غروب زودهنگام رؤیاهای «کاک مسعود»
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، مسعود بارزانی پس از 12سال تکیه زدن بر مسند ریاست اقلیم کردستان، زمانی که تصور میکرد زمان برای تحقق رؤیای جدایی کردها فراهم شده، با اشتباه محاسباتی که در همهپرسی جدایی از عراق مرتکب شد، علاوه بر اینکه رؤیاهای دیرینهاش بر باد رفت، با بزرگترین قمار سیاسی، ریاست خود را نیز از دست داد.
زمانی که مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان در رؤیای برگزاری همهپرسی جدایی کردستان از عراق بود و به رغم هشدارهای جهانی همچنان بر این مسئله اصرار داشت، شاید تصور نمیکرد که در مدت کمتر از یک ماه همه چیز به ضررش تمام شود. بارزانی که در سودای تحقق آرزوی پدرش برای تأسیس دولت کرد بود، وارد بازی خطرناکی شد که نه تنها جدایی کردستان عملی نشد، بلکه داشتههای قبلی خود را نیز از دست داد و شکست دیگری در کارنامه این رهبر کرد ثبت شد. بارزانی و نیروهای پیشمرگه در دوران اشغالگری داعش با استفاده از فرصت به دست آمده برخی مناطق عراق را به تصرف خود درآوردند و به رغم هشدارهای دولت مرکزی از تحویل آنها به بغداد خودداری کردند تا با جدایی کردستان در دوران پساداعش و ضمیمه کردن مناطق نفتخیز به اقلیم، قلمرو کردستان را توسعه دهند، اما چند هفته پس از برگزاری رفراندوم جدایی، نیروهای عراقی در عملیات ضربتی توانستند این مناطق را که برای کردها اهمیت ویژهای داشت، پس بگیرند. این پایان کار نبود و شرایط بدتر از آن چیزی که بارزانی فکر میکرد، پیش رفت و علاوه بر فشارهای منطقهای و بینالمللی، او در داخل اقلیم نیز با چالشهای زیادی روبهرو شد که ادامه کار را سختتر کرد. اینکه چرا کردها به رغم پیروزی نسبی در همهپرسی نتوانستند به رؤیای صد ساله خود دست پیدا کنند را باید در عوامل زیر جستوجو کرد:
مخالفت ظاهری قدرتهای بزرگ
زمانی که بارزانی روی همهپرسی جدایی از عراق پافشاری میکرد برخی گمانه زنیها حاکی از این بود که کردها به حمایت بینالمللی به ویژه امریکا پس از جدایی از عراق دلگرم هستند و شاید با اکثریت قاطع رأی کردها، جامعه بینالمللی مجبور خواهد شد این مسئله را بپذیرد و روی این تصور اشتباه بود که بارزانی وارد یک بازی شد که از همان ابتدا محکوم به شکست بود. هر چند سناریوی تجزیه عراق و جدایی کردستان اولین بار توسط جو بایدن، سناتور وقت امریکا در سال 2007 مطرح شد،اما در زمان برگزاری همهپرسی کردها، مقامات امریکایی حداقل در ظاهر مخالف چنین سیاستی بودند. هر چند برخی تصور میکردند با حمایت رژیم صهیونیستی و برخی سناتورهای برجسته امریکا از مواضع کردها، احتمالاً واشنگتن به کردها چراغ سبز نشان داده است،اما مقامات امریکایی در محاسبات خود و در راستای منافع منطقهای در دوران پسا داعش و افزایش نفوذشان در عراق ناچار طرف بغداد را گرفتند. این حدس و گمان وجود دارد که امریکاییها برای مقابله با نفوذ ایران سعی دارند به بغداد نزدیک شوند و در این میان از حمایت کردها برای دست یافتن به معاملهای بزرگ دست کشیدند.
مخالفت امریکا و اروپا و حتی روسیه با جدایی کردستان، ادامه راه را برای کردها دشوار کرد و بارزانی به بن بستی دچار شد که همه چراغهای پیشروی خود را خاموش میدید. ناگفته پیداست که در نظم کنونی بینالمللی تأسیس یک دولت جدید به شناسایی نیاز دارد و باید از سوی قدرتهای جهانی به رسمیت شناخته شود تا بتواند به عنوان هویت مستقل اعلام موجودیت کند،اما در مورد کردستان اینگونه نشد. حتی رژیم صهیونیستی که پیش از برگزاری همهپرسی حامی اصلی جدایی کردستان بود، پس از مخالفتهای جهانی سکوت اختیار کرد و از موضعگیری رسمی در حمایت از کردستان، خودداری کرد، بنابراین یکی از نقاط ضعف این طرح آن بود که نتوانست نظر مساعد هیچ یک از قدرتهای جهانی را جلب کند و پروژه کردستان بزرگ منتفی شد یا به قول حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق به تاریخ پیوست.
