صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محمود کریمی‌فاضل:

اتصال به حسین (ع) قطره را دریا می‌کند

40 سال است برای امام حسین(ع) فعالیت می‌کند. متولد 1334 است. مداحی را از کودکی آغاز کرده است. تا الان که 60 سال دارد همچنان مداحی می‌کند. ارزش کار برای امام حسین(ع) را بالاتر از هر کاری می‌داند و معتقد است ادب یکی از دستاوردهای روز عاشوراست.
کد خبر : 215662

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، حاج محمود کریمی‌فاضل، پیرغلام حسینی است. کسی که 40 سال است برای امام حسین(ع) فعالیت می‌کند. متولد 1334 است. مداحی را از کودکی آغاز کرده است. تا الان که 60 سال دارد همچنان مداحی می‌کند. ارزش کار برای امام حسین(ع) را بالاتر از هر کاری می‌داند و معتقد است ادب یکی از دستاوردهای روز عاشوراست. به بهانه رسیدن به ایام محرم مصاحبه‌ای را در «حسینیه فرهیختگان» با این پیرغلام اهل‌بیت داشتیم.


در ابتدای بحث کمی از خودتان بگویید؟


چیزی از خودم ندارم بگویم. شاید برای دیگران مفید باشد که از چه مسیری وارد این خط و طیف شدم. من محمود کریمی‌فاضل، شاعر و ذاکر اهل‌بیت‌(ع) هستم و این افتخار را دارم قریب 40 سال در این مسیر حرکت ‌کنم. شروع مداحی من از زمان کودکی بود. چون قائل به این هستم که مداحی یک کار جوششی است نه کوششی، یعنی باید انسان ذاتا بسترش را داشته باشد که بخواهد در این مسیر حرکت کند. البته کوشش هست اما جوشش مساله‌ای ذاتی است. مثلا ما کوچک بودیم و به مسجد می‌رفتیم و مکبر می‌شدیم. به مرور به ادعیه دست پیدا کردیم. دعا و تعقیبات بین دو نماز را می‌خواندیم. کم‌کم دعای توسل، زیارت عاشورا، دعای کمیل و دعای ندبه می‌خواندیم. در بین این‌ها اشعاری از مراثی و نوحه‌خوانــی داشتیم که به کار می‌بردیم. ایــن کم‌کم زمینه برای نوکری درگاه خانه اهل‌بیت شد.


بیشترین نقش را در این زمینه پدر و مادر دارند. انتقال از شیر مادر و تربیت پدر بسیار موثر در نوکری خانه سیدالشهدا‌(ع) است. البته اوایل شعر از دیگران می‌گرفتیم و بعد خدا قریحه و طبعی به ما داد که از تولید به مصرف هستیم. یعنی شعر را خودم می‌گویم و خودم هم می‌خوانم. انجام‌وظیفه می‌کنم.


یک سال می‌خواستم به مدینه و مکه بروم. نزد یکی از شعرا و ذاکرین رفتم و گفتم شعری بدهید من آنجا بخوانم. گفت که چیزی یادش نمی‌آید. دلم سوخت و گفتم خدایا کاری کن که به کسی برای شعر رو نیندازم. ما را غنی کن. از همان‌جا طبع ما راه افتاد، به اندازه‌ای که برای خودم کفایت می‌کند.


تکثر در کار هم نداریم که دیوان درست کنیم. به اندازه‌ای که نیاز داریم خداوند عنایت می‌کند و در مجالس می‌خوانیم و انجام‌وظیفه می‌کنیم.
هر سال با آمدن محرم روح تازه‌ای در جامعه دمیده می‌شود. با آمدن محرم حال و هوا عوض می‌شود. نقش امام حسین(ع) در یاد آوردن خدا چیست؟


امام حسین(ع) همیشه با ماست و زندگی ما با نام و یاد امام حسین(ع) عجین شده است. شاید برای دیگران در محرم برجسته شود ولی برای ما در طول سال این‌گونه است. درمجموع عقیده من این است کسی که ذاکر و مداح است باید برای خود خلوتی داشته باشد. من همیشه در خانه برای خودم روضه می‌خوانم.


