خبرنگار؛ حقیقتی مظلوم در پسِ واژهها
رخدادهای اجتماعی با هر باور سیاسی، فرهنگی و در هر حوزه اعتقادی، جامعه شناختی، رفتار فردی و به هر شکل و تابع زمانی، عمدتا برآمده از رفتار انسان در جامعه است و سایر اتفاقات احتمالی نیز به واسطه انسان تعبیر و تعریف میشود به طوری که اخبار مربوط به سیاهچالهای در کهکشان راه شیری با فاصله زمانی چندین سال نوری نیز به محوریت انسان ارزش پیدا میکند و اصطلاحاً، خبرهای مربوط به این رویکرد ارزش خبری پیدا میکند.
محوریت انسان و مطالعه ضربآهنگهای اجتماعی با حضور بشر، جانمایه بیبدیلِ ارزشمندی است و خبر به اعتبار انسان و انسانیت شرافت مییابد و مولّد خبر به اعتبار خبر بر شاهراه روابط اجتماعی به عنوان شاخص فرهنگی مطرح میشود و به این اعتبار، خبرنگار، گل سرسبد رفتارشناسی اجتماع، نام میگیرد و حال اگر این کرامت با دامنه فاخر شهادت نیز همراه شود شاهد روزی بزرگ در پاسداشت شهید صارمی خواهیم بود تا 17 مرداد هر سال به نگاه رئوف و وجدان آگاه و ظرافت رفتار خبرنگار شهید، روز خبرنگار نام گیرد.
خبرنگار عامل پیوند اجزای جامعه است که به رگ و بند خبر با هم مرتبط میشوند؛ جالب آنکه خبرسازان و خبرنگاران هرگز از سوژه شدن در امان نیستند و با مجموعهای از رویدادهای خوب، بد و زشت میتوان رفتار جامعه را به روز و در وقت مطالعه کرد.
خبرنگار شاخص، نشانگر فعل و انفعالات جامعه است و نرخ سلامت و رشد و در عین حال مجموعهای از چالشها و رخدادهای آسیبمحور را به عیان عنوان میکند و خبر با پیششرط حضور انسان در جامعه، زاده میشود و سرعت و تازگی به طراوتآفرینی آن کمک خواهد کرد و دامنه تاثیر آن در رفتار اجتماعی نمود مییابد.
خبرنگار، دانای اجتماع و متخصص در کانون تولید خبر با توجه به محدوده تخصصی اخبار است و آگاهیافزایی از ناحیه رسانههای خبری به عنوان عامل فرهیختگی جامعه نیز قلمداد میشود و شور اجتماعی معمولا با تولید خبر مطابق استانداردهای اجتماعی و رسانهای تضمین میشود.
17 مرداد؛ روز خبرنگار، مناسبتی است تا بخشی از رفتارشناسی جامعه را به نرخ حضور خبرسازان و خبرنگاران بازنگری کنیم و در حوالی روز و روزگار این قشر صبور و بیادعا بنگاریم که مردان و زنانی بیریا و شکیبا در جایگاه فخیم خبرنگاری خدمت میکنند که قالب ایشان خبرنگاشتن را به عنوان عشق پذیرفتهاند و البته در کنار کارِ معاشآفرینشان، هنر خبرنگاری نیز رشد کرده و بی هیچ کم و کاست قلم میزنند.
از آسیبهای جدی حوزه خبر، همین بس که در محیطهای کوچک و جز در موارد خاص، خبرنگاران تمام فرصت کاری مفید خود را وقف خبر نکردهاند و به کمترین درآمد نیز امیدوار نیستند و اساسا شغل رسانه را فقط به تعبیر عشق پذیرفتهاند و مسلما فرصت رصد همه اخبار فراهم نیست و اگر باشد پیگیری خبر کار سادهای نخواهد بود تا به سرمنزل برسد و اساسا خبر ابتر رها میشود بنابراین تثیبت فعالیتهای خبرنگاران به تامین بیمه مطمئن و تشکیل صنف پویای موثر که اعضا بتوانند با همپوشانی محیطی به یکدیگر انرژی مثبت بدهند، نیازمند است.
