رهبر معظم انقلاب: به پیشرفتِ بدون عدالت معتقد نیستم؛ از مسئله عدالت دست برندارید
گروه سیاسی خبرگزاری آنا- به جرات می توان گفته نقطه مشترک مطالبه اصلی و مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی از آغاز دوران رهبری تا به امروز مسئله عدالت است. ایشان در طول 28 سال گذشته بارها در سخنرانی های مختلف این مطالبه مهم نظام اسلامی را مطرح و پیگیری کرده اند.
متاسفانه در دوران سازندگی و اصلاحات به صورت جدی به این مسئله پرداخته نشد و حتی در برخی موارد در جهت مخالف آن قدم برداشته شد که تذکر و گلایه رهبر انقلاب را در پی داشتهاست.
در طول این سالها دولت نهم با شعار عدالت روی کار آمد که به همین دلیل مورد حمایت جدی رهبر معظم انقلاب قرار گرفت، این رویکرد احمدی نژاد در طول دولت نهم با اجرای برنامه هایی مانند سفرهای استانی، سهام عدالت و پرداخت یارانه های نقدی پیگیری شد و منجر به حمایت بی سابقه مردم در سال 88 از این دولت شد اما متاسفانه بعد از انتخابات 88 روند حرکتی دولت آرام آرام با انحراف از ریل عدالتخواهی به وادی دیگری کشیده شد و فساد و تبعیض نه تنها مجددا شکل گرفت بلکه از قبل هم پر رنگ تر شد و از عدالت تنها شعاری بر زمین ماند.
دولت تدبیر و امید سال 92 به ریاست حجت الاسلام حسن روحانی روی کارآمد، این مطالبه در همان سال از سوی رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیات دولت باز هم تکرار شد و مجددا سال 96 هم در متن حکم تنفیذ به این مطالبه اشاره شد.
حسن روحانی در سخنان خود در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اظهار داشت: «پس از 4 دهه همه فعالان سیاسی به این باور رسیدهاند که فراتر از شعارهای رنگارنگ، چارهای جز به بنا کردن جامعهای عادلانه و با مشی اعتدالی نداریم.
هدف عدالت و اعتدال فراهم کردن فرصتهای رشد و حمایت برابر و بدور از فساد برای همگان، بالا بردن آستانه تحمل و مدارا با دیگران، داشتن نظام حمایت اجتماعی قدرتمند برای حفاظت از افراد جامعه در برابر سختیهای زندگی است.
نظام جمهوری اسلامی در کنار دستاوردهای بزرگ آزادی، استقلال، مردمسالاری و امنیت، دستاوردهای مهمی نیز در حوزه رفع فقر داشته است. عدالت اجتماعی و رفع فقر از جمله آرمانهای انقلاب اسلامی بوده است و از ابتدای انقلاب تاکنون، دولت و دیگر نهادهای نظام خدمات گستردهای را ارایه کردهاند تا رفاه عمومی و فرصتهای پیشرفت به صورت عادلانهای در مناطق مختلف کشور، فراهم شود در نتیجه این خدمات، نظام جمهوری اسلامی توانسته است نسبت درآمد 10 درصد غنی به 10 درصد فقیر جامعه را از حدود 25 برابر در سال 56 به حدود 14 برابر در سال 94 کاهش دهد.
همانطور که در دوران انتخابات وعده دادم یکی از اهداف دولت دوازدهم ریشهکن کردن کامل فقر مطلق از جامعه ایران و ایجاد نظام جامع تأمین اجتماعی است و امیدوارم در پایان دولت دوازدهم، شاهد کارنامه درخشانتری برای نظام جمهوری اسلامی در کاهش نابرابری باشیم.»
همگی باید امیدوار باشیم و کمک کنیم که وعده رییس جمهور منتخب در خصوص عدالت اجتماعی در چهار سال آینده محقق شود و این مطالبه مهم رهبر فرزانه انقلاب بعد از 28 سال به دور از شعارزدگی و به صورت واقعی عملی شود. این مسئله می تواند بزرگترین نقطه قوت نظام جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی باشد.
در این گزارش به بازخوانی این مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی از دولتهای 28 سال گذشته پرداخته ایم.
