام نشده بود که صدایی عجیب شبیه کشیده شدن شاخههای درخت خرما روی زمین به گوش رسید. چیزی نگذشت که سیلی ویرانگر به یکباره تمام ایرانشهر را با خود برد و 80 درصد آن را تخریب کرد. انقلابی جوان که در آن روزگار سالهای تبعید را پشتسر میگذراند با تشکیل تنها گروه امدادی که شعار «نجات شهر گرسنه» را یدک میکشید نبض مدیریت میدانی را در دست گرفت. علیاصغر پورمحمدی در بیان خاطرات آن روزها مینویسد: «حضرت آقا یک پایگاهی دایر کرده بودند به نام کمک به سیلزدگان در مسجد آلرسول ایرانشهر... قرار بود که حضرت آقا با یک ماشین پژو ۴۰۴ بروند و به وضعیت سیلزدهها رسیدگی کنند... روز اول ما رفتیم خانههایی که سیلزده بود. یک راهنمای محلی هم داشتیم. در کپرها به زبان بلوچی میپرسیدیم توی این خانه چند نفر زندگی میکنند؟ براساس میزان افراد، یک حواله داده میشد که خود آقا آن را امضا میکردند و تاریخ هم میزدند... هر روز با یکی از روحانیون برای کمکرسانی میرفتیم تا بگوییم که این کمکرسانی را روحانیون انجام میدهند. خود آقا حین گفتوگو با اهل تسنن بلوچها در کپرهایشان تاکید میکردند که ما روحانیون مبارز و از طرفداران آیتالله خمینی هستیم.»
زلزله طبس 25/6/1357
پنج ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی زلزلهای به بزرگی 7.8 ریشتر که در چند قرن اخیر بینظیر بود شهرستان طبس را لرزاند. زلزلهای که 15000 کشته روی دست مردم این شهر گذاشت. در پی این حادثه محمدرضاشاه با تصور احتمال فرونشاندن موج انقلاب، ضمن ابراز همدردی با مردم، سه روز عزای عمومی اعلام کرد. حضرت امام در واکنش به این اقدام با صدور پیامی از مردم خواست که «به جار و جنجال دولت اکتفا نکنند و به صندوق اعانه آنان کمک نکنند که جز زراندوزی برای مجریان امور هیچ حاصلی نمیتواند داشته باشد.» در پی صدور این پیام آیتالله خامنهای به همراه دهها تن از فعالان انقلاب راهی طبس شده و در منطقه حادثهدیده مستقر شدند. این حلقه در همان ابتدا هیاتی را تحت عنوان گروه امداد امام(ره) ساماندهی کردند. هیاتی که روزها به ساماندهی آسیبدیدگان و رسیدگی به وضع مردم میپرداختند و کمکهایی که مساجد و سایر انقلابیون در سراسر ایران جمع میکردند را به مردم طبس میرساندند و شبها با سخنرانیهای روشنگرانه در جمع مردم آنها را از ظلم و جنایتهای رژیم شاه آگاه میساختند.
زلزله منجیل و رودبار 31/3/1369
لرزشی ترسناک در تهران احساس میشود، دامنه لرزشها به بیشتر بخشهای نیمه شمالی کشور هم رسیده؛ کانون زلزله درست در میانه کوهستان البرز است؛ رودبار، منجیل، و قزوین. جوانان گیلانی بامداد پنجشنبه 31 خرداد سال 69 مشغول تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی 1990 ایتالیا بودند که یکباره با شوکی عمیق مواجه شدند. زلزلهای به بزرگی 7.4 ریشتر شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و 700 روستای اطراف را به نابودی کشاند و گیرندههایی را که مسابقه فوتبال را گزارش میدادند را برای همیشه خاموش کرد. پس از این زلزله رهبر انقلاب از مردم خواستند که بیدرنگ به کمک آسیبدیدگان بشتابند. چندی بعد آیتالله خامنهای نخستین بار در کسوت حاکم جامعه اسلامی در بازدیدی سرزده راهی مناطق زلزلهزده شدند تا از نزدیک اقدام به دلجویی از بازماندگان کنند. ایشان در بازدیدی 6 ساعته از شهرهای رودبار، لوشان و منجیل و روستاهای نیارک از توابع شهر قزوین، هزرویل رودبار و روستای کوگیر چگینی از توابع لوشان، خواستار تلاش و حرکتهای مضاعف مسئولان برای بهبود وضعیت زلزلهزدگان شدند.
