پدر و مادرها برای پول بچههایشان را به سمت پزشکی نفرستند/ رعایت حق بیمار باید اولویت پزشکان باشد
سارا امیری- گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، دکتر فرناد ایمانی، رزمنده داوطلب بسیجی، در عملیات رمضان بر اثر انفجاره خمپاره دچار 70 درصد مصدومیت از ناحیه صورت شد و به دنبال آن 17 عمل جراحی زیبایی روی صورتش انجام داد اما با وجود تعدد جراحیها، چشم چپ خود را کاملا از دست داد و از ناحیه چشم راست نیز دچار کمسویی شدید شد؛ البته این محدودیتها مانعی برای تحصیل و موفقیت وی نشد.
یکم شهریور زاد روز حکیم ابوعلی سینا روز پزشک نامگذاری شده است و این در حالی است که در پایان شهریور نیز بیست و هفتمین سالرزو آغاز جنگ تحمیلی خواهد بود؛ به همین مناسبت با دکتر فرناد ایمانی، رزمنده جبهههای جنگ، جانباز 70 درصد و البته پزشک متخصص بیهوشی به گفتوگو پرداختیم. وی متخصص بیهوشی، فلوشیپ اینترونشن درد و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی است.
-شما به رشته پزشکی علاقه داشتید یا حضور در جبهه باعث انتخاب این رشته در شما شد؟
پدر من نظامی و مادر فرهنگی بود، بنابراین در فضای مطالعه و درس بزرگ شدم و همین امر باعث علاقه من به رشته پزشکی شد که خوشبختانه در سن 16 سالگی وقتی برای اولین بار در کنکور شرکت کردم در رشته پزشکی پذیرفته شدم.
-چه طور در 16 سالگی در کنکور شرکت کردید؟
مادر من معلم مدرسه پسرانه بود و برای اینکه بتواند به حرفهاش ادامه بدهد و از طرفی از من نیز نگهداری کند، مرا همراه خودش به مهدکودکی در مدرسه که ویژه فرزندان معلمان بود، میبرد. مدیر مدرسه در آن زمان معتقد بود که من به لحاظ ذهنی آمادگی ورود به مدرسه را دارم، اما این امر با مخالفت مادرم روبهرو شد، ولی مدیر تمام مسئولیتها را پذیرفت و من در 4 سالگی وارد کلاس اول شدم.
- در زمان ورود به دانشگاه مجروح شده بودید؟
من در سن 16 سالگی در عملیات رمضان بر اثر انفجار خمپاره دچار 70 درصد مجروحیت از ناحیه صورت شدم، در آن زمان باور این مساله بسیار برایم سخت بود اما در مدت کوتاهی توانستم این موضوع را بپذیریم و باور کنم که این امر باعث شد با وجود مجروحیت و دردی که داشتم درسم را ادامه دهم که خوشبختانه نتایج زحماتم به ثمر رسید و در رشته پزشکی پذیرفته شدم.
- نوع مجروحیت شما (از ناحیه صورت) تداخلی در روند درمان بیماران و جراحی نداشت؟
مجروحیت من هیچ گونه تداخلی با زندگی شخصی و کاری من داشت. من معتقد هستم اگر انسان انگیزه، هدف و توکل داشته باشد بسیاری از کارهای مشکل را میتواند انجام دهد. من به دلیل اینکه جراح و رئیس مرکز تحقیقات هستم باید روزانه مقالات و پروپوزالهای فراوانی را مطالعه کنم و یا ساعتها در اتاق عمل به جراحی بپردازم برای همین به شدت خسته میشوم اما همانگونه که شهید بهشتی گفتهاند بهشت را به بها میدهند نه بهانه، من معتقد هستم خداوند بهانه آن را فراهم کرده و انسان باید بهای آن را بپردازد.
-با توجه به محدویتهایی که مجروحیت برای شما ایجاد کرده چرا تخصص بیهوشی را انتخاب کردید؟
علاقه بسیاری به این رشته داشتم و علاوه بر این در آن زمان تعداد متخصصان این رشته بسیار اندک بود و کشور نیاز به متخصصان بیهوشی داشت.
-آیا در جراحیهایی که برای شما انجام میشد نگران این مساله بودید که شاید نتیجه جراحی در آینده شغلی شما تاثیر گذار باشد؟
خیر، من 17 جراحی روی صورتم انجام دادم که در نهایت چشم چپم را کامل از دست دادم و چشم راستم کم سو شده است و نتایج عمل هم واهمه نداشتم چون اعتقاد دارم انسان وقتی نعمتی را از دست میدهد میتواند با تدبیر و اندیشه برای جبران آن راهکاری دیگری بیندیشد. شاید من نتوانم به سرعت دیگران کاری را انجام دهم، ولی برای افزایش دقت و تمرکز از سایر تکنولوژیها بهره میبرم. نوشتن کتاب و مقاله کار سختی است اما من در شرایط کنونی توانستم 4 کتاب 700 صفحهای بنویسم و بالغ بر 50 مقاله را منتشر کنم که تمام اینها را با اعتقاد به خدا و خدمت به مردم انجام دادم.
