توریستهایی که دو ساعت مسلمان بودن را تجربه میکنند
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، هرکس که وارد کار در حوزه بینالملل میشود، اولین چیزی که توجهش را جلب میکند، حجم زیاد فرصتهایی است که میتوان از آنها برای پیشبرد آرمانهای اسلامی استفاده کرد، اما متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته اند. یکی از این عرصهها گردشگری مذهبی است. توریستهایی که با پول خود به ایران میآیند، بدون اینکه با فرهنگ و مذهب ایرانیان آشنا شوند، فقط چند بنای تاریخی را میبینند و میروند! در حالی که تشنه آشنایی با فرهنگ و رسوم و دین مردم ایران هستند.
جامعةالمرتضی، علاوه بر فعالیتهایی که در حوزه اعزام مبلغ به خارج از کشور و تولید محتواهای کتبی و مجازی به زبانهای بینالمللی دارد، در حوزه گردشگری مذهبی نیز وارد شده و موفقیتهای زیادی را رقم زده است.
درباره فعالیتهای این نهاد حوزوی با حجتالاسلام حجت الله داودی، مدیر جامعة المرتضی(ع) به گفتگو نشستیم؛
*به عنوان سوال اول بفرمایید اساسا چرا جامعة المرتضی (ع) شکل گرفت؟ با توجه به اینکه جامعة المصطفی را داریم که مشغول تربیت مبلغان بومی است. وقتی مبلغ بومی دارد تربیت میشود که خودش زبان میداند و با فرهنگ مردمش آشنایی دارد بهتر از این است که به یک ایرانی زبان خارجی یاد دهیم و سعی کنیم او را با فرهنگ جامعه مقصد هماهنگ کنیم.
جامعه المرتضی نه به عنوان مجموعه ای که به چنین نامی نام گذاری شده است بلکه به عنوان تفکری که قرار است داعیه دار کار تبلیغ شود، پیشینه ای دارد و پیشینه آن در حوزه علمیه به بعد از انقلاب برمی گردد. وقتی حضرت امام تاکید داشتند که این نسیم رحمتی که در ایران وزیدن گرفت زمینه ای فراهم کنیم تا در جاهای دیگر هم اتفاق بیفتد.
همیشه این کمبود را حس میکردیم که زبان دانستن یک طلبه برای تبلیغ دین کافی نیست. و لازمه آن مفاد دیگری هم هست که شاید در حوزه خیلی به آن پرداخته نشده است. لذا بر آن شدیم که مجموعه ای را راه اندازی کنیم که علاوه بر اینکه طلاب در آن زبان میدانند با مفاد مورد نیاز تبلیغ بین الملل آشنا شوند
از ابتدای انقلاب دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه وقتی شکل گرفت که در کنار همه مهارتهایی که به مبلغین یاد میداد، بحث زبانهای خارجی را هم شروع کرد. اما همیشه این کمبود را حس میکردیم که زبان دانستن یک طلبه برای تبلیغ دین کافی نیست. و لازمه آن مفاد دیگری هم هست که شاید در حوزه خیلی به آن پرداخته نشده است. لذا بر آن شدیم که مجموعه ای را راه اندازی کنیم که علاوه بر اینکه طلاب در آن زبان میدانند با مفاد مورد نیاز تبلیغ بین الملل آشنا شوند. لذا دوره تربیت مبلغ بین الملل تدوین شد.
اضافه میکنم که پیرو منویات مقام معظم رهبری که همیشه دغدغه خاصی نسبت به بحث تبلیغ بین الملل داشته اند، جلسه ای خدمت مقام معظم رهبری برگزار شد که جمعی از نخبگان حوزه در آن جلسه خدمت ایشان رسیدند. یکی از مطالبی که در آن جلسه بحث شده بود راجع به تبلیغ بین الملل بود که تکلیف ماهوی حوزهها تبلیغ است اما در عرصه بین الملل کار جدی صورت نگرفته است.
حضرت آقا در این جلسه خطاب به جمع فرمودند: «شما بروید در قم یک مدرسه برای تربیت مبلّغین دینی برای دنیای خارج از ایران برنامه ریزی کنید... این کار را بکنید. این کار بسیار کار خوبی است؛ کار لازمی است.» و لذا ما در پی جامه عمل پوشاندن به منویات مقام معظم رهبری بر آن شدیم که مجموعه ای را راه اندازی کنیم که باتوجه توان خودمان بخش کوچکی از کار را ما بگیریم که بحمدالله از سال ۹۰ استارت کار زده شد و همین الان که در خدمت شما هستیم حدود ۱۴۰ نفر در حال تحصیل هستند و حدود 50 الی 60 نفر هم فارغ التحصیل داریم. الان در جامعه المرتضی به ۵ زبان دارد فعالیت میشود. انگلیسی، روسی، اسپانیولی، پرتغالی و زبان چینی و اگر خداوند کمک کند ما این افق را داریم که به ۱۲ زبان برسانیم.