حضرت آیت الله خامنه ای 12 مرداد 1368 در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی می فرمایند: اگر در مسایل رفاه زندگی عمومی و ایجاد تسهیلات و رفع مشکلات غرق شویم، به طوری که جهتگیریهای انقلابی را به دست غفلت بسپریم، به ابهت و هیبت انقلاب ضربه زدهایم و جاذبهی آن را در دنیا مخدوش کردهایم و این، مطمئنا به کارایی ما ضربه خواهد زد. بنابراین، این دو در کنار هم مطرحند.
البته، در مسایل داخلی و سازندگی، رفاه و رفع مشکلات و ایجاد سازندگی، تنها هدف نیست. در مسایل داخلی هم، تأمین عدالت اجتماعی و امنیت عمومی و رعایت طبقات ضعیف و محروم، یک رکن اصلی است; همچنانکه در سطح حرکت عمومی کشور، اخلاق و روحیات اسلامی و برادری و گذشت و ایثار و بقیهی خلقیات حسنهی اسلامی هم، باید مورد توجه قرار بگیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای 12 مرداد 1372 در مراسم تنفیذ حکم دور دوم ریاست جمهوری حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی می فرماید: اساس در نظام اسلامى، عبارت است از رفاه عمومى و عدالت اجتماعى. فرق عمدهى ما با نظامهاى سرمایهدارى همین است.
در نظامهاى سرمایهدارى، اساس، رشد اقتصادى و شکوفایى اقتصادى و ازدیاد و تولید ثروت است. هر که بیشتر و بهتر تولید ثروت کند، او مقدّم است. آنجا مسأله این نیست که تبعیض یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن رفاهِ جمع کثیرى از مردم، نگرانى نظام سرمایهدارى نیست. در نظام سرمایهدارى، حتى تدابیرى که ثروت را تقسیم کند، از نظر نظام سرمایهدارى، تدابیر منفى و مردودى است. نظام سرمایهدارى مىگوید: «معنى ندارد که ما بگوییم ثروت جمع کنید تا آن را از شما بگیریم تقسیم کنیم! این معنى ندارد. اینکه شکوفایى نخواهد شد!» نظام اسلامى اینگونه نیست. نظام اسلامى معتقد به یک جامعهى ثروتمند است، نه یک جامعهى فقیر و عقبمانده. معتقد به رشد اقتصادى است؛ ولى رشد اقتصادى براى عدالت اجتماعى و براى رفاه عمومى، مسألهى اوّل نیست. آنچه در درجهى اوّل است، این است که فقیر در جامعه نباشد؛ محروم نباشد؛ تبعیض در استفاده از امکانات عمومى نباشد. هر کس براى خودش امکاناتى فراهم کرد، متعلّق به خود اوست. اما آنچه که عمومى است مثل فرصتها و امکانات متعلّق به همهى کشور است و باید در اینها تبعیضى وجود نداشته باشد. معنى ندارد که یک نفر پاى خود را بگذارد روى دوش مأمورین دولتى و با ترفند و خداى ناکرده با اِعمال روشهاى غلط، امتیاز بگیرد، رشدى افسانهاى بکند و بعد بگوید: «آقا، من ثروت را خودم به دست آوردهام.» در نظام اسلامى، چنین چیزى را نداریم. ثروتى که بر پایهى صحیحى نیست، از اصل نامشروع است.
ما با نظام سوسیالیستى هم، به همین اندازه فاصله داریم. نظام سوسیالیستى، فرصت را از مردم مىگیرد؛ ابتکار و میدان را مىگیرد؛ کار و تولید و ثروت و ابزار تولید و منابع عمدهى سرمایه و تولید را در دولت متمرکز، و به آن متعلّق مىکند. این، غلط اندر غلط است. در اسلام، چنین چیزى نداریم. نه آن را داریم، نه این را. هم آن غلط است، هم این. نظام اقتصاد اسلامى، درست است. اینطور نیست که نظام اقتصادى اسلامى، عبارت باشد از هر چه که در هر دورهاى مصلحت باشد. نخیر! نظر شریف امام رضواناللَّهعلیه هم این نبود. من خودم یک وقت از ایشان پرسیدم.
