صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۱۹ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۶

اقبال‌زاده: مربیان داستان‌نویسی از کودکان می‌آموزند

نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان معتقد است کودکان از زوایایی به داستان‌ و قصه‌ها نگاه می‌کنند که شناخت این زوایا برای نویسندگان آموزنده است و دلیل موفقیت نویسندگانی مانند سیلور استاین، نزدیک شدن به زاویه نگاه کودکان است.
کد خبر : 201074

شهرام اقبال‌زاده، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره آموزش داستان نویسی به کودکان گفت: «آموزش در کارگاه‌های داستان‌نویسی کودکان، باید مانند هرنوع آموزش دیگری به کودکان پیش برود؛ یعنی آموزش بر اساس هم‌آموزی.»


وی توضیح داد: «جالب است بدانید که نظریه «هم‌آموزی» را بیش از 50 سال قبل دکتر امیرحسین آریان‌پور مطرح کرد و همه فکر می‌کردند این نظریه، یک نظریه غربی است. طبق این نظریه، آریان‌پور معتقد بود همانطور که می‌شود به کودکان آموخت، موارد زیادی هم وجود دارد که می‌توان از کودکان آموخت.»


اقبال‌زاده درباره آموزش داستان‌نویسی و آشنا کردن کودکان با زبان و کلمات گفت: «اولین کلمه‌ای که نوه من به زبان آورد، کلمه «داغ» بود. دلیلش هم این بود که به او هشدار داده بودند به استکان چای دست نزند. جالب است که برای او، «داغ» همان لیوان یا استکان بود و بعد از آن، هر لیوان و استکانی که می‌دید، می‌گفت «داغ».»


وی ادامه داد: «این یعنی کودکان از تشبیه و قیاس استفاده می‌کنند و نوه من «داغ» را به تمام لیوان‌هایی که می‌دید تعمیم می‌داد. با همین شیوه، می‌توان کلمات و زبان را به کودکان آموخت؛ یعنی با انتقال تجربیات‌مان به آن‌ها و استعداد کودکان در یادگیری و توانایی تعمیم و تشبیه.»


این نویسنده و مترجم اظهار داشت: «می‌دانید که زبان، یک مساله انتزاعی است و مثلا گربه، هیچ ربطی به نامی که برایش انتخاب شده ندارد. فرقی هم نمی‌کند چه به آن بگوییم پیشی و چه مثلا در زبان انگلیسی کلمه CAT را برایش به کار ببریم. آن حیوان ربطی به این کلمات ندارد. بنابراین آموزش زبان و کلمات نیز باید بیشتر تجربی و در فضایی مبتنی بر تعامل و هم‌دلی اتفاق بیافتد.»


اقبالزاده توضیح داد: « آموزش داستان‌نویسی(و هر نوع آموزش دیگری) به کودکان باید بدون ترس از معلم، دلهره نمره، فشار خانواده و ... انجام شود. باید با کودکان همراه شد و آن‌ها را همراهی کرد، نه اینکه صرفا به آموزش و تعلیم مباحث بپردازیم. معلم و مربی در این نوع از آموزش، بیشتر نقش تسهیل‌گر و همراه را بازی می‌کند.»


وی در تشریح بایدهای کارگاه داستان‌نویسی برای کودکان گفت: «در این کارگاه‌ها باید ابتدا داستان‌هایی خوانده شود، بعد مربی و کودکان با هم وارد گفت‌وگو شوند تا داستان را از زوایای مختلفی بررسی کنند. و همیشه زوایایی وجود دارد که مختص کودکان است و اینجاست که می‌شود از کودکان هم آموخت.»


این نویسنده و کارشناس نشر با مثال آوردن آثار نویسنده و شاعر مشهور؛ شل سیلور استاین گفت: «سال‌ها پیش به دنبال این بودم که چرا کودکان ایرانی، با وجود اینکه اشعار و آثار سیلور استاین، ترجمه‌ای است، این همه از آن استقبال می‌کنند. نتیجه‌ای که به آن رسیدم این بود که او در خلق این آثار، شیطنت و طنز کودکانه را به کار برده و از به زاویه دید آن‌ها نزدیک شده است. او از این زاویه، حتی آدم‌بزرگ‌ها را نقد کرده و این مساله برای کودکان جذاب است.»


وی ضمن بیان این مطلب که نتیجه آن تحقیق، مقاله‌ای شد با عنوان «شاعری برای 3 تا 70 و 30 سال» ادامه داد: «جالب است که سیلوراستاین از همین زاویه، حتی مسائل مهم جهان امروز را به کودکان می‌آموزد، مسائلی که بعضا سیاسی و اقتصادی هم می‌تواند باشد. مثل آن نقاشی که در آن ماهی‌های کوچک‌تر توسط ماهی‌های بزرگ‌تر خورده می‌شوند؛ این تصویر، تعبیری است از عرصه اقتصاد و اینکه بنگاه‌های اقتصادی خُرد توسط جریان‌های اقتصادی کلان خورده می‌شوند.»



انتهای پیام/

ارسال نظر