اما اینکه چرا ما روی ایرانیها سرمایه گذاری کردیم با توجه به اینکه از کشورهای دیگر در المصطفی حضور دارند که بومی هستند و با فرهنگ خودشان آشنایی دارند؛ به نظرم این قضایا با هم منافاتی ندارند. ما نیامدیم کار آنها را خنثی کنیم. نیاز هم آن قدر بالا است که شاید توسط المصطفی صد در صد تامین نشود. از طرف دیگر پتانسیلهایی وجود دارد که باید از آنها خوب استفاده شود.
نکته دیگر اینکه وقتی میبینیم فضلایی هستند که ۱۰ ـ ۱۵ سال در حوزه درس خوانده اند با یک زبان هم آشنایی دارند چرا از این پتانسیل استفاده نکنیم؟ این پتانسیل میتواند برای رساندن کلام اهل بیت(ع) به گوش دنیا استفاده شود. آن هم طرق مختلفی دارد. یکی از آنها میتواند اعزام مبلغ باشد. اما عرصههای دیگری هم هستند که ما میتوانیم در اینها فعالیت کنیم. به عنوان مثال در فضای مجازی چقدر دست باز است و ما چقدر کار کردیم و نتیجه گرفتیم؟
به این فضا در بخش بین الملل چنان که باید و شاید پرداخته نشده است. الان شما کلمه شیعه را سرچ کنید در چند صفحه اول هر چه میآید ضد شیعه است. هر چه میآید یا مواردی است که ما خودمان هم آن را قبول نداریم و یا مطالبی است که ضد شیعه است. در صفحات بعدی آرام آرام اگر در سایتی مطلبی داشته باشیم روی کار میآید. در عرصه رسانه بسیار بسیار دست ما بازتر از اعزام مبلغ است.
در عرصه مکتوب چه اتفاقاتی افتاده است؟ مثلا اگر کسی بخواهد نظرات امام خمینی(ره) که انقلاب ما با اسم ایشان در جهان شناخته میشود را بداند، رساله ایشان به زبان انگلیسی که زبان زنده دنیاست روی اینترنت نیست. وقتی رساله حضرت امام که یک رساله فقهی و ساده است را روی سایتها نداریم دیگر مقایسه کنید که چقدر دست ما از منابع اصلی تشیع به زبان انگلیسی که زبان زنده است را منتشر نکرده ایم، دیگر چه رسد به زبانهای دیگر. در این زمینه خیلی عقب هستیم.
در ویکی پدیا اگر جستجو کنید میبینید که آمار ترجمههای انجیل به چند زبان هست؟ ۳۰۰۰ زبان! ما باورمان نمیشود که اصلا ۳۰۰۰ زبان وجود داشته باشد! لذا خیلی عقب هستیم. واقعا اینکه شما میفرمایید با وجود فلان مجموعه و فلان مجموعه چرا المرتضی؟ ما شاید دهها مجموعه این طوری نیاز داریم. همین الان ما در داخل کشور خودمان مبلغ کم داریم چه رسد به دنیا.
*برای تبلیغ علاوه بر زبان و فنون تبلیغ که نیاز است، به آشنایی خیلی کامل از فرهنگ آنجا هم نیاز داریم؛ منِ ایرانی اگر بخواهم با فرهنگ جامعه مقصد آشنا شوم علاوه بر اینکه باید حداقل ۴ـ۵ سال مطالعه کنم حداقل ۴ـ۵ سال هم نیاز دارم که در میدان باشم و به آن جامعه ورود کنم تا آن را بفهمم. مبلغ بومی که از آن کشور به اینجا آمده دیگر اصلا به این چیزها نیاز ندارد. شما ممکن است بفرمایید آنجا ضعیف کار میکنند و وظیفه شان را انجام نمی دهند، خب تقویتشان کنید.
نه، ما این ادعا را نداریم. الان تشنگی شدیدی در مخاطب جهانی وجود دارد. این صحبت شما مال وقتی است که ما دنیا را اشباع کرده باشیم. وقتی اشباع کردیم بله، میآید نگاه میکند که کدام مبلغ به فکر خودش نزدیک تر است و تشنگی اش را قبلا برطرف کرده است. الان دنیا تشنه معارف اسلامی است این یک واقعیت است.
