صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۲۴ - ۲۳ آبان ۱۳۹۶

مهمترین حوزه‌های تقابل میان آمریکا و اروپا

اریک براتبرگ مدیر برنامه اروپایی بنیاد کارنگی معتقد است در ماه‌های پیش رو رهبران اروپا با چند کشمکش بزرگ با واشنگتن در عرصه سیاست خارجی روبرو خواهند شد که ممکن است موجب تقابل احتمالی دو طرف در آینده نزدیک شود.
کد خبر : 231640

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، بنیاد کارنگی در یادداشتی به قلم اریک براتبرگ مدیر برنامه اروپایی می نویسد: «بسیاری از صاحب‌نظران گمان می‌کردند آنگلا مرکل پس از پیروزی در انتخابات صدر اعظمی آلمان به‌همراه امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه به مدرنیزه کردن پروژه اروپایی و همچنین دفاع از نظم جهانی لیبرال در مقابل رفتارهای غیرعقلانی دونالد ترامپ مبادرت خواهد کرد.


اگرچه انجام این امر کما فی السابق امکان‌پذیر است، اما شرایط در اروپا دیگر تغییر کرده است. رئیس جمهور ماکرون در سخنرانی خود در سوربن برنامه اصلاحات اروپایی در مقیاس وسیع را مقدمتا مطرح کرد و اینک برلین که درگیر مسائل مربوط به سیاست داخلی است باید خیلی چیزها را جبران کند.


ماکرون برای اجرای برنامه‌های خود نیازمند حمایت مرکل است. رئیس جمهوری فرانسه خواهان اروپایی قوی و قابل رقابت است که بتواند در مقابل مبارزه‌طلبی‌های چین و ایالات متحده در سطح جهانی واکنش معادل داشته باشد. اما این مساله می‌تواند تاثیری جدی بر وضعیت روابط ترانس‌آتلانتیک بگذارد: در ماه‌های پیش رو رهبران اروپا با چند کشمکش بزرگ با واشنگتن در عرصه سیاست خارجی روبرو خواهند.


مساله نخست افغانستان است، جایی که دولت ترامپ در نظر دارد نیروی نظامی تکمیلی به آن اعزام کند. در ابتدای امر رئیس جمهوری آمریکا مخالف گسترش حضور نظامی این کشور در منطقه بود، اما مشاوران او را متقاعد به انجام عکس آن کردند. در ماه آگوست ترامپ ضمن اعلام نقشه‌های خود فهماند که انتظار دارد سایر کشورهای عضو ناتو هم در انجام این امر با وی همراه شوند.


ینس استولتنبرگ دبیر کل ناتو در دیدار با دولتمردان افغان در کابل اظهار داشت که اروپا مشتاق ثبات افغانستان است و در این زمینه قول مساعدت داد. اما اروپایی‌ها مایل به شرکت فعالانه‌تر در این ابتکار نیستند. خصوصا که شرکای احتمالی مرکل در دولت ائتلافی جدید یعنی سبزها و حزب آزاد دموکراتیک نگاهی شبهه آمیز به این مساله دارند. اما از آنجا که ترامپ عملیات افغانستان را بخشی از تعهدات عمومی پیش روی ناتو می‌انگارد، سرباز زدن اروپا از اعزام نیروی نظامی تکمیلی به افغانستان می‌تواند بر شدت مجادلات در مورد مخارج دفاعی بیفزاید.


مساله دوم ایران است. هم‌اکنون در واشنگتن مساله امکان سرباز زدن از توافق هسته‌ای سال 2015 که ترامپ در سخترانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل آن را " افتضاحی برای ایالات متحده" خوانده بود مورد بحث و بررسی است. ناگفته نماند رئیس جمهوری آمریکا چندی پیش از تایید اجرای برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) توسط ایران اجتناب کرد.


