موشک های ایران بیش از دو هزار کیلومتر برد دارند
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام است که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیارتبدیل شد و در نهایت پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتشبس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن هزاران شهید و میلیاردها دلار خسارات خاتمه یافت.
جنگ تحمیلی از لحاظ استراتژیک یکی از مهمترین برخوردهای نظامی دوران معاصر است که در کنار خساراتی که برای ملت ایران به فاصله بسیار کم از انقلاب اسلامی وارد کرد ، دستاوردهای بسیاری نیز به همراه داشت که ملموس ترین آن تأثیر مستقیم در تأمین امنیت پایدار برای کشور در برابر تهدیدات مختلف نظامی، امنیتی و حتی سیاسی و اقتصادی دشمنان بود و سبب شد که در طول سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی، به رغم تشدید فشارها و تحریمها و پیچیدهتر و صریحتر شدن شکل تهدیدها قدرت بازدارندگی ایران که برگرفته از آموزهها و تجربیات دفاع مقدس است همواره چراغ راه کشور در مواجهه با تهدیدات پیش رو باشد. اما موضوعی که امروز نیز همچنان با گذشت سالها از دفاع مقدس، همچنان مورد بحث و تبادل نظر در میان اقشار مختلف جامعه است موضوع پذیرش قطع نامه ۵۹۸ سازمان ملل از سوی ایران است. قطعنامه ۵۹۸ سندی برای پایان جنگ ایران و عراق بود که امام خمینی (ره) در زمان پذیرفتن از آن با تعبیر «جام زهر» یاد کرد.
برای بیشتر شنیدن از آن دوران غرور آفرین با «سردار فتح الله جعفری» از فرماندهان دوران دفاع مقدس و بنیانگذار یگان زرهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به گفتگو نشستیم.
وی در این باره گفت:
«یک سال قبل از پایان جنگ تحمیلی، قرارداد ۵۹۸ صادر شد. در زمانی که این عهدنامه از سوی سازمان ملل صادر شد ایران در بهترین شرایط و موقعیت قرار داشت؛ جزایر مجنون و بسیاری از مناطق جنوب عراق در اختیار نیروهای ایرانی بود و در شش کیلومتری شهر بصره قرار گرفته بودیم و پیشرویها ادامه داشت و این احتمال وجود داشت که ایران به یک پیروزی بسیار بزرگ دست پیدا کند. به همین دلیل سازمان ملل قرارداد ۵۹۸ را صادر کرد. اما ایران نظراتی درباره این قرار داشت که یکسال طول کشید تا آن را بپذیرد؛ ولی زمانی که قرارداد ۵۹۸ پذیرفته شد ایران در بدترین شرایط از نظر نیروها و تجهیزات قرار داشت.
نیروی انسانی و تجهیزات ایران بسیار با مسئله و مشکل روبرو بود و میشود گفت که شرایط بحرانی حاکم بود اما طرف مقابل با حمایتهایی که کشورهای دیگر از آن داشتند بسیار مجهز شده بود و توانست پیشرفتهایی را به دست بیاورد؛ پس به نظر من قطعنامه به نفع ما بود. تجهیز دوباره عراق به پیشرفته ترین تجهیزات برای ما بسیار عجیب بود به این دلیل که ما از همه یگانهای آنها تجهیزات نظامی از قبیل تانک و نفربر به غنیمت گرفته بودیم، چطور میشد که آنها به این سرعت با امکانات بسیار مجهز و پیشرفته تری تجهیز شده بودند، در حالی که نیروهای ایرانی اگر اسلحه ای کلاشینکف شان از دست میرفت نداشتیم که آن را جایگزین کنیم، اما در مقابل صدام و رژیم بعث به بهترین امکان و تجهیزات مجهز شده بودند. بنابراین صدور قطعنامه در بهترین شرایط ایران و پذیرش ان از سوی ما در بدترین شرایط میدانی ما بود.»