اسلام یک روش خاص خود دارد. مسلکى در مسائل اقتصادى جامعهى اسلامى دارد و آن سلک را طى مىکند. اساس سیاست کلّى اقتصادى کشور، عبارت است از رفاه عمومى و عدالت اجتماعى. البته ممکن است یک نفر با تلاش و استعدادِ بیشتر، بهرهى بیشترى براى خودش فراهم کند. این مانعى ندارد. اما در جامعه فقر نباید باشد. هدف برنامهریزان باید این باشد. سازمان برنامه و برنامهریزان کشور، با این سیاست کلّى و بر این اساس باید برنامهریزى کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای 12 مرداد 1376 در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجت الاسلام سید محمد خاتمی می فرمایند: البته من سفارش کردهام و سفارش و تأکید هم مىکنم که باید تلاش شود فقر و بىعدالتى و تبعیض که میراث طواغیت گذشته است، در این کشور ریشه کن شود. اینجانب بیشترین اهتمام را متوجّه این مطلب کردهام و مىکنم و توصیهام این است که دیگران نیز همینطور عمل کنند. اگر این همه خیرات و برکاتى که بحمداللَّه مظهر و اوج آن هم در این چند سال اخیر، دولت برادر عزیزمان جناب آقاى هاشمى رفسنجانى حفظهاللَّهتعالى بود و همهى آنچه را که انجام دادیم، چند برابر مىبود و چندین برابر آن را هم انجام بدهیم، اما به این نکته توجّه نکنیم، کارمان ناقص و ابتر خواهد بود.
عزیزان من! نظام اسلامى، نظام سرمایهدارى نیست. من چهارسال قبل، در همین جا - در روز تنفیذ - همین موضوع را به حضّارى که بودند، عرض کردم و گفتم: «نظام ما، نظام سرمایهدارى نیست. نظام سرمایهدارى، به جمعِ ثروت، به رونق اقتصادى و به مجموع در آمد ملى نگاه مىکند و برایش مهم نیست که این ثروتْ چگونه به دست مىآید، به دست کى مىآید و چند درصد از مردم، چگونه از آن استفاده مىکنند!» باید در آمد ملى بالا برود، ثروت زیاد شود، تلاش اقتصادى مورد حمایت قرار گیرد؛ که مورد حمایت هم قرار مىدهند. قوانین هم در این جهت است. قدرت اجرایى هم در این جهت است. کشورهاى سرمایهدارى - آن هم نه همه بلکه بعضى - حداکثر کارى که مىکنند این است که بیمهها و تضمینهایى را براى قشرهاى مظلوم و محروم مىگذارند، تا حداقلى هم به آنها برسد. این، نظام سرمایهدارى است.
نظام اسلامى، اینگونه نیست. نظام اسلامى مىفرماید: «بالعدل قامت السموات والارض.(۳۴)» اصل، عدالت است. البته، تولید ثروت هست. نظام اسلامى، یک جامعهى فقیر نمىخواهد. یک ملت فقیر و یک درآمد عمومى ناچیز نمىخواهد. از ثروتها استفاده مىکند؛ علم را پیشرفت مىدهد، منابع زیرزمینى را استخراج مىکند، انسانها را به رشد عقلانى مىرساند، تجارت مىکند و صنعت راه مىاندازد. تاریخ اسلام نشان داد که اسلام به برکت همین احکام نورانى، در یک دورهى طولانى، صاحب علم و صنعت در کلّ جهان بوده است. اما جهت همهى اینها، عدالت است. ثروت هست؛ اما باید عدالت در جامعه تضمین شود. براى عدالت، منتظر امام زمانیم. پیغمبران آمدند؛ همه هم براى اقامهى قسط آمدند؛ «لیقوم الناس بالقسط(۳۵)». اینها حرفهاى خیلى پرمعنایى است که قرآن به ما گفته است؛ نهج البلاغه به ما گفته است و در روایات ائمّه هم هست.
این، جهت را مشخّص مىکند. قسط یعنى همین: اگر جامعه برخوردار است، همه باشند. نمىگوییم همه یکسان؛ چون یکسانى امکان ندارد. بالاخره تلاشها، همّتها و قوّتها مختلف است. بعضى بیشتر تلاش مىکنند؛ بعضى کمتر مىکنند. بعضى ابتکار بیشترى دارند. استعدادها یکسان نیست. «و لایزالون مختلفین... و لذلک خلقهم(۳۶).» مردم، داراى اختلاف در استعدادند. بحث در این نیست که یکسان باشند. بحث در این است که به قدر استعدادشان کار کنند و به قدر همّتشان تلاش کنند و همه بتوانند به قدر قدرتشان به دست بیاورند. کسى محروم نماند؛ کسى مظلوم نماند؛ کسى سرکوب شده نماند. این، آن هدف اصلى است.