فقط در شهرهای ما ۳۶ هزار مسجد بدون امام جماعت داشتیم. این رقم خیلی بالایی است. این وضع خود ایران است آن وقت ما میتوانیم دنیا را با یک نفر تکان دهیم؟
این آمار را بعد از ماه مبارک رمضان حاج آقای قرائتی که مسئولیت ستاد اقامه نماز را برعهده دارند ارائه کردند که امسال در ماه رمضان که مردم تشنه معنویت و مسجد هستند، فقط در شهرهای ما (روستاها را ایشان از آمار خودشان خارج کردند) ۳۶ هزار مسجد بدون امام جماعت داشتیم. این رقم خیلی بالایی است. این وضع خود ایران است آن وقت ما میتوانیم دنیا را با یک نفر تکان دهیم؟
لذا این سوال سوال بجایی است و من نمیگویم که نه، ما نباید با فرهنگ آنها آشنا شویم ولی تشنگی مردم دنیا به قدری است که ما مجبوریم به دل کار برویم. البته ما مبلغین مان را سفرهای تمرینی میفرستیم. نکته ای که خیلی مهم است این است که ما به این نتیجه رسیدیم که سفرهای تبلیغی کوتاه مدت خیلی جوابگو نیست. چون اگر ما بخواهیم ده روز به جایی برویم و برگردیم در این ده روز تازه با آب و هوای آنجا آشنا میشویم! لذا ما کف تبلیغ مان را یک سال به بالا گذاشته ایم.
از طرفی هم ما در بین درسهایی که در دورههای تربیت مبلغ داریم مباحث آشنایی با فرهنگ اینها را داریم. یعنی ما از افراد بومی آن زبان دعوت میکنیم که علاوه بر اینکه کارگاههای تخصصی برای اینها دارند مبلغین ویژه ای هم که سالهای سال است در آن فضا تبلیغ میکرده اند دعوت میشوند به عنوان جلسات تجربه افزایی که در اینها افراد تجارب خود را در اختیار بقیه میگذارند. اینها خیلی کمک میکند به مبلغین ما که با آن فضا آشنا شوند.
*در محتوای تبلیغ مبلغین شما چه مولفههایی مدنظر هست؟ در واقع چه نسبتی قرار است بین این تبلیغ با گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد شود؟
امام رضا «ع» فرمودند «رحم الله من احیاء امرنا»، سوال شد که احیای امر شما به چه شکل است؟ فرمودند که بیایید معارف ما را یاد بگیرید و به مردم هم یاد دهید. در ادامه فرمودند «لو علم الناس محاسن کلامنا لتبعونا» اگر مردم محاسن کلام ما را میدانستند حتما خودشان پیروی میکردند. من میگویم این را در کنار گفتمان انقلاب اسلامی بگذاریم. آیا گفتمان انقلاب اسلامی چیزی فراتر از کلام معصومین است؟ آیا چیزی است فراتر از آنچه اهل بیت(ع) می خواستند بگویند؟ آیا چیزی است جدای از آن مطالب؟ قطعا نیست.
یعنی اگر وارد مسیری شدیم که اهل بیت(ع) مدنظرشان است، قطعا و مطمئنا در مسیر انقلاب قرار گرفته ایم.
*بالاخره تفسیر امام از تشیع با تفسیر دیگران فرق دارد.
ما در دنیا اگر پافشاری و اصرار بر اسلام کنیم، البته اسلام ناب، اسلامی که برآمده از کلام اهل بیت(ع) است، خودبخود این قضیه اتفاق افتاده است. اگر در دنیا فریاد شیعه بزنم، اولا فضا خیلی مسموم و آلوده شده و خود بخود یک جبهه گیریهایی شده است. از طرفی تازه بعد از آن هم باید بیایی اثبات کنی که من مسلمان هستم! ما تازه داریم اثبات میکنیم که ما به این دینی که پیامبر اسلام آورد اعتقاد داریم و پایبند آن هستیم!
لذا نیاییم با دست خودمان وارد این مباحث چالش برانگیز شویم که تازه وقت بگذرایم اثبات کنیم که مسلمان هستیم. لذا من فکر میکنم ما بعضی وقتها باید با الگوی اسلام حرکت کنیم.