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
در آغاز جنگ کجا بودید و چه کار میکردید؟
زمانی که جنگ آغاز شد ما در کردستان و در محاصره بودیم. بمباران شهر سردشت از سوی جنگندههای رژیم بعثی را مشاهده میکردیم. آن زمان مسئولیت یک گروه برعهده من بود. ما در ۱۵ کیلومتری سردشت در منطقه دال سفید در درگیریهایی که با ضدانقلاب داشتیم محاصره شدیم و شاهد تهاجم جنگندههای عراق به کشورمان بودیم؛ اما تصور نمی کردیم که یک جنگ همه جانبه علیه ایران آغاز شده باشد. البته قبل از ۳۱ شهریور و آغاز رسمی تجاوز نظامی عراق به ایران شاهد پشتیبانی نیروهای عراقی از ضدانقلاب و گلوله باران آنها بودیم. اما فکرش را نمی کردیم که رسما اعلام جنگ کنند.
بعد از بمباران شهر سردشت از اخبار متوجه شدیم که عراق یک حمله سراسری را به ایران انجام داده و این با توجه به درگیریهایی که قبل از آن در مناطق مرزی با آنها داشتیم اصلا عجیب نبود و به هیچ وجه از اقدام آنها شوکه نشدیم. من در یک ماه آغازین جنگ تحمیلی در کردستان بودم و بعد از آنجا به جبهه جنوب رفتم.
شما با حاج احمد متوسلیان در کردستان بودید؟
خیر، در کردستان شرایط به این شکل بود که یک تعداد نیرو در مناطق مختلف مستقر بودند، مثلا آقای محمود خادمی در سپاه بانه، آقای محمد بهارستانی در سپاه سقز، آقای احمد متوسلیان در مریوان، حاج همت در پاوه، آقای ناصر کاظمی در سنندج، حمید عرب زاده هم در مهاباد بودند و پیرانشهر هم مسئولیتش با ما بود.
در کنار نیروهای ساکن در منطقه، گروههای عملیاتی داشتیم که در موقع نیاز با نیروهایشان وارد منطقه میشدند و عملیات را انجام میدادند، بعد به سپاه بر میگشتند و در آنجا مستقر میشدند؛ من فرمانده یکی از این گروههای عملیاتی بودم که در سنندج، سقز، بانه و سردشت عملیات انجام میدادیم که در سردشت چند وقتی را در محاصر ضدانقلاب بودیم و در همین زمان جنگ آغاز شد.
بعد از گذشت یکماه از جنگ به جبهه جنوب رفتم و مدتی بعد از آن یگان زرهی سپاه را به وسیله تجهیزاتی که از دشمن غنیمت گرفته بودیم تاسیس کردیم. در یکسال اول جنگ عملیاتهای ما بسیار محدود بود اما بعد از گذشت این مدت عملیاتهای ما تهاجمی شد.
ارتباط سپاه و ارتش در دوران دفاع مقدس به چه شکل بود؟
در ابتدا مسئولیت جنگ با ارتش بود، این محوریت تا عملیات هویزه ادامه داشت و بعد از آن سپاه کم کم وارد عرصه شد و عملیاتهایی را انجام داد. اما از زمانی که شهید صیاد شیرازی فرماندهی را برعهده گرفت یک وحدتی میان سپاه و ارتش شکل گرفت و عمده عملیاتهای بعد از آن به صورت مشترک انجام شد که به نظر من این دوره بسیار طلایی در عملیاتهای آزادسازی مناطق از تصرف دشمنان مانند عملیاتهای طریق القدس، ثامن الائمه و رمضان بود. اما بعد از عملیات رمضان سپاه و ارتش به صورت مستقل عملیات انجام میدادند و عملیاتهای فتح و خیبر کاملا به صورت جدا انجام شد که تا پایان جنگ نیز این روند ادامه داشت.
نظر شما درباره قرارداد ۵۹۸ و انتقادهای مطرح شده نسبت به آن چیست؟
یک سال قبل از جنگ پایان، قرارداد ۵۹۸ صادر شد. در زمانی که این قطعنامه از سوی سازمان ملل صادر شد ایران در بهترین شرایط و موقعیت قرار داشت؛ جزایر مجنون و بسیاری از مناطق جنوب عراق در اختیار نیروهای ایرانی بود تا شش کیلومتری شهر بصره قرار گرفتیم و پیشرویها ادامهها داشت. این احتمال وجود داشت که ایران به یک پیروزی بسیار بزرگ دست پیدا کند. به همین دلیل سازمان ملل قرارداد ۵۹۸ را صادر کرد. اما ایران نظراتی را درباره این قرار داشت که یکسال طول کشید تا آن را بپذیرند؛ ولی زمانی که قرارداد ۵۹۸ پذیرفته شد ایران در بدترین شرایط از نظر نیروها و تجهیزات قرار داشت.
