صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۲۳ - ۲۶ آبان ۱۳۹۶
شعری از میلاد عرفان‍پور درباره زلزله کرمانشاهY

آیا عزیزی از شما مانده‌ست در آوار؟

این شاعر در ابیاتی آورده است؛ "ایستاده مرد کُرد چارشانه، بر مزار خانه‌هایی کاهگل، با سلامی گفتمش آیا کسی، آیا عزیزی از شما مانده ست در آوار؟..."
کد خبر : 232845

به گزارش گروه فرهنگی آنا، میلاد عرفان‌پور از شعرای جوان و متعهد کشور در شعری که در صفحه مجازی خود منتشر کرد، درباره زلزله دلخراش غرب کشور، اینگونه آورده است:


ماه بر شبگریه‌‌های دشت می‌تابید


آن پریده رنگ، آن حیرانی کامل


دیدمش با شانه‌هایی خسته و ویران


ایستاده مرد کُرد چارشانه


بر مزار خانه‌هایی کاهگل


با سلامی گفتمش آیا کسی


آیا عزیزی از شما مانده ست در آوار؟


گفت و با خونابه‌ی دل گفت:


آری مانده؛ آری رفت از این آبادیِ ویران، دو تن، تنها


گفتمش آیا


بود از اهل و عیالت نیز؟


گفت و با خونابه ی دل گفت:


هر دو نورچشم‌های من


پسرهای خودم بودند


جای بازی در تمام کودکی


در تمام دشت‌های سرپل و گیلان غرب و قصر


با من همقدم بودند


گرم چوپانی


اینچنین با آخرین مشق شب خود تا سحر رفتند


آن پسرهای دبستانی



گفتنی است که میلاد عرفان‍پور این شعر را براساس مشاهده و گفتگوی محمدرضا وحیدزاده با یکی از زلزله زدگان روستاهای سرپل سروده است.


انتهای پیام/

ارسال نظر