مفاهیمی چون نقض فاحش برجام، هیچ ارزشی در محیط بینالملل ندارد
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، وزارت امور خارجه کشورمان در عمل به تبصره یک قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» مصوب 1394/7/21 مجلس شورای اسلامی، هفتمین گزارش خود از روند اجرایی شدن برجام را تقدیم کمسیسون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی کرد. این گزارش در سه بخش تنظیم شده است که شامل؛ موانع و چالشها در اجرای برجام، آخرین تحولات در حوزه رفع تحریمها و آخرین تحولات در حوزه فعالیتهای هستهای میباشد.
وزارت امور خارجه در این گزارش در مورد انواع نقض برجام آورده است: «لازم به توضیح است که در برجام دو گونه نقض عهد وجود دارد: عدم اجرای تعهدات (non-performance)، و عدم اجرای فاحش تعهدات (significant non-performance).»
تقسیم بندی که وزارت خارجه از انواع عدم انجام تعهدات از سوی طرف مقابل در این گزارش انجام داده است به نظر میرسد بیشتر ایجاد راه فرار برای اجرایی نشدن تعهدات واقعی طرف مقابل است تا مفاهیم تعریف شده در متن خود برجام و اسناد بین المللی. از این رو برای بررسی این موضوع و چالشهای پیش روی برجام به سراغ ابوالفضل ظهرهوند، عضو تیم سابق مذاکره کنندهی هستهای وکارشناس سیاست خارجی رفته ایم تا بیشتر به ابعاد این موضوع بپردازیم.
مفاهیمی چون نقض فاحش برجام، هیچ ارزشی در محیط بینالملل ندارد
وزارت امور خارجه نقض برجام را شامل دو گونه دانسته است؛ عدم انجام تعهدات و عدم انجام فاحش تعهدات، نظر شما در مورد این تقسیم بندی چیست؟
هنری که معمولا دیپلماسی ما دارد تولید ادبیاتی است که کاربردشان فقط در محیط داخلی است نه در محیط بین الملل، این ویژگی ماست و در محیط بین الملل اصلا چنین تولیداتی کاربرد ندارد، فراموش نکنیم در توافق سعدآباد ما مفهوم «تعلیق داوطلبانه غیرالزامآور» را ایجاد کردیم در حالی که دیدم در اثر اینکه ما تعلیق را برداشتیم و گفته بودیم غیرالزامآور است برای ما الزامآور شد و تحریمهای جدید علیه ما اعمال کردند بنابراین ما باید از مفاهیمی استفاده کنیم که در مناسبات بین المللی و حقوق بین الملل تعریف شده باشند و این مفاهیم مفهومی ندارد و بیشترکاربرد داخلی و برای توجیح رفتارهای طرف مقابل است.
اصولا «عدم انجام تعهدات» و «عدم انجام فاحش تعهدات» چه تفاوتی با هم دارند؟
اصلا فاحش و غیر فاحش مطرح نیست؛ برجام یا نقض شده یا نقض نشده است خارج از این نیست و سازکار این امر در برجام اینگونه نوشته شده که وقتی یکی از طرفین مدعی شود که برجام نقض شده پرونده در کمیته مشترک نظارت بر برجام مطرح میشود و اگر طرف مدعی قانع نشد آن موقع پرونده در شورای امنیت مطرح میشود و اگر در شورای امنیت طرف مدعی راضی نشد در آن صورت رای گیری انجام میشود که باید اجماع صورت گیرد یعنی اگر یک رای مخالف هم داده بشود ادعای ایران رد خواهد شد، اما برای طرفهای مقابل چه اروپای ها، چه آمریکا رایگیری با اکثریت اتفاق میافتد، اما اگر یک کشور با ادعای ایران مخالف کند رای گیری به ضرر ما پایان مییابد و کلیه تحریمها برمیگردد.
ماحصل این توضیحات یعنی اینکه عملا مکانیسمی برای شکایت از نقض برجام وجود ندارد و برای اینکه ما بتوانیم از تلهای که درست کردیم بیرون بیاییم مجبوریم این مفاهیم را درست کنیم در حالی که مکانیزمی برای اینکه ما بتوانیم شکایتمان را به پیش ببریم نیست. نقض فاحش، نقض فاحش قابل اجماع، نقض فاحش متعادل و.. این ادبیات تنها کاربردشان ایجاد راهی برای فرار از گرفتاری های محیط داخلی و توجیح عدم اقدام وکنشگری موثر مسئولان است و مصرف داخلی دارند.