نیروی انسانی و تجهیزات ایران بسیار با مسئله و مشکل روبرو بود و میشود گفت که شرایط بحرانی حاکم بود اما طرف مقابل با حمایتهای کشورهای دیگر بسیار مجهز شده بود و توانسته بود پیشرفتهایی را به دست بیاورد. به نظر من قطعنامه به نفع ما بود. تجهیز دوباره عراق به پیشرفته رفته ترین تجهیزات برای ما بسیار عجیب بود به این دلیل که ما از همه یگانهای آنها تجهیزات نظامی از قبیل تانک و نفربر به غنیمت گرفته بودیم. و چطور میشد که آنها به این سرعت با امکانات بسیار مجهزتر و به روزتری دست یافته بودند در حالی که نیروهای ایرانی اگر اسلحه ای کلاشینکف شان از دست میرفت نداشتیم که آن را جبران کنیم اما صدام و رژیم بعث به پیشرفته ترین ادوات جنگی مجهز شده بودند. بنابراین صدور قطعنامه در بهترین شرایط ایران و پذیرش آن از سوی ما در بدترین شرایط میدانی بود.
برخی فرماندهان با پذیرش قرارداد ۵۹۸ مخالف بودند، نظرشما در این باره چیست؟
به این شکل نیست، فرماندهان بعد از پذیرش قطعنامه از سوی امام هیچ گونه مخالفتی نکردند و به صورت کامل از ایشان تبعیت کردند. همه فرماندهان سپاه مطیع فرمان امام خمینی(ره) بودند. اما اینکه این کار تلخ بود درست است و آن به دلیل این است که زحمات رزمندگان و خون شهدا و البته آرمانهایی که به دنبال آن بودیم محقق نشده بود. اما با این وجود سپاه خواست امام را پذیرفت و از ایشان تبعیت کرد.
شما دستاورد و نتیجه هشت سال دفاع مقدس را برای ایران در حوزههای مختلف چه میدانید؟
چه بپذیریم و چه نپذیریم این هشت سال جز تاریخ انقلاب اسلامی است. این تاریخ هشت ساله به همراه خود تجارب و دستاوردهایی را به همراه آورد که اگر امروز آمریکا و دیگر کشورهایی که ایران را تهدید میکنند، جرات عملی کردن این تهدیدات را ندارند و وارد عرصه عمل برای مقابله با ایران اسلامی نمی شوند. آنها میدانند که یک روحیه جهادی در ملت ایران وجود دارد که اگر اقدامی انجام دهند همه مردم با همه وجودشان در برابر آنها به پا خواهند ایستاد و مقابله میکنند.
به نظر من آمریکاییها از موشکها و تجهیزات ما نمی ترسند، آمریکاییها از روحیه مردم ایران است که هراسانند و از بسیج عمومی مردم که در زمان جنگ شاهد آن بودیم، واهمه دارند و میدانند اگر اقدامی انجام دهند این بسیج عمومی مجددا شکل گرفته و همه به مقابله با آنها میپردازند.
از سوی دیگر مقابله سوریها با داعش و ایستادگیهای حزب الله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی برگرفته از دفاع مقدس مردم ایران در برابر صدام و حامیانش است، یعنی مقاومت ملت ایران موجب شد تا مقاومت در سطح منطقه و جهان شکل گیرد و این روحیه شهادت طلبی که در نیروهای حزب الله شاهد هستیم برگرفته از بسیجیان و نظامیان ایران در دفاع مقدس است. دفاع مقدس و رشادتهای جوانان ایران درس بزرگی برای تاریخ بود که امروز حزب الله و شیعیان در سوریه و عراق این درس را فراگرفته و به مقابله با تروریستها پرداخته اند. از بعد تجهیزاتی ایران قبل از انقلاب کشوری کاملا وابسته بود اما امروز همه تجهیزات از قبیل موشک، تانک، نفربر و تجهیزات دریایی را در داخل کشور تولید میکنیم.
