ماجرای نیمروز، میهمان ضیافت اندیشه استادان دانشگاه آزاد اسلامی همدان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، ماجرای نیمروز ساخته محمدحسین مهدویان، مستندساز جوان ایرانی که در سال 1391 با ساخت فیلمی نیمه مستند به نام «آخرین روزهای زمستان » درباره زندگی شهید باقری توانست توجهات زیادی را به خود جلب کند و سپس سال 1394 با بهکارگیری همان فرمول فیلمسازی، «ایستاده در غبار» را روانه سینماها کرد که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم فجر شد و «ماجرای نیمروز» دومین ساخته مهدویان محسوب میشود.
خلاصه داستان این فیلم به ماجراهای پس از برکناری بنیصدر از مقام ریاست جمهوری در سالهای نخست انقلاب میپردازد که سازمان مجاهدین اقدام به عملیات تروریستی و ایجاد ناامنی در کشور کرده است و در این وضعیت گروهی در پی برطرف کردن مشکلات و برقراری آرامش در کشور هستند.
منتقد سینما پس از نمایش این فیلم گفت: «ماجرای نیمروز» در فقدان آثاری که به تاریخ معاصر در سینمای ایران بپردازند، به سراغ برههای از تاریخ ایران رفته که تا به امروز فیلمسازان کمتر علاقهای به روایتش داشتهاند، دورانی که البته برای حساسیتهای موجود، کمتر مجالی برای برای پرداختن به جزئیات آن وجود داشته است.»
علی وفایی بیان کرد: مهدویان «ماجرای نیمروز» را با همان تکنیک «نیمه مستند» که در فیلم قبلیاش «ایستاده در غبار» مورد استفاده قرار داده بود ساخته است و به نظر میرسد که وی توانسته سبک و سیاق فیلمسازی خود را شناسایی و در همان مسیر حرکت کند.
وی تصریح کرد: «قاب بندیهای مستندوار که اغلب میتوان آن را در سریالهای تلویزیونی جستجو کرد در این فیلم مورد استفاده قرار گرفته است که این سبک از فیلمبرداری این ویژگی را در اختیار مخاطب قرار داده تا احساس نزدیکی بیشتری به رخدادهای فیلم داشته و در بطن ماجرا قرار گیرد.»
وفایی افزود: «عاشقانه ی فیلم بیاستفاده ترین بخش فیلم محسوب میشود که حتی اجرای آن با مشکل مواجه است و هرگز به بلوغ نمیرسد. در واقع چنانچه عاشقانه فیلم را از جریان داستان حذف کنیم کوچکترین اتفاقی برای فیلم رخ نخواهد داد و تنها انسجام سکانسهای فیلم بیشتر خواهد شد! این عاشقانه در نهایت به سکانس نبرد نهایی میرسد که پرداختی ضعیف دارد و تاریخ مصرف اش گذشته است.»
این منتقد سینما افزود: «ماجرای نیمروز» فیلمنامه جذابی ندارد و با توجه به پتانسیلهای بالای اتفاقات روزهای ابتدایی انقلاب و فعالیتهای سازمان تروریستی مجاهدین خلق، میشد اثر جذابتر با حضور شخصیتهای به مراتب باهوشتر خلق کرد و به روخوانی از گزارشهای آن دوران تکیه نکرد.»
وی تصریح کرد: «ماجرای نیمروز» میتوانست هوشمندانه داستانی را روایت کند که دو طرف ماجرا سهم یکسانی داشته و آدمهای جذاب خودشان را در داستان ارائه کنند تا تقابل آنان جذابیتی بیبدیل خلق کند.»
وفایی اظهار کرد: «تقابل خیر و شر همواره در سینما جذابیت داشته و نمونه ساده آن را میتوان در «مخمصه» مایکل مان جستجو کرد که پلیس و تبهکار به یک اندازه جذاب و پرداخته شدهاند، اما در «ماجرای نیمروز» خیر و شر دو دسته کاملاً متفاوت هستند که یکی قدرتمند و دیگری مغلوب کامل است و در عین حال، جذابیتهای فردی در شخصیت های دو طرف داستان به اندازه کافی یافت نمیشود، با اینحال می توان گفت که دومین تجربه فیلمسازی حداقل قصه مهم و جذابی دارد که تماشایش می تواند به آگاهی مخاطب در ارتباط با فعالیتهای سازمان مجاهدین بیفزاید.
انتهای پیام/