هیچ راهی برای خروج از برجام نیست
با توجه به جنبهی حیثیتی برجام برای دولت روحانی بهنظر میرسد دولت سخت تن به نقض برجام از سوی آمریکا و یا کشورهای اروپایی خواهد داد؛ شما این گزاره را تایید میکنید؟
عرض من همین است بپذیرم که نقض شده میخواهیم چی کار کنیم؟ هیچ راهی برای خروج از برجام نیست ما تعهد حقوقی دادیم و قطعنامهی 2231 تعهد ما را پشتیبانی میکند و دو قبضه کرده است. اما طرف مقابل مقابل ما اروپاییها و امریکاییها توافق سیاسی کردند و این را به امضای مجالس خودشان نرساندند تا شکل قانونی بگیرد پس بیشتر برای آنها جنبهی حیثیتی دارد نه حقوقی، یعنی اگر نقض کنند شاید کشورهای دیگر در مذاکره به آنها اعتماد نکنند. اگر توافق در کنگرهی آمریکا به تصویب میرسید و به عنوان یک توافق بین المللی در قوانین داخلی آمریکا ثبت میشد ما میتوانستیم شکایت خودمان را در جاهای مثل دیوان بین المللی دادگستری لاهه مطرح کنیم، اما الان مکانیسم شکایت واقعی وجود ندارد و ما تعهد دادیم در این مسیر جلو برویم و آمریکا این را به خوبی میداند.
من معتقدم اینکه میگویند آمریکا میخواهد از برجام خارج بشود یک بازی فریبکارانه است و چهرهی زشت و غیر قابل اعتماد اروپاییها را در دو ماه آینده خواهید دید همانطور که قبلا دیدیم و وزیرسابق امور خارجهی فرانسه در عین اینکه با ایران مذاکره میکرد به داعش هم کمک میکرد و از این سندی بالاتر میخواهید پیدا کنید مبنی بر بی اعتمادی به آنها؟ بنابراین من از این رو در مصاحبه هایم عنوان میکنم چیزی به نام اخلاق، اعتماد، جوانمردی و از این حرفها در محیط بینالملل وجود ندارد و این کلمات شبیه جوک میباشند و نمیشود دل به این حرفهای در محیط آنارشیک بین الملل بست؛ و حتی اگر لازم باشد همین تیم را هم عوض می کنند همانطور که اشتون کنار رفت، موگرینی را هم کنار میگذارند و کسی که جایگزین او میشود میگویید من از کجا بدونم اشتون ویا موگرینی چه تعهدی دادهاند؟ به همین سادگی میتوانند سناریو را عوض کنند و به حساب خودشان دارند هوشمندانه عمل میکند، اما ما هوشمندانه عمل نمیکنیم و در دنیای امروز کسی که هوشمندانه عمل نکند و هوشمندی خود را از دست بدهد منافع خود را از دست خواهد داد بنابراین در دنیا این یک قاعده است، طبق اصل «بقای اصلح» کسی که از دقت و هوشمندی بالایی برخوردار باشد و آینده پژوه باشد میتواند به منافع دست پیدا کند در واقع آنها امروز دیپلماسی را علم میدانند ومعتقد اند باید آینده را در زمان حال طراحی کنیم و به طرف مقابل خود تحمیل کنیم و آن ها دقیقا این فرمول را در مورد ما اجرا کردند و ما امروزه امکان خروج از برجام را نداریم و خروج از برجام منجر به دشوارتر شدن شرایط ما از نسبت به سال 91 خواهد شد.
در صورت خروج آمریکا از برجام آیندهی برجام را چگونه میبینید؟
من اعتقادی ندارم که آمریکا به دنبال خروج از برجام است برجام برای آنها دارای ظرفیتهای است و ترازامی، نخست وزیر انگلیس گفت که برجام محصول 13 سال دست آورده آنها در حوزهی دیپلماسی است و آنها نه به دنبال خروج از برجام بلکه به دنبال تکمیل آن هستند .
برجام دو، سه و چهار با توجیهات جدید در راه است
یعنی میخواهند امتیازهای بیشتری بگیرند؟
اصلا بحث امتیاز نیست اگر امتیازی بود میگفتیم به چه قیمت؟ 50 میلیارد دلار؟ 100 هزار میلیارد دلار؟ کل ذخایر هستهای؟ حتی اجازه میدادیم در فردو هم سیمان بریزند، چند قرارداد دیگر هم با توتال میبستیم بالاخره معامله میکردیم تمام میشد. این قضیه، اما بحث اینها نیست، قابل تمام شدن نیست، تعارض پاردایمی است و وقتی دو تا پارادایم از لحاظ زیستاری با هم دچار مشکل شدند یکی از آنها باید نابود شود راه دیگری نیست.
