صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۵۲ - ۰۸ شهريور ۱۳۹۶
آن سوی دیوار چین؛

جایی که گوگل فیلتر است اما مک‌دونالد سرپناهی می‌شود برای بی‌خانمان‌ها

درحالی‌که اینترنت جهانی نتوانسته از بلندای دیوار چین عبور کند و حتی سایت‌هایی مثل گوگل برای استفاده نیاز به فیلترشکن دارند، شما به راحتی فروشگاه‌‌های مک‌دونالد، استارباکس، اپل استور، زارا، اچ. اند.‌ام و ... را در پکن می‌بینید.
کد خبر : 207985

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از ایلنا، درحالی‌که اینترنت جهانی نتوانسته از بلندای دیوار چین عبور کند و حتی سایت‌هایی مثل گوگل برای استفاده نیاز به فیلترشکن دارند، شما به راحتی فروشگاه‌‌های مک‌دونالد، استارباکس، اپل استور، زارا، اچ. اند.‌ام و ... را در پکن می‌بینید.به گزارش خبرنگار ایلنا، شاید اولین چیزی که در جمهوری خلق چین که توسط یک نظام سیاسی کمونیستی اداره می‌شود، توجه شما را جلب می‌کند؛ وجود فروشگاه‌های متعدد برندهای غربی و آمریکایی پوشاک، مواد غذایی و لوازم آرایش در مگامال‌های متعدد این کشور و مخصوصا پایتخت آن است. حال‌ آنکه اینترنت جهانی هنوز نتوانسته از بلندای دیوار چین عبور کند و حتی سایت‌هایی مثل گوگل برای استفاده نیاز به فیلترشکن دارند. با این‌حال شما به راحتی فروشگاه‌‌های مک‌دونالد، استارباکس، اپل استور، زارا، اچ. اند.‌ام و ... را در پکن می‌بینید. این تناقض وقتی جالب‌تر می‌شود که فروشگاهی مانند مک دونالد سرپناهی می‌شود برای بی‌خانمان‌ها و متدکیان چینی که شب را زیر سقف این نمادِ امپریالیسم سر می‌کنند تا از باران‌های بعضا چند روزه چین در امان بمانند.اینجا در پکن و در خیابان‌های شلوع پایخت پرجمعیت‌ترین کشور جهان یک ماشین ساخت چین نمی‌بیند. اینجا همه از اتومبیل‌های ساخت کارخانه‌های بزرگ اتومبیل‌سازی استفاده می‌کنند. در مورد تلفن همراه یا موبایل هم گوشی‌های اَپِل دستِ بالا را دارند و نزدیک به ۸۵ درصد از چینی‌ها همراه با گوشی‌هایی با مارک اپل آمریکایی روز را به شب می‌رسانند.اصولا چینی‌ها به شب‌گردی علاقه خاصی دارند. بیشتر شهروندان پکن گاه تا صبح در خیابان‌ها، پارک‌ها، میادین و معابد قدم می‌زنند. یکی از این میادینِ مهم؛ میدان تیان ان من چین است. این میدان با تصویر بزرگی از مائو و سکوی سنگی که خاکستر مومیایی شده‌ی رهبر چین معاصر در آن نگهداری می‌شود، میعادگاه بسیاری از خانواده‌ها، دختران و پسران و جهانگردان و گردشگرانی‌ست که به پکن وارد شده‌اند. تیان ان من یک مکان ملی‌ست که عموما مملو از جمعیت مشتاق به ارزش‌های مائوئیسم است.


قیمت در بازار چین و ازجمله در مرکز فروش سیلک؛ هرگز نرخ ثابتی ندارد و شما باید برای تهیه‌ی کالایی به قیمت موردنظر به اصطلاح حسابی چانه بزنید تا درنهایت با فروشنده به توافق برسید. این کاهش قیمت یا تخفیف گاه به ۵۰۰ یوآن چین معادل ۳۰۰هزار تومان خودمان و شاید بیشتر هم برسد. بسته به قدرت شما در چانه‌زنی و انعطاف‌پذیری فروشنده می‌توانید شانس خود را برای هرچه ارزان خریدن کالای موردنظرتان آزمایش کنید.


جالب آنکه تعداد توریست‌هایی ایرانی که به فروشگاه‌های پکن مدام سر می‌زنند، آن‌قدر قابل توجه هست که چینی‌ها را ترغیب به یاد گرفتن زبان فارسی کرده است به گونه‌ای که باوجود آنکه چشم‌بادامی‌ها تلاش می‌کنند تا تنها از زبان چینی در برخورد با گردشگران حتی اروپایی و آمریکایی استفاده کنند و تمایلی به یادگیری زبان انگلیسی ندارند اما بخش قابل توجهی از پایتخت‌نشیننان کلمات فارسی را با لهجه عجیب چینی به خوبی در مکالمات خود مورد استفاده قرار می‌دهند. که این امر به ایرانیانی که روز به روز بر شمارشان در بازارهای چین افزوده می‌شود، کمک بسیاری می‌کند تا در هنگام خرید بتوانند با فروشندگان چینی به فارسی صحبت کنند. عباراتی مثل «تو چند میگی»، «خیلی کم کردی» و ... نقل زبان فروشنده‌های چینی‌ست.



یکی از عادت‌های خوب چینی‌ها کتابخوانی‌ست. پکن چند کتابفروشی و کافه کتاب چند طبقه دارد که معمولا بسیار شلوغ هستند، چون خواندن کتاب در این کتابفروشی‌ها رایگان است و افراد بعضا با فلاسک چای در کنار خود روی زمین نشسته‌ و مشغول خواندن کتاب‌هایی می‌شوند که از قفسه‌ها برداشته‌اند.