آقای رفیق دوست در خاطراتشان گفتند که در سفری که به کره شمالی برای خرید تجهیزات داشتند رهبر کره به او گفته بود کشوری که در جنگ است تجهیزات نظامی اش را باید خودش تولید کند. آقای رفیق دوست میگفت سخن رهبر کره جرقه ای در ذهن من بود و امروز ما به جایی رسیده ایم که همه امکانات را خودمان تولید میکنیم. موشکهای ما بیش از دو هزار کیلومتر برد دارند در حالی که پیش از انقلاب موشک هیچ جایگاهی در ساختار نظامی ایران نداشت.
از سوی دیگر قبل از انقلاب حدود ۴۵ هزار مستشار نظامی آمریکایی در ارتش ایران حضور داشتند اما امروز نیاز به هیچ کدام از آنها نیست و همه تجهیزات وزارت دفاع و صنایع خودکفایی در نیروهای مسلح تولید و به کار گرفته میشود. حتی تجهیزاتی که در داخل و توسط جوانان کشور تولید میشود، به برخی از کشورها صادر میکنیم، در حالی که قبل از انقلاب باید پول میدادیم و این تجهیزات را از خارج تهیه میکردیم. اگر جنگ نبود این تواناییها و خودکفاییها در حوزههای مختلف به وجود نمی آمد.
امروز آموزهها و آیین نامههای نظامی و دفاعی کشور مختص به خودمان است و این آیین نامه را از امریکا دریافت نمی کنیم. اقتدار امروز نیروهای مسلح و خودکفایی کشور در حوزه امنیتی و دفاعی حاصل هشت سال دفاع مقدس است.
به نظر شما چگونه میتوان تجربیات گرانقدر ۸ سال دفاع مقدس را در حوزههای مختلف به کار گرفت تا بتوان از انقلاب به خوبی حفاظت کرد؟
من گاهی با خودم فکر میکنم حاج همت که فرمانده لشگر بود ۱۰ هزار نفر از او فرمانبرداری میکردند و حاضر بودند جانشان را بدهند. حال شما فکر کنید اگر کسی مثل حاج همت مدیر یک کارخانه شود و دستوری بدهد این ۱۰ هزار نفر چه خواهند کرد؟ این روحیه ای که این افراد داشتند روحیه جهادی است. فرهنگ جهاد عامل بسیار فوق العاده برای پیشرفت اقتصادی است و من نمی دانم چرا این روحیه جهادی به بدنه جامعه وارد نشد. در حالی که اگر وارد عرصه اقتصادی میشد میتوانست بسیار موثر و تعیین کننده باشد.
در زمان دفاع مقدس اگر اراده میشد جاده ای احداث شود شبانه روز برای تحقق این تصمیم نیروها با تمام توانشان کار میکردند و تعطیلی و خستگی در آن زمان معنا و مفهومی نداشت. این روحیه ای بود که در همه وجودداشت و با مقاومت و ایستادگی و برای تحقق اهداف تلاش میکردند.
من در زمان جنگ برای تهیه قطعاتی که از تسلیحاتی که از دشمن به غنیمت گرفته بودیم به تهران آمدم تا نمونههای آنها را به شرکتهای تولیدی سفارش دهم. زمانی که به تهران رسیدم روز پنجشنبه بود و ما یادمان نبود که پنجشنبه و جمعه تعطیل است در حالی که جهاد تعطیلی ندارد.
روحیه جهادی متاسفانه در کشورهای دیگر وجود دارد اما در کشور ما بوجود نیامده و بعد از اتمام جنگ نتوانستیم روحیه جهادی و فرهنگ ایثار را از رزمندگان و جبههها به جامعه انتقال دهیم. روحیه جهادی به معنای نبود تعطیلی و استراحت نیست بلکه وجود دلسوزی و تلاش جدی برای تحقق یک هدف است. متاسفانه برخی کشورهای غربی با وجوداینکه مسلمان نیستند اما بر اساس موازین الهی در راستای پیشرفت اقتصادی و توسعه تلاش میکنند اما برخی در داخل وظایف معمولی خودشان را هم به درستی انجام نمی دهند و کار مردم راه نمی افتد. کار درست، هدفمند و با انگیزه و البته بر اساس اصول روحیه جهادی میخواهدکه به با پیشرفت نیز همراه است.