ما در سیاست گذاریهایمان در جامعه المرتضی به این نکته رسیدیم که مخاطب اصلی ما غیر مسلمان باشد. البته معنایش این نیست که ما برای شیعیان تبلیغ نکنیم یا برای اهل سنت برنامه نداشته باشیم. اولویت ما بر غیرمسلمان است. یعنی کسانی که کمترین مطلب از اسلام به اینها رسیده است. اگر ما بتوانیم اینها را از پله تنفر چند پله پایین تر بیاوریم و اینها با آموزههای اهل بیت «ع» آشنا شوند این برای ما بسیار بسیار موفقیت بزرگی است. به این جهت اگر ما ابتدای کار علم شیعه بلند کنیم در دنیا متهم به خیلی چیزها میشویم و وقت و عمرمان را باید صرف این کنیم که اثبات کنیم جزو اسلام هستیم. بله، به اسم اسلام منتها آموزههای ناب محمدی، به نظر من اینها اصلا از هم جدا نیستند. ما اینها را دو پک جدا نمی بینیم که بگوییم به اسم گسترش اسلام در دنیا هستیم، هر اسلامی. نه، ما میگوییم به اسم گسترش اسلام هستیم ولی اسلام اهل بیتی.
*منظورتان از کشورهای غیرمسلمان کشورهای غربی است یا مناطق دیگری را در اولویت دارید؟
ما در اولویتهایمان بررسی کردیم ببینیم در چه کشورهایی میتوانیم بهتر کار کنیم. چون بعضی کشورها اصلا به ما اجازه ورود نمی دهند. لذا اولویت کاری خودمان را بر نحوه ورود به آن کشور گذاشته ایم. اگر دیدیم کشوری سهل الوصول است و نیاز فراوانی هم دارد، اسلام در آن پخته نشده است و مردم پذیرش بیشتری دارند. ما آنجا را تارگت خودمان قرار دادیم. روی آن منطقه رفتیم کار کردیم و به همین ترتیب هم جلو میرویم. بررسی و مطالعه میکنیم و اگر کشورهایی پیدا شد که نیاز است و افراد میخواهند و ما هم میتوانیم، ورود داریم. لذا اینها میشوند جزو اولویت کاری ما که بتوانیم ورود کنیم.
*طبق بررسیهای شما در کدام منطقه زمینه بیشتر است؟
نیاز به دانستن در کل دنیا فراوان است. شما نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا را نگاه کنید. ایشان با توجه به احساس نیاز خاصی این نامه را دادند و این نیاز همه جا هست منتها مع الاسف در خیلی از این کشورها به لحاظ ورود قانونی دست ما خیلی باز نیست. آنجا به صورت رسمی و حتی نیمه رسمی هم مبلغین ما نمی توانند حضور داشته باشند. حضور ما حداقلی است لذا باید آن کشورهارا از طرق دیگر وارد شویم و بیشتر در بحث رسانه ای کار کنیم.
*برنامه ای هم بوده که از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور هم در این زمینه استفاده شود؟
به نظر میرسد این قضیه باید خیلی جدی گرفته شود. در بعضی کشورها گسترش اسلام توسط تجار متدین بوده است. قطعا شنیده اید که در چین معروف است که تجار ایرانی بودند که اسلام را به آنجا بردند نه مبلغین. البته بعد دو مبلغ هم رفتند و ایستادند و کار کردند. در هند و اندونزی هم همین طور بوده است.
و این قضیه الان هم اتفاق میافتد و ما نباید از این پتانسیلها غافل شویم. باید از پتانسیلهای مختلف و البته هر کدام در جای خود استفاده کنیم. از دانشجویان و تجار و افرادی که مقیم آن کشورها شده اند و مشغول به زندگی عادی خودشان هستند. بینشان فراوان است افرادی که تمایل دارند قدمهایی را در راه گسترش معارف اهل بیت «ع» بردارند. لذا ما مقداری هم شروع به این قضیه کرده ایم که یک ساماندهی بکنیم برخی از اینها را. البته با توجه به توان خودمان.
