صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۳۰ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۴

چرا قالیباف «مرد همیشه دوم» است؟

انتشار سخنان قالیباف علیه دولت روحانی، واکنشهای زیادی در رسانه‌ها به دنبال داشته و آنچه در ادامه می‌خوانید، یکی از اینهاست.
کد خبر : 23370

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، محمد میرزایی در شرق نوشت:


سیاست یک ‌بام ‌و دو هوا بارها توسط مردم مردود دانسته شده و هرگاه مردم برایشان مسجل شده که رویه کسی این‌گونه است پاسخ معناداری در انتخاب‌هایشان به آن فرد یا تفکر داده‌اند. محمدباقر قالیباف که سال‌هاست لقب آقای شهردار را در ادامه نام خود دارد، از مدیران عملیاتی پرتلاش در یکی دو دهه اخیر است که با وجود برخی انتقادها خدمات شایسته‌ای انجام داده است. او در انتخابات ٨٤ خود را تکنوکراتی معرفی کرد که می‌خواست نگاه جدیدی را به اداره کشور وارد کند که بعد از ناکامی در آن انتخابات به عنوان شهردار تهران معرفی شد و در این بین آرای سه اصلاح‌طلب شورای سوم، وی را در مقابل خادم با یک رأی اختلاف، شهردار تهران کرد. این روند وی را متمایل به اصلاح‌طلبان کرد که البته اختلاف نظر با محمود احمدی‌نژاد نیز به این روند قوت بخشید، تاجایی‌که در آن








تحلیل وی شاید مبتنی بر یک اشتباه ١٠ ساله در جلب حمایت حداکثری است، غافل از اینکه با این کار طرفداران اصیل خود را از هر گروه فکری از دست می‌دهد و نه اصولگرایان و نه اصلاح‌طلبان دیگر وی را گزینه اصلی خود نمی‌دانند و همیشه او را برای مدیریت رده دو یا سه مناسب می‌بینند، چراکه به مواضع وی اطمینان ندارند

دوره از اصلاح‌طلبانی همچون احمد دنیامالی در منصب معاونت عمرانی خویش استفاده کرد یا شفاف‌تر محسن هاشمی فرزند آیت‌الله هاشمی را با وجود فشارهای دولت احمدی‌نژاد در منصب مدیرعاملی مترو تهران حفظ کرد. همچنین در طول این سال‌ها در جمع مشاوران وی به افرادی همچون صادق خرازی و محمدجواد ظریف هرچند در دوره‌ای محدود برمی‌خوریم که همه اینها گرایش فکری قالیباف را شفاف‌تر می‌کند، او همه تلاش خود را برای پیروزی در انتخابات ٩٢ کرد اما وقتی متوجه شد این جناح کاندیداهایی همچون آیت‌الله هاشمی و پس از آن حسن روحانی را در چنته دارد، به یکباره در ائتلاف سه‌نفره اصولگرایان خود را جای داد و از آنجا بود که پارادوکس‌ها شروع شد.


وقتی حین مبارزات انتخاباتی‌ به جمع اصولگرایان می‌رفت، در نقد هاشمی و اصلاح‌طلبان به‌تندی سخن می‌‌راند و وقتی در جمع دیگر دانشجویان می‌نشست، به‌تندی سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد و اصولگرایان را به نقد می‌کشید غافل از اینکه طرفداران هر دو جناح نظرات شهردار تهران را به‌دقت رصد می‌کردند.تحلیل وی شاید مبتنی بر یک اشتباه ١٠ ساله در جلب حمایت حداکثری است، غافل از اینکه با این کار طرفداران اصیل خود را از هر گروه فکری از دست می‌دهد و نه اصولگرایان و نه اصلاح‌طلبان دیگر وی را گزینه اصلی خود نمی‌دانند و همیشه او را برای مدیریت رده دو یا سه مناسب می‌بینند، چراکه به مواضع وی اطمینان ندارند. در انتخابات ٩٢ هم در نتیجه این رویکرد با آن هزینه سنگین انتخاباتی‌اش، تلاش هشت‌ساله قالیباف در شهرداری تهران برای اخذ کرسی ریاست جمهوری بی‌نتیجه ماند. در واقع این اشتباه استراتژیک او به جایی رسید که نتوانست هیچ جناحی را صددرصد در جلب حمایت خود حفظ کند.


پس از دو سال او امروز نیز ظاهرا سری پرسودا برای انتخابات آتی دارد. این را به‌خوبی می‌توان از حملات هفته گذشته‌اش به دولت روحانی فهمید. شهردار تهران از یک سو با اصلاح‌طلبان شورا رابطه خوبی برقرار کرده است، به‌طوری‌که مخالفت جدی با وی در شورای شهر دیده نمی‌شود و از طرفی هم با رأی اصولگرایان شورای شهرف شهردار تهران شده است و طبیعتا حمایت تام آنها را دارد. با این اوصاف به نظر می‌رسد اگر قالیباف بخواهد برای بار سوم بخت خود را به محک آرای مردم بگذارد، یک‌ بار برای همیشه باید خط خویش را از این حرکت مارپیچی به جاد‌ه‌ای یکدست هرچند کم‌طرف‌دار منتقل کند.


انتهای پیام/

ارسال نظر