دست و پای تاج و کفاشیان را باید بوسید/ دخالت بیش از اندازه غیرفوتبالیها در فوتبال
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری آنا، فوتبال نه تنها در ایران بلکه در سرتاسر جهان پرطرفدارترین ورزش است. ورزشی که بیش از همه مورد توجه رسانههاست و کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که شناختی از فوتبال نداشته باشد. پرداختن بیش از حد به فوتبال باعث شده تا موارد موجود در این ورزش هم بیش از سایر ورزشها باشد. اینکه فوتبالیستها بیشترین درآمد را در میان سایر ورزشکاران دارند، اینکه پول زیاد در فوتبال فساد فراوانی را ایجاد کرده، مسائل بینالمللی فوتبال، حضور در جام جهانی، محکومیت همیشگی باشگاههای ایرانی مقابل بازیکنان خارجی، بحث حرفهای بودن لیگ برتر و .... بخشی از مطالب گسترده در فوتبال است.
برای رسیدن به دلایل عقبماندن فوتبال ایران از دنیا و اینکه چه راهکارهایی وجود دارد تا بتوان با تکیه بر آنها فوتبال کشورمان را در مسیر بهتری قرار دهیم با مهدی خبیری نایب رئیس پیشین فدراسیون فوتبال که بنیانگذار لیگ حرفهای در ایران است و زمانی هم یکی از اعضای کمیته لیگ کنفدراسیون آسیا بود گفتوگویی انجام دادیم که در زیر میخوانید:
*به عنوان فردی که سابقه کار با 8 رئیس فدراسیون فوتبال را دارید و تجربه کاری در FIFA و AFC نیز در کارنامهتان دیده میشود، از زمان ریاست محسن صفایی فراهانی که شما مهمترین سمتتان را در فدراسیون فوتبال داشتهاید تا به امروز چه تغییراتی درپرطرفدارترین ورزش ایران ایجاد شدهاست؟
-برای آنکه نایب رئیس فدراسیون فوتبال شوم چندین ماه با صفایی فراهانی رئیس وقت فدراسیون فوتبال بحث کردم چرا که میخواستم بدانم دقیقا وی از من چه میخواهد و اینکه من توانایی اجرایی کردن خواستههای او را دارم یا نه. صفایی همواره بر این موضوع تاکید داشت که چون در فوتبال ایران سمتهای مختلفی را داشتم در این پست هم موفق میشوم. مهمترین عاملی هم که مرا متقاعد کرد تا همکاری با فدراسیون فوتبال را قبول کنم این بود که او هیچ موضوعی را از من نمیپذیرفت تا زمانی که پس از بحث کردن درباره آن و رسیدن به بهترین راهکار اجرایی به مرحله عمل درآید.
*اشارهای به تغییرات نداشتید؟
-ببینید فوتبال پیچیدگیهای خاص خودش را دارد ولی در عین حال اداره کردن آن هم سخت نیست. شرط موفقیت در مدیریت فوتبال این است که برای هر بخش از آدمهای متخصص استفاده شود. بزرگ ترین ایراد در نگاه به این ورزش آنجایی است که ما انتظار داریم همه موفقیتها توسط افرادی رقم بخورد که سکاندار هدایت هستند در شرایطی که در اکثر مواقع فردی که مسئولیتی را در فوتبال پذیرفته، در پیاده کردن تصمیمات خود اختیارات لازم را ندارد. اگر بخواهیم به تغییرات در فوتبال ایران اشاره کنیم باید ببینیم که چه همکاریهایی با صنعت فوتبال شده است. باید نگاهی به حمایتهای دولت و سازمان تربیت بدنی سابق و وزارت ورزش و جوانان بیاندازیم تا میزان توقعمان از رشد فوتبال در ایران دارای حد و مرز مشخصی شود.
*از نگاه شما این حمایتها در چه حدی بوده و آیا میتوان با نگاه به آنها اندازه انتظاراتمان از رشد فوتبال را مشخص کنیم؟
-آن زمانی که صفایی فراهانی به من گفت تصمیم دارد مرا نایب رئیس فدراسیون کند نظرش بر این بود که موانع و مشکلات پیشرفت این ورزش شناسایی شود تا نسبت به رفع آن اقدام شود و جواب من به این خواسته او این بود که از عهده چنین کاری بر نمیآییم چون همه اختیارات اداره فوتبال در اختیار فدراسیون نیست. مثالی میزنم تا این موضوع بیشتر بریا شما جا بیفتد. در سال 67 برای بازی ایران با چین در ورزشگاه آزادی با شرکتی چینی که به دنبال امتیاز پخش آن برای تلویزیون چین بود مذاکرهای داشتم که در پایان آن قیمت 80 هزار دلاری آن شرکت را به 100 هزار دلار رساندم و قرار بر امضای آن در جلسه بعدی شد اما پیش از برگزاری جلسه متوجه شدم نماینده صدا و سیما امتیاز پخش را 10 هزار دلار به آن شرکت فروخته است. جالب اینکه متوجه شدم صدا و سیما خود را رقیب فدراسیون فوتبال معرفی کرده است. همان زمان به حسن غفوریفرد رئیس وقت سازمان تربیتبدنی گفتم که اگر با فدراسیون همکاریهای لازم صورت میگرفت حق پخش را مفت نمیفروختیم. امروز پس از سالها دوری از پست فوتبالی در ایران میگویم که موانع برای رشد فوتبال ایران فراتر از اختیارات فدراسیون است که بخواهد همه را برطرف کند.
