صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۲۱ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۶
یادداشت / مسعود شهیدی

انقلابی‌های پشیمان

انقلاب اسلامی سال ۵۷ که تداوم نهضت انبیاء و تداوم انقلاب اسلامی صدر اسلام است از قاعده پشیمانی و بازگشت خواص و بزرگان انقلاب که در قرآن اشاره شده مستثنا نیست.
کد خبر : 210302

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، انقلاب اسلامی سال 57 که تداوم نهضت انبیاء و تداوم انقلاب اسلامی صدر اسلام است از قاعده پشیمانی و بازگشت خواص و بزرگان انقلاب که در قرآن اشاره شده مستثنا نیست. امام بزرگوارمان (ره)، تحقق و تداوم انقلاب اسلامی را یکی از بزرگترین تکالیف الهی و وظیفه ای دینی برای نفی بت ها و طاغوت ها ی زمان و جایگزین شدن نظام الهی می دانند. اما در همان اولین روزهای پیروزی انقلاب، بالاترین مقام اجرایی کشور، رئیس دولت، و رئیس نهضت آزادی، با آن همه سابقه دیانت و تقوی و آن همه سابقه مبارزه و زندان، در صدد بازگشت از انقلاب بر آمد.


سقف خواسته های او، همانگونه که در همان روزها به خبرنگار نیویورک تایمز گفت، اشتیاق برای از سر گیری روابط دوستانه با آمریکا و بهره‌مندی از حمایت و کمک آمریکا بوده است، او در پاریس هم تلاش کرده بود امام (ره) را از انقلاب منصرف و به آشتی با نظام شاهی و سازش با آمریکا متمایل کند. درنوع تفکر او با وجود آن‌همه تحقیقات دینی، فراتر از معاملات رایج سیاسی، فهمیده نمی شد و از سخنان انقلابی و اهداف الهی امام در حیرت و انکار بود. او در مصاحبه با حامد الگار با صراحت گفته بود امام چون از حوزه علمیه آمده و چیزی از سیاست نمی داند به آمریکا بها نمی دهد. در فرهنگ او و دوستان او، استقلال از آمریکا، ایستادگی در مقابل سلطه آمریکا حتی با اتکال به خداوند و اعتماد به وعده نصرت خداوند معنائی نداشت. برای آنها با وجودی که مثل قوم بنی اسرائیل، واژگون شدن فرعون و تاج وتخت دو هزار و پانصد ساله را به چشم دیده بودند، بازهم وعده قرآنی پیروزی حق بر باطل، چیزی شبیه افسانه و داستان بود. او و حزب او که امروز مورد تجلیل برخی دولتمردان ما هستند، مرعوب و مجذوب آمریکا بودند. وزیر خارجه دولت موقت، دکتر ابراهیم یزدی، در مصاحبه با تهران تایمز در تاریخ 26 ژوئن، در رابطه با نقش آمریکا در آینده ایران با صراحت می گوید، ما بدون آمریکا و غرب نمی توانیم پیش برویم. او و دوستان او در نهضت آزادی، با وضوح از دیدگاه لیبرالی خود که دیدگاه فکری مورد حمایت غرب است دفاع می‌کنند. هرمیداس باوند، معاون حقوقی دکتر یزدی در وزارت خارجه، با صراحت می‌گوید مهندس بازرگان به لیبرالیسم رسیده بود. آنها به آمریکا خوشبین بودند،به آمریکا احترام می گذاشتند و به آمریکا اعتماد داشتند، ولی در عوض، در هر سخنرانی، از طعن وکنایه و تمسخر و زخم زبان به انقلاب و امام و نیروها ی انقلاب و ارگانهای انقلابی دریغ نمی ورزیدند.


آنها به معنای واقعی کلمه مرتد از انقلاب، و رو به سوی قبله گاه غرب و سرمایه داری لیبرال بودند. آمریکا را برادر بزرگتر می دانستند و در حوزه مدیریت جهانی، تبعیت از او را امری متعارف و لازم تلقی می کردند. در زمانی که آمریکا بر خلاف قانون بین المللیِ استرداد مجرمین،حاضر نشد شاه را برای محاکمه و بازگرداندن اموال مردم به ایران بازگرداند، ملت غیور و شهید داده را خشمگین کرد، امام طی سخنرانی هایی، تند ترین


