صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت کیهان/محمد ایمانی

آینده پیش‌بینی‌پذیر برجام

عقل و شرع غلط از آب در می‌آمد، اگر توافق با شیطان بزرگ - با روندی که نوشته و اجرا شد- به سرانجام مورد تصور مبنی بر ایجاد رونق و گشایش اقتصادی می‌رسید.
کد خبر : 224269

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، 1-عقل و شرع غلط از آب در می‌آمد، اگر توافق با شیطان بزرگ - با روندی که نوشته و اجرا شد- به سرانجام مورد تصور مبنی بر ایجاد رونق و گشایش اقتصادی می‌رسید. شنیدن و اطاعت از ولی امر است که می‌تواند راهگشا باشد و نه غفلت از راهنمایی‌های او. خداوند درسوره حجرات پس از آنکه مومنان را از بالا بردن صدای خود در مقابل صدای پیامبر (ص) برحذر داشت، فرمود «وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیکُمْ رَسُولَ اللهِ لَوْ یُطیعُکُمْ فی‏ کَثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ... بدانید که میان شما پیامبر خداست، اگر در بسیاری از امور از شما پیروی و اطاعت کند، همانا به رنج و هلاک می‌افتید».


2- رهبر حکیم انقلاب دوسال پیش (29 مهر ماه 1394) در نامه‌ای به رئیس‌جمهور، ضمن موافقت مشروط با آغاز اجرای توافق برجام تصریح فرمودند«جنابعالی با سابقه‌ی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانسته‌اید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّه‌ هسته‌ای و نه در هیچ مسئله‌ دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند». اما هشدار‌های آن نامه مهم و دوراندیشانه در هیجان اجرای هرچه سریع‌تر و یکطرفه توافق مورد غفلت قرار گرفت.


3- امیرمومنان علی علیه‌السلام در نامه 31 نهج‌البلاغه به امام حسن علیه‌السلام فرمودند: «فرزندم! درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام اما در کردار آنها نظر افکندم و در اخبار آنان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا اینکه مانند یکی از آنان شدم بلکه گویا از اولین تا آخرین آنها را همراهی کرده و با آنان زیسته‌ام... برای امور پیش نیامده، به واسطه آنچه واقع شده استدلال کن چرا که امور دنیا شبیه هم هستند و از کسانی نباش که اندرز و موعظه سودی به آنان نمی‌بخشد؛ مگر زمانی که به آزار و رنج برسد؛ که عاقل با آموختن و تربیت پند می‌پذیرد و چهارپایان، اندرز نمی‌پذیرند جز با زدن... و الهَوی شریک العَمی. و هواپرستی شریک نابینایی است».این حکمت شریف از امیر مومنان است که فرمود «من نام عن عدوه، انبهته المکاید. هرکس نسبت به دشمن خواب باشد، نقشه‌ها و نیرنگ‌ها او را بیدار می‌کند». ضربه سختی که برخی مدیران خوش گمان و سهل‌اندیش ما از دولتین آمریکا خوردند، حاصل همین عدم اهتمام به امر و نهی‌های راهبردی رهبری بود.


4- عملیات روانی دشمن گاه آن قدر سنگین می‌شود که خیلی‌ها را مقهور خود می‌کند. شبیه عملیات فریب دشمن در مذاکرات را می‌توان در جنگ صفین مشاهده کرد، آنجا که تیرِ پرتاب شده از سوی سپاه معاویه ، در گوشه‌ای از اردوگاه امیر مومنان افتاد و با لحنی خیرخواهانه بر روی آن نوشته شده بود «از بنده خیرخواه و ناصح خدا. من شما را خبر و هشدار می‌دهم که معاویه می‌خواهد فرات را بشکافد و به جانب شما گشاید تا شما را غرق کند، پس خود را بپایید». تیر در سپاه امیرمؤمنان(ع) دست به دست شد و ولوله برپا کرد. معاویه و عمروعاص مکار می‌خواستند اردوگاه امام را که در موقعیت بهتری قرار داشت از جای بجنبانند و موقعیت آنها را به تسخیر درآورند. چنین هم شد. جماعت به سوی امام هجوم آوردند درحالی که 200 عمله معاویه را کنار آب بندِ فرات مشغول «نمایش» حفاری نشان می‌دادند!