*چگونه میتوان این موانع را برداشت؟
-کمبودهایی که فوتبال ایران دارد را افراد متخصص میتوانند مشخص کنند. ما تلاشی نمیبینیم برای حل این مشکلات و همواره از آنها مینالیم. اگر وزارت ورزش موارد مورد نیاز در ورزش فوتبال را به مجلس ببرد نهایتا از 20 لایحه، 2 تای آن تایید میشود. آیا شما در این چند سال دیدهاید که این کار شود. متاسفانه ما فقط در مورد ایرادات فوتبال صحبت میکنیم اما در مورد راهحلها صحبتی نمیشود.
*دلیل این موضوع را در چه میبینید؟
-اگر میبینید خیلی حمایتها انجام نمیشود به دلیل این است که ابزار قانونی آن را نداریم و آن هم بر میگردد به این موضوع که آیین نامه برای اجرای موارد قانونیمان نداریم. باید ابزار قانونی داشته باشیم تا بتوانیم انتظارات معقولی از فوتبال داشته باشیم. ما اگر در زمان صفایی فراهانی دو سال بیشتر شاهد حضور هاشمیطبا در سازمان تربیت بدنی بودیم همه باشگاهها حرفهای میشدند اما با آمدن مهرعلیزاده خیلی از کارها به سرانجامی که میخواستیم نرسیدند. در تمامی این سالها هم دخالتها آن قدر افزایش پیدا کرده که ابزار پیشرفت فوتبال آن طور که باید فراهم نشده است.
*به کوتاهیهایی که در حق فوتبال میشود، اشاره چندانی نشده است تا مردم سطح آگاهیشان بالاتر برود و بهتر بتوانند اتفاقات را قضاوت کنند؟
-ما قبل از آنکه بخواهیم مردم را در مقام قضاوت قرار دهیم بهتر است به این موضوع رسیدگی کنیم که تا چه اندازه همین مردم در رعایت قوانین گام برمیدارند. من در زمان ریاست صفایی فراهانی به هاشمی طبا رئیس وقت سازمان تربیت بدنی گفتم که با در اختیار دادن برخی اختیارات به فوتبال میتوان فضایی را فراهم کرد که همین فدراسیون فوتبال علاوه بر آنکه کلیه هزینههایی خود را پرداخت کند، هزینه اداره 4 فدراسیون دیگر هم بدهد. به شرطی که راهکارهای ارائه شده عملی شود. زمانی که علی کریمی به بایرنمونیخ رفت و پیراهن شماره 8 بایرنمونیخ را برتن کرد برادرم در آلمان به من گفت که برای پسرش پیراهن کریمی را به مبلغ 110 یورو خریده است. پیراهنی که آن زمان در ایران هزارتومان خرید و فروش میشد. در آلمان یا در دیگر کشورهای پیشرفته درعرصه فوتبال دولت اجازه کپی رایت را فقط به باشگاه دادهاست و مردم هم به دنبال آن نیستند که هر آنچه از تیم محبوبشان میخرند را از محلی غیر از نمایندگیهای باشگاه تهیه کنند. ضمن اینکه فوتبال هم در آن کشورها همانطور که در داخل زمین 11 به 11 است در خارج از زمین هم 11 به 11 است. نه اینکه 11 به 17 و اعداد بالاتر باشد.