حملات خود را متوجه آمریکا نمود و او را بزرگترین دشمن بشریت نامید. در چنین شرایط حساسی، مهندس بازرگان و دکتر یزدی، بدون اطلاع امام (ع) و بدون اطلاع شورای انقلاب و خارج از هر عرف و قانون سیاسی، هنگام شرکت در جشن استقلال الجزایر، پس از درخواست و تقاضا که برژینسکی در کتاب خاطرات خود اشاره کرده، توانستند با بالاترین مقام امنیتی آمریکا ملاقات کنند تا راهبرد سازش و تسلیم را وارد فاز اجرایی نمایند. مردمی که تازه یک نظام قدرتمند دست نشانده آمریکا را با اقتدار متلاشی کرده بودند و اکنون از عمل آمریکا برافروخته شده بودند، بادیدن این ضعف و ذلت دولت، خشمگین شده به خیابانها ریختند. وقتی لانه جاسوسی توسط دانشجویان معترض به خباثت آمریکا، به اشغال در آمد و انقلاب دوم آغاز شد و وقتی در سراسر کشور، شادمانی و غرور، مردم را به خیابانها آورد، دولت که همه توافقات الجزایر را نقش بر آب می دید، در اعتراض به انقلاب دوم استعفا داد تا ماهیت غرب گرا و انقلاب گریز ش آشکارتر شود. از نظر نهضت آزادی، هرگونه اقدام اعتراضی عزتمندانه در مقابل خباثت های آمریکا و حتی در مقابل مصوبه سنای آمریکا که آن روزها صادر شده بود، خلاف مصلحت و افراط و تند روی محسوب می شد و پاسخ دولت، سکوت، نرم گویی و توجیه بود. از نظر دولت موقت، استیفای حقوق ملت، فقط در حد اجازه و رضایت آمریکا و در محدوده ای که آمریکا تعیین می کند مجاز است. از نظر آنها، تنها راه ادامه حیات ملت، برگشت از فرهنگ انقلاب و به رسمیت شناختن ریاست و کدخدایی آمریکا بر جهان است، و با این نگرش، هر هزینه سنگینی مطالبه شود به سادگی می پذیرند. آرزوی قلبی آنها و آرمان نهایی آنها بازگشت به روابط دوستانه قبلی با غرب و پذیرفته شدن به عنوان مهره ای از مهره های آمریکا در منطقه، است. بدیهی است که این دیدگاه، به تمامی، در تضاد با دیدگاه الهی امام است که آمریکا را شیطان بزرگ جهان و دشمن درجه اول اسلام و رابطه ایران با آمریکا را رابطه مظلوم با ظالم و رابطه غارت شده با غارتگر می دانند و پیروزی بر آمریکارا با نصرت الهی و ایستادگی مردم، امری قطعی می دانند. دیدگاه سازشکارانه دولت، در تضاد با فلسفه وجودی اسلام و در نقطه مقابل فرهنگ عزت طلبی و استقلال طلبی مردم بود. این دیدگاه عملگرا، نزدیک بین و برگشت گرا، در تمام دولت ها ی بعدی نیز با شدت و ضعف، دنبال شد. در سی و هشت سال گذشته، در تمام مقاطع و مراحل، همزمان با پر حجم ترین تجلیل ها ی زبانی از امام و رهبرو انقلاب، همواره این سؤال محرمانه در بالاترین سطوح مدیریت اجرائی کشور و در اطاقهای فکر دولت ها، مطرح بوده که امام آری یا نه. انقلاب آری یا نه، استقلال و ایستادگی در مقابل آمریکا آری یا نه. حمایت از فلسطین آری یا نه. کتاب برنامه پنج ساله ای که خمیر شد و محتوای آن سندی گویا بر این ادعا است. امروز، خطر عقب گرد مسئولین و هضم شدن ارادی آنها در نظام سرمایه داری جهانی، آنقدر بالا است، که طی چند سال اخیر یکی از پر تعداد ترین تأکیدات رهبری نظام، تأکید بر حفظ انقلاب، تداوم انقلاب، ممانعت از حذف امام و تحریف امام، پرهیز دادن بزرگان از عقب گرد و دعوت آنها به اعتماد نکردن به آمریکا و اعتماد کردن به وعده های نصرت الهی بوده است. سخنان صریح رهبرمعظم انقلاب با طلاب تهران، اتمام حجت به همه دوستداران اسلام ورهروان راه انقلاب اسلامی است. این سخنان فرمانی ولایی است، برای اعزام نیروها، به جبهه های دفاع ومحافظت از انقلاب. همانگونه که در سال 57 برای پیروز شدن انقلاب، مبارزه و مجاهده و جانفشانی لازم بود، امروز برای بقای انقلاب، مبارزه و مجاهده و جانفشانی لازم است. به محض غفلت و رها کردن مبارزه، برخی از مسئولان، گامی به عقب و دشمن گامی به جلو خواهد آمد. باید با تمام وجود باور کنیم که امروز بیش از دوران انقلاب وبیش از دوران دفاع مقدس به تلاش و ایثار و مبارزه نیاز داریم. باور کنیم که بیش از آن زمان به فرهنگ جهاد و شهادت نیاز داریم.. امروز خداوند الگوهائی مثل شهید حججی را چون مشعلی فروزان فرا راه ما قرار داده تا بیدار شویم و راه را بشناسیم و در بیراهه غفلت، خسر الدنیا والاخره نشویم . امروز که خیل قابل تأملی از مسئولین و رسانه های همسو با دشمن، در تلاش برای خاموش کردن چراغ انقلاب و سوق دادن مردم به سوی سراب فریبنده غرب اند، به شناخت اندیشه و مواضع انقلابی امام و رهبر و مبارزه برای تداوم انقلاب، بیش از همیشه نیاز داریم. باید مبارزه کنیم تا انقلاب بماند و از این گردنه دشوار و خطرناک عبور کند و آنگاه با تأسیس دولت اسلامی و تحقق جامعه تراز اسلام، فصلی نو از شکوفائی آغاز شود. شکوفائی گسترده ای


که به یاری و لطف و تفضل خداوند زمینه ساز ظهور و انقلاب جهانی حضرت بقیة الله ارواحنا له الفدا، باشد.


منبع:روزنامه رسالت



انتهای پیام/

ارسال نظر