باید اسلام واقعی که اسلام رحمت و کرامت انسان است را نشان دهیم. و برای مخاطب ثابت کنیم که رفتار مسلمان متفاوت از اصل اسلام است. لذا ما داریم بیشتر روی این قضیه تکیه میکنیم که ذهنیتهای منفی نسبت به اسلام برطرف شود تا بعد بتواند به اسلام جذب شود
*غیر از شما نهاد دیگری هست که متولی ساماندهی این ظرفیت باشد؟
من خبر ندارم. نه به این معنی که نیست. نیازمان در بین الملل خیلی فراتر از این حرفهاست. یعنی همین که شما دارید این سوال را میپرسید خودش دلیل این است که سازمان یا نهادی یا نبوده است یا خیلی محسوس نبوده که این کار را انجام دهد.البته در برخی جاها درحد ماموریتهای تعریف شده نهادهایی حضور دارند؛ مثلا نهاد نمایندگی ولی فقیه ویژه دانشجویان ایرانی خارج از کشور الان در بخش بین الملل فعال است. ولی ماموریت آنها فقط خاص دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج کشور است. یعنی ماموریتشان اصلا برای تبلیغ برای مردم بومی آنجا و غیرمسلمانان تعریف نشده است. اینها ساماندهیهایی برای دانشجویان آنجا است تا نیازهای دینی آنها برآورده شود.
ایرانیانی که در خارج از کشور ساکن هستند خیلیهایشان متدینینی هستند که به اهل بیت علاقمند هستند و دوست دارند این اتفاق بیفتد اما شیوه و روش را نمی دانند و لازمه اش این است که یک جایی قوی و ویژه برای اینها کار کند.
*شما بیشتر از چه منظری برای معرفی اسلام ورود میکنید؟ مثلا اول میخواهید شبهاتی که نسبت به اسلام در ذهن آنها است را برطرف کنید؟ دقیقا استراتژی شما چیست؟
یکی از مهم ترین بحثهایی که ما در معرفی اسلام برای غیرمسلمانان داریم قطعا باید شبهات را درنظر بگیریم ببینیم نوک تیز حملهها به سمت دنیا و به ضرر اسلام کجاست و ما طوری ورود کنیم که آن شبهات پاسخ داده شود. اگر الان اسلام متهم به تروریسم است و اسلام را متهم میکنند که تروریست پرور است خب قطعا ما نمی توانیم فعلا از منظر دیگری وارد شویم.
باید اسلام واقعی که اسلام رحمت و کرامت انسان است را نشان دهیم. و برای مخاطب ثابت کنیم که رفتار مسلمان متفاوت از اصل اسلام است. لذا ما داریم بیشتر روی این قضیه تکیه میکنیم که ذهنیتهای منفی نسبت به اسلام برطرف شود تا بعد بتواند به اسلام جذب شود. خیلی سخت است. من نسبت به فردی سوالی در ذهنم باشد هر چه حرف خوب هم بگوید تا وقتی آن سوال در ذهنم هست حرفهای خوبش را اصلا نمی شنوم. اول زنگارها را پاک کنیم و بعد سراغش برویم. البته به اسم شبهه اینها را مطرح نمی کنیم دقیقا نقطه مقابلش.
*یکی از حوزههایی که وارد شده اید بحث گردشگری مذهبی است. بفرمایید چرا به این حوزه وارد شدید و چرا احساس کردید که این حوزه مهم است و باید بدان پرداخت؟
در واقع وقتی عرصههای مختلف تبلیغی را بررسی کردیم دیدیم یکی از جاهایی که در جمهوری اسلامی مورد غفلت واقع شده است عرصه گردشگری مذهبی است. بنده اهل اصفهان هستم. در اصفهان همین طور که راه میروید مرتب توریستها را میبیینید. وقتی که زبان میخواندم برای اینکه تمرین کرده باشم یکی از کارهایم این بود که به میدان امام یا جاهای تاریخی دیگر بروم و با گردشگرهایی که میآمدند صحبت کنم. وقتی صحبت کردم دیدم ذهنیتها و سوالات فراوانی دارند. خصوصا وقتی که متوجه میشدند ما طلبه هستیم، دلشان میخواست فراوان بپرسند. همان جا این انگیزه ای شد که ما در این زمینه هم کار کنیم.
قبل از اینکه جامعه المرتضی شکل بگیرد بنده کار تبلیغ توریسم را انجام میدادم. بعد از آنکه جامعه المرتضی راه اندازی شد این را به صورت جدی ادامه دادیم و فکر میکنم الان مقدار زیادی توانستیم ضرورت این کار را بین مجموعه حوزوی خودمان جا بیاندازیم و طلاب الان خودشان خودجوش بدون اینکه کسی آنها را تکلیف کرده باشد یا اینکه جزو وظایف کاریشان باشد هر کدام در شهرهای خودشان دارند این کار را انجام میدهند که البته یک مقداری حساسیت هم هست و ما دلمان میخواهد این کار ساماندهی شود.
