صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حمیدرضا نعیمی:

سینما و تئاتر از یک سوم توانایی‌های حامد بهداد هم استفاده نکرده است

حمیدرضا نعیمی که در کارنامه هنری خود آثار شاخصی را به ثبت رسانده و متون نمایشی ارزشمندی را به نگارش در آورده است. در جدید‌ترین اثر نمایشی خود به یکی از دغدغه‌های زوج‌های جوان اشاره کرده است.
کد خبر : 197502

ناهید منصوری- گروه فرهنگی آنا- حمیدرضا نعیمی که قرار است نمایش «شرق دور، شرق نزدیک» را از 5 مردادماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه ببرد، در خصوص اجرای جدیدترین اثرش توضیحاتی ارائه کرده است که می‌خوانید:


*«شرق دور، شرق نزدیک» به عنوان جدیدترین اثر نمایشی‌تان چه تفاوتی با نمایش‌های پیشینتان دارد از چه مضمونی برخوردار است؟


این نمایش تجربی‌ترین کاری است که تا به امروز روی صحنه برده‌ام و امیدوار هستم که بازخورد خوبی در میان تماشاگران، منتقدان و متخصصان به دنبال داشته باشد. داستان نمایش درباره اختلاف یک زوج جوان درباره بچه دار شدن و یا بچه دار نشدن است. این اختلاف به سرانجامی نمی‌رسد تا این‌که سروکله یک روح که از دوران مغول‌ها آمده پیدا می‌شود.


*با توجه به حوادث اخیری و معضلاتی که چندی پیش در پی دزدیده شدن کودکان در فضای مجازی منتشر شده و همچنین مسائل و مشکلات اقتصادی که زوج‌های جوان را برای تشکیل و یا گسترش خانواده با تردید روبه رو کرده است، در این اثر نمایشی از چه زاویه‌ای به این موضوع پرداخته‌اید و اساسا ایده نگارش را چگونه پرورش دادید؟


نمایشنامه یک داستان چند لایه دارد و کاراکترهایی که به شکل معمول رفتار و عمل نمی‌کنند در آن دیده می‌شود. در این نمایشنامه مبحث زمان و چند آوایی بودن برایم بسیار اهمیت داشت و همین باعث شد که طی چند سال اخیر جرأت اجرا و حتی به سراغ آن رفتن را نداشته باشم و یا اجازه کارگردانی آن را به کسی ندهم.این مسئله باعث شد تا تصمیم بگیرم چالش جدی با این نمایشنامه داشته باشم .


* با توجه به حساسیت‌های موجود در اجرای آثار با مضامین اجتماعی آیا پروسه تمرین بازیگران در این اجرا نسبت به آثار پیشینتان روند متفاوتی داشت؟ در پروسه تولید این اثر با چه مسائلی دست و پنجه نرم کردید؟


دشواری‌ها در بخش متن و محتوا چندین برابر بیشتر از آنچه فکر می‌کردم در پروسه تمرین خود را نشان داد و من که معمولا با ایده های از پیش تعیین شده و دفترچه کارگردانی سرتمرین حاضر می‌شوم در این اثر کاملا به شکل کشف و شهود نمایش را پیش بردم و در حقیقت لحظات نمایش از دل تمرین جان گرفت. بازیگران کار بسیار دشواری را در زمینه بدن، بیان، درک و شهود خود از کاراکترها تجربه کردند و پشت سر گذاشتند.



*همواره در آثار نمایشی‌تان به طراحی صحنه و دکور نمایش توجه ویژه‌ای داشتید. در اجرای نمایشی با موضوعی که قطعا برای همه ملموس است از چه شیوه‌ای در طراحی استفاده کرده‌اید؟


در این نمایش برخلاف کارهای پیشین از طراحی صحنه و دکورهای آنچنانی هیچ نشانی نیست ولی نور و صدا عامل تعیین‌کننده‌ای هستند تا اتمسفر و یا حال و هوای جادو که مدنظر ما بوده در اجرا شکل گیرد.


طی روزهای زیادی که من و رضا مهدی‌اده (طراح صحنه نمایش) درباره متن و اجرا صحبت کردیم، طرح هایی روی کاغذ پیاده شد اما هرچه که بحث‌ها پیش می‌رفت بیشتر متقاعد می‌شدیم که برای به خدمت گرفتن تخیل تماشاگر می‌بایست صحنه را از هر آرایه‌ای تهی کنیم و با فضای خالی بتوانیم به فرم درستی از اجرا دست پیدا کنیم.


البته بدون اشیا بودن و بدون دکور بودن نمایش به این معنا نیست که روح اشیا و روح دکور در نمایش جاری و ساری نباشد بلکه تماشاگر در برخورد با این اثر به دریافت تازه‌ و درکی منحصر به فرد از اشیا خواهد رسید. توپ‌هایی که در صحنه نیستند اما نقش تعیین‌کننده دارند، لیوان، کیف، کتاب، قوری، استکان، جاشکری، شمشیر و... بی‌آنکه روی صحنه باشند و یا به شکل پانتومیم نمایش داده شوند کار ویژه خود را ارائه می‌دهند. من فکر می‌کنم این اتفاق خوب و تازه‌ای در تئاتر ما باشد.