کافه کتاب مهم پکن؛ «کرم کتاب» نام دارد که تا دیروقت میزبان جوانان و نوجوانانی است که بر خلاف دیگر هم‌وطنان خود، گاردی در مقابل خواندن و نوشتن و صحبت کردن به انگلیسی ندارند. هر هفته چندین و چند نشست تخصصی ادبی و فرهنگی و هنری در این کافه؛ عمدتا توسط یک زن و مرد آمریکایی؛ برگزار می‌شود و جوانان چینی برای دو تا سه ساعت به دقت و بدون اینکه مشغول بازی با گوشی‌های همراه خود بوده یا در رفت و آمد مدام به سالن یا خارج از آن باشند، در نشست شرکت کرده و به سخنرانی‌ها گوش می‌کنند.


احتمالا زیاد این جمله را شنیده‌اید که چینی‌ها هر چیزی را که حرکت کند به جز اتومبیل، کشتی و هواپیما می‌خورند. این حرف تا چند دهه پیش درست هم بود تا آنجا که خوراک چینی‌ها را انواع جانواران و حشرات و قورباغه و ... تشکیل می‌داده اما امروز دست‌کم دیگر در پکن از این سبک غذایی در میان مردم خبری نیست. آنها تنها برای حفظ جنبه‌ی توریستی ماجرا در پکن؛ خیابانی را به تعدادی مغازه برای فروش و عرضه‌ی خوراکی‌های عجیب و بعضا چندش‌آور اختصاص داده‌اند که اتفاقا تقریبا تمامی توریست‌ها به هر سختی شده با پرس‌وجو آدرس این خیابان را پیدا می‌کنند تا خوراکی‌های عجیب و غریبش را با چشم خود ببینند، هرچند جرات امتحان کردن آن‌ها را نداشته باشند.


شما در کمتر شهری در جهان می‌توانید آن میزان از شهروند که روزانه و شبانه در خیابان‌ها در حرکت هستند را شاهد باشید. شمار جمعیت در پکن به حدی است که هرگز اتومبیل‌ها، دوچرخه‌ها و اتوبوس‌ها نمی‌توانند آن را جابجا کنند پس بار عمده‌ای از جابجایی جمعیت بر دوش متروهاست.


متروی پکن با وجود داشتن تعداد بالای مسافر؛ یکی از منظم‌ترین خطوط مترو است که البته برای ورود به آن باید مانند بسیاری دیگر از مکان‌های عمومی چین از گیت‌های امنیتی عبور کرد و وسایل و کیف‌ها را ازیر گیت گذراند. جالب آنکه آمار خودکشی در متروی پکن تقریبا صفر است. در این راه‌های زیرزمینی که بیست و چهار ساعته قطارها در آمد و شد هستند، تقریبا امکان خودکشی به واسطه پرت کردن خودتان جلوی قطار وجود ندارد چراکه سرتاسر مسیر ریل با شیشه‌ای بسیار مستحکم بسته شده و تنها جلوی درب‌ها؛ آنهم وقتی مترو وارد ایستگاه می‌شود؛ یک دیوار شیشه‌ای اجازه عبور و پیاده یا سوار شدن از قطار را به مسافران می‌دهد.


معبدهای مهم پکن مانند لاما، کنفسیوس و ... جزو مکان‌های همیشه شلوغ و پرازدحام پکن هستند که نشان از اعتقادات سفت و سخت چینی‌ها به مسایل مذهبی دارد. چشم‌بادامی‌ها تقریبا هر روز به معابد سرمی‌زنند و دقایقی را با خدایان خود راز و نیاز می‌کنند و بسته به آنکه چه خواسته یا حاجتی دارند، در طبقات مختلف عود روشن می‌کنند.


پکنی که امروز ماوای مگامال‌ها، مک‌دونالدها، فروشگاه‌ها، سینماها، تئاترها، سالن‌های موسیقی و رقص و ورزشگاه‌ها و ساختمان‌های عظیم اداری و آپارتمان‌های کوچک و بزرگ متعلق به ثروتمندان یا فقراست، قدمتی نهایتا ۳۰ ساله دارد. بسیاری از جلوه‌های مدرن شهری بعد از المپیک ۲۰۰۸ در این شهر بنا شده و به گفته خودشان تا ۳۰ سال پیش پکن بیشتر شبیه محله‌های قدیمی چینی بوده که در فیلم‌های بروس‌لی آن‌ها را دیده‌ایم. محله‌هایی با خیابان‌های تنگ و تو در تو و خانه‌هایی که در هر اتاق آن؛ یک فرزند از یک خانواده اجازه و فرصت زندگی دارند و جنگ جیرجیرک‌ها و نهایتا شطرنج چینی؛ تنها سرگرمی آن‌ها محسوب می‌شده تا شاید سختی و فقر دوران قطحی را کمتر احساس کنند.


دوستی می‌گفت چینی‌‌ها تاریخ دارند اما فرهنگ ندارند، هرچه هست به نظر می‌رسد زندگی در پکن در پارادوکسی میان سنت و مدرنیته و همچین دنیای پر زرق و برق سرمایه‌داری و ارزش‌های مائو جریان دارد. باید دید نسل جدید چین برای این تاریخ کهن چه سرنوشتی را رقم خواهد زد؟


انتهای پیام/

ارسال نظر