مخاطب ما با پول خودش وارد کشور ما شده میآید در و دیوار و آجر و کاشی را میبیند و میرود. خیلی وقتها اینها بیشتر دلشان میخواهد از فرهنگ و مذهب و سبک زندگی ما اطلاعاتی داشته باشند. ولی کسی به اینها چیزی در این زمینهها نمی گوید. بعضی روزها ما با ۷۰۰ الی ۱۰۰۰ توریست در یک مکان در ارتباط هستیم. کجای دنیا بروید این همه پامنبری دارید؟ این اجازه را گردشگری مذهبی به ما میدهد که این همه پامنبری داشته باشیم.
در قم هم همین طور است. در قم دوستان ما با آژانسها هماهنگ میکنند و افرادی که میآیند تور قم گردی برایشان دارند و قم را از آن منظری که باید ببینند به اینها معرفی میکنند چون بعضی وقتها یک شیطنتهایی ممکن است در کار باشد یا یک چیزهایی مورد غفلت قرار میگیرد. مثلا هماهنگ میکنیم حتما از بیت حضرت امام دیدن کنند. خود بیت به جهت قدمتی که دارد نسبتا یک جاذبه است اما مهم تر از آن خود امام است. اسم امام که میآید مخاطب که میداند این جا بیت امام است شروع میکند به سوال پرسیدن. این تبلیغ تفکر حضرت امام است. بیان میکنیم که حضرت امام در این زمینه دیدگاهشان این بود و خیلی از تبلیغات منفی اینجا خنثی میشود. خود من شخصا و دوستان دیگر هم قطعا این را دیده اند که افراد بعد از اینها حرفهای ما میگویند که نگاههای ما عوض شد.
از بس تبلیغات منفی آن طرف فراوان است، توریست پیش خودش فکر میکند وارد یک کشور عقب افتاده شده که ترور اینجا بیداد میکند مردم وحشیانه به جان هم افتاده اند و هر کسی روی دیگری اسلحه کشیده است! این یک واقعیت است. من با یک گروه ایتالیایی صحبت میکردم، سوال کردم از گروه که نظر شما قبل از اینکه بیایید راجع به ایران چه بود؟ یک خانمی گفت من وقتی میخواستم به ایران بیایم دخترم گریه میکرد و میگفت شما تازه بازنشسته شده ای و یک پولی پس انداز کرده ای چرا میخواهی بروی ریسک کنی خودت را بکشی برو یک جای دیگر را ببین! پرسیدم حالا چطور شده است؟ گفت: ما دیگر به رسانههای مان اعتماد نداریم. وقتی این حرف را زد الان دیگر نوبت مبلغ ماست که بگوید دقیقا این اتفاقی که راجع به کشور من در رسانهها افتاده راجع به دین من هم افتاده است. دین من را آن طور که واقعیتش هست به شما نشان نمی دهند و سیاه نمایی میشود و او تازه میتواند این دو را به هم لینک کند.
سوالات زیادی در ذهن اینها هست. اینها جواب داده شود. ممکن است این شیعه نشود و قصد ما هم این نیست که اینها را شیعه کنیم. هدایت دست خداوند است اما قطعا و قطعا این را ملموس دیده ایم که اینها از پله تنفر چندین پله پایین آمده اند. تنفرشان نسبت به اسلام برطرف شده است یا سوالاتی که باعث میشد به سمت اسلام نروند و نشنوند آن تنفر برطرف شد و آن سوال جواب داده شد. و بخش اعظمی از آن زنگار میرود کنار. خیلی از اینها برمی گردند مبلغ ما میشوند و میروند میگویند من رفتم به کشور اسلامی و آن طور که در رسانههای تبلیغ میشود، نبود.
*ارتباط گرفتن با توریستها حتما ریزهکاریها و اصولی دارد که مبلغ باید با آن آشنا باشد. لطفا از ملاحظاتی که در این زمینه باید رعایت شود بفرمایید.
در ضرورت تبلیغ توریست شکی نیست اما به جهت برخی از حساسیتهایی که این کار دارد اگر ساماندهی درستی نشود شاید آن نتیجه ای که میخواهیم نگیریم و چه بسا عکس آن را بگیریم.
وقتی که ما با یک فردی مواجه میشویم که هیچ اطلاعی از اسلام نداشته و نه تنها اطلاعی نداشته، بلکه به دلیل سیاه نمایی اطلاعات منفی دارد، دیگر اینجا موقع طرح مسائل اختلافی نیست. یعنی نباید شروع کار من این باشد که بگویم شما مسیحی هستی؟ مسیحیت این ۲۰ ایراد را دارد و اسلام این خوبیها را دارد. نه، ما بیاییم به فرمایش امام رضا «ع» عمل کنیم. بیاییم فقط خوبیهای خودمان را بگوییم. قطعا خودش منتقل میشود که پس آن تفکراتی که ما داشتیم یک ایرادی دارد. اما اگر از زبان منِ مبلغ گفته شود ناخودآگاه انسانها نسبت به عقاید خودشان و آنچه دارند و با آن زندگی کرده اند، یک تعصبی نشان میدهند.
