صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در نشست مشترکی با اعضای اتاق بازرگانی ایران مطرح شد:

چینی‌ها کاسبی می‌کنند، ما بنجل می‌خریم/ تولید در شرایط کنونی تنها زمانی صرفه دارد که با رانت همراه باشد

انتقادات فراوانی نسبت به اجناس بی‌کیفیت چینی در بازار وجود دارد اما هیچگاه حلقه‌های نظارتی و حتی واردکنندگان به زیر ذره‌بین انتقادی نرفته‌اند. واردکنندگان نیز همواره از این غفلت استفاده کرده و کالاهای بی‌کیفیت وارد می‌کنند.
کد خبر : 230497

به گزارش گروه اقتصادی آنا، در سال های اخیر، ایران و چین به دلایل ذاتی و مسائل سیاسی توانسته‌اند روابط مستحکمی را ایجاد کنند. اوج این ارتباط در سال 2014 و افزایش حجم تجارت دو کشور به 52 میلیارددلار بود اما پس از کاهش قیمت مواد اولیه، با وجود آنکه تجارت ایران و چین از نظر وزنی شاهد افزایش بود اما ارزشی تجارت دو جانبه به 31.5 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد.


با وجود این کاهش ارزشی، چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ایران در سطح جهان به شمار می رود. از سوی دیگر در دنیای امروز نمی‌توان اقتصاد چین را نادیده گرفت زیرا ارزش کالاهای تولیدی کشوری که سالانه بیش از 2 هزار میلیارد دلار صادرات را ثبت می‌کند به سختی زیر سوال می رود.


همچنین چین سالانه بیش از 2.100 میلیارد دلار واردات انجام می‌دهد، بنابراین حتی چین هم نیازمند برخی کالاهایی بوده که امکان تولید آن را ندارد بنابراین ایران می تواند از این فرصت استفاده کند و تراز تجاری خود با چین را به نفع خود مثبت نماید.


تفکر افزایش صادرات ایران به چین در حالی بین تجار و فعالان اقتصادی ایران تقویت می شود که در سال 2007 طی سمینار چالش‌های دو کشور،‌ صادرات به چین را تنها یک شوخی قلمداد می‌کردند زیرا دامنه تنوع محصولات پتروشیمی ایران که مهمترین محصول صادراتی به شمار می رود در آن برهه زمانی بسیار اندک بود اما امروز علاوه بر محصولات پتروشیمی همچنین صنایع دستی، چرم، فرش دستباف،‌ تابلوفرش و دیگر محصولات ایرانی نیز راهی کشور اژدهای زرد می شود.


در همین خصوص خبرگزاری آنا در نشستی مشترک با مجیدرضا حریری نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین و مسعود دانشمند رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات به بررسی تجارت کالاهای چینی و ضرورت افزایش یا کاهش آن پرداخته که در ذیل می خوانید.


در ابتدا نگاهی کوتاه به اقتصاد ایران و چین داشته باشیم تا موضوع تجارت و اهمیت تجارت فی‌مابین دو کشور مشخص شود


حریری: بعد از انقلاب اسلامی رابطه ما با چین همواره رابطه‌ای پایدار بدون مشکل اقتصادی_سیاسی بوده است تا آنجا که تمام روسای جمهور ایران و چین به کشور یکدیگر سفر داشته اند و همواره روابط اقتصادی این دو کشور با رشد مواجه بوده است.


اقتصاد ایران و چین به عنوان دو بازار جدا اما مکمل یکدیگر، طی سال‌های گذشته توانسته حجم انبوه نیازهای یکدیگر را پوشش داده و تامین کند. در این سال ها اقتصاد ایران توانسته به نیازهای مواد اولیه و انرژی آن کشور پاسخ مثبت دهد و چین نیز در مقابل نیازمندی‌های تکنولوژی و ماشین‌آلات ایران را بی‌پاسخ نگذاشته است.




نکته مهم در این خصوص آن است که اگر ایران می خواهد سطح صادرات خود به چین را ارتقا دهد، صادرکنندگان نباید وحشت زده شوند،بلکه با صبر و البته هزینه کافی در آن کشور،‌ بخش کوچکی از صادرات آن را بدست آورند. در خصوص چین، این موضوع پیچیده تر است زیرا حجم کوچکی از اقتصاد آنها برابر با بخش بزرگی از اقتصاد ماست بنابراین صادرکنندگان باید با بازارشناسی صحیح به دل این بازار ورود کنند.


بزرگ‌ترین انتقاد به تجارت با چین، محصولات بی‌کیفیت یا بُنجل است، چرا وضعیت اقتصادی ایران به‌گونه‌ای رقم خورده که داد مردم از جنس چینی در آمده است


دانشمند: بزرگ‌ترین انتقاد به فعالان و خصوصا واردکنندگان ایرانی در حوزه چین، عرضه اجناس بدون کیفیت چینی در بازار بی‌سامان ایران است.