شهرستانها در تولید خبرهای ملی و بینالمللی با فقر جدی مواجهاند و این وظیفه خبرنگار است که از ضعیفترین شاخصههای خبر، بهترین اخبار را با رویکرد ملی و بینالمللی تولید کند که این زمینه در تعدادی از شهرستانها با ظرفیت بالقوه بالا وجود دارد و خبرنگاران میتوانند بسیاری از آثار ثبت شده ملی را در هر بازه زمانی به منظور جذب توریست و یا سرمایهگذار از رهگذر رسانههای متعدد اطلاعرسانی کنند.
خبرنگار، مشاوری امین برای مسئولان شهری است و با اشراف سازمانی و با دیدگاه خبری به چنان رشد و اجتهادی دست یافته که میتواند رایزنی مطمئن باشد.
سازمانهای شهری و روستایی میتوانند با شراکت اجتماعی از جانمایه رسانهها برخوردار شوند و در فرآیندهای خبری و گزارشی به معرفی سازمان و شهر خود بپردازند و مردم را با ساختار و فرایند و محصول خویش آشنا کنند.
تشکیل کانون خبر در فرمانداریها و ابلاغ پیامکی به خبرنگاران در فرآیندهای خبرآفرین عمومی، میتواند راهکاری مطمئن در دعوت از خبرنگاران به منظور پوشش خبری در وقت باشد و متاسفانه طبقهبندی خبر نیز رعایت نمیشود و روسای ادارات، سازمانها و بعضی از مسئولان با ارزش خبری موضوعاتی که در اطراف ایشان اتفاق میافتد، آشنا نیستند.
تشکیل جلسه و یا حضور آگاهان رسانهای در شورای اداری شهرها و آموزش عملی خبر و خبرنگاری و آموزش روسای ادارات و سازمانها به منظور آشنایی با طبقهبندی اخبار با توجه به رسانهها و ارزش شبکهها و ... یک ضرورت است.
بازه خبرسازی شهرهای کوچک و کمجمعیت وابسته به حضور مسئولان استانی و کشوری با ارزش طبقهبندی ملی مطرح میشود و متاسفانه تعداد نشریات به همین دلیل در کمترین مقدار ممکن است که تکافوی هزینهکردهای معمول چاپ و انتشار را نمیکند و به همین دلیل اقبال به مطبوعات بومی کاهش مییابد و از سویی هم جامعه از کم بودن سهم مطالعه مطبوعات نیز رنج میبرد بنابراین با تشکیل پایگاههای خبرخوان شهری و کنترل هدفمند فضای مجازی به نفع رسانههای نوشتاری، میتوان به خبرنگاران به عنوان عضو اصلی فرایند خبررسانی توجه ویژه کرد.
خیّران میتوانند به منظور توسعه آگاهیهای اجتماعی، وارد عرصه خیر شوند و به ساختار فرهنگی نشریات و رسانهها کمک کنند و با خرید نشریات و پرداخت آبونه، مرکز انتشار را ملزم به تحویل نشریه در جایگاههای اداری، سازمانی و منازل افراد کنند.
خبرنگارها عمدتا در مسیر عاشقانه زندگی به نقطه تحول در خدمت فرهنگی دست یافتهاند و حمایت هدفمند از ایشان میتواند به داناییافزایی شهری به منظور جذب توریست داخلی و خارجی کمک کند.
خبرنگار در محدوده شهری خود باید شهامت و جسارت انعکاس کاستیها را با رعایت انصاف داشته باشد و اساسا باید سهم خبر در مطبوعات در حد ایدهآل یک جامعه شهروندی پیشینهدار باشد.
مسئولان نشان دادهاند از اهالی خبر حمایت میکنند و البته دستگاهها باید توجه داشته باشند انتشار اخبار، انتقال بخشی از تجارب سازمانهاست و از اهمیت ویژهای برخوردار است بنابراین باید مدبّرانه در این عرصه تلاش کرد.