یک موضوع دیگر نحوه ورود به برخی از مسائل سیاسی است. خیلی وقتها ضرورتی ندارد که ما به بعضی مسائل سیاسی بپردازیم. مثلا میتوانیم بگوییم این انقلاب ماست و ما دنبال استقلال بودیم و به این دستاوردها رسیدیم.
اینها هیچ آشنایی با اصول و قواعد اسلامی ندارند. همان اول که ما رفتیم نوع حرف زدن با اینها مخاطب قرار دادن خانمها و آقایان، سنین مختلف، اینها حساسیتهایی دارد. چه اطلاعاتی من باید داشته باشم؟ من چقدر از مسیحیت دین مخاطب خودم اطلاعات دارم؟
یک سری ریزه کاریهایی است که ما در اختیار مبلغین قرار میدهیم که مثلا شما بدان اگر زمانی یک مسیحی این حرفها را زد بدان مسیحیان کاتولیک این تفکرات را دارند این اصول مذهبی را پایبند هستند. ارتدوکسها این طور هستند. مناطق دنیا را میشناسانیم که از بعضی کشورها اگر مخاطب داشتیم بیشتر مسیحیان این کشور کاتولیک هستند. فلان کشور ارتدوکس هستند. و لذا قطعا اینها باید مخاطب خودشان را بشناسند که الان که میخواهد با او صحبت کند بداند از چه منظری وارد شود.
اگر هر کسی صرف اینکه زبان میداند پیش خودش فکر کند میتواند برود کار تبلیغی کند انجام داده است ولی چه بسا آن مطلوب به دست نیاید و یا بدتر از آن هم شود.
خیلی از اینها که به ما مراجعه میکنند میگویند ما دین نداریم. الان در اروپا عده ای هستند تا میپرسی دین داری میگویند ندارم. حتی از جمله حساسیتها این است که این سوال را چه وقتی بپرسی. همان اول که احوال شما چطور است؟ دینت چیست؟ یا اینکه بگذاریم بعد بپرسیم؟ خیلی وقتها این برایشان قابل هضم نیست که چرا من ازدینش میپرسم. الان در خیلی از کشورها سوال از مذهب را جزء حریم خصوصی میدانند. حواسمان باشد. بعضی وقتها این را لابه لای کار بگذاریم و با یک لطایف الحیلی بپرسیم. چون من بالاخره باید بدانم مخاطبم چه تفکری دارد.
ریزه کاریها و ظرایفی در تبلیغ توریست هست که ما قبل از آن با برگزاری کارگاهها و دورههایی مبلغین مان را با آن حساسیتها آشنا میکنیم تا بتوانیم در این مدت کوتاه بعضا چند دقیقه ای که با اینها داریم بتوانیم بیشترین تاثیر را روی اینها بگذاریم. البته خیلیهایشان که مراجعه میکنند خواستار ارتباط بیشتر هستندو دوست دارند جلسه تا یک ـ دو ساعت ادامه پیدا کند. هرچه راهنما اشاره به ساعت میکند که دیدار بعدی مان دارد دیر میشود میگویند آن را کنسل کن ما میخواهیم با شیخ صحبت کنیم. موارد فراوانی این طور داشته ایم که حاضر شده اند فلان برنامه شان کنسل شود اما این دیدار کنسل نشود.
*خودتان تور میآورید یا اینکه با آژانسها هماهنگ میکنید؟
یکی از پرتکرارترین سوالات توریستها این است که نماز چقدر طول میکشد و چه میگویید. این فرصت در اصفهان برای توریستها فراهم شده که با نماز آشنا شوند و مقداری با اسلام آشنا شوند این در یک فضای کاملا صمیمی و معنوی است. درواقع دوساعت مسلمان بودن را تجربه میکنند
ما خودمان تورگردان نیستیم ولی با آژانسها هماهنگ میکنیم ولی این آن قدر استقبال میشود که خود راهنمای تورها و آژانسها از ما میخواهند. خودشان زنگ میزنند و بعضا نامه میدهند که یک گروه دارد به اینجا میآید و دوست دارند با یک روحانی دیدار داشته باشند. آرام آرام گویا باب شده که توریستهایی که میآیند دلشان میخواهد. خود ما هم همین طور هستیم وقتی به یک کشور میرویم دلمان نمی خواهد که در و دیوار آنجا را ببینیم دلمان میخواهد بدانیم سبک زندگی مردم و تفکرشان چطور است. اینها یکی از چیزهایی که در ذهنشان است این است که اینها مسلمانند. مسلمانها چه کار میکنند. اولین چیزی که به ذهنشان میرسد این است که بگذار از یک عالم دینی بپرسیم که سبک زندگی و تفکر و ایدههای مسلمانان چیست.