بعد از جنگ شاهد بودیم که سپاه وارد عرصههایی از قبیل سازندگی، فرهنگی و ... شد. شما دلیل حضور در این عرصهها را چه میدانید؟
در زمان جنگ، جهاد و لشگرهای مهندسی سپاه امکانات و تجهیزات بسیاری داشتند. از طرفی مهندسین و تحصیلکردههای بسیاری در دوران دفاع مقدس مشغول خدمت بودند. با پایان جنگ این تجهیزات و امکانات و نیروهای زبده وجود داشتند که نمی شد آنها را در پادگانها مستقر کرد و از علم و تجهیزات بهره مند نشد.
تجهیزاتی که وجود داشت اگر یک ماه مورد استفاده قرار نمی گرفتند از بین میرفتند و غیر قابل استفاده میشد. از طرفی دیگر دولت فضا و شرایطی را بوجود آورد تا سپاه با استفاده از علم و تجهیزات وارد عرصه سازندگی و ساخت جاده و سدها شود. به نظر من حضور سپاه در عرصه سازندگی ضرورتی بود که از این نهاد انقلابی خواسته شد، هنوز هم این اقدامات انجام میشود و بسیاری از جادهها، سدها از جمله سد کرخه با استفاده از همین امکانات موجود در سپاه و توسط فرزندان این ملت در این نهاد ساخته شده است. در خصوص دلایل دیگر و اقداماتی که در حوزه سازندگی توسط قرارگاه خاتم الانبیا انجام شده باید مسئولین امر همانند سردار عبداللهی توضیحات لازم را بدهند اما به نظر من ضرورت و نیاز جامعه دلیل حضور سپاه در این عرصه است.
در عرصه فرهنگی سپاه چندان وارد نشد. شاید بسیج وارد شده باشد اما خود سپاه چندان وارد این عرصه نشده است. بهترین اقدامی که در عرصه فرهنگی سپاه و دیگر نهادها میتوانند انجام دهند انتقال تجربه گرانبهای ۸ سال دفاع مقدس است.
در سالهای اخیر شاهد شکل گیری گروههای تروریستی از جمله داعش در کشورهای غرب آسیا از جمله عراق و سوریه بودیم که به اذعان همگان هدف دشمن از این توطئه ناامنی و البته آسیب رساندن به جمهوری اسلامی ایران است. در پی این اقدام شاهد حضور مستشاری نیروهای نظامی ایران از جمله سپاه در کشورهای همسایه البته با خواست این دولتها برای مقابله با توطئه تروریسم بودیم. به نظر شما آیا حضور مستشاری سپاه در کشورهای همسایه موثر بوده و این حضور چه دستاوردهایی برای ایران میتواند در پی داشته باشد؟
حضور ما در سوریه و عراق حضور مستشاری و با خواست دولتهای این کشورها بود. شهادت برخی از عزیزان ما در سوریه هم در ماموریتهای مستشاری بوده است. مثلا سردار حسین همدانی در ماموریت مستشاری که داشت توانست با انتقال تجارب خود از ۸ سال دفاع مقدس، بسیج مردمی در سوریه تشکیل دهد و این نیروهای مردمی توانستند به مقابله با تروریسم بپردازند.
در سوریه، کشورهای همانند روسیه بسیار قوی تر و پررنگ تر از ایران حضور پیدار کردند. مثلا ارتش روسیه و نیروی هوایی این کشور با قدرت عملیات انجام میداد اما نقش ایران تنها مستشاری بوده و وظیفه ما انتقال تجربیات دفاع مقدس به مردم سوریه و عراق برای مقابله با تروریسم است. البته این حضور مستشاری نیز از ما خواسته شده و اگر خواست آنها نبود ما نمی توانستیم در این کشورها حضور پیدا کنیم.