5- امام فرمود «آنها نیروی این کار را ندارند و تنها می‌خواهند شما را بترسانند و از جای بجنبانند.». اما جماعت گفتند «به خدا سوگند دارند حفر می‌کنند و ما اینجا نمی‌مانیم و، تو می‌خواهی بمان!» امام فرمود «رأی مرا تباه می‌کنید». و به ناچار با آنها همراه شد و لشکر شام موقعیت برتر را‌اشغال کرد. پس از آنکه واقعیت عملیات فریب دشمن آشکار شد، امام ، مالک‌اشتر و‌اشعث بن قیس و دیگر لشکریان را خطاب قرار داد و خطاب به لشکر فرمود «آیا شما نبودید که مرا مغلوب نظر خود کردید، اکنون این شما و این وضع تازه». این ماجرا پس از خطبه‌ای که امام در دعوت به عزت و جهاد خواند، ختم به خیر شد و سپاه امام موقعیت از دست داده را پس گرفت. (کتاب «زندگانی امیرالمؤمنین(ع)» به قلم آیت‌الله رسولی محلاتی؛ و «وقعه صفین» به قلم نصر بن مزاحم )


6- ابن ابی الحدید می‌نویسد در شب معروف به لیلهًْ الهریر که عرصه بر لشکر شام تنگ‏ شده بود ، جاسوسان معاویه سخن‌اشعث ‏را به معاویه رساندند.‌اشعث‏ به یارانش گفت «اگر فردا مانند امروز جنگ شود، عرب نابود خواهد شد، من این سخن را نه از باب ترس از جنگ مى‏گویم بلکه براى زنان و فرزندان وحشت دارم». معاویه با شنیدن این سخن گفت به خدا ‏سوگند‌اشعث درست گفته؛ پس دستور داد قرآنها را برسر نیزه کنند و... فتنه سر برآورد و جنگ پیروز، مغلوبه شد.


7- کلام امیر مومنان (ع) در خطبه 19 نهج‌البلاغه درباره شخصیت‌اشعث و خیانت‌های او آموزنده است؛ «مردی که شمشیر دشمن را بر قوم خود رهنمون شود و مرگ را بر سر آنان براند، سزاوار است که خویشان و نزدیکان، او را دشمن دارند و دیگران از شر او ایمن نباشند.» ابن ابى الحدید و عبده ضمن شرح نهج‌البلاغه تصریح کرده‌اند«اشعث در اصحاب امام، همانند عبدالله‌بن‌ابى‏ در بین اصحاب پیامبر(ص) بود. هر کدام در زمان خود رئیس‌منافقان بودند.» ابن ابى الحدید مى‏نویسد «هر نابسامانی که در خلافت على(ع) پیش مى‏آمد و هراضطرابى که روى داد، اصل آن‌اشعث ‏بود، اگر کارهاى او نبود، جنگ نهروان پیش نمى‏آمد و امام با اصحاب نهروان به جنگ معاویه مى‏رفت و شام را تصرف مى‏کرد.»


8- شاخ خوردگان از آمریکا زمانی می‌گفتند «آمریکا گاوی است که باید او را دوشید نه اینکه سر شاخ شد» واکنون می‌گویند «اروپا گاو است»! عذرخواهی پیشکش؛ کمترین اراده و شهامتی برای بازگشت از بیراهه و جبران مافات نشان نمی‌دهند. از زمانی که آقای هاشمی گفت آمریکایی‌ها مسائل را مانند گاو تحلیل می‌کنند تا زمانی که آقای مهاجرانی در مقام مشورت نوشت آمریکا گاو شیردهی است که باید او را دوشید نه اینکه به شاخ‌هایش بچسبیم، جریان سهل‌اندیش نسبت به غرب دستخوش دگردیسی‌ عمیق بوده است.