*تعلیق فوتبال ایران بعد از جامجهانی 2006 باعث شد تا قطار فوتبال ایران از ریل موفقیت خارج شود. بسیاری از دلسوزان معتقدند دخالت علیآبادی رئیس وقت سازمان تربیت بدنی باعث این تعلیق شد و به دنبال آن پای کفاشیان که مدیری غیرفوتبالی بود به فوتبال باز شد؟
-مسئله اینجا بود که سازمان تربیت بدنی نباید در فدراسیون فوتبال دخالت میکرد و پس از آنکه دادکان از ریاست فدراسیون به آن شکل برکنارشد باید طبق اساسنامه فدراسیون انتخابات صورت میگرفت ولی علیآبادی رئیس سازمان شرایطی فراهم کرده بود که فدراسیون با سرپرست اداره شود. من همان زمان به علی آبادی گفتم که برای حل مسئله به نمایندگی از فدراسیون به AFC نامه می زنم. این نامه را به بن همام رئیس وقت کنفدراسیون فوتبال آسیا فرستادم و در جواب اعلام کرد مطابق مواردی که به آن اشاره شده عمل کنید تا فدراسیون فوتبال ایران محروم نشود ولی علیآبادی گفت ما به موارد خواسته شده عمل نمیکنیم. شبی که تیم ملی امید قصد سفر به تورنمنت 8 تیمی قطر را داشت و فدراسیون متوجه شد محروم شده علیآبادی به من زنگ زد تا مشکل محرومیت را تلفنی حل کنم. کاری که از دست من خارج بود و اگر تلاش چند نفر از سیاسیون نبود ما بعد از آن نمیتوانستیم در رقابتهای مختلف شرکت کنیم.
*به رغم خروج فوتبال ایران از تعلیق و در تمام سالهایی که این موضوع را پشتسر گذاشتیم شاهد دخالت غیرفوتبالیها در امور فدراسیون فوتبال هستیم. دخالتی که امروز غیرمستقیم هم نیست.
-مهمترین دلیلی که باعث شد من دیگر به فدراسیون فوتبال ایران بازنگردم همین دخالتها بود. به هیچ وجه حاضر نبوده و نیستم در تمام سالهایی که کفاشیان رئیس فدراسیون بود و حالا که این مسئولیت برعهده تاج افتاده در این فوتبال مسئولیتی را بپذیریم چرا که دخالت بیش از اندازه در فوتبال زیاد شده است. ما ارزش فوتبال را پایین آوردهایم. ورای دخالتهایی که از سوی نهادهای مختلف در فوتبال میشود شاهد هستیم که رسانهها هم در مسائل فوتبالی بیش از مسئولیتشان دخالت میکنند. در برنامه تلویزیونی سرمربی استقلال را مقابل بازیکنش قرار میدهند و از سویی دیگر مدیران باشگاه را هم وارد ماجرا میکنند. ورود مستقیم به مسئلهای کاملا خانوادگی که در حیطه مسئولیت رسانه نیست. در چنین فضایی کفاشیان کار کرد و تاج هم حالا حداکثر تلاشش را میکند آن هم در شرایطی که در بسیاری امور مهم مسئولیت از فدراسیون فوتبال گرفته شده است.
* پس چرا کارهای کفاشیان و تاج را تایید میکنید؟
-من همه کارهای این دو مدیر را تایید نکرده و نمیکنم اما میگویم هر مسئلهای را باید متخصص آن حل کند. فدراسیون فوتبال برای حل مسائل خود باید مستقل عمل کند و اختیارات کافی در همه زمینهها را داشته باشد. من بارها اعلام کردهام که دخالتها در فوتبال باید برداشته شود تا محرومیتها دامن این ورزش را نگیرد. با این حال محرومیتهایی نصیب فوتبال ایران شد که به رشد امروز فوتبالمان لطمه زده است. ما نیروهای متخصص را از فوتبال گرفتهایم، در آموزش دخالت میکنیم و اجازه میدهیم در یک برنامه تلویزیونی مردم در مورد عملکرد رئیس فدراسیون رای بدهند. یا دیگر اتفاقات داخل حریم فوتبال را در جایگاه قضاوت کسانی قرار میدهیم که فاقد تخصص هستند و جالب اینکه حداکثر نظرات در خیلی موارد اجرایی میشود. در چنین فضایی کار کردن سخت و دشوار است و به نظر در چنین شرایطی که فوتبال ایران دارد باید دست و پای کفاشیان و تاج را هم بوسید. هرچند این افراد باید تلاش کنند تا فدراسیون را به سمت استقلال بیشتر ببرند.
