گزینههای روسیه در سوریه پس از داعش
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، مساله شکستهای پی در پی داعش در شرق سوریه و تاثیر آن بر معادلات سیاسی این کشور در مدت اخیر چیزی نیست که از دید کارشناسان سیاسی پنهان بماند. گئورگ میرزایان، استاد دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه امور مالی وابسته به دولت روسیه در یادداشتی در سایت روسی اکسپرت به گزینههای پیش روی روسیه در قبال جنگ سوریه میپردازد.
مشکل طرف برنده
شکستن محاصره دیرالزور یقینا به معنای پایان کار داعش نیست. هنوز هزاران تروریست در صحرا حضور دارند، دهها نقطه مسکونی تحت اشغال آنهاست( منجمله بخش اعظم خود شهر دیرالزور). سرنوشت این گروه دیگر رقم خورده است: پس از آزادسازی کامل دیرالزور، در واقع، دیگر چیزی برای چنگانداختن وجود ندارد، و آزادسازی شرق سوریه از دست تروریستها طی چند ماه عملی میشود.
اما بعد از پیروزی نظامی روسیه فرصتی برای استراحت نخواهد بود. مسائل جدیدی، آنهم به مراتب دشوارتر، پیشروی روسیه خواهد بود.
نیروهای روسی از زمان اتمام عملیات آزادسازی حلب تا به امروز از " کنج راحتی" در سوریه دست به عملیات میزدند. اولا، نیروی هوا-فضای روسیه با داعش میجنگید و هیچکس در رسانههای بینالمللی روسیه را مورد انتقاد خاصی قرار نداد. نه خبری از انفجار بیمارستانها در مقیاس وسیع بود و نه خبری از آسیب به غیرنظامیان سوری.
ثانیا، مسکو با برخی رقبای خود( ایالات متحده، ترکیه و عربستان) پیمانهای تاکتیکیای در مورد جلوگیری از ایجاد مزاحمت برای ارتش سوریه از طرف ایشان در مبارزه علیه داعش منعقد کرده است. توافقات موقتی از این دست در ازای تعهد روسیه به نابودی آن دسته از افرادی که به طور کلی تهدیدی برای کل جهان متمدن محسوب میشوند به دست آمدند.
مناطق امنی که موجب شدند ارتش اسد درگیر جنگ در غرب سوریه نشود در راستای همین توافقات شکل گرفتهاند. و اینکه بالاخره ما وظیفه نداشتیم با طرف مخالف به توافق برسیم، چراکه در اینجا صحبت از حذف فیزیکی در میان است. اما وقتی ارتش سوریه با کمک نیروهای هوا-فضای روسیه شرق سوریه را از دست نیروهای گروههای تروریستی آزاد کند، روسیه از کنج امن به وضعیت مبهم وارد خواهد شد که باید در آن زمان به توافقاتی برسد و چند مساله را حل کند.
باید به قول خود عمل کرد
مساله شماره یک این است که با مناطق بدون جنگ( مناطق امن) چه باید کرد؟ پیشفرض بر این است که روند مذاکرات صلح در این مناطق آغاز شود. اما پیش بردن این روند دشوار خواهد بود، چرا که اولا نیروهای اپوزیسیون مطالباتی دارند که طرح آن از طرف مغلوب گستاخانه مینماید( آخر آنها شکست خوردند و باید از موضع مغلوب مذاکره کنند) و ثانیا اسد میتواند تمام نیروی خود را بر علیه آنها متمرکز کند و گزینه جنگ کوچک پیروزی بخش را مطرح نماید.
دمشق مدتهاست که سعی دارد روسیه را متقاعد کند دست از حمایت از گفتوگوهای صلح بردارد و تنها به او کمک کند همه نیروهای اپوزیسیون را شکست دهد. دلیل جانبی در توجیه این پیشنهاد این است که در ادلب، بزرگترین منطقه بدون جنگ، شکل جدیدی از جبههالنصره قدرت را در دست میگیرد. مسکو حاضر به گفتوگو با جبههالنصره نخواهد شد.
مشکل فقط اینجاست که هر تلاشی برای حل و فصل مساله نقاط پراکنده و محصور تحت اشغال معارضان در مرکز سوریه میتواند بهطور جدی موقعیت بینالمللی روسیه را تضعیف نماید.
بله، ممکن است در ادلب تضمینهایی که طرفین به یکدیگر دادهاند اجرا نشود، اما در سه منطقه بدون جنگ دیگر توافقات با روسیه اجرا شدهاند.
فقط کردها نیستند
مساله شماره دو این است که با کردهایی که سرزمین قابل توجهی را در شمال کشور تحت کنترل دارند چه باید کرد؟ بله، میتوان با آنها شروع به مذاکرات سیاسی کرد، اما در اینصورت روابطمان با ترکها دچار گسست میشود. آنکارا به هر دری میزند تا جلوی خودمختاری کردها را بگیرد.
میتوان به کمک ترکها و سوریها مساله را به شیوه نظامی حل و فصل کرد، اما در این صورت با آمریکا وارد مناقشه میشویم و علاوه بر آن " ورق کردی" خود را در مذاکرات با ترکها خواهیم سوزاند. میتوان مساله کردها را فقط نادیده گرفت که در آن صورت دست ترکها را برای انجام اقدامات خودسرانه بازگذاشتهایم و ضمنا چنین موضعی به خودی خود به معنای موافقت دوفاکتو با تقسیم سوریه است.
در اینجا سوالی پیش میآید و آن این است که آیا روسیه میتواند اصلا اقدامی انجام ندهد؟ ما به اینجا آمدهایم تا داعش را نابود کنیم، و چرا پیروز از سوریه خارج نشویم؟
بسیاری معتقدند این ایده خوبی است. اما باید در نظر داشت که مواضع مشخصی را در سوریه و همچنین اقتدارخود را از دست میدهیم. ما نباید خارج شویم، بلکه باید به اسد فشار آورد تا وعدههای خود را عملی کند.
منبع: سایت اکسپرت / مترجم: سید مازیار کمالی
انتهای پیام/