9- آبان 92 مقارن تدارک توافق موقت ژنو، عطاءالله مهاجرانی در سایت شخصی خود نوشت: «منوچهر دعوتم کرد به شام در رستورانی در فیلادلفیا. گفت عطا به این دوستانت بگو آمریکا مثل یک گاو شیرده هست، شما چسبیدید به شاخ این گاو. بابا منفعت ما در استفاده از شیرش هست». اسفند 93 همین مضمون را غلامرضا انصاری (نماینده سابق و عضو شورای شهر تهران) در دانشگاه آزاد مشهد بازگو کرد؛ «به جای اینکه با شاخ آمریکا خودمان را درگیر کنیم، از پستانش استفاده کنیم». پس از آن گروهک انحرافی موسوم به ایثارگران اصلاح‌طلب نوشت «متأسفانه سهم ما از آمریکا، شاخ گاو شده در حالی که اگر مدیریت و هوش به خرج دهیم می‌توانیم آمریکا را بدوشیم»!


10- حسین دهباشی سازنده مهم‌ترین فیلم تبلیغاتی آقای روحانی، شهریور96 با بیان اینکه امثال وی کوتاهی کرده‌ و ‌اشکالات برجام را نگفته‌اند، به بدعهدی‌ و مطالبات پسابرجامی آمریکا پرداخت و نوشت «برجام اصلا خیانت نبود، صرفا خریّت بود»! او مورد اعتراض قرار گرفت که؛ شما‌ها در به ‌اشتباه انداختن عوام و خواص موثر بودید و پاسخ داد « بله امثال ما نیز بی‌غیرتی کردند، وقتی همان قبل از تصویب برجام، نقدهای خصوصی‌شان را علنی نکردند».


11- آقای روحانی 27 دی 1395 گفت «برجام یک توافق دوجانبه نیست که ترامپ بگوید خوشم می‌آید یا بدم می‌آید». اما به فاصله یکی دو ساعت، جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در دولت اوباما پاسخ داد «ما برای آینده برجام در دولت بعدی تضمین نداده‌ایم. اوباما بارها گفته که این دولت درخصوص آنچه دولت بعد می‌کند، هیچ تضمینی نداده است. دولت بعدی بر اساس اینکه چه چیزی را در راستای منافع ملی تشخیص می‌دهد، تصمیم مقتضی را در قبال توافق خواهد گرفت»! دولت از آن زمان، 10 ماه فرصت تدبیر داشت اما آرزواندیشانه، معطل و منتظر ماند شاید اروپای بدعهد در توافقات 14 سال پیش، خرق عادت کند! در عین حال آخرین بیانیه شورای اتحادیه اروپا درباره عهدشکنی دولت ترامپ تصریح می‌کند «موضع ترامپ علیه برجام، مسئله داخلی آمریکاست»! البته همین‌ها و از جمله وزیر خارجه فرانسه صراحتا گفتند «ایران را بر سر برنامه موشکی و اقداماتش در خاورمیانه به شدت تحت فشار قرار می‌دهیم».


12- ملت ما اروپا و آمریکا را کم نیازموده است. 64 سال پیش دکتر مصدق در نیویورک با رئیس‌جمهور آمریکا مذاکره کرد و قول و قرار گذاشت تا بلکه بدین ترتیب راه زیاده‌خواهی انگلیس سد شود. اما آمریکا خیانت کرد و کودتای آژاکس را همراه انگلیس ترتیب داد. مذاکره و توافق بعدی دی ماه 1359 بود که به بیانیه الجزایر انجامید. آمریکا در ازای آزادی جاسوسانش تعهد کرد اموال ایران را آزاد کند، اموال غارت شده توسط شاه را مسترد نماید، تحریم‌های تجاری علیه ایران را لغو کند، به دعاوی مطرح علیه ایران در محاکم آمریکا و بین‌المللی خاتمه دهد و احکام صادره را لغو نماید و دیگر در امور ایران مداخله نکند. اما حتی یک بند از این 8 بند به اجرا درنیامد.