الان هم بحث تغییر رژیم و امحای تفکر قرآنی و انقلابی است و سپردن انقلاب اسلامی به موزهی تاریخ سیاسی است به چه زبانی باید گفت که تعارض جوهری را به ضرر ما جلو میبرند و الان مدیریت برجام را با هوشمندی باید تبدیل به فرصت کرد و برجام دو، سه و چهار با توجیهات جدید در دستور پیگیری است. این نکتهی اساسی در این میان است.
پس شما معتقد هستید دولت به دنبال برجامهای بعدی است؟
من نمیگویم دولت میخواهد برجامهای دیگر را امضا کند بلکه میگوییم مسیری را که شروع کرده به اینجا ختم خواهد شد نام آن مسیر دفع «افسد به فاسد» است اگر قرار بود ما از این مسیر برگردیم و ظرفیتهای ملی را جهت بهسازی و خلاصی از این مسیر فعال کنیم باید صادقانه مسئولان عذرخواهی میکردند و تیم مسئول برجام کنار گذاشته میشد و مسیر جدید را با وحد ملی شکل میدادیم، اما وقتی هنوز هم میگویم برجام برای ما پیروزی بود باید در انتظار تسلیم شدم باشیم چرا که برجام کشور را در مسیر تلاش برای بقا میاندازد و کشوری که در این مسیر قرار بگیرد چارهای جز شکست نخواهد داشت برجام پروژهی تسلیم کردن کشور است.
مشکل دولت در برجام، پارادایمی است
با توجه به تجربیات آقای روحانی در سال 82 و بدعهدی اروپاییها در آن دوران چرا دوباره سراغ پروژهی برجام رفتند؟
ببینید مشکل این است که ما در فضای رسانهای حاضر نیستیم به مفاهیم عمق بخشی انجام بدهیم و روی مفاهیم عمیق بشویم؛ این یک مشکل رویکردی در درون هییت حاکمهی ماست یعنی نوع نگاه به ولایت، به قیام امام حسین (ع)، اسلام اینکه عنوان میشود اسلام رحمانی و اسلام اعتدال این یعنی هنوز مشکل رویکردی در مسئولان ما حل نشده است وقتی ما موضع خودمان را در مورد ولایت فقیه، اسلام وآرمانهای انقلاب اسلامی مشخص نکنیم یعنی همچنان دچار مشکل رویکردی هستیم.
مشکل رویکردی یعنی اینکه آیا ما نظام ولایت فقیه را یک پارادایم جایگزین میدانیم یا نمیدانیم؟ آیا معتقد به ادغام و تطبیق در لیبرالیزم ونظام حاکم بر روابط بین الملل هستیم یا نه؟ وقتی این رویکردها مشخص نشود و دلت رویکرد بینالملل گرایانه را انتخاب کند ما چارهای جز برجام نداریم و من هم بودم به دنبال برجام میرفتم و تلاش میکردم نظام را در رویکردهای محیط بینالملل ادغام کنم.
اما اگر نگاهمان در چهار چوب یک پارادایم جایگزین هست یعنی معتقد هستیم که آرمانهای انقلاب اسلامی را تا ظهور حضرت حجت (ع) باید پیگیری کنیم و کشور را بر اساس این آرمانها اداره بکینم و در محیط منطقهای و بینالمللی بر اساس این رویکرد اقدام کنیم چالشها را باید بپذیریم آن موقع طراز تعامل چیز دیگری خواهد بود و دنبال برجام نخواهیم رفت برجام وقتی امضا میشود که شما نقش هزمونیک امریکا را بپذیرید واز آن به عنوان کد خدا نام ببرید و از شیطان نامیدن آمریکا ناراحت شوید وقتی شخصی آمریکا را شیطان نامید به دنبال برجام نمیرود و مهم آن پارادایم ذهنی شماست همانطور که دیدید ترامپ اعتراض میکرد که چرا ما میگوییم مرگ بر امریکا و در داخل کشور هم عدهای میگویند نگوییم شیطان، وقتی پارادایم ذهنی یکی باشد فرقی نمیکند فرد نماز خوان باشد، یهودی یا بیدین عمکردها شبیه خواهد بود.
منبع: فردا
انتهای پیام/