صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۴۳ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۶
گفت‌وگو با ستاره اسکندری بازیگر سریال «گمشدگان»

تفاوت نقش‌ها در جزئیات است

رنگین‌‌کمانی از نقش‌های متنوع با حضور و تلاش ستاره اسکندری در تلویزیون ترسیم شده است.
کد خبر : 205269

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از جام جم، رنگین‌‌کمانی از نقش‌های متنوع با حضور و تلاش ستاره اسکندری در تلویزیون ترسیم شده است؛ زنان روشنفکر، عامی، تحصیلکرده، مهربان یا شکست‌خورده. زنی معتاد در یکی از اپیزودهای «داستان یک شهر»، زن الکلی و در آستانه فروپاشی در «مرگ تدریجی یک رویا»، دکتر مصمم و تلاشگر «حیرانی» و زن درون‌گرای شکست خورده در زندگی شخصی و موفق در زندگی حرفه‌ای در سریال «فاکتور 8»، از جمله نقش‌هایی است که از ستاره اسکندری در یاد و خاطر مخاطب تلویزیون مانده است.


او ضمن این‌که در شمال ایران مشغول بازی در سریال «گیله‌وا» است، هر شب با مجموعه «گمشدگان» به کارگردانی رضا کریمی در شبکه دو مهمان خانه‌های ماست. با اسکندری درباره بازی در این سریال و نقش شهین گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:


آنقدر دایره نقش‌هایی که تا امروز بازی کرده‌اید وسیع است که وقتی نقشی را برای بازی انتخاب می‌کنید، یعنی حتما ویژگی خاصی دارد. نقش شهین چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی برایتان داشت؟


چیزی که باعث شد این نقش را بازی کنم، قصه کلی سریال بود. این‌که دختر جوانی به دلایلی مجبور می‌شود از شهر خود بیرون بزند، خودش را به سرنوشت بسپارد و برای بقا و حفظ خویش، سخت تلاش ‌کند. ماجرای مهاجرت یکی از دغدغه‌های من است و فکر می‌کنم یکی از چالش‌های جدی امروز جامعه ماست؛ چه مهاجرت از ایران به خارج از کشور، چه مهاجرت از شهرستان‌ها به مراکز استان‌ها و شهرهای بزرگ‌تر و خصوصا تهران. مهاجرت از این بابت همیشه دغدغه‌ام بوده و از نظر من جای تامل دارد که آدم‌ها به دنبال این هستند خودشان را در شرایط دیگری تعریف کنند.


نکته قابل توجه این‌که وقتی با یک کارگردان هم کار می‌کنید، باز نقش‌ها متفاوت است.


به سلیقه من در انتخاب نقش‌ها هم مربوط است. من از تئاتر آمده‌ام و نوسان نقش‌ها در تئاتر خیلی زیاد است. می‌توانی در نمایشنامه‌ای از هملت یا چخوف بازی کنی؛ کسی از فرهنگی دیگر یا حتی از تاریخ و جغرافیای دیگری و این تنوع کمتر در تصویر (فیلم و سریال) دیده می‌شود. شاید گاهی این فرصت ایجاد شود که در یک سریال تاریخی بازی کنم، اما این تنوع در تئاتر بیشتر است و من با این طعم‌های متنوع بزرگ شده‌ام و دوست دارم به تعداد کاراکترهای متنوع در جهان، نقش‌های متعدد بازی کنم. باید توضیح بدهم تجربه مشترک با آقای کریمی ـ که هم کارشان را دوست داشتم و هم اخلاق حرفه‌ای ایشان را ـ در پذیرفتن نقش شهین خیلی مهم بود و باعث شد در مقایسه با همیشه کمتر حساسیت به خرج بدهم و با اطمینان وارد این کار شوم.


چه چیزهایی از شخصیت شهین می‌بینیم که در فیلمنامه نبوده، اما در ایفای نقش مدنظر داشته‌اید؟


شهینی که من در فیلمنامه اولیه خواندم با شهینی که در این سریال اجرا شد، متفاوت است. بیشترین تفاوت در نوع کلام و ادبیاتی است که او به کار می‌برد. طی فیلمبرداری با آقای کریمی درباره این شخصیت خیلی گپ و گفت‌ کردیم. درباره این‌که چقدر می‌توانیم شهین را به جنس زندگی نزدیک کنیم که برای تمام تماشاگران قابل فهم باشد، چراکه اگر او متکی به یک ادبیات خاص می‌بود یا متعلق به دنیای کلیشه‌های زنان دستفروش، فاصله‌ای بین این کاراکتر و تماشاگر ایجاد می‌شد که به باورپذیری نقش خدشه وارد می‌کرد. بنابراین سعی کردیم چیزی را که در فیلمنامه وجود داشت، کمی تلطیف کنیم.


