«نه به خشونت» باید از کودکی آموزش دادهشود/ خشم آنی مهمترین دلیل بروز جنایتها در کشور است
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا - مهرو ماهر، قتلها و خشونتهای خانوادگی رو به رشد است؛ موضوعی که حتی سخنگوی قوه قضاییه هم به آن اذعان دارد و میگوید: قتلهای فجیع و خشونتهای خانوادگی در کشور در افزایش داشته است. در آخرین نمونهها، اواسط شهریورماه بود که یک استاد دانشگاه، در اقدامی عجیب، پدر و مادرش را با ضربات چاقو کشت و سپس به سراغ همسر و فرزندش رفت و پس از قتل آنها، به زندگی خود پایان داد. پزشک معروف تبریزی هم که عاشورای پارسال، با غذای نذری مسموم، خانوادهاش را به قتل رسانده بود هم همچنان پروندهاش روی میز دستگاه قضایی باز است. کارشناسان معتقدند که افزایش آمارها و بازخوردهای آن، محصول رشد ارتباطات و توسعه اطلاعرسانی از طریق فضای مجازی است و این موارد، در سالهای قبل هم وجود داشته اما کمتر اطلاعرسانی میشده است. بررسی وضعیت قتلهای خانوادگی و علت بروز آن در جامعه، موضوعی است که خبرنگار آنا از دکتر حمیدرضا نیکوکار، کیفرشناس و محقق مرکز ماکس پلانگ در فرایبورگ آلمان جویا شده است.
دکتر نیکوکار در بررسی و تحلیل جرم شناسانه این وقایع در کشور به خبرنگار آنا میگوید: خشم لحظهای یکی از دلایل بروز قتلهای خانوادگی است که مرتکب به قتل، از قبل آن را برنامهریزی و مقدمه چینی نکرده است و به صورت آنی اتفاق میافتد، به طوری که چندی پیش نیز خواننده رپ هم براثر یک خشم آنی و در یک درگیری لفظی مرتکب قتل پدرخواندهاش شد.
وی در مورد افزایش قتلهای خانوادگی در کشور معتقد است: وقتی یک اتفاق بازخورد بیشتری در جامعه و در فضاهای مختلفی از جمله رسانههای تصویری و مکتوب بازنشر داشته باشد افراد تصور میکنند که روند بروز این حوادث در کشور بیشتر شده است، در حالی که تا قبل از ظهور تلگرام و اینستاگرام ما فکر میکردیم که بروز این اتفاقات کم است البته با گسترش این رسانهها بیشتر نمود پیدا کرد. به ویژه وقتی جامعه بر موضوع خاصی حساس شود به عنوان مثال کودک ربایی بیشتر بازنمایی میشود به عنوان مثال بچهای به منزل خاله و اقوام نزدیک رفته است و پدر بلافاصله عکس فرزندش را در تلگرام و اینستاگرام با عنوان گمشده منتشر میکند موجب میشود بسیاری از افراد ناآگاه نیز به نیت کمک به این خانواده عکس را در فضاهای مختلف بازنشر دهند غافل از اینکه بچه در سلامت کامل و نزد نزدیکان است.
این مدرس دانشگاه ادامه می دهد: جرم شناسان و روانشناسان علل رفتار انحرافی را به سه دسته عوامل ژنتیکی، مسایل جامعه شناختی و مسایل روانشناسی تقسیم میکنند، براساس عوامل ژنتیکی برخی افراد بیشتر عصبانی و خشمگین میشوند، همچنین مسایل جامعه شناختی نیز مهم است به عنوان مثال فرزندی که در شرایط نامطلوب اجتماعی رشد میکند و پدر و مادر نتوانستند رفتارهای والدینی خوبی داشته باشند و نظام آموزش و پرورش و گروه همسالان نیز آموزشهای خوب و موثری به فرد ندادهاند همه این عوامل اجتماعی علت رفتارهای انحرافی است.
نیکوکار میافزاید: همچنین براساس مساله روانشناسی دو سوم رفتارهای ما برگرفته از ناخودآگاه ذهن است، به طوری که خاطرات و اتفاقاتی در ناخودآگاه فرد ثبت شده است که علت آن نیز مشخص نیست و نیاز به بررسی و تحلیل دارد. به عنوان مثال فردی در کودکی نسبت به موضوعی ترس یا واکنش فرو خوردهای دارد که در ناخودآگاه او ثبت و ضبط شده است بر همین اساس فرد بدون دلیل و به صورت ناخودآگاه نسبت به موضوع یا شی خاصی واکنش دارد در حالی که علت و دلیل این ترس و اضطراب را نمیداند.
این مدرس دانشگاه تاکید میکند: همچنین در جامعه ما به عوامل حمایتی کمتر پرداخته شده است و هنوز ثابت نشده وقتی فردی در یک شرایط بد اجتماعی رشد میکند، لزوما یک فرد خلافکار میشود و یا یک فردی که در منطقه فقیر نشین زندگی میکند، حتما مرتکب خطا شود؛ در موارد زیادی، حتی فردی که گروه همسالان خوبی هم نداشته اما عوامل حمایتی مثل رفتارهای والدینی استاندارد و آموزش و پرورش مناسب داشته، تا حد زیادی توانسته عوامل ریسک را کنترل کند.