*شما را بنیانگذار لیگ برتر میدانند. لیگی که با گذشت هفدهسال ایرادات زیادی همچنان به آن گرفته میشود؟
-فوتبال ایران با توجه به پتانسیلی که داشت باید حرفهای میشد و لیگ برتر آن راهاندازی میشد. ما لیگ برتر را با اتکا به 3 نفر شروع کردیم. عامل بیرونی ما استیون تن سنگاپوری بود که برنامه کی لیگ کرهجنوبی و جی لیگ ژاپن را تدوین کرده بود. نفر دوم صفایی فراهانی رئیس فدراسیون فوتبال بود که حمایتهای لازم را انجام داد و نفر سوم علی کاظمی بود که سالها کار اجرایی در فوتبال انجام داده بود. من تنها هماهنگیها را انجام دادم. ایرادات به لیگ برتر کم نیست ولی چگونه است که با این همه ایراد هفدهمین دوره آن در حال برگزاری است. دلیلش پایههای مستحکم آن است. تمامی کسانی که لیگ برتر در زمان مسئولیت آنها انجام شد اعلام کرده بودند اگر بیایند آن را تعطیل میکنند ولی هر کدام آمدند آجری روی آن گذاشتند و سعی کردند ضعفهایش را پوشش دهند. هنوز هم 10 سال نیاز است تا لیگ برتر کامل شود. لیگی که ما آن را در حالتی افتضاح راه انداختیم ولی هر سال که گذشته کاملتر شده است.
*شما که در نوشتن اساسنامه حتی برای برخی کشورها سابقه داشتید چه شد که پس از نگارش اساسنامه فدراسیون فوتبال با مشکلاتی مواجه شد؟
-زمانی که اساسنامه نوشته میشود باید موارد پس از آن نیز اجرایی شود تا شکل کلی پیدا کند. اساسنامه شامل کلیاتی است که پس از آماده شدن باید آییننامهها برای آن نوشته شود و زیرمجموعه آییننامهها، دستورالعملها باشد. سپس برای اجرایی کردن دستورالعملها باید چک لیست هایی داشته باشیم تا کار به درستی جلو برود. ایراداتی که به اساسنامه گرفته شد شامل همین موارد بود. هنوز هم اساسنامه فدراسیون فوتبال دارای خلاهای قانونی است که به خاطر عدم وجود آییننامههاست.
*این خلاها را چگونه باید پر کرد؟
-مدیریت در ورزش 3 گونه است. ریاکتیو، اکتیو و پرو اکتیو. در کشور ما مدیریت ریاکتیو است. یعنی اجازه میدهیم اتفاق برایمان بیفتد و سپس نسبت به آن واکنش نشان میدهیم. میدانیم مهدی طارمی به مشکل میخورد ولی گامی برنمیداریم که مشکل حل شود. وقتی طارمی محروم شد و باشگاه را هم با محرومیت مواجه ساخت به دنبال حل بحران هستیم. مدیریت بعدی اکتیو است. در زمانی که با مشکل مواجه میشویم به دنبال حل آن میرویم. احتمالش وجود دارد که بتوان در این مدیریت مشکلات را برطرف کرد. بهترین مدیریت پرو اکتیو است که قبل از رخ دادن هر گونه دردسری مانع انجام آن میشویم. ایراد ما آنجاست که برنامهای برای نوشتن آییننامه در هر زمینهای نداریم. به مشکل میخوریم و آن وقت به فکر حل آن میافتیم که دیر شده است.
*به همین دلیل است که باشگاههای ما در تمامی پروندههای خود با بازیکنان و مربیان خارجی محکوم میشوند؟
-متاسفانه مشکل ما آنجایی است که از افراد متخصص استفاده نمیکنیم. ما علاوه بر آنکه در داخل کشور نیاز به افرادی داریم که با قوانین انضباطی فیفا به طور کامل آشنا باشند در مقر فیفا و دیگر مکانهایی که به ورزش دنیا مربوط میشود هم باید کسانی را داشته باشیم که مشکلات را برطرف کنند. نیاز باشگاههای ما آگاه بودن از کلیه موارد است ولی چه گامهایی برای حل مشکلاتی که برایمان ایجاد شده برداشتهایم؟ در تمام دورانی که در فدراسیون فوتبال بودم تنها یک مورد بینالمللی بود که با آن به مشکل خوردیم. علی دایی از السد قطر به آرمینیا بیلهفلد آلمان رفت آن هم درحالی که 13 روز از قراردادش باقی مانده بود. ایراد هم از امیرعابدینی بود که با وجود آنکه ریاست فدراسیون را تجربه کرده بود نامه انتقال دایی را بدون مهر و امضای رئیس فدراسیون صادر کرده بود. اگرچه ما آن مشکل را هم حل کردیم و رضایت باشگاه قطری را فراهم کردیم. من برای حل مشکل باشگاههای ایرانی با کاوه میرفخرایی پسر سهام میرفخرایی بازیکن سابق هما و تیم ملی در لوزان سوئیس صحبت کردم تا او بتواند کمک کند. با این حال برای حل مشکلات باشگاههای ما باید قوانین و مقررات را آن طور که فیفا اعلام کرده رعایت کنیم تا به مشکلی نخوریم.
گفت و گو از حمیدرضا نقیبی
انتهای پیام/