مخالفت قدرتهای منطقه
مهمترین اقدامی که سبب شکست پروژه کردستان شد مخالفت همه جانبه ترکیه و ایران بود که با جدیت در مقابل سناریوی تجزیهطلبانه کردها صف آرایی کردند و چه بسا در صورت ادامه اصرار اقلیم، به مداخله نظامی نیز کشیده میشد. بستن مرزهای ترکیه و ایران به روی اقلیم و تسلط بر شاهرگ منابع نفتی این منطقه، چنان سریع انجام شد که بارزانی در تصمیمگیری درست درمانده شد. او زمانی که واکنش جدی کشورهای منطقه را مشاهده کرد، به ناچار با مذاکرات سیاسی و تعلیق همهپرسی موافقت کرد. ترکیه که پیش از این به خاطر معاملات نفتی روابط نزدیکی با کردستان داشت و با توجه به اینکه شاهرگ اقتصادی اقلیم را به دلیل عبور خطوط لوله نفت در اختیار داشت، نگران سرایت جداییطلبی در مرزهای جنوبی خود موضع خصمانهای علیه کردها گرفت تا آنها را از این اقدام منصرف کند.
اطمینان به پیروزی مقابل عراق
یکی از دلایلی که به شکست پروژه کردستان منجر شد، محاسبات اشتباه بارزانی از واکنش دولت مرکزی عراق بود. بارزانی که نسبت به قدرت نیروهای تحت حمایتش اطمینان زیادی داشت، تصور میکرد که بغداد در مقابله با کردها دست به عصا عمل خواهد کرد و از ترس شکست در مقابل پیشمرگهها وارد نبرد با کردها نخواهد شد، اما تحولات میدانی آنگونه که بارزانی فکر میکرد، نبود و نیروهای عراقی در عملیاتی گسترده که حاصل بیش از دو سال تجربه رویارویی با داعش بود، با کمترین تلفات توانستند مناطق تحت کنترل کردها را باز پس بگیرند. از دست دادن مناطق نفتخیز کرکوک که میتوانست کردستان را در صورت جدایی از عراق از لحاظ اقتصادی تأمین کند، اکنون در دست دولت مرکزی بود و همین مسئله بود که پس از آزادی کرکوک، بارزانی تعلیق همهپرسی برای ازسرگیری مذاکرات با بغداد را اعلام کرد. از طرفی، بارزانی احتمال میداد در صورت حمله عراقیها به کرکوک، احتمالاً امریکاییها مخالفت کنند،اما واشنگتن در بحران کرکوک، موضع بیطرفانه گرفت و کردها را در مقابل بغداد تنها گذاشت.
اختلاف نظرهای داخلی
هرچند بارزانی از ماهها پیش مخالفتهای منطقهای و بینالمللی را به جان خریده بود و از این مسئله آگاه بود، اما چیزی که وی انتظار آن را نداشت اختلاف نظر در درون احزاب کردستان بود که در بحبوحه همهپرسی تشدید شد. او که به قول خودش برای خدمت به همه کردها تلاش میکرد، احتمال نمیداد نخبگان و رهبران کرد مقابلش صف آرایی کنند و زمانی که به حمایت آنها نیاز داشت، به او ضربه بزنند. ظاهراً بارزانی موضع کردها را به خوبی نسنجیده بود و همین تصور اشتباه، هزینههای زیادی را برای او به همراه داشت و اولین مهرههایی که بارزانی روی صفحه شطرنج سیاسی حرکت میداد، از همان ابتدا به شکست منجر بود.
ارزیابی
در مجموع، میتوان گفت که بارزانی بدون توجه به فشارهای دیپلماتیک برای تعویق همهپرسی جدایی کردستان و اشتباه محاسباتی درباره اوضاع داخلی و بینالمللی، بزرگترین قمار سیاسی خود را انجام داد که علاوه بر عقبنشینی از جداییطلبی، بسیاری از مناطق تحت کنترل اقلیم را به نیروهای عراقی واگذار کرد. محاصره شدن از سوی کشورهای همسایه و قطع صادرات نفتی به خارج عملاً کردها را در شرایط بدی قرار داد و الان موقعیت اربیل در مذاکرات سیاسی با بغداد نسبت به گذشته تضعیف شده است که حتی امکان دارد در گفتوگوهای آینده از برخی امتیازات سیاسی خود نیز عقبنشینی کند. از سویی، کردها بدون وحدت، انسجام و حل اختلافات خانوادگی نمیتوانند رؤیای کشور کردستان را عملی کنند، بنابراین به نظر میرسد محاسبات اشتباه بارزانی، رؤیای تأسیس دولت کردستان را نقش بر آب کردند و اکنون با افول رؤیای کردها، راه سختی پیشروی آنها گشوده شده است که به گفته بارزانی فقط کوهها یاور کردستان هستند.
منبع: جوان
انتهای پیام/