در بازار ایران، دولت هیچگاه حراست صحیحی از بازار نداشته و عدم همین نظارت، تقصیرها را به گردن تولیدکنندگان چینی می‌اندازد، نباید فراموش کرد که چینی‌ها بزرگ‌ترین کاسبان دنیا هستند و دست هیچ مشتری را از لحاظ تنوع و کیفیت اجناس خالی نمی‌گذارند بنابراین آنها طبق سفارش خریدار ایران نسبت به تولید جنس چینی اقدام می‌کنند.



انتقاد به جنس چینی در بازار زیاد است و این موضوع را کتمان نمی‌کنیم اما مگر کسی این اجناس را به زور وارد می‌کند. بنابراین در غیاب مسئولین نظارتی و استاندارد، این اجناس به بازار عرضه می شوند اما اگر فیلتری مانند سازمان‌های نظارتی موجود در مبادی گمرک با کالاهای بی‌کیفیت مبارزه کرده و اجازه ورود و عرضه آن را در بازار ندهد، طبیعتی است که اسم کالای چینی بی‌کیفیت نیز از بازار ایران دور می‌شود.


در واقع قانون تجارت و عرضه در بازار ایران توسط واردکنندگان ایرانی رعایت نمی‌شود و خرید کالای بی‌کیفیت از طرف خریدار ایرانی به وفور صورت می گیرد. به طور مثال، تاجر عربستانی با این دانش که کالای بی‌کیفیت چینی در ایام حج به فروش می‌رسد اقدام به واردات و فروش می‌کند.در این زمینه نمی توان چینی ها را مقصر دانست زیرا آنها بُعد معامله‌گری خود و وظیفه فروش را انجام داده‌اند.


حریری: در تمامی دنیا و به خصوص‌ منطقه خاورمیانه، فروشگاه‌های 10 یا 5 درهمی وجود دارد که کالاهای بی‌کیفیت و سطح پایین را به مشتریان عرضه می‌کند،‌ برای مثال زمانی که واردکننده یک کفش را 2دلار خریداری کرده و آن را با قیمت 50هزارتومان می‌فروشد،‌ مصرف‌کننده ایرانی به ازای پرداخت همین مبلغ انتظار کارکرد آن کفش را دارد و زمانی که توقع مصرف‌کننده برآورده نمی‌شود، آنگاه می‌گوییم کالای بنجل و بی‌کیفیت چینی است.


باید باور کنیم که چینی‌ها بهترین محصولات دنیا را تولید و عرضه می‌کنند اما بازار ایران نیز کشش کالای درجه یک را ندارد. در بررسی کوتاه نسبت سرانه درآمدکشورمان در می‌یابیم که درآمد کشورمان بسیار پایین است بنابران چرا انتظار کالای درجه یکی را داریم که با درآمدمان همخوانی ندارد ؛ در مثالی دیگر باید گفت که بهترین کفش چینی حدود 200دلار برای فروش، تمام می‌شود چنددرصد از مصرف‌کنندگان ایرانی با دلار بالای 4 هزارتومان و البته نرخ مالیات،‌ گمرک، عوارض و ... توان خرید کالاهای درجه یک را دارند.


حقیقت بازار ایران، آن است که بازارمان ضعیف بوده و سودجویان در نبود نهادهای نظارتی، کالاهای بی‌کیفیت دسته‌چندم را هم به مردم با قیمتی بالا به فروش می‌رسانند که این مشکل بازار و نظام نظارت بر بازار ماست.


تولید، نیاز اقتصاد ایران است؛ چرا تولید در ایران شکل نمی‌گیرد و تکیه بازار ما به سمت چین و دیگر کشورهاست؟


حریری: هیچ نهادی مانع از تولید در کشور نمی‌شود اما هزینه‌های تولید در ایران بسیار زیاد است. مثال کفش را زدیم، ایران سابقه طولانی در صنعت کفش داشته اما تولیدی‌های ایرانی از دانش و تکنولوژی‌های نوین بهره‌مند نیستند، ضمن آنکه روابط تجاری ما با دنیا قطع شده است. کفش ملی ایران در گذشته در تمامی فروشگاه‌های بزرگ دنیا به فروش می‌رسید و هیچ فردی نه اجباری برای خرید داشت و نه کسی ممانعتی از فروش این کالای ایران در بازارهای جهانی به‌وجود می‌آورد، در آن زمان ما برند صادراتی داشتیم که تمامی سلیقه‌ها را با فاکتور قدرت خرید تمامی اقشار جامعه پوشش می‌داد، اما امروز تولیدمان چنین ظرفیتی صادراتی را ندارد.


دانشمند: تولید در ایران، برای هیچ تولیدکننده‌ای صرفه اقتصادی ندارد؛ در واقع در شرایط کنونی تولید تنها زمانی برای تولیدکننده‌ دارای صرفه خواهد بود که با رانت همراه باشد در غیراینصورت بازده تولید در ایران تحت بهترین شرایط نیز 10درصد سود دارد. این در حالی است که اگر همان تولیدکننده سرمایه خود را در بانک‌ها سپرده‌گذاری کند، بیشتر از 15درصد سود از پول خود می‌گیرد ضمن آنکه سرمایه اولیه آن هیچگاه مورد تهدید نابودی و ورشکستگی هم نیست.