حضرت آیت الله خامنه ای 11 مرداد 1380 در مراسم تنفیذ حکم دور دوم ریاست جمهوری حجت الاسلام سید محمد خاتمی می فرمایند: امروز فوری ترین کار این است که به مسائل اقتصادی و مسأله معیشت و در رأس همه مسأله اشتغال، با جدیّت پرداخته شود. هیچکدام از اینها معضلات و گره های کوری نیستند که دستهای توانا و فکرهای کارآمد، نتوانند آن ها را حل کنند. همه اینها کارهای ممکن و روانی هستند؛ منتها تلاش، جدیّت، ابتکار و پشتکار لازم است تا این کارها انجام گیرد. امروز اگر اندکی سستی و کوتاهی شود، دیر خواهد شد. فرصت کوتاه است؛ فرصتهای دولتها مثل برق می گذرد. چهار سال به سرعت گذشت، این چهار سال هم به سرعت خواهد گذشت. بنابراین باید اولویّت را در نیازها جستجو کرد و با آگاهی و شتاب لازم و تدبیر مقتضی، آن نیازها را برآورده ساخت. امروز این امرِ لازمی است. شما اگر به تبلیغات جهانی - که بی گمان از مرکزیّتهای حساب شده سیاسی و امنیّتی هدایت می شود - نگاه کنید، می بینید یکی از نقاط امید دشمنان ما برای فلج کردن نظام اسلامی، همین مسأله اقتصاد است. ما منابع ثروت و درآمد و نیروی کار فراوان و زمینه های متعدّدی برای شکوفایی اقتصادی داریم. ما می توانیم بسیاری از کارها را انجام دهیم. ما می توانیم چهره زشت فقر را از کشور بزداییم. پس مسؤولان دولتی، پیش و بیش از هر کار به این مسأله همت بگمارند. بخش اقتصادی دولت در واقع بزرگترین بخش از بدنه دولت است. چه مسؤولان ستادی اقتصادی و چه مسؤولان اجرایی بخشهای گوناگون تولیدی و خدماتی، همه باید یک جهت و یکدل مشغول کار شوند. در این قضیه هیچگونه درنگی جایز نیست. اعتقاد من این است که با زمینه های فراوانی که ما داریم، مسؤولان خواهند توانست در مدتی نه چندان طولانی، به همه آحاد ملت بقبولانند و نشان دهند که در وضع معیشتی و وضع عمومی اقتصادی، دگرگونی حاصل شده است. این مژده را بدون این که دائماً بر زبان جاری کنند، در عمل به مردم بدهند. این عملِ صالحِ بزرگی است که مسؤولان اجرایی کشور باید به آن بپردازند. به وسوسه های دشمن اعتنایی نکنید. شکی نیست که امروز دستگاههای استکباری جهانی از طُرق مختلف در فکر قبضه کردن همه منابع ثروت و امکانات در همه جای دنیا هستند و اگر لازم باشد یک وقت تبلیغ خلافی به صورت وسوسه در دلهای کسانی بیفکنند، حرفی ندارند و این کار می کنند. شما به واقعیّتهای کاری خودتان نگاه کنید و با جدیّت و تکیه بر بیّناتی که قانون اساسی برای ما معیّن کرده است - که به احکام اسلامی و مقررات اسلامی متّکی است - در زمینه های پولی و مالی و تولیدی و خدماتی و همه آن چیزهایی که به اقتصاد مردم وابسته است، نوآوری و تلاش کنید.
حضرت آیت الله خامنه ای 12 مرداد 1384 در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری محمد احمدی نژاد می فرمایند: تکیه ى بر عدالت، اساسى ترین و محورى ترین اصلِ یک حرکت الهى است؛ ادامه ى کار همه ى انبیا و مصلحان بزرگ تاریخ است. البته عدالت دشمنانى دارد. همه ى کسانى که نانشان در بى عدالتى است، با عدالت دشمن اند. همه ى کسانى که با قلدرى و زورگویى - چه در صحنه ى ملى، چه در صحنه ى بین المللى - تغذیه مى شوند، با عدالت مخالفند. عدالت، شعار اصلى و هدف بزرگ انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى بوده و هست.