متاسفانه وحدت در میان کشورهای اسلامی وجود ندارد و امروز، مسلمانان در سطح جهان از مظلوم ترین امتها هستند و هر روز شاهد اشغال و کشتار مسلمانان در سراسر جهان از جمله میانمار، یمن، عراق و سوریه هستیم. کمک جمهوری اسلامی ایران به مسلمانان جهان وظیفه ای است که بر اساس آموزههای دینی برعهده ما است و ما باید به مظلومان عالم از جمله مظلوم میانمار که هیچ گونه قدرت و ارتشی برای دفاع از خود ندارند کمک کنیم.
امروز وقتی به سوریه نگاه میکنیم توطئه دشمنان، کشور و شهرهای ویران را برای مردم سوریه باقی گذاشته که از خرمشهر ما در جنگ تحمیلی نیز ویرانترند و زمان زیادی میخواهد تا این خرابیها بازسازی شود.
دستاور این حضور مستشاری در سوریه و عراق برای ایران چه بودهاست؟
بر اساس آموزهها نباید در خانه با دشمن جنگید، بلکه باید بیرون رفت و به مقابله با آنها پرداخت. در مسئله تروریسم و داعش در کشورمان با آنها مقابله نکردیم بلکه با حضور مستشاری و کمک به مردم سوریه و عراق با توطئه گروههای تروریستی مقابله کردیم وگرنه با قدرتی که داعش در اوایل کار گرفته بود خطرات بسیاری متوجه منطقه و کشور ما بود. به واقع اگر سپاه وارد عمل نمی شد و نیروهای مردمی عراق و سوریه ایستادگی نمی کردند باید در مرزها به مقابله با داعش میپرداختیم.
همانطور که شما میدانید داعشیها بخشهای عظیمی از عراق از جمله قسمتی از کردستان و شهر بزرگ موصل را تصرف کرده بودند و به مرزهای ایران نزدیک شده بودند، حضور مستشاری ایران در جبهه مقابله با داعش عملی پیش دستانه بود و سازمانی که میتواند ماموریت مستشاری را به خوبی انجام دهد سپاه پاسداران است.
اگر اعلام میشد که جوانان ایران برای مقابله با داعش و تروریستها حضور پیدا کنند میلیونها نفر داوطلب و آماده حضور در نبرد علیه تروریسم بودند. امروز تعداد زیادی از جوانان ایران آموزش دیده اند و برای حضور در جبهه مقاومت و مقابله با تروریسم ثبت نام کردند اما همانطور که همه مسئولین تاکید دارند حضور ما در سوریه و عراق تنها به صورت مستشاری و بنا بر خواست دولتهای قانونی این کشورها است.
در ماهها و روزهای گذشته شاهد پیروزیهای جبهه مقاومت در مقابله با تروریسم بود و شهرها یکی پس از دیگری از اشغال این گروههای تکفیری خارج میشوند شما آینده داعش و تروریسم را در منطقه چطور میبینید؟
شکست تروریستها با سرعت بیشتری ادامه پیدا میکند اما به دلیل حمایتهای آمریکا و برخی کشورهای دیگر به طور کامل ریشه کن نمی شوند و شاید روششان را عوض کنند اما دیگر نمی توانند به صورت گسترده ظاهر شوند و یا قدرتی برای شرکت در مذاکرات و تشکیل حکومت داشته باشند.
موضوعی که این روزها بسیار مطرح است بحث رفراندوم در اقلیم کردستان است که با مخالفت شدید دولت مرکزی عراق و کشورهای همسایه از جمله ترکیه و ایران روبرو شده است، شما آینده این رفراندوم و اتفاقات را چگونه ارزیابی میکنید؟
رفراندوم در اقلیم کردستان رخداد بسیار خطرناکی است و میتواند تبعات غیرقابل پیش بینی برای کشورهای منطقه و خود ساکنان اقلیت کردستان در پی داشته باشد البته اگر به پشت صحنه این حرکت نگاه کنیم حضور رژیم صهیونیستی را میبینیم که با بازگشایی سفارت در اقلیم کردستان این هدف را دنبال میکنند.