13- دو دهه بعد هنگامی که رئیس ‌دولت سازندگی برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان پادرمیانی کرد، آمریکا قول‌هایی داد اما زیرش زد. بوش پدر در بیانیه‌ای نوشته بود: «حسن‌نیت، حسن‌نیت می‌آورد». او با دکوئیار دبیرکل سازمان ملل تماس گرفت و گفت «می‌تواند امتیازهایی به ایران بدهد». اما پس از مساعدت دولت هاشمی، آمریکا نقض عهد کرد.


مرحوم هاشمی در خاطرات 10 اردیبهشت 1369 می‌نویسد «شب در حالی که مشغول نوشتن خاطرات بودم، به اخبار فارسی صدای آمریکا گوش می‌دادم، خبر داد که دومین گروگان آمریکایی آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان می‌دهد، دولت آمریکا می‌خواهد امتیازی ندهد». محمدجواد ظریف در کتاب «آقای سفیر» درباره همین بدعهدی می‌نویسد«آمریکایی‌ها پیغام داده بودند اگر شما به آزادی گروگان‌ها کمک کنید، ما حسن‌نیت خواهیم داشت، که به ‌معنای آزاد کردن دارایی‌های ایران و از این‌گونه کارها بود. اما به قولشان عمل نکردند».


14- دولت اصلاحات به واسطه برخی قول و قرارهای پنهان، به آمریکا در مقابله با طالبان کمک کرد اما به جای تشکر و دست‌خوش، اتهام عضویت در محور شرارت را دریافت کرد. در همان روزگار - سال‌های 82 تا 84- توافق سعدآباد و پاریس و بروکسل میان ایران و 3 کشور اروپایی امضا شد که با وجود انجام تعهدات از سوی ایران، تعهدات طرف اروپایی کاملاً زیرپا نهاده شد و پس از 2 سال انتظار فهمیدیم وضع واژگان مجعولی نظیر «تعلیق داوطلبانه» و «راستی‌آزمایی» بازی با کلمات برای کشیدن ترمز پیشرفت ایران بدون لغو کوچک‌ترین تحریم‌ها بوده و تازه طرف غربی طلبکارتر شده است. در طول دوره‌ای 40 ساله می‌توان فهرستی طولانی از بدعهدی‌های شرکت‌های اروپایی از جمله زیمنس، یورودیف، توتال، رنو و... فراهم کرد.


15- رهبر حکیم انقلاب با وجود یقین به سرانجام مذاکره با شیطان بزرگ، به واسطه بدفهمی برخی مسئولان و از باب تجربه ملی، مجال مذاکره و توافق را برای دولت فراهم کردند، همچنان‌که بیشترین حمایت را از تیم مذاکره‌کننده به جا آوردند. هر کس نداند، آقای روحانی و برخی اعضای تیم مذاکره‌کننده بیش از همه به اهمیت این پشتیبانی- با وجود بی‌اعتمادی مطلق به آمریکا- واقفند. در عین حال ایشان 24 شهریور94 فرمودند «دشمنان ما مکرر می‌گویند شما کشور قدرتمند و بانفوذ و اثرگذاری هستید ]اما[... این مسئله انقلاب و روحیه انقلابی را کنار بگذارید و دنبال نکنید! اگر روحیه و عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ هم وجود نداشت. معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از این قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی می‌گویند و توجه نمی‌شود به معنا و مفهوم واقعی این حرف... معنای این حرف این است که قدرت و عمق راهبردی خود را از دست بدهید».


16- بازی دوباره در میدان اروپا بدون اینکه گارد اروپایی‌ها ذره‌ای تفاوت کرده باشد و عبرت نیاموختن از تجربیات تلخ قبلی، فقط با تعطیلی خرد و وسوسه‌پذیری قابل توجیه است. اینکه مثلا بشود اقتدار بازدارنده نظامی و نفوذ امنیت‌آفرین منطقه‌ای را با وعده برخی معاملات اقتصادی تاخت بزنیم، بوی تبدیل خطا به خط را می‌دهد و خیانت محض است. هر کس وارد چنین حریمی‌ شود، باید برخورد خائن را با او کرد و نه کسی که وسط تهدید دشمن، خواب رفته است.


منبع: کیهان


انتهای پیام/

ارسال نظر