روضه امام حسین(ع) همانند حمام رفتن است و جسم انسان پاک می‌شود. یاد و ذکر امام حسین(ع) روح انسان را پاک می‌کند. گناهان انسان را می‌ریزد. مخصوصا اشک بر امام حسین(ع) چنین اثری دارد. نام امام حسین(ع) باید ترمزی برای انسان‌ها باشد.


کسی که به یاد امام حسین(ع) است و زلفش با امام گره خورده است چشمش کنترل می‌شود. گوشش هر حرفی را نمی‌شنود و زبانش هر حرفی نمی‌زند. از نظر اخلاق امام حسین(ع) یک دانشگاه است. از همه زوایا امام حسین(ع) وارد شده است. ادب چقدر سرنوشت‌ساز در مکتب ماست. این ادب را به جوانان توصیه می‌کنم. اگر از این شاهراه حرکت کنند زود به مقصد می‌رسند. چند نمونه عرض کنم.


حر یکی از کسانی بود که در لشکر یزید بود. خیلی هم در لشکر یزید فعالیت داشت و شخصیت بنامی برای خود بود. به خاطر ادبی که درمواجهه با امام حسین(ع) داشت 180 درجه برگشت. وقتی امام حسین(ع) فرمود اجازه دهید بروم، حر اجازه نداد. بار دوم هم اجازه نداد. امام حسین(ع) فرزند پیغمبر است و فرمود مادرت به عزایت بنشیند. حر وقتی این را شنید قدری فکر کرد. چقدر فکر خوب است. با فکر وارد محرم شویم. با فکر به عزاداری بپردازیم. آنقدر اسلام به فکر اهمیت داده است. اگر با فکر وارد محرم شدید خروج خوبی هم خواهید داشت. حر قدری فکر کرد و سر را بلند کرد و به امام حسین(ع) نگاهی کرد و گفت هر کسی نام مادرم را چنین آورده بود جواب سختی می‌دادم ولی شما فرزند فاطمه(س) هستید. حکم ادب را رعایت کرد. همین ادب دستگیری کرد.


حر به خیمه امام حسین(ع) آمد و سرش را پایین انداخت. یک درس اینجاست که با کسانی که خطا کردند چطور برخورد کنیم. امام حسین(ع) به رخ نکشید و یک کلام نگفت چه کردید. فقط گفت یا حر سرت را بلند کن.


این یک نمونه ادب است که باعث می‌شود یک نفر از لشکر یزید به لشکر امام حسین(ع) بیاید. نمونه دیگر آقا قمر بنی‌هاشم است. بین امامزادگان حضرت ابوالفضل (ع) مقام بالایی دارد که گاهی در مدینه و مکه از حاجیان می‌پرسیدیم امامان چند نفر هستند، ایشان را بین امامان بیان می‌کردند. نمی‌خواهیم صحه بگذاریم ولی می‌خواهم بگویم چقدر اعتقاد دارند. این سرچشمه‌اش از ادب است. البته از مادر او انتقال یافت. وقتی حضرت ام‌البنین را به خانه امیرالمومنین می‌آوردند گفت من به خانه فاطمه نمی‌آیم مگر بچه‌های فاطمه به استقبال من بیایند. هر کسی باشد این برداشت را دارد که نامادری می‌خواهد میخ را محکم بکوبد.


امیرالمومنین از فرزندان چنین خواست. فرزندان جلوی در خانه صف کشیدند و حضرت ام‌البنین مقابل امام حسن قرار گرفت و نگاهی به ایشان کرد و به امام حسین نگاهی کرد و به زینب‌(س) رسید و خود را به پای ایشان انداخت. این ادب نسبت به فرزندان حضرت زهرا‌(س) است. عرض کرد من نامادری نیستم و آمده‌ام کنیزی شما را کنم.


این ادب به حضرت عباس انتقال پیدا کرد. کمترین حق فرزندانی که از پدر یکی هستند و از مادر جدا هستند گفتن کلمه برادر است. شاید یکی از آرزوهای امام حسین(ع) این بود، حضرت ابوالفضل او را برادر صدا کند. همواره او را مولا و آقا می‌خواند. این ادب مقام حضرت ابوالفضل را برجسته کرد.