انتقاد به کالای چینی داریم، درست؛ اما اگر می‌خواهیم کالای ایرانی جایگزین کالای چینی شود باید زمینه تولید در اقتصاد را فراهم کنیم البته تولید ایرانی نیازمند حمایت واقعی دولت است. حمایتی که هدفمند باشد نه آنکه مانند روال فعلی دولت‌ها در تولید دخالت کنند. دولت‌ها در ایران در امر فروش، تولید، واردات، صادرات، نظارت و ... دخالت می‌کند اما مگر می‌شود دولت امور سیاستگذاری خود را رها کرده و به فکر کارهای بنگاهی باشد.


متاسفانه دولت ما گندم‌نمای جو فروش است، از بخش‌خصوصی صحبت کرده و بازهم خودشان در تمامی امور اقتصادی شرکت می‌کنند.


چینی‌ها در شرایط تحریم، به فکر ایران بودند اما در زمان پساتحریم کاملا مشخص بود که ایرانی‌ها می‌خواهند از شریک دیرینه خود فاصله بگیرند، مگر چه اتفاقی افتاد؟


حریری: این رفتار ایرانی‌ها و چراغ سبزهای مختلف به کشورهای اروپایی یک نوع ذوق‌زدگی در اقتصاد ایران بود؛ شک نکنید که رفتار امروز ما به آینده اقتصادی ایران و چین و رفتار شرکت‌های چینی تاثیر منفی می‌گذارد و با توجه به شرایط تجاریمان، این به یک ضرر بزرگ تبدیل خواهد شد.


ایران به‌دنبال سرمایه‌گذاری فراوان در اقتصاد است، در یک برهه به‌دنبال چینی‌ها بودیم و امروز به‌دنبال اروپایی‌ها و در قبل از انقلاب هم وضعیت مشخص بود. در بعد از انقلاب، متوسط جذب سرمایه خارجی 2 میلیارد دلار در سال بوده و در دوران قبل از تحریم، هنگام تحریم و حتی بعد از تحریم‌ها نیز اتفاق جدیدی در اقتصاد ایران رخ نداد و همان سطح 2 میلیاردی حفظ شد، دلیل آن نیز اقتصاد متکی بر نفت، گاز و پتروشیمی است زیرا هیچ مزیت‌سازی در اقتصاد کشور طی این دوران برای جایگزینی نفت رخ نداده است.


چرا هیچگاه این حجم سرمایه‌گذاری در ایران رشد پیدا نمی‌کند


دانشمند: شاخص‌هایی همچون شفافیت سلامت مالی و اداری،‌ فساد و ... در اقتصاد ایران از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند؛ اگر شما هم به‌عنوان صاحب سرمایه‌ چند میلیارد دلاری بخواهید به یک کشور برای امر سرمایه‌گذاری ورود کنید، ابتدا شاخص‌های بین‌المللی آن را بررسی کرده و بهترین فضای کسب‌وکار برای سرمایه‌گذاری را انتخاب می‌کنید؛ وظیفه حراست سرمایه در وهله نخست به‌عهده خود سرمایه‌گذار است.


از طرف دیگر، قوانین حمایت از سرمایه‌گذاری ایران در بُعد سرمایه‌گذاری خارجی با مشکلات فراوانی روبه‌رو است؛ در قانون سرمایه‌‌گذاری خارجی چنین وضع شده که سرمایه خارجی مصادره شده در ایران را دولت تضمین و پرداخت می‌کند اما اگر در بطن قانون برویم، به یک پیچ‌درپیچ هزار چرخ می‌رسیم که راهی برای تسویه‌حساب وجود ندارد ؛ در تمامی دنیا با اصلاح فضای رقابتی و شاخص‌های اقتصادی، درب‌های سرمایه‌گذاری را برای سرمایه‌گذاران می‌گشایند اما در ایران اینگونه نیست.


حریری: رتبه اقتصادی ایران در گزارش‌های بانک جهانی، رتبه فساد، رقابت‌پذیری، آزادی اقتصاد و ... در سطح مطلوبی نیست؛ ریسک‌پذیری در ایران در شرایطی مناسبی قرار ندارد و امروز در اقتصاد بین‌المللی، سرمایه گذاران به دنبال محیطی امن برای سرمایه‌گذاری هستند، آیا اقتصاد ایران چنین فضایی را ایجاد کرده است؛ فردی که برای سرمایه‌گذاری به ایران می‌آید باید قمار بزرگی کرده و ریسک‌پذیری بسیار بالایی را داشته باشد تا سود خوبی را بگیرد؛ در این وضعیت این سرمایه‌گذار خارجی باید به سراغ سردسته ریسک‌پذیرها در اقتصاد ایران یعنی دولت برود. سرمایه‌گذاران در چندسال گذشته غیر از بخش نفت، فولاد،‌ خودرو و چند حوزه محدود که تنها با دولت و خصولتی‌ها کار کردند، هیچ اقدام سرمایه‌گذاری را انجام نداده‌اند.


انتهای پیام/

ارسال نظر