-الگوی شما در پزشکی کیست؟
من ارادت ویژهای به مرحوم دکتر آرمین داشتم. ایشان یکی از موفقترین پاتولوژیست و آسیبشناسان کشور بود که در تمام زمینههای اخلاقی، منش، رفتار، صبوری، علاقه به درس و ... سرآمد بودند و من در تمام زمینههای وی را سرلوحه خود قرار دادم.
-شما در هفته به صورت میانگین چند عمل جراحی انجام میدهید؟
جراحی بسته ستون فقرات برای نارساییهایی مانند تنگی کانال و شکستگی ستون فقرات بسیار سخت است و با توجه به شرایطی که دارم 2 روز در هفته حدود 12 جراحی انجام میدهد و سایر روزها به تحقیق و مطالعه میپردازم.
-برخورد سایر پزشکان با شما چگونه بوده است؟
در این خصوص سنگاندازیهایی بوده اما من به آنها توجهی نمیکنم. زیرا معتقد هستم با توجه به شرایطم در جایگاه قابل قبولی قرار دارم و امروزه با تلاشهایی که انجام دادهام ایران جزو 6 کشور برطرف جهان در جراحی بسته ستون فقرات شده که این موفقیت علاوه بر ارتقای جایگاه علمی موجب کاهش هزینههای درمان شده است و علاوه بر آن در حال حاضر بسیاری از متخصصان خارجی برای کسب علم و تبادل اطلاعات به کشور ما سفر میکنند.
-مهمترین معضل سلامتی مردم چیست؟
عدم تحرک، پشت میز نشینی و رعایت نکردن رژیم غذایی سالم باعث شده آسیبهای فیزیکی به خصوص در ناحیه ستون فقرات افزایش یابد اگر مردم ما تغذیه سالم داشته باشند، اضافه وزن نداشته باشند و از تحرک کافی بهرهمند باشند خیلی از آسیبها رفع میشود. متاسفانه بیماریهای اسکلتی افزایش یافته است.
-فعالیتهای انجام شده در حوزه سلامت کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به شرایط بودجه، گستردگی فیزیکی و جغرافیایی کشور باید گفت اداره حوزه سلامت کار بسیار سنگینی است، زیرا باید نیاز تمام افراد را پاسخگو بود. ارائه خدمات سلامت رایگان به مردم یک حق قانونی است اما این امر بودجه سنگینی را میطلبد بر همین اساس باید تمام کشور دست به دست هم بدهیم تا مشکلات این حوزه برطرف شود، البته در این حوزه فعالیتهای بسیاری انجام شده و نیازمند تقویت این فعالیتها هستیم.
-عملکرد وزیر بهداشت را چگونه ارزیابی میکنید؟
دکتر هاشمی تلاش بسیاری در حوزه سلامت انجام داده است، اما باید بدانیم مشکلات حوزه سلامت با حضور یک وزیر و یک وزارتخانه برطرف نمیشود و باید در این زمینه سایر وزارتخانهها، دولت، مردم و ... همکاری داشته باشند تا بتوان کمبودهای بودجهای را برطرف کرد زیرا اگر این مساله برطرف شود بسیاری از مشکلات ریشه کن میشود.
-آیا اجرای طرح تحول سلامت موفقیت آمیز بوده است؟
بنیان این طرح بسیار خوب است و اگر بتوانند برای اجرای آن منابع مالی پایداری را در نظر بگیرند موفقیتهای خوبی کسب میشود و اگر این تامین منابع پیشتر انجام میشد این طرح در مراحل بالاتری قرار میگرفت که البته دکتر هاشمی تلاش بسیاری در این زمینه میکند. یک وزیر و یک وزارتخانه تعیین کننده تمام برنامهریزیهای سلامت کشور نیست و نیاز به همکاری وزارتخانههای دیگر نیز دارد.
-برخی افراد معتقدند اجرای این طرح بدهی بیمهها به مراکز درمانی را افزایش داد؟
کمبود منابع مالی در بیمارستانها بسیار شدید است که این کمبودها به دو دسته تجهیزات و منابع انسانی دستهبندی میشود که تمام این مسائل تنها به بدهی بیمهها ختم نمیشود، البته بیمارستانهایی هستند که ماهها و سالها از بیمهها طلب دارند تا حدی سوبسیدها از جیب پزشکان پرداخت میشود البته پزشکان صبرشان بسیار است.