هر شغل علاوه بر علاقه فردی باید از ابزار مناسب نیز برخوردار باشد و ابزار کار هر روزنامهنگار و خبرنگار، آموزش ارتباطات نوین و روزآمد است که بنا به تفکیک ساختاری خبرنگاران در شهرها ضرورت دارد به تولیت فرمانداری جلسات آموزشی برگزار شود.
حمایت تشویقی و معرفی این مردان و زنان پابهرکاب اجتماعی به بانکها به منظور دریافت تسهیلات در مسیر توفیقات این قشر برای آبادانی عرصه فرهنگی، امری صواب خواهد بود تا سه اصل دقت، صحت و سرعت در ارسال خبرها عملیاتیتر شود.
در پایان، نام محمود صارمی را زمزمه میکنیم که 17 مرداد سال 77 به همراه 8 نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست گروهک تروریستی طالبان به شهادت رسید و روز عروج او به روز خبرنگار نام یافت.
صارمی خبرنگار عاقبتبهخیر شده رسانه ملی است و باور کنیم روزانه تعداد بسیاری از خبرنگاران با کماقبالی بسیاری از افراد و سازمانها مواجه میشوند و یا در شرایط سخت فقط به عشق فرهیختگی و دانایی جامعه تلاش میکنند که ضرورت دارد بیشتر آنها را بشناسیم.
خبرنگار از ناحیه عمومیت فعالیت خود نیز رنج میبرد و جامعه به میزان فرهیختگی و البته تلاش او مطابق دیدگاه متعالی انسانی توجه نمیکند و همین امر باعث میشود اقبال به خبرنگاری علیرغم تعریف کار سخت و البته متمایز و دانشمحور بودن، جدی مطرح نشود و حقوق خبرنگاران در نشریات بومی مابهازای تامین رپرتاژهای متعدد طرح شود که بیگمان چنین اندیشهای جز در مقام توهین به خبرنگار نیست.
در خاتمه دریغ آید اگر از خبر و فواید و جایگاه او هیچ نگوییم که انسان به اعتبار نطق برآمده از عقل و البته به زینت خرد از تمام کائنات برتر است و به همان نسبت که ملزم است فرایندهای ذهنی را در قالب نوشتار و گفتار بروز دهد و تحریر کند به همان مقدار نیز وظیفه دارد رفتار اجتماعی را در قالب خبر و گزارش در معرض قضاوت دیگران قرار دهد تا از ماحصل تحلیل رفتاری جامعه بتوان به زندگی آسوده بشر بر زمین اطمینان حاصل کرد.
اجزای خبر را تعدادی از واژهها تشکیل میدهند که بسیار ساده مینماید ولی هرگز چنین نیست و بهگزینی واژه توسط خبرنگار و بهچینی آنها در تامین جملهها و عبارات از چنان همپوشانی محیطی برخوردار خواهد بود و مشخصا واژهها به اندازهای قدرت پیدا میکنند که در ذهن قابل تصور نیست و متاسفانه علیرغم تاثیر مطلق، مورد توجه قرار نمیگیرد که باید ارزش واژهها را بارها متذکر شد و با زبان سلیس، روان و لیّن جز در حوالی خطوط قرمز، حقایقنگار بود و جامعه را به ارزش خبر، منطبق با قول حضرت مولانا که عامل زندگی است، تعبیر کرد.
و خبر در نظرگاه سلطانالعرفا، برآمده از دفتر دوم مثنوی معنوی، حُسن ختامی است بر این نوشتار که:
کیست کافر، غافل از ایمان شیخ
کیست مرده، بیخبر از جان شیخ
جان نباشد جـز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر، جانش فزون
جانِ ما از جـانِ حیـوان بیشتر
از چه زان رو که فزون دارد خـبر
*نماینده خبرگزاری آنا و مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
انتهای پیام/