صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۳۴ - ۳۰ مهر ۱۳۹۶

ترامپ، عروسک نمایش نتانیاهو

مواضع و سیاست‌های دونالد ترامپ در قبال برجام و برنامه موشکی ایران، همان مواضع و سیاست‌های حزب لیکود است.
کد خبر : 223813

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا،سایت گلوبال ریسرچ در یادداشتی به قلم گرت پورتر می‌نویسد که حزب لیکود و حامیان آن در آمریکا سایه خود را بر کاخ سفید انداخته اند و سیاست کنونی ترامپ در برابر ایران چیزی جز تکرار خواسته‌های نتانیاهو و حزبش نیست.


سیاست جدید دونالد ترامپ در برابر ایران، در نگاه نخست بیانگر کنار گذاشتن دیپلماسی به سود تقابل است اما این سیاست، چیزی فراتر از این‌هاست. در واقع، سیاست جدید ترامپ در قبال ایران، یک تغییر عمده با هدف تطبیق بیشتر سیاست آمریکا با دولت بنیامین نتانیاهو است.


همکاری ترامپ و کنگره برای بازنگری توافق هسته‌ای ایران و تهدید او برای خروج از این توافق، به نظر می‌رسد با هدف جلب رضایت بنیامین نتانیاهو صورت گرفته است. خواسته‌های ترامپ مانند خواسته‌های نتانیاهوست. نتانیاهو از ترامپ خواسته است یا از برجام خارج شود یا تغییراتی اساسی در آن ایجاد کند؛ تغییراتی که خود نتانیاهو هم می‌داند رسیدن به آن، ناممکن است.


نتانیاهو در سخنرانی 17 سپتامبر (26 شهریور) خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود: «سیاست اسرائیل درباره توافق هسته‌ای ایران بسیار ساده است: یا آن را تغییر دهید یا آن را لغو کنید.» در واقع، گفته نتانیاهو به این معناست: یا ترامپ توافق هسته‌ای ایران را تغییر دهد یا آن را لغو کند. نتانیاهو در سخنرانی خود این خواسته را مطرح کرد که ایران برنامه‌های موشکی و هسته‌ای خود را کلا کنار بگذارد! البته خواسته‌های ناممکن دیگری را هم مطرح کرد.


سخنرانی 13 اکتبر (21 مهر) دونالد ترامپ و عدم تایید پایبندی ایران به برجام، بازتابی از خواسته‌های نتانیاهو بود. ترامپ هشدار داد اگر کنگره و متحدان اروپایی آمریکا با اصلاح برجام موافقت نکنند برجام به پایان راه خود می‌رسد. ترامپ اضافه کرد برجام از سوی آمریکا تحت بازنگری است و این توافق می‌تواند در هر زمان از سوی او به عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا لغو شود.


یکی از خواسته‌های دولت ترامپ از کنگره این است که اصلاحاتی قانونی را اعمال کند تا در صورت رد شدن ایران از خط قرمزها، تحریم‌هایی علیه ایران وضع شود. البته خط قرمزهای دولت ترامپ همان خط قرمزهای نتانیاهو است و تنها شامل برنامه هسته‌ای نمی‌شود و برنامه موشکی ایران را هم دربر می‌گیرد.


برنامه موشکی ایران، در گفتگوهای میان ایران و گروه 1+5 به دلیلی واضح در دستور کار قرار نگرفت: ایران حق دارد مانند هر کشور مستقل دیگری برنامه موشکی خود را توسعه بدهد. از طرف دیگر دولت باراک اوباما هم نپذیرفت این مساله را در مذاکرات بگنجاند.


عدم تایید پایبندی ایران به برجام از سوی ترامپ را می‌توان اقدامی در راستای رسیدن به هدف لغو توافق هسته‌ای دانست که خواسته اصلی نتانیاهو به شمار می‌آید. این اقدام ترامپ، نشان دهنده قصد او برای نابودی کل توافق هسته‌ای است.


اگر چه خاورمیانه امروز بسیار با خاورمیانه دوره جورج دبلیو بوش تفاوت دارد اما می‌توان شباهت‌هایی میان سیاست ترامپ در رابطه با برجام و سیاست بوش در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران، که در مراحل اولیه خود قرار داشت، پیدا کرد. چهره‌های تاثیرگذار در شکل گیری سیاست‌های دولت های جورج دبلیو بوش و ترامپ در قبال ایران، دیدگاه‌هایی نزدیک به حزب راست‌گرای لیکود دارند.


یکی از چهره‌های اصلی طرفدار لیکود در کاخ سفید، جارد کوشنر داماد دونالد ترامپ و مشاور ارشد اوست. کوشنر از دوستان بسیار نزدیک بنیامین نتانیاهو هم به شمار می‌آید. والدین کوشنر از طرفداران جدی شهرک سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری اشغالی هستند.


جان بولتون، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل و از سیاستگذاران شاخص دوره بوش در قبال ایران، اکنون به یکی از چهره‌های نزدیک به کاخ سفید تبدیل شده است. گرچه بولتون آنگونه که انتظار داشت، به سمت وزیر امور خارجه منصوب نشد، اما به دلیل رابطه اش با جارد کوشنر داماد ترامپ، ناگهان به بازیگری مطرح در زمینه سیاست گذاری‌های دولت ترامپ در قبال ایران تبدیل شد.