بعضى مى خواهند با عنوان تندروى، عدالت را متهم و محکوم کنند. عدالت، تندروى نیست؛ حق گرایى است؛ توجه به حقوق آحاد مردم است؛ جلوگیرى از ویژه خوارى است؛ جلوگیرى از تجاوز و تعدى به حقوق مظلومان است. در یک کشور کسان زیادى پیدا مى شوند که اگر دستگاه مسؤولِ قانونى به مدد آنها نشتابد، در امواج درگیرى هاى گوناگون لگدمال مى شوند. وظیفه ى دولتِ عدالتمدار، توجه ویژه به قشر محرومین است. عدالت را نباید تندروى و مخالفت با شیوه هاى علمى دانست. با استفاده از همه ى شیوه هاى عالمانه و با تدبیر مى توان عدالت را در جامعه مستقر کرد.
دولت محترم و خدمتگزار با برنامه ریزى صحیح، به همان کیفیتى که در سند چشم انداز بیست ساله تصویب شده و سیاست هایى که اعلام شده است - که جهت این سیاست ها هم عدالت، رفاه عمومى و توسعه ى علمى و فنى و همه جانبه و عدالت محور است - در این جهت حرکت کند. دستیابى به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیه ى به مردم، با استفاده از نیروهاى بانشاطى که در جامعه ى جوان ما بحمداللَّه فراوانند، مى توان به این هدفها دست یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای 16 شهریور 1388 در دیدار با هیات دولت دهم می فرمایند: شما رویکرد عدالت داشتید. از مسئله ى عدالت دست برندارید؛ این قضیه ى عدالت را دنبال کنید. و مسئله ى فسادستیزى، حمایت از طبقات ضعیف، ساده زیستى، نگاه به مناطق دوردست و محروم، توجه به مشکلات گوناگون مردم. اینها اصولى است که اگر رعایت بشود و بر اینها پاى فشرده بشود، هم خدا را راضى میکند، هم مردم را از هر مسئول و از هر نظامى خشنود و دلشاد میکند. اینها را ادامه بدهید.
البته در مورد عدالت - عدالت خیلى مسئله ى مهمى است - ما حرفهاى زیادى عرض کرده ایم و در ذهن هست. حالا این جمله را عرض بکنیم. عدالت را اولاً باید تعریف کنید - به نظرم من این را جداگانه هم اینجا نوشته باشم - و مشخص کنید که این عدالتى که میخواهیم به آن برسیم، چیست. اولاً عدالت فقط عدالت در مسائل اقتصادى نیست، یک بخش عمده اش مسئله ى اقتصاد است. در قضاوتها، در داورى ها، در نگاه ها، در نظرها، در اظهارات، در موضعگیرى ها، همه بایستى شاخص عدالت را در نظر داشته باشیم. از همه مبتلابه تر، همین مسئله ى عدالت اقتصادى و عدم توزیع عادلانه ى ثروت عمومى و درآمد عمومى ملى بین آحاد جامعه است که نمونه هاى فراوانى دارد که زیاد است و یکى اش همین یارانه هاست که ما خودمان یارانه میدهیم؛ به فقیر کمتر میدهیم، به غنى بیشتر میدهیم! الان اینجور است دیگر. الان یارانه هائى که دولت دارد میدهد، بیت المال دارد میدهد، به فقرا داریم کمتر یارانه میدهیم، به اغنیاء بیشتر داریم میدهیم. این هدفمند کردن یارانه ها که مطرح شده، واقعاً یک امر مهمى است. سالهاست که این جزو آرزوهاست، جزو کارهاست. بنده در دولتهاى قبل دو سه مرتبه کتباً و شفاهاً به دولتها گفته ام، منتها دنبال این نمیرفتند؛ کار سختى است، کار پردردسرى است. همین طور ترجیح میدادند که بماند. خوب، حالا این دولت دنبال این کار رفته. بالاخره باید این را دنبال کنید، که کار ظریفى هم هست. در این باره، توصیه هائى داریم، که بعد شاید اگر وقت شد، عرض میکنم.