درمجموع ادب یکی از دستاوردهای روز عاشوراست. جوانان عزیز برای بزرگ‌ترها مخصوصا پیرغلامان یا پیشکسوتان که در این مسیر بودند و سردی و گرمی چشیدند و نفس زدند که خریدار این نفس امام حسین(ع) است، احترام قائل باشند تا خدا و امام حسین(ع) دست‌شان را بگیرد.
قدری درباره این صحبت کنید که چطور می‌شود به شعرهای ما عمق‌بخشید تا عقاید و ارزش‌های فرهنگی در این قالب منتقل شود؟ راهکار چیست تا به جوانانی که در محرم به هیات می‌آیند این معارف را منتقل کنیم؟


اگر درصدد جذب نیروهای جوان هستیم راه‌های زیادی وجود دارد. ولیکن جذب اینها از این راه‌ها به اندازه‌ای باشد که هزینه‌ صرف شده خلاف مکتب و اسلام و امام حسین(ع) نباشد. الان جوانان ما که پای کار آمدند اکثرا از شعرهایی استفاده می‌کنند که از حلقوم نامسلمانان است. از شعرهای خوانندگان آن‌ور آبی استفاده می‌کنند که این جسارت به مقام امام حسین(ع) است.


یکی از اختلافات ما با نسل جدید این است که از شعرهایی استفاده می‌کنند که انگار با رفیق، مادر یا پدر خود صحبت می‌کنند. طرز ادبیات با اهل‌بیت این‌چنین نیست. شعرها هیچ محتوایی ندارد. وقتی یک بیت محتشم را می‌خوانید یک دیوان است. «باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است، گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست، این رستخیز عام که نامش محرم است، در بارگاه قدس که جای ملال نیست، سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است، جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند، زیرا عزای اشرف اولاد آدم است.»


این شعر را چه نخوانید چه بخوانید؟ من نمی‌خواهم در ذوق جوانانی بزنم که اصلا استاد ندیده‌اند. گاهی شعر غلط است و گاهی از واژه‌های سخیف استفاده می‌کنند. به حدی شعر آبکی، بدون کیفیت، بدون مضمون و سست است که انسان با رفیق خود هم این گونه صحبت نمی‌کند. به نظر من برادران عزیزی که جوان هستند و حتی شاعر هستند منبع استفاده‌شان از شعرای پیشین همانند کمپانی، میرزا یحیی مدرس، ذاکر و حامد باشد. اینها شعرهای خوبی می‌گویند. شعرهای الان اصلا قابل استفاده نیست.


اگر جایی باشد که این جوانان را جذب کنند و خوراک سالم به اینها دهند بسیار خوب است. الان ما تقصیری نداریم. من روزی برنامه زنده در صداوسیما داشتم. مطلبی را اشاره کردم که آن زمان هم سانسور کردند. گفتند چرا اینها اینچنین هستند؟ گفتم یکی از مقصرها صداوسیما است. مداحی که قصیده زیبا خوانده است را حذف می‌کنند. روضه صحیح و درست و طبق مقتل می‌خوانند، حذف می‌کنند. فقط یک قسمت که شور هست، می‌گذارند. جامعه، مخصوصا نسل جوان ما با این شور عادت دارد. تا به جلسه می‌رسند می‌خواهند شور بخوانند. باید شور بخوانید تا جذب شوند. البته در شور هم می‌توان از شعرهای خوب و زیبا استفاده کرد. کسی که شعر می‌خواند باید بتواند شعر را بریزد زمین و جمعش کند. باید بداند چه سبکی است. سبک عراقی، هندی یا پاکستانی؟ توصیه من به جوانان این است و بتوانید این را برجسته کنید. جوانان از پیرغلامان که سنتی هستند و سنتی‌خوان هستند و شعرهایی با مضامین عالی دارند استفاده کنند. شعرهایی که ذکر مصیبت است. اینها عاقبت خوبی دارند و به سرمنزل مقصود خواهند رسید.
شما از ابتدای گفت‌وگو تاکنون به چهار نکته برای غنای بیشتر مراسم‌های عزاداری اشــاره کردیـد که خودسازی معنوی ذاکران، رجوع به منابع اصیل و آموزش درست و درنهایت نقش رسانه‌ها برای ذائقه‌سازی بین مخاطبان بود. به نظر شما در این مجموعه نقش کدام یک از عناوینی که ذکر کردید برجسته‌تر است تا به هدف عمق‌بخشی به عزاداری برسیم؟