نیکوکار بر تاثیر عوامل حمایتی تاکید میکند و معتقد است: عوامل حمایتی عوامل ریسک را خنثی میکنند بر همین اساس باید در این قبیل قتلها و حوادث با مرتکب جرم مصاحبه کرده و بدانیم چه آسیبهای اجتماعی روی شخصیت این فرد اثر گذاشته است. متاسفانه برخی از خانوادهها با تشویق خشونت فرزندان خود، به این موضوع دامن میزنند به طوری که در آینده فرد رفتارهای خشونتآمیز بیشتری از خود بروز میدهد.
این کیفرشناس، تصریح میکند: رویکرد جرمشناسی جدید این است که چه علل و عواملی باعث میشود فرد رفتار انحرافی کمتری از خود بروز دهد، به عنوان مثال با سرعتی بیش از حد مجاز در خیابان رانندگی میکنیم اما با دیدن دوربین از سرعت خود میکاهیم که این موضوع خود نوعی رفتار انحرافی و خلاف قانون است، بر همین اساس باید بررسی شود که چه اتفاقی میافتد که فرد نقض قانون نمیکند یا تخلفات کمتری را بروز میدهد.
وی ادامه میدهد: خوشبختانه در مترو و شهر پیامهایی به شهروندان ارائه میشود که چگونه خشم خود را کنترل کنند. از دیدگاه عامه مردم شدت کیفر میتواند بازدارنده باشد و از بروز رفتارهای خشونتآمیز جلوگیری کند اما این درحالیست که در چنین قتلهای ناموسی خود فرد میداند که قتل قصاص دارد اما با این حال از روی خشم و غضب آنی مرتکب قتل میشود در حالی که نسبت به مجرمانه بودن این رفتار اطلاع دارد.
نیکوکار یادآور میشود: طبق تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد که شدت مجازات کیفری نمیتواند عامل بازدارندهای در بروز جرائم و تخلفات باشد بلکه برای دستگاه قضایی هزینهبر هم هست زیرا وقتی 7 ماه حبس را به 7 سال افزایش میدهیم فردی که برای زندان به سر میبرد برای دستگاه قضایی و برای جامعه آسیبها و هزینههای زیادی به همراه دارد. بنابراین باید بحث شدت مجازات کیفری را کنار گذاشته و با رویکرد پیشگیرانه و پیشگیری رشد مدار و اجتماعی را مورد توجه قرار دهیم.
این استاد دانشگاه بیان میکند: در مورد پیشگیری رشد مدار، در آمریکا برنامههایی است که از دوره دبستان آغاز میشود و تا مقطع دبیرستان ادامه دارد که به فراخور هر مقطع آموزشهایی برای دانشآموزان در نظر میگیرند و در دورههای مختلف دانش آموزان نه گفتن به مواد مخدر و نه گفتن به جرم را در دروس خود آموزش میبینند به طوری که هر دانشآموزان آمریکایی هر هفته ساعتها در مدرسه آموزش میبینند.
وی ادامه میدهد: در حالیکه جای چنین آموزشهایی به عنوان پیشگیری رشد مدار در سیستم آموزشی ما خالی است، حتی یکی از همکاران در استان گلستان تعریف میکرد که به مدیر مدرسه پیشنهاد داده که موضوع نه گفتن به مواد مخدر و جرم را به دانشآموزان آموزش دهد اما مدیر مدرسه با این موضوع مخالفت کرده است.
نیکوکار یادآور میشود: حتی در زمان بارداری نیز باید فضای آرام و امنی در خانه برقرار باشد چون هر گونه خشونت خانگی در روند رشد جنین تاثیر میگذارد به طوری که اگر کودک در محیطی خشن رشد کند میزان خشونت و پرخاشگری این طفل نیز افزایش پیدا میکند. متاسفانه برنامههای حمایتی و آموزشی در این زمینه در کشور نداریم. باید زیرساختهای اجتماعی از جمله آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی در کشور تقویت شود تا از بروز چنین رفتارهای خشونتآمیزی کاسته شود که البته سرمایهگذاری در این زمینه در دراز مدت قابل مشاهده است.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: طبیعتا وقتی فردی در شرایط خوب و استاندارد اجتماعی رشد کند نسبت به چنین رفتارهایی واکنشهای استاندارد از خود بروز میدهد وخشم خود را با برداشتن چاقو و بروز خشونت نشان نمیدهد. متاسفانه جایگاه آموزش مهارتهای زندگی در رسانههای ما و آموزش و پرورش بسیار خالی است همچنین وقتی در سینما کالاها و زندگی لوکس تبلیغ میشود و ابزارهای این زندگی از جمله اشتغال در جامعه فراهم نیست به صورت ناخودآگاه در مخاطب فشاری ایجاد میکند که ناچار است به صورتهای مختلف آن را خالی کند. دولت باید در مسائل آموزشی و فرهنگی سرمایهگذاری کند و مسئولان باید روی زیرساختهای فرهنگی کار کنند.
انتهای پیام/