غرض، در باب عدالت، یکى این جهت مورد نظر باشد، یکى هم اینکه در عدالت، هم عقلانیت بایستى مورد توجه باشد، هم معنویت. این را ما قبلاً هم عرض کرده ایم. اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت میشود یک شعار توخالى. خیلى ها حرف عدالت را میزنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوى نیست، بیشتر جنبه ى سیاسى و شکلى پیدا میکند. دوم، عقلانیت. اگر عقلانیت در عدالت نباشد، گاهى اوقات عدالت به ضد خودش تبدیل میشود؛ اگر درست در باب عدالت محاسبه نباشد. خیلى از کارها را گاهى بعضى از این گروه هاى تند و افراطى توى این کشور به عنوان عدالت کرده اند، که ضد عدالت شده. اتفاقاً حالا همان تندى هاى آن حضرات موجب شده که خود آنها صد و هشتاد درجه گرایشهایشان عوض بشود! جور دیگرى حرف بزنند، جور دیگرى فکر کنند، جور دیگرى عمل بکنند. بنابراین در عدالت، عقلانیت شرط اول است.
حضرت آیت الله خامنه ای 6 شهریور 1392 در دیدار با هیات دولت به ریاست جمهوری حجت الاسلام حسن روحانی می فرمایند: بنده بارها عرض کردهام - در جلسات خصوصى با بعضى از شماها در طول این سالها - معتقد نیستم به پیشرفتِ بدون عدالت. ما این دهه را اسم گذاشتیم به "دههى پیشرفت و عدالت". پیشرفت بدون عدالت همان نتیجهاى را خواهد داد که شما از تمدّن پرجلوهى غرب، امروز دارید مشاهد میکنید. ثروت و قدرت و علم و فناورى، بیشتر از آن چیزى که اینها دارند براى این دوره تصوّر نمیشده؛ اینها حدّاکثر را دارند، امّا در عین حال شما ملاحظه کنید آنجا عدالت وجود ندارد. حالا در زمینهى عدالت قضایى، در تبلیغات سینمایى و داستانى و مانند اینها، حرف زیاد میزنند - که غالباً، یعنى صدى هشتاد، دروغ است؛ اطّلاعاتى که انسان در زمینههاى قضایى دارد هم [ نتیجه میدهد که] این خبرها نیست در غرب - امّا در زمینهى اقتصادى که کاملاً واضح است. کسانى هستند که از گرسنگى میمیرند، کسانى هستند که در سرماى فرض کنید که ده درجه زیر صفر در فلان کشور میمیرند، یا از گرماى چهل درجه میمیرند! چرا انسان در گرماى چهل درجه به هلاکت بیفتد و بمیرد؟ جز این است که سر پناه ندارد، خانه ندارد، در گوشهى خیابان است، [در] گرماى چهل درجه، آب هم به او نمیرسد، از بین میرود؟ اینها وجود دارد؛ و [ از طرفى] ثروتهاى انبوه افسانهاى هم امروز در غرب وجود دارد. این بىعدالتى است، ما این را نمیخواهیم، اسلام این را از ما نخواسته. ما پیشرفت را لازم داریم، پیشرفت به همان معنایى که امروز در ادبیّات غربى بهعنوان توسعه یاد میشود، ما اسمش را میگذاریم پیشرفت؛ این پیشرفت، قطعاً بایستى همراه با عدالت باشد. خب، در قرآن هم شما ملاحظه میکنید؛ همهى ارسالِ رُسُل و انزال کتب و مانند اینها «لِیَقُومَ النّاسُ بالقِسط»(۵) است؛ براى این است که جامعه با قسط زندگى بکند. بنابراین، این هم شاخص بعدى است که این را دائماً باید در نظر داشت.
حضرت آیت الله خامنه ای 12 مرداد 1396 در مراسم تنفیذ حکم دور دوم ریاست جمهوری حجت الاسلام روحانی می فرمایند: مسئلهی عدالت، مسئلهی ریشهکن کردن فقر و ریشهکن کردن فساد، اولویّتهای درجهی اوّل ما است؛ اینها را مقدّم بداریم. کارهایی [هم] هست که در درجهی بعد قرار دارد.
انتهای پیام/