زلزله بم 5/10/1382
بامداد یک روز سرد زمستانی زلزله مرگباری شهر بم و مناطق اطراف آن را لرزاند و بخش عمدهای از این شهر را به تلی از خاک تبدیل کرد. سه روز از این حادثه گذشته بود که گشتزنی و سرکشی مردی بلند قامت با یک کلاه پشمی و لباسشخصی بر تن، کم کم توجهها را به خود جلب کرد. دیری نگذشت که زمزمههای حضور یک میهمان ناخوانده دهان به دهان چرخید و مشخص شد که این مرد لباسشخصی کسی نیست جز سیدعلی خامنهای. حضوری که مرهمی بود بر آلام مردمی که داغ 26000 نفر از همشهریهایشان را دیده بودند. رهبر انقلاب البته تنها به این حضور بسنده نکردند و سه هفته بعد مجددا به صورت غیرمنتظره و بدون اعلام قبلی در مناطق زلزله حضور یافتند و از نزدیک در جریان روند رسیدگی به کموکاستها قرار گرفتند. محمد سعیدیکیا، رئیس وقت بنیاد مسکن در خاطرهای از این حضور میگوید: «مجددا 26 دی ماه بود که آقا به بم رفتند تا ببینند توصیههایی که در سفر اول کرده بودند تا چه حد عملی شده است. بعضی از مسئولان متوجه نشده بودند که کی آقا آمده بودند!»
زلزله زرند ۴/۱۲/138۳
به روزهای پایانی سال که نزدیک میشویم شور و هیجان فرا رسیدن بهار و عید نوروز امید دوباره به شهرها میدهد، اما سالهای پایانی سال 83 برای مردم زرند روزهای تلخ و ناگواری بود. زلزلهای به بزرگی 6.4 ریشتر حدود 1000 نفر از مردم این خطه را به کام مرگ کشاند. رهبر معظم انقلاب در بازدید از مناطق زلزلهزده از روستاهای داهوئیه، گتگوئیه و شهرک ریحانشهر بازدید کردند. یک سال پس از این حادثه دولت تغییر کرد اما رهبر انقلاب تاکید کردند که تفاوتی میان دولتها نیست و برنامهریزیهای صورت گرفته برای این منطقه باید به جدیت توسط مسئولان دنبال شود. ایشان همچنین بر اهمیت مقاومسازی ساختمانها و توجه مردم و انبوهسازان به این مساله تاکید کردند. رهبر انقلاب در جریان بازدید خود در سخنرانی خطاب به مردم غیور این خطه فرمودند: «مصائب و بلایای طبیعی کوچکتر از آن است که در عزم راسخ شما مردم برای پیشرفت مادی و معنوی خللی ایجاد کند.» و این شناخت و باور به مردم چقدر درست بود وقتی امروز با گذشت 13 سال میشنویم از شهری که خود در زلزله حدود 80 درصد تخریب شد محموله کمکهای مردمی به منطقه زلزلهزده کرمانشاه ارسال شده است. پتو، برنج، روغن، آب معدنی، چراغ، بخاریبرقی، تنماهی و... از اقلامی بود که در محموله یک میلیارد ریالی مردم زرند به کرمانشاه ارسال شد.
زلزله آذربایجان شرقی 21/5/1391
در روزهای پایانی رمضان سال 1391 دو زلزله بسیار شدید به بزرگی 6.4 و 6.3 ریشتر مناطقی از استان آذربایجان شرقی را به لرزه درآوردند. هنوز رمضان به پایان نیامده بود و عصای مردی که در آغوش مردم با شعار «آذربایجان جانباز/ رهبرینْ نَنْ آیْرولماز» (آذربایجان جانباز / از رهبر جدا نمیشود) استقبال میشد، به آرامی بر زمین سرد و داغدیده میخورد. رهبری که به روستای کوویچ میرود جمعیت برای دیدار بسیار بیتابی میکنند، رهبری پایه میکروفن را با دست چپ خود نگه میدارد و سخن را اینگونه آغاز میکند: «سلام اولسون سیزه قارداشلار، باجیلار، عزیز جوانلار» و صدای گریه مردم بلند میشود. در این زلزلهها 60 روستا از این خطه خسارات جدی دیدند و در جریان بازدید، رهبری در روستاهای سرند، باجهباج، زغنآباد، کوویچ و اورنگ حضور یافتند. رهبر انقلاب در خطبههای عید فطر آن سال برای ابراز همدردی با مردم زلزله زده آذربایجان چنین گفتند: «اگرچه در یک نقطه از کشور و گروهی از مردم در این حادثه آسیب دیدند، لیکن غم برای همه مردم کشور است.» رهبر انقلاب در پایان بازدید خود جلسهای با جمعی از مسئولان استان داشتند و تذکرات لازم را درخصوص اقدامات و تصمیمات به آنها اعلام کردند و صحبت خود را با شعری از مرحوم شهریار به اتمام رساندند: «دونیا قضوو و قدهر اولوم ایتیم دیر/ دونیا بویو اوغولسوزدور یئتیم دیر.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/