خاطره فوتبالیست جوان سیرجانی و پاداش ۱۵۰ هزار تومانی در یازده سالگی

به گزارش خبرنگار آنا، علی شهسواری متولد ۱۳۷۶ شهرستان سیرجان، ساکن روستای ایزدآباد شریف در خانواده‌ای پر از محبت و صفا بزرگ شد. او در خانواده‌ای بزرگ شد که اوضاع مالی خوبی نداشت ولی این مسائل، او را از هدفش دور نکرد و توانست از مشکلات به خوبی عبور کند.

شهسواری دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سیرجان بعد از حضور موفق در تیم ملی جوانان در مسابقات جام جهانی خواهان زیادی پیدا کرد و در ‌‌نهایت به تیم پیکان تهران پیوست و اکنون نیز به تیم ملی امید دعوت شده تا پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند.

گفت‌وگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با دانشجوی واحد سیرجان را در زیر بخوانید:

*از چه زمانی فوتبال را آغاز کردید؟

-من از ۱۱ سالگی به صورت حرفه‌ای از مدرسه فوتبال گل گهر فوتبال را آغاز کردم.

*روزی چند ساعت تمرین داشتید؟

- روزی چهار ساعت ولی در بچگی بیشتر هم می‌شد، چون با دوستان هم فوتبال بازی می‌کردم و هیچ وقت از عشقم یعنی فوتبال خسته نمی‌شدم.

*چه عواملی را در موفقیت یک ورزشکار سهیم می‌دانید؟

-اول علاقه و بعد تلاش، کوشش، پشتکار و یک آرزوی بزرگ در ذهن خود داشتن.

* چگونه به تیم ملی معرفی شدید؟

- من در لیگ یک در تیم گل گهر و با سن کم به صورت فیکس بازی می‌کردم و توانستم یکی از پدیده‌های جوان لیگ یک شناخته بشوم و مورد تایید مربیان تیم ملی جوانان قرار گرفتم و آقای وینگو و آقای میرزاپور من را حمایت کردند من واقعا فوتبالم را مدیون آقای وینگو بگویج هستم واقعا دست‌شان را می‌بوسم که به من لطف بزرگی کرد و به من اعتماد کرد ‌من را با این سن کم در لیگ یک بازی داد تا به چشم بیایم و بتوانم فوتبالم را به همه نشان بدهم. از آقای وینگو و آقای شهبا و از همهٔ مربیان زحمتکشم تشکر می‌کنم.

* دو سال پیش در زمان مربیگری نامجو مطلق جزء ۱۸ نفر هم نبودید چطور شد فیکس رفتی تیم ملی؟

- من در زمان مربی‌گری آقای نامجو مطلق بسیار باانگیزه کار می‌کردم و خیلی زحمت می‌کشیدم و خیلی خوب تمرین می‌کردم. چند بار جزء ۱۸ نفر می‌رفتم ولی هیچ وقت به من فرصت ندادند که بتوانم خودم را نشان بدهم. من به نظر شخصی همهٔ مربیان احترام می‌گذارم، شاید نظر ایشان درست بود که من را بازی نمی‌دانند، شاید کار خدا بود، ولی واقعا من زمان نامجو مطلق هم می‌توانستم پدیده بشوم ولی این فرصت را به من نداد و سال بعد وینگو مربی شد و چون یک مربی خارجی هست و به اسم بازیکن کار ندارد و بازیکن را در زمین فوتبال می‌شناسد و هر کسی خوب کار کند حقش را با فیکس بازی کردن می‌دهد که حق را به من داد و من توانستم فیکس گل گهر بشوم. هیچ کس باورش نمی‌شد من با این سن کم در پست دفاع فیکس بازی کنم که بازی کردم و مورد توجه مربیان تیم ملی قرار گرفتم و به تیم ملی رفتم و توانستم در تیم ملی جوانان که همهٔ بازیکنان لیگ برتری بودند خودم را نشان بدهم و در بازی‌های حساس و خیلی بزرگ جام جهانی به طور فیکس بازی کنم.

*یک خاطره خوب از دوران فوتبالی برای‌مان بگویید.

-یک خاطره خیلی خوب می‌توانم تعریف کنم که تو همهٔ مصاحبه‌ها هم گفته‌ام اینجا هم می‌گویم، من ۱۱ سال داشتم که به گل‌گهر رفتم و فوتبال حرفه‌ای را آغاز کردم قبل از آن در روستای ایزدآباد بازی می‌کردم وقتی که رفتیم گل گهر ثبت نام کنیم هزینه ثبت نام ۱۳۰ هزار تومان بود که پدرم ۳۰ هزار تومان پول به آنها داد و قرار شد مابقی‌اش را بعدا پرداخت کند که من بتوانم در مدرسه فوتبال شرکت کنم.

من که به مدرسه فوتبال گل گهر رفتم اینقدر خوب بودم که یک هفته نشده بود من را برای تیم نونهالان گل گهر انتخاب کردند و رفتم نونهالان و فیکس شدم بعد در مسابقات استان کرمان قهرمان شدیم و ۱۵۰ هزار تومان پاداش دادند که اندازه کل دنیا برایم ارزش داشت و حتی دیگر بقیه هزینه مدرسه فوتبالم را از من نگرفتن این خاطره خوب همیشه تو ‌ذهن من خواهد ماند.

