باشگاه کتاب افق کارش را آغاز کرد
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا از ایسنا بر اساس خبر رسیده از این نشر، این جشن گرامیداشتِ روز ملی ادبیات کودک و نوجوان بود که با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی، یادِ مهدی آذریزدی، دیدار بچهها و خانوادهها با نویسندهها و مترجمها و معرفی باشگاه کتاب افق با حضور اسدالله شعبانی، اسدالله امرایی، ناصر کشاورز، سیامک گلشیری، کیوان عبیدی آشتیانی، فرمهر منجزی، مهدی رجبی، آتوسا صالحی، لاله جعفری، مرجان فولادوند، ریحانه جعفری، محمدرضا مرزوقی، سمیه علیپور، ثمین نبیپور و با استقبال والدین، کودکان و نوجوانان در خانه فرهنگ و هنر واژه برگزار شد.
در گفتوگویی جمعی و صمیمی، نویسندهها و مترجمهای حاضر در جشن درباره فرایند نوشتن و ترجمه کردن کتاب برای مخاطبان آثارشان صحبت کردند.
سیامک گلشیری، نویسنده مجموعه کتابهای «خونآشام»، گفت: «شخصیتهای تمام داستانهایم برگرفته از واقعیت است. جرقهای در واقعیت زده شده و به آن بال و پر دادهام و حتی در کارهای فانتزیام که شخصیتهای فانتزی دارند، این اتفاق افتاده است و بعضی از آدمهای داستان را از شخصیتهای واقعی وام گرفتهام.»
لاله جعفری، نویسنده مجموعه «قصههای پیامبران»، درباره اتفاق نوشتن توضیح داد: «لحظه خوبی است که چیزی در درون آدم میجوشد و دیگر جز نوشتن نمیشود کار دیگری کرد. معمولاً فکر و ایده داستان هرجایی به ذهنم میآید، ولی در خانه مینویسم. دفتر یادداشت هم ندارم. ذهنم دفتر یادداشتم است.»
مصطفی خرامان، نویسنده رُمان «بازجویی خانواده قلندری»، خبر داد که در حال نوشتن یک رُمان جدید برای نوجوانان است، ولی برای نوشتن ایدههای داستانیاش هیچ دفتر یادداشتی ندارد و فقط روی کاغذ یادداشت برمیدارد.
مهدی رجبی، نویسنده رُمان «خواهران تاریک»، با تأکید بر نظم در نوشتن گفت: «برای نوشتن رُمان باید روزی هزار کلمه بنویسم. حتی هزار کلمههایی که دور میریزم و ارزشی ندارد، ولی باید آنها را بنویسم. معمولاً اینطوری کار منسجمتر پیش میرود. نظم کار نویسندگی این است که مرتب بنویسی. اگر سه ماه کاری را رها کنی و شش ماه بعد به سراغ آن بروی، معمولاً جمعوجور کردن کار سخت میشود و بیشتر نویسندهها پشیمان میشوند که نوشتن آن داستان را ادامه بدهند.»
در بخش دیگری از این جشن، آتوسا صالحی، نویسنده و مترجم، به تاریخچه فعالیتهای باشگاه کتاب افق اشاره کرد و گفت: «سال ۸۳، فعالیتهای باشگاه کتاب افق را با یکسری از دوستان نوجوان شروع کردیم که تعدادشان کم بود. ایدهمان این بود که هر ماه بتوانیم جلسه نقد و بررسی کتاب در دفتر نشر افق برگزار کنیم. بچهها در طول ماه کتاب مشخصی را میخواندند و در پایان ماه، کتاب را در حضور نویسنده و مترجم نقد میکردند. دوستان بیتعارف بودند و نظراتشان را خالصانه و محترمانه با نویسندهها و مترجمها در میان میگذاشتند. جلسهها بازخورد خوبی داشت و گزارش آن مرتب در روزنامهها منتشر میشد.