هدف آمریکا از دنبال کردن موضوع تجزیه کشورهای غرب آسیا چیست؟
آمریکاییها از بحران در جهان بخصوص در غرب آسیا سود میبرند و هر چقدر کشورهای منطقه قدرت کمتری داشته باشند به نفع آمریکا و در راستای اهداف این کشور است، اگر این کشورها تجزیه شوند قطعا در رسیدن آمریکا به اهدافش کمک بیشتری میکنند.
در چند روز گذشته شاهد کشتار مسلمانان میانمار به دست بوداییها و ارتش این کشور بودیم به نظر شما چرا این اتفاقات میافتاد و کشورهای اسلامی برای مقابله با آن چه باید بکنند؟
شرایط برای مسلمانان میانمار بسیار بحرانی است و در این کشور شاهد یک نسل کشی هستیم که بوداییها و ارتش این کشور به فجیع ترین وضع مسلمانان را به شهادت میرسانند و آواره میکنند. عجیب است که مجامع بین المللی و سازمانهای حقوق بشری در مقابل این جنایات سکوت اختیار کرده اند. چطور است که این سازمانها در مقابل این کشتار سکوت اختیار کرده اند در حالی که مدعی حقوق بشر و دفاع از حقوق انسانی هستند.
در پی حوادث میانمار سپاه پاسداران با صدور بیانیه ای اعلام آمادگی برای کمک رسانی به مردم آواره میانمار کرد. از طرفی برخی سخن از حضور مستشاری سپاه در میانمار را مطرح کرده اند که البته از طرف فرماندهان سپاه رد شد و گفتند که مسئله سوریه و عراق و حضور مستشاری سپاه در این کشورها با خواست دولتهای این کشورها بوده و با مسئله میانمار بسیار متفاوت است. دیدگاه شما در این باره چیست؟
همانطور که فرماندهان سپاه گفتند قضیه سوریه و عراق بسیار متفاوت است. حضور مستشاری سپاه در این کشورها به خواست دولتهای آنها است. بیانیه سپاه برای کمک رسانی به مردم مسلمان میانمار از بعد کمکهای انسان دوستانه و نه حضور مستشاری است.
بعد از توافق برجام شاهد عهدشکنیهای آمریکا و تحریم ایران به بهانه متفاوت هستیم. از طرفی شاهد هجمهها و فشارهای مختلف و البته تحریمها علیه سپاه و شرکتهای مرتبط با این نهاد انقلابی هستیم. شما دلیل این فشارها را چه میدانید؟
در خصوص برجام و مسائل پیرامون آن دستگاه دیپلماسی باید ابراز نظر کند اما درباره فشارها و هجمهها به سپاه باید بگوییم دلیل ان این است که سپاه یک نقش دفاعی و پاسداری از انقلاب دارد. این نقش در زمان جنگ تحمیلی هم به همین شکل بود. اگر کشوری میخواهد از امنیت برخوردار باشد باید قدرت بازدارندگی داشته باشد و اگر ایران قوی باشد صلح نیز برقرار است از طرفی دچار ضعف شود احتمال جنگ نیز وجود دارد. بسیاری این مسئله را فراموش کردند و یادشان رفته که دلیل تجاویز صدام به ایران احساس ضعف در نیروهای ایران بود. اگر صدام میدانست و این احساس را داشت که نیروهای نظامی ایران به خوبی میتوانند از کشور دفاع کنند هرگز به خود اجازه تهاجم نظامی را نمی داد.
قدرت سپاه در دفاع از انقلاب اسلامی دلیل تحریمها و هجمهها علیه این نهاد انقلابی است. سپاه با توانایی که دارد وظیفه دفاع از انقلاب برعهده او گذاشته شده، به همین دلیل هجمهها از سوی دشمنان داخلی و خارجی به سپاه صورت میگیرد.
در پایان اگر مبحثی جا مانده آن را مطرح کنید؟
اگر کشور و جوانان میخواهند به جایی برسند باید تلاش کنند. کشوری که ادعای انقلابی گری دارد باید ملت آن تلاش کند و هر کسی وظیفه خود را به بهترین شکل انجام دهد. دفاع مقدس نشان داد که با ایستادگی و پشتکار میتوانیم به آنچه میخواهیم برسیم.
منبع : مهر
انتهای پیام/