*میزان همکاری باشگاه در موفقیت شما تاثیری داشت؟

- واقعا من مدیون باشگاه گل گهر هستم برای اینکه از بچگی در این باشگاه رشد کردم و به اینجا رسیدم. ۵۰ درصد موفقیتم را مدیون باشگاه گل گهر هستم، ۵۰ درصد دیگر را با تلاش خودم و از همهٔ مربیان زحمتکشم و مدیران و عوامل باشگاه گل گهر بوده که دستشان را می‌ بوسم.

*وضعیت فعلی چگونه است و از قرارداد خود راضی هستید؟

-از وضعیت فعلی خود راضی نیستم و از باشگاه گل گهر انتظار بیشتری داشتم که کمک کنند و باعث پیشرفتم بشوند، کمک کرده اند اما من انتظار بیشتری داشتم، من به خاطر اینکه آرزوی خیلی بزرگ و بزرگتری داشتم این شرایط سخت را به جان خریدم و از خدا می‌خواهم که کمکم کند مثل همیشه.

* مبلغ قراردادتون چقدر است و برای چه مدت؟

-من از استقلال تهران پیشنهاد داشتم ولی نرفتم به خاطر اینکه من آرزوی خیلی بزرگتری دارم، همه از من می‌پرسند چرا نرفتی استقلال! من باید جایی می‌رفتم که پیشرفت کنم و به همین خاطر ترجیح دادم شاگرد آقای مجید جلالی یکی از مربیان بزرگ کشور بشوم. من با تیم پیکان تهران سه ساله قرارداد بستم، مبلغ قراردادم زیاد خوب نیست و باز هم برمی گرده به اون آرزویی که دارم.

*چه برنامه‌هایی برای آینده دارید و سقف آرزوی شما کجاست؟

- من برنامه‌های بسیار زیادی در زندگی شخصی خود دارم و سقف آرزوی من خیلی بزرگ است. بعضی بچه‌ها به من می‌خندیدند ولی تا به اینجا رسیدم فهمیدند هیچ چیز غیر ممکن نیست؛ من هنوز آرزوهای خیلی خیلی بزرگتری دارم.

* برای جدا شدن از باشگاه گل گهر مشکل خاصی نداشتید؟

- برای جدا شدن از تیمی که سال‌ها در آن باشگاه بازی کردم و زندگیم تا به الان در گل گهر شکل گرفته مشکل که هست. دوستان خیلی خوب و در شهر خودت خیلی سخت است که بخواهی جدا بشوی ولی دوباره باز بر می‌گرده به آرزوی‌های بزرگی که دارم. از صمیم قلب دوست داشتم که گل گهر لیگ برتری بشود و من در شهر و تیم خودم بمونم ولی خدا نخواست و من امسال از خیلی تیم‌های لیگ برتری پیشنهاد داشتم و باید جدا می‌شدم و راه زندگیم را تغییر می‌دادم که همین کار را کردم.

عوامل گل گهر خیلی دوست داشتند من در تیم خودم بمانم اما شرایط این اجازه را به من نداد واقعا خیلی مشکل هست که ۹ سال از باشگاهی که زندگیت در آن رقم خورده جدا بشوی اما زندگی فوتبالی همین است. یه روزی باید جدا شوید اما برای گل گهر دعا می‌کنم که امسال لیگ برتری شود.

* در جایی گفته بودید شک نکنید گل گهر در پایان فصل لیگ برتری می‌شود اما نشد نظرتان چیست؟

-درسته من در همهٔ روزنامه‌ها که مصاحبه کردم گفتم گل گهر لیگ برتری می‌شود و همه چیز دست خودمان بود، همه کار کردیم، تلاشمان را کردیم. اینکه لیگ برتری نشدیم فقط خواست خدا بوده و همین و باز هم آرزوی موفقعیت برای تیم شهرم گل گهر سیرجان و لیگ برتری شدن گل گهر که واقعا از مدیر عامل گرفته تا بازیکنان زحمت زیادی می‌کشند.

*پیکان چه وضعیتی دارد؟

-تیم پیکان شرایطش خیلی خوب است خدا را شکر! ان‌شاالله که امسال بتوانیم با تیم پیکان نتیجهٔ خیلی خوبی بگیریم و بتوانم در تیم پیکان بازی کنم.

*ورزش دانشگاه آزاد اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- ورزش دانشگاه آزاد رو به پیشرفت هست! خاطرات خوبی از دانشگاه آزاد سیرجان دارم و امیدوارم و بتوانم افتخار کسب کنم و باعث خوشحالی دانشگاهیان سیرجان بشوم و انتظار دارم دانشگاه با من همکاری لازم را داشته باشه که باعث پیشرفت بیشتر من بشود.

*مجرد هستید، قصد ازدواج ندارید، چرا؟

-من مجرد هستم و فعلا هم قصد ازدواج ندارم! من تا به آرزوهایم نرسم قصد ازدواج ندارم.

*صحبت پایانی؟

ممنونم از لطف شما، برای خانواده‌ام، باشگاه گل گهر، مربیان زحمتکش و دوستان عزیزم آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم هر جا هستند موفق و پیروز و سربلند باشند و از خداوند بزرگ قدردانی می‌کنم که من را هیچ وقت تنها نگذاشت، خدایا شکرت.