*این روزها آثار متفاوتی که به حوادث و یا مشکلات پیرامونی اشاره دارد اجرا می‌شود. «شرق دور، شرق نزدیک» چه تفاوتی با این نمایش‌ها دارد؟


من قصدم طرح و بحث درباره یک موضوع روزمره نبود و یا با این موضوع روزمره سعی نکردم برخوردی از جنس اتفاقات معمول اجتماعی داشته باشم به عبارتی نگاه فلسفی و یک نگاه اسطوره‌شناسی نسبت به این موضوع داشته‌ام.


اساساً مبحث حیات، انسان، هستی، مرگ و خدا و پدیده‌هایی که در کنار اینها به صورت سببی شکل می‌گیرند در این نمایش مورد بحث و مناقشه قرار گرفته‌اند، بنابراین اصلا نمایش همچون دیگر آثار پیشینم مثل «فاوست»، «سقراط»، «ترور»، «درخشش در ساعت مقرر» و... به موضوعات ازلی و مهم بشری می‌پردازد.


*در گروه‌های نمایش‌های قبلی‌تان اکثرا شاهد ایفای نقش بازیگران ثابتی بوده‌ایم اما همواره افراد جدیدی نیز در نمایش‌هایتان بازی کرده اند. در نمایش «شرق دور، شرق نزدیک» حضور حامد بهداد پس از یک دهه دوری از صحنه تئاتر، یکی از اخبار روز بوده است. این همکاری چگونه شکل گرفت و طبق چه معیاری وی را برای این اثر انتخاب کردید؟


در «شرق دور، شرق نزدیک» اولین تجربه کاری‌ام را با حامد بهداد دارم اما دیگر دوستان از جمله بهناز نازی، کامبیز امینی، محسن گودرزی، کتانه افشاری نژاد و بهار نوحیان جزو بازیگرانی هستند که همیشه با هم تجربه‌های مشترک و طولانی داریم . این باعث خرسندی است که به غیر از حامد بهداد با بازیگر جوانی از قطعه کردستان به نام مرجان فریقی همکاری دارم.


من و حامد بهداد در دوره دانشگاه هم کلاس بودیم و از همان برهه نیز دوستی میان ما بود، بنابراین همیشه منتظر بودیم تا فرصتی بوجود آید و بتوانیم روی صحنه تجربه مشترکی داشته باشیم اما این موضوع تا پیش از نمایش «شرق دور، شرق نزدیک» به دلیل مشغله‌های سینمایی بهداد میسر نمی‌شد. در این اثر فرصتی ایجاد شد تا سخت ترین تجربه صحنه‌ای را داشته باشیم.


با در نظر گرفتن این‌که هیچگاه تئاتری بودن و سینمایی بودن برایم ملاک نبوده و اعتقاد دارد که هر بازیگر در هر جایگاه کار خود را به درستی انجام دهد می‌تواند در تئاتر نیز فعالیت داشته باشد دست به انتخاب حامد بهداد برای بازی زدم. من بهداد را تئاتری می‌دانم وبه خاطر درکی که از توانایی‌های وی داشتم معتقدم او یکی از بازیگرانی است که یک سوم از توانایی‌هایش در سینما و تئاتر استفاده نشده است.


*باتوجه به اجرای نمایش‌های پرمخاطبی مثل «فاوست» و «سقراط» همیشه شاهد اجرای آثارتان در سالن‌های حرفه‌ای و مجهز تئاتر بوده‌ایم. چرا «شرق دور، شرق نزدیک» را در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا می‌کنید؟


ما قصد داشتیم نمایش را در تماشاخانه ایرانشهر اجرا کنیم اما با جابجا شدن تاریخ‌ها شرایط اجرا در سالن سمندریان پیش نیامد. من آرزو می‌کردم و همچنان دل شکسته‌ام که نمایشم در سالنی که مزین به نام استادم است اجرا نمی‌شود. این نمایش برای این سالن آماده شد ولی بعد از مهیا شدن امکان اجرا تنها سالنی که می‌توانست این فرم اجرا را داشته باشد پردیس تئاتر شهرزاد بود.


*پردیس تئاتر شهرزاد سالن نمایشی تازه تاسیسی است، آیا برای اجرای نمایش با محدودیت و یا مشکلات فنی روبه‌رو شده‌اید؟


این سالن نمایشی نارسایی‌هایی دارد که باعث شد هزینه‌ای بالغ بر 40 میلیون تومان برای تجهیزات نور و صدا به گردن گروه اجرایی افتد. با وجود همه مشکلاتی که در این سالن با آن روبه‌رو هستیم مثل نارسایی‌ها و کمبودها اما این مکان بهترین سالنی بود که می توانستیم نمایشمان را اجرا کنیم. امیدواریم با توجه به هزینه‌هایی که برای نور و صدا تقبل کرده‌ایم اثری باکیفیت به مخاطب عرضه کنیم.


انتهای پیام/

ارسال نظر