هماهنگیهایی که صورت میگیرد معمولا از سه کانال است. یک کانال آژانسها هستند. کانال بعدی راهنماهای تور هستند. کانال سومی که ما خیلی به آن بیشتر اعتبار میدهیم توریستهایی هستند که در برنامههای ما شرکت کرده اند و به شهر خودشان برگشته اند و دوستان و آشنایانشان که میخواهند به ایران بیایند آن توریست به ما ایمیل میدهد و دوستانش را معرفی میکند و میگوید اینها بیایند برنامه داشته باشند. برای ما خیلی مهم است که توریست این قدر از این برنامه لذت برده که دوستان خودش را هم دعوت کرده است.
گردشگران به چندین نوع تقسیم میشوند. یک نوع از گردشگری گردشگری ماجراجویانه است که خیلی عرف و معمول است. یعنی یک قسمتی از این افرادی هستند که دوست دارند همه چیز را تجربه کنند. ما این فضا را برای توریستها فراهم کردیم در اصفهان به همکاری یکی از مساجد بسیار زیبا که بیایند برای دقایقی مسلمان بودن را تجربه کنند.
یکی از پرتکرارترین سوالات توریستها این است که نماز چقدر طول میکشد و چه میگویید. این فرصت در اصفهان برای توریستها فراهم شده که با نماز آشنا شوند و مقداری با اسلام آشنا شوند این در یک فضای کاملا صمیمی و معنوی است. درواقع دوساعت مسلمان بودن را تجربه میکنند. شهادتین را میگوید. ما میگوییم کسی که بخواهد مسلمان شود باید این کلمات را بگوید که مسلمان شود. ما میگوییم تکرار میکند. وضو میگیرند. بعد یک سجاده به اینها میدهند و نماز میخوانند. از این واقعه فیلم و عکس هم گرفته میشود و به خودشان یادگاری داده میشود.
ما داریم اینجا برنامه ریزی میکنیم که به صورت گسترده آشنایی با اسلام بگذاریم تا اینها با تفکرات اهل بیت «ع» آشنا شوند.
الان دارد سامانه ای تهیه میشود که ما در این سامانه ایمیل توریستها را ثبت و ضبط میکنیم که ارتباط تداوم داشته باشد بعد از برگشت از ایران رها نشوند. ۲۰ درصد اینباکس ایمیلهای من از توریستهایی است که در جلسات و نشستها با آنها ارتباط داشته ام.
نمونه خیلی زنده اگر بخواهیم مطرح کنیم یک گروه دو نفره بودند که اعلام رسمی میکردند که ما ضد خدا هستیم. یک جلسه مفصل تقریبا ۴ ساعته به درخواست خودشان در شیراز برگزار شد. اول قرار بود ۱۰ دقیقه باشد و بعد جلسه ادامه دار شد. چند تا برنامه شان را کنسل کردند و صحبت کردیم. دیروز برای من پیام فرستاده است که در مورد غدیر بنویس.
اینها وقتی با این آموزهها آشنا میشوند آنهایی که جستجو گر هستند خودشان وقتی برمی گردند مطالعه میکنند و میفهمند نکاتی در مورد تشیع هست که باید در موردش مطالعه کرد.
*تمهیدی پیش بینی شده که مثلا کسی که از فرانسه آمده را بگوییم اگر باز هم سوالی داشتی در کشور خودت به فلان جا مراجعه کن؟
بله ما این دغدغه را داشتیم. اول اینکه اینها بیشتر با ما در ارتباط هستند آن هم از طرق مجازی و تلگرامی و گروههای اجتماعی و ... ولی ان شاالله وقتی این سامانه راه اندازی شود اینها آگاهی داده میشود که جاهای مختلفی را که در دسترس است بیابند. متاسفانه این طور نبوده که همه جا مرکز داشته و همه جا در دسترس باشیم. مثلا کل اروپا را که نگاه کنید یک مسجد امام علی «ع» دارد.
انتهای پیام/