بسیاری از آن دوستانِ نوجوان، امروز از نویسندهها و مترجمها و شاعرهایی هستند که در ادبیات کودک و نوجوان فعالند. کمکم استقبال از باشگاه کتاب افق زیاد شد. نویسندهها و مترجمها میگفتند که دوست دارند جلسه بعدی حتماً کتاب آنها بررسی شود. چون میخواهند نظر نوجوانها را بشنوند. تعداد نوجوانها هم بیشتر و بیشتر شد تا اینکه آن نشستِ ساده روزهای اول به جلسهای بزرگ تبدیل شد. آنقدر بزرگ که دیگر نمیتوانستیم آن را در دفتر نشر افق برگزار کنیم. قرار شد دو ماه فعالیت باشگاه تعطیل شود تا بتوانیم مکان مناسبی فراهم کنیم، ولی اتفاقهایی افتاد که نشد تا امسال... فکر کردیم گروههای مجازی امکان خوبی است تا دوباره فعالیتهای باشگاه کتاب افق را از سر بگیریم. با مسابقهای به نام «به افق کتابخانه من» شروع کردیم که همزمان با برپایی نمایشگاه کتاب در اردیبهشتماه برگزار شد. تعداد زیادی از دوستان نوجوان با عکسها و نوشتههایشان در این مسابقه شرکت کردند و برگزیدههای آن هسته اصلیِ باشگاه کتاب افق را تشکیل دادند. علاوهبراین، تعدادی از نوجوانانِ کتابخوان هم در نمایشگاه کتاب تهران شناسایی شدند و به عضویت در باشگاه کتاب افق درآمدند.»
در ادامه، کارتهای عضویت طلایی و بنفش و وبسایت آزمایشی باشگاه کتاب افق به نشانی http://www.ofoqbookclub.com رونمایی شد و رؤیا میرغیاثی درباره فعالیتهای باشگاه کتاب افق توضیح داد: «کتابخوانی گروهی، گفتوگو درباره کتاب، معرفی کتاب، معرفی کتابفروشیها و کتابخانههای محلی، برگزاری مسابقههای ادبی و فرهنگی و هنری مبتنی بر کتاب، دیدار با نویسندهها و مترجمها و تصویرگرها، بازدید از مراکز فرهنگی و هنری، مشارکت فعالیتهای اجتماعی و عامالمنفعه کتابمحور و حضور در غرفه نشر افق در نمایشگاههای کتاب بخشی از فعالیتهایی است که دوست داریم در باشگاه کتاب افق انجام دهیم. از کودکان، نوجوانان و جوانان برای عضویت و مشارکت در این باشگاه دعوت میکنیم. خوشحالیم که امروز نخستین اعضای باشگاه کتاب افق در دوره جدید معرفی میشوند. این دوستان از امتیاز اشتراک سالانه کتابهای نشر افق، تخفیف ویژه خرید از فروشگاهها و نمایشگاههای نشر افق و تخفیف ویژه ثبتنام در کارگاههای آموزشی مؤسسه هفت اقلیم برخوردار میشوند و ما از تواناییهای آنها در زمینههای مختلف هنری، ادبی و فرهنگی استفاده خواهیم کرد.»
سپس نخستین اعضای باشگاه کتاب افق در سال ۱۳۹۶ به نامهای لادن میرزاخلیلی، فاطمه نظری، فاطمه حیدری، نازنین رضایی نوری، علی آگاهی، امیرحسین حیدری، ماندیس آثار، زهرا قاسملو، سمانه نیکخو، پریماه بوربور و هستی جعفری معرفی شدند. اعضایی که در جشن حضور داشتند، جوایزشان را از دست رضا هاشمینژاد، کیوان عبیدیآشتیانی، اسدالله شعبانی و ریحانه جعفری گرفتند.
پس از اهدای کارت عضویت و جوایز اعضای باشگاه کتاب افق، اسدالله شعبانی، شاعر، بر تأکید بر نقش تعیینکننده شعر و ادبیات در برقراری صلح و آرامش گفت: «بدون ادبیات جهان نمیچرخد. زمین پایدار نمیماند. آبروی ما هنر و ادبیات است. جهان گسترده است و عمر ما کوتاه و با شعر و داستان و زبان هنری میتوانیم به زندگیمان معنا و هویت بدهیم.»
ریحانه جعفری، مترجم، آرزو کرد: «امیدوارم بتوانیم آنقدر برای بچههامان کار کنیم که جنگ در تمام جهان و کشور خودمان ریشهکن شود. همانطور که الان در منطقه بسیار آشفتهای که زندگی میکنیم، کشور ما در صلح به سر میبرد و این یکی از خوشحالیهای همه ما است که در این کشور زندگی میکنیم. سعی کنیم با نوشتن، شعر گفتن، رمان نوشتن و ترجمه کردن و هر کار فرهنگیای که داریم این بستر را فراهم کنیم و آمادهسازی این بستر هم طبیعتاً از پله اول