به گزارش (Politico) جان بولتون چند روز قبل از عدم تایید پایبندی ایران به برجام از سوی ترامپ، با جارد کوشنر دیدار و درباره برجام رایزنی کرده بود. بولتون یک روز قبل از اعلام نظر رئیس‌جمهوری درباره برجام هم از لاس وگاس با دونالد ترامپ تلفنی درباره توافق هسته‌ای ایران، صحبت کرده بود. جان بولتون همچنین در لاس وگاس با شلدون ادلسون میلیاردر یهودی و از هتلداران و کازینوداران بزرگ جهان دیدار داشت.


شلدون ادلسون یکی دیگر از چهره‌های سرشناس موثر در شکل گیری سیاست‌های کاخ سفید به نفع اسرائیل است. ادلسون از حامیان لیکود و از دوستان بسیار نزدیک نتانیاهو به شمار می‌آید و از طریق روزنامه «اسرائیل هیوم»، که به او تعلق دارد، از سیاست‌های نتانیاهو حمایت می‌کند.


شلدون ادلسون در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، 100 میلیون دلار به ستاد دونالد ترامپ کمک کرد. کار سیاسی اصلی او، حمایت از منافع اسرائیل در واشنگتن به ویژه با توجه به ایران است.


ادلسون طی دیداری از اسرائیل در سال 2013، هنگامی که از او درباره دیدگاهش پیرامون مذاکره با تهران پرسیدند گفت: «بمبی هسته‌ای در بیابانی در ایران بیندازید و آن وقت به ایرانی‌ها بگویید: نگاه کنید! بمب بعدی به قلب تهران اصابت خواهد کرد. آیا می‌خواهید از بین بروید؟ پس به راهتان ادامه بدهید و موضع سختی اتخاذ کنید و برنامه هسته‌ای خود را توسعه بدهید!»


دیوید ورمسر از دیگر کسانی است که از مواضع و سیاست‌های حزب لیکود پیرامون ایران در دولت جورج دبلیو بوش به شدت حمایت می‌کرد. دیوید ورمسر که از طرفدارن جدی لیکود است، ابتدا از مشاوران جان بولتون بود که بعدها مشاور دیک چنی معاون رئیس جمهوری شد.


ورمسر در سال 1996 به نتانیاهو توصیه کرد حملاتی علیه تاسیسات ایران و سوریه انجام بدهد و بکوشد رژیم صدام حسین را در عراق سرنگون کند. او همچنین به دیک چنی توصیه کرد دستاویزی برای حمله به ایران پیدا کند.


اما این جان بولتون بود که با مقام‌های اسرائیلی برای طرح ریزی کمپینی علیه ایران همکاری می‌کرد. آنها می‌خواستند مردم جهان را متقاعد کنند که ایران به طور مخفیانه به دنبال تولید سلاح هسته‌ای است. هدف اصلی بولتون این بود که یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را - که ایران را به پیگیری یک برنامه توسعه سلاح‌های هسته‌ای متهم می‌کرد - به خورد کشورهای بزرگ اروپایی بدهد.


بولتون در خاطرات خود آورده است استراتژی او این بود که یا شورای امنیت سازمان ملل، ایران را از حق داشتن یک برنامه هسته‌ای، حتی صلح آمیز، محروم کند و یا اینکه ایالات متحده این حق را داشته باشد به طور یک جانبه به تاسیسات هسته‌ای ایران، حمله نظامی کند.


اتهام های مطرح شده علیه ایران به سال 2004 باز می گردد. در آن سال ادعا شد شواهد و مدارکی به دست آمده است که نشان می دهد ایران یک برنامه تحقیقاتی مخفی برای تولید سلاح هسته‌ای دارد. این شواهد جدای از نامعتبر بودن، از سوی یک گروه مسلح مخالف دولت به نام سازمان مجاهدین خلق - که در ایران‌ با نام منافقین شناخته می شود - ارائه شد. جالب اینجاست این سازمان، برای مدت زمانی طولانی با موساد اسرائیل همکاری داشته است.


باید توجه داشت برنامه هسته‌ای ایران، جزو اولویت های اصلی دولت های بوش و ترامپ، نبوده است. این مسئله صرفا به عنوان دستاویزی برای تضعیف جمهوری اسلامی و در نهایت تغییر رژیم، مورد سوء استفاده قرار گرفته است. ترامپ هفته گذشته اوباما را متهم کرد تحریم‌های ایران را درست قبل از سقوط کامل دولت ایران، لغو کرده است.


پس از اینکه بنیامین نتانیاهو در اوایل سال 2009 نخست وزیر اسرائیل شد، به مدت چهار سال به طور مداوم تلاش کرد تا دولت اوباما را وادار کند به ایران پیرامون برنامه غنی سازی خود، اولتیماتومی بدهد. اوباما چنین خواسته ای را رد کرد اما جان بولتون هر سال از دولت آمریکا درخواست کرد که تاسیسات ایران را بمباران کند.


اکنون دولت ترامپ در حال اجرای قسمت جدیدی از نمایشنامه حزب لیکود و حامیان آنها در واشنگتن است. هدف آنها استفاده آمریکا از ابزار نظامی برای تضعیف ایران در صورت امکان و یا اعمال تحریم‌های اقتصادی در صورت لزوم است. نکته قابل توجه این که ترامپ حتی در مقایسه با بوش، مشتاقانه‌تر با حزب لیکود و حامیانش همکاری می‌کند.


منبع: گلوبال ریسرچ



انتهای پیام/

ارسال نظر