در واقع نخواستید تحت‌تاثیر حرفه‌اش زنی قلدر یا حتی شکاک یا بدبین باشد، اما چرا این‌قدر مهربان است؟


به اعتقاد من لزوما وقتی آدم‌ها شغل سختی دارند، قرار نیست شرایط و مختصات شخصیتی آنها هم تحت‌الشعاع شغلشان‌ قرار بگیرد. ما سعی کردیم زنی را نشان بدهیم که اتفاقا مختصات انسانی دارد و شرایط سخت زندگی باعث نشده چیزهایی را که از بودن در دامن خانواده به دست آورده، فراموش کند و اصولی را که با آنها بزرگ شده، نادیده بگیرد. فکر می‌کنم هرقدر یک کاراکتر از تیپ فاصله بگیرد و مثلا خصوصیاتی مانند شکاک بودن از روحیه چنین زنی حذف شود، نتیجه واقعی‌تر خواهد بود و همان اصطلاح همیشگی خاکستری بودن در موردش معنا پیدا می‌کند. شهین مجموعه‌ای از ضعف‌ها و توانایی‌هاست؛ شغل و زندگی سخت، سادگی و زودباوری و نوعی معرفت شهرستانی که در زندگی‌های مدرن امروز کمتر دیده می‌شود و در شهرستان‌ها هنوز قدرت و قوت دارد که همه در کنار هم شخصیت این زن را شکل داده و مختصاتی کاملا انسانی را برایش تعریف کرده تا تماشاچی بتواند با او ارتباط برقرار کند.


لحن و لهجه شهین چطور شکل گرفت؟


در توافق با کارگردان این لحن انتخاب شد. در ادامه سریال می‌بینیم که شهین در پی یک شکست عشقی از شهرش دل کنده تا شاید سرنوشتش را جای دیگری پیدا کند. بنابراین لحن و لهجه تهرانی، تاریخ زندگی شهین را به هم می‌ریخت و تعریف درستی از او نمی‌داد. در گفت‌وگو با آقای کریمی به ته‌لهجه‌ای از خراسان رسیدیم. البته سعی کردم فقط با کمی کشیدن کلمات، لهجه تهرانی را از شهین بگیرم که تماشاگر راحت‌تر با او همراه و همدل شود.


نقش شهین ظرفیتی داشت که نوعی ماجراجویی یا یک تجربه ویژه محسوب شود؟


نقش شهین برایم جذاب بود؛ اولا به‌خاطر روایتی که از زندگی او در قصه سریال می‌بینیم و بعد این‌که همیشه در تمام نقش‌هایی که انتخاب می‌کنم، سکانس‌هایی هست که قلابشان مرا گیر می‌اندازد. درباره شهین من درگیر سکانسی شدم که او با ظاهر و در قالب و جایگاهی متفاوت به عنوان عمه ترنج به محل کار او می‌رود تا کمکش کند، اما وقتی برمی‌گردد، همسرش او را به باد کتک می‌گیرد. این دوگانگی و چرخشی که در احوال شهین می‌بینیم، برایم جذاب بود. او شاد و خوشحال از این‌که توانسته در اقدامی شیرین و زیبا به کسی کمک کند، به خانه برمی‌گردد، اما بدبختی یقه‌اش را می‌گیرد و تمام آن سرخوشی و لذت را زیر پایش له می‌کند. این‌که فاصله بین خوشبختی و بدبختی یک آن است، یک لحظه و یک اتفاق و من باید آن را به نمایش می‌گذاشتم برایم هیجان‌انگیز بود.


چطور یک زن ساده جنوب شهری را هر بار به شکل متفاوتی بازی می‌کنید؟


به این دلیل ساده که این زن‌ها شبیه به هم نیستند. در این سال‌ها سعی کرده‌ام به یک نکته توجه بسیار جدی داشته باشم و آن جزئیات است؛ جزئیات هر شخصیت و جنس و بافت آن. من و شما هر دو خانم هستیم؛ با الگوی چشم چشم دو ابرو خلق شده‌ایم، ایرانی هستیم، در فضای هنر نفس می‌کشیم و شاید اشتراکات دیگری هم داشته باشیم. چیزی که من و شما را از هم جدا می‌کند جزئیات چهره، دیدگاه و لحن ماست. شاید یکی از دلایلی که عاشقانه بازیگری را دوست دارم، این است که به من امکان می‌دهد در قالب‌های متفاوت زندگی کنم. مرگ‌هراسی، باعث شده تا جایی که بتوانم در قالب‌های متفاوت زندگی کنم و برای همین، هر بار که فرصتی ایجاد می‌شود در قالب شخصیت متفاوت زندگی کنم، با دقت این کار را انجام می‌دهم.


انتهای پیام/

ارسال نظر