اکنون این اجتناب از تایید صحت اجرای برجام نه تنها می‎تواند منجر به اعمال تحریم‌های بیشتر از سوی ایالات متحده بر ضد ایران شود، بلکه می‌تواند به وضع دوباره تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل که پیش‌تر به خاطر توافق سال 2015 میلادی برداشته شده بودند بیانجامد. حتی اگر واشنگتن این بار هم در صدد برهم زدن توافق برنیاید، باز هم فشار بر اروپا با هدف بازنگری شرایط توافق تشدید خواهد شد.


آلمان و دیگر کشورهای اروپایی خواهان حفظ توافق موجود هستند و آماده‌اند با تمام توان خود از آن دفاع کنند، آنها احتمالا درک می‌کنند که درگیری با ایالات متحده بر سر این مساله اجتناب‌ناپذیر است. این مساله می‌تواند حتی به نسبت تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از توافق آب‌و‌هوایی پاریس پیامدهای جدی‌تری به دنبال داشته باشد. لازم است به یاد آوریم که چگونه لشکرکشی سال 2003 ایالات متحده به عراق غرب را دچار انشقاق کرد؛ برای برقراری این روابط سال‌ها زمان صرف شده است. اختلافات نظر در مورد ایران می‌تواند منجر به انشقاق حتی خطرناک‌تری هم شود.


مساله سوم کره‌شمالی است. خطر رویارویی واشنگتن و پیونگ یانگ در حال افزایش است. ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل کره‌شمالی را در صورت ادامه برنامه تولید سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک تهدید به " نابودی کامل" کرد. اگر چه این مساله می‌تواند منجر به برخورد نظامی مستقیم نشود اما حملات شدید ترامپ و کیم جونگ اون به یکدیگر می‌تواند منجر به افزایش خطر اشتباهات و درگیری‌های بین‌المللی و گسست در امنیت جهانی شود.


مرکل و دیگر رهبران اروپایی اگرچه موافق اعمال تحریم‎های بیش‌تر علیه پیونگ یانگ هستند اما سخنان ترامپ را مورد انتقاد قرار دادند. تقریبا نیمی از آمریکایی‌ها موافق عملیات نظامی بر ضد پیونگ یانگ با هدف پایان بخشیدن به برنامه هسته‌ای هستند، اما واکنش اروپا به انجام چنین عملیاتی به شدت منفی خواهد بود. برای اروپا در مقایسه با ایالات متحده مساله تهدید امنیت چندان بزرگ نیست، اگر چه نباید آن را دست کم هم گرفت. در آینده موشک‌های کره شمالی می‌توانند تا آن سوی دیگر آتلانتیک هم بروند، دیگر بماند که چه می‌تواند در انتظار کره جنوبی باشد.


بعید می‌نماید پیشنهاد مرکل مبنی بر ایفای نقش میانجی در حل بحران پذیرفته شود. اروپا علیرغم تلاش‌های خود نفوذ محدودی در کشورهای حوزه اقیانوس آرام دارد و نیروی جدی‌ای در آن منطقه به حساب نمی‌آید.


البته مسائل دیگری هم مطرح هستند: با سوریه پس از پیروزی بر داعش چه باید کرد؟ تحریم‌های ضد روسی جدید ایالات متحده چه تاثیری بر فعالیت شرکت‌های اروپایی فعال در حوزه انرژی و روند اجرای توافقنامه مینسک در اوکراین خواهد داشت؟ آیا باید نگران جنگ تجاری میان آمریکا و اروپا بود؟


مخلص کلام آن که در ماه‌های آتی آزمایش سختی پیش روی روابط ترانس آتلانتیک قرار دارد. مرکل و ماکرون این فرصت را دارند که اروپا را که اخیرا از بحرانی به بحرانی دیگر فرو می‌افتد تقویت کنند. اما تقابل بالقوه با واشنگتن در خصوص مسائلی نظیر ایران، افغانستان، کره‌شمالی و خاورمیانه نیازمند توجه فوری است. روابط اروپا و آمریکا به طور جدی در حال تغییر است و پرسش‌های زیادی درباره آینده این روابط مطرح است.


منبع: Carnegie.ru / نویسنده: اریک براتبرگ/ ترجمه: سید مازیار کمالی




انتهای پیام/

ارسال نظر