-چند درصد پزشکان به دلیل کمبود منابع مالی بیمارستانها بیماران را به مطب یا بیمارستانهای خصوصی ارجاع میدهند؟
هیچ پزشکی به لحاظ اخلاقی چنین کاری را انجام نمیدهد، زیرا پزشکان معتقدند بیماران خود بر اساس وضعیت مالی و نظرات شخصی مرکز درمانی خود را انتخاب میکنند.
-هجمههای مردم نسبت به جامعه پزشکی را چگونه ارزیابی میکنید؟
خطای پزشکی به دو دسته سهوی و عمدی دستهبندی میشود. اگر خطا عمدی باشد که مسائل قانونی مطرح است اما در خطای سهوی نباید خطای یک پزشک را به جامعه پزشکی تعمیم دهیم مردم باید به دو دسته از قبیل قضات و پزشکان بسیار اعتماد داشته باشند و این افراد نیز باید به گونهای رفتار کنند که مردم به آنها اعتماد کنند در واقع اگر سایر رشتهها خطا کنند، شاید برای مردم قابل قبول باشد ولی خطای یک پزشک و یک قاضی از نظر مردم غیر قابل قبول است این در حالی است که باید حرمتها را نگه داریم و در بوق و کرنا کردن برخی خطاها مناسب نیست زیرا این مساله موجب کاهش اعتماد مردم به جامعه پزشکی میشود.
-طی سالهای اخیر توجه به خطای پزشکی بسیار افزایش یافته که این امر موجب بیاعتمادی برخی مردم به پزشکان شده است آیا با تقویت «اخلاق پزشکی» در دانشگاهها برطرف میشود؟
بیماران حق دارند در خصوص درمان و بیماری خود اطلاع داشته باشند بنابراین پزشک باید توضیحات کافی در اختیار بیماران قرار دهد اما گاهی توقعات بیمار از پزشک نامعقول میشود اما به هر حال بیمار باید حق انتخاب داشته باشند. رعایت حق بیمار باید به تمام پزشکان و دانشجویان آموخته شود که این امر با تدریس چند واحد درسی در دانشگاهها محقق نمیشود و دانشجویان باید در دوره بالینی آموزشهای لازم را کسب کنند.
-امروزه بسیاری از دانش آموزان به دلیل آینده شغلی و درآمد پزشکان تمایل به تحصیل در رشته تجربی را دارند ایا این انگیزه برای ورود به رشته پزشکی مناسب است؟
رشته تجربی خوب است، اما پدر و مادرها باید بدانند که این رشته را نباید به عنوان یک آمال و آرزو برای فرزندانشان تحمیل کنند ما باید به کودکان خود بیاموزیم که در رشته مورد علاقه خود تحصیل کنند زیرا علاقه شرط موفقیت و نوآوری است. تصور اینکه پزشکان وضعیت مالی خوبی دارند کاملا غلط است زیرا باید گفت تنها 5 درصد پزشکان سطح درآمد بالایی دارند و 95 درصد دیگر درآمد معمولی و حتی زیر سطح استاندارد دارند به گونهای که گاه درآمد آنها از یک کارمند نیز کمتر میشود اما متاسفانه انتظارات جامعه از پزشکان بسیار زیاد است به گونهای که همه انتظار دارند پزشکان بهترین خودرو، منزل و مطب را داشته باشند در حالی که اینگونه نیست و برای رفع این نگرش باید اقدامات فرهنگی انجام شود.
-چگونه میتوان این نگرش را اصلاح کرد؟
اگر در جامعه رفاه اجتماعی حاکم باشد یعنی چارچوب حقوقی برای تمام مشاغل یکسان باشد هیچ کس به دلیل مسائل مالی به دنبال رشته پزشکی نمیرود و میتوانیم در آینده از داشتن معلم، مهندس، کارگر و کارمند موفق بهرهمند شویم. در خصوص پزشکان نیز باید بگوییم که پزشکان در 20 سالگی وارد دانشگاه میشوند و در 45 سالگی از درس فارغ میشوند که در این مدت از درآمد مناسبی بهرهمند نیستند در واقع درآمد در پزشکان بسیار دیر محصول اما در سایر حرفهها زود محصول است.
-تاکنون شرایطی در کشور ایجاد شده که از حضور در جنگ و مشقتهایی که تحمل کردید پشیمان شوید؟
هیچ وقت. من از هیچ کس انتظاری ندارم حتی به بنیاد شهید هم سر نمیروم چون من هر کاری کردهام به خاطر کشورم بوده است.
انتهای پیام/