من نقش برجسته را به رسانه می‌دهم. خیلی موثر است. ما در جامعه شعرا و ذاکرین خوبی داریم. هیچ‌کسی آنها را نمی‌شناسد. کسانی که جنم این کار را دارند، کنار هستند. ادعایی ندارند. آنها که بار دارند جلوی میدان نمی‌آیند. البته جسارت به دیگران نشود که خیلی شخصیت‌های فرهیخته و فرزانه دارند و شهرت هم یافته‌اند. اما هستند افراد خوبی که رسانه‌ها به آنها ضریب نداده‌اند. به همین خاطر نقش رسانه بسیار مهم است. برخی الگو در جامعه هستند که باید از اشعار آنها، از ایستادن و خواندن اینها و غزل‌خوانی و قصیده‌خوانی و نوحه‌خوانی‌ها استفاده کنند. رسانه دانشگاه عمومی است و همه می‌توانند از این بهره ببرند.
امام حسین(ع) در قله‌ای ایستادند که هر کسی به اندازه وسع خود درس‌هایی از ایشان می‌گیرد. شما به عنوان یک پیرغلام بزرگ‌ترین درسی که از امام حسین(ع) گرفتید چه بود؟


زندگی ما عجین با امام حسین(ع) است. همه چیز در مورد امام حسین(ع) خوب و زیباست. همه برجسته است. اگر آبرو داریم، اتصال به آبروی امام حسین(ع) است. اگر می‌توانیم حرف بزنیم اتصال به نطق امام حسین(ع) است. اگر محبوبیت داریم منتسب به امام حسین(ع) هستیم. انتساب خیلی آبرو می‌آورد. وقتی به شما هم بگویند خبرنگار امام حسینی است عظمت پیدا می‌کنید. الان شما درباره مکتب امام حسین(ع) مصاحبه می‌کنید خدا به شما آبرو می‌دهد و امام حسین(ع) دست شما را می‌گیرد. این مسیر آبرو می‌دهد چون انتساب به امام حسین(ع) است.


ابولهب عموی پیامبر بود که خیلی پیامبر را اذیت کرد و در مقابل ایشان ایستاد. در لسان قرآن نفرین نداریم. ولی آیه برای عموی پیامبر داریم. اگر روی این دیوار بنویسم مرگ بر ابی‌لهب شما آب دهان بیندازید بالاترین ثواب را بردید چون کسی است که دل پیامبر را خون کرد. در مقابل پیامبر ایستاد. اما همین ابی‌لهب در قرآن می‌آید. شما حق ندارید دست بدون وضو روی ابی‌لهب بگذارید. ببینید چقدر عظمت پیدا کرد. وقتی به علاوه قرآن شد. در خانه‌ها کسی طلا را نمی‌بوسد و کناری بگذارد. همین طلا ضریح امام رضا می‌شود یعنی به علاوه امام رضا شد.


همه صورت خود را بر آن می‌زنند و دست می‌کشند. وقتی به امام حسین(ع) منتسب شدید با عظمت می‌شوید. همه ما صفر هستیم و وقتی یک سیدالشهدا کنار ما قرار گیرد همه خوانده می‌شویم. باید حواس‌مان به آن یک باشد. من چه گویم که زندگی‌ام از امام حسین(ع) است. وقتی وارد می‌شوید جلوی شما بلند می‌شوند. در جامعه می‌گویند نوکر امام حسین(ع) است. به کسی رو می‌اندازید روی شما را به خاطر نوکری امام حسین(ع) زمین نمی‌اندازد. اینها مسائل ظاهری است. امام حسین(ع) مظهر رحمت، عاطفه، شجاعت، اخلاق و ادب است. هر چه می‌خواهید در امام حسین(ع) وجود دارد. وقتی خود را وصل کردید، قطره چون واصل به دریا می‌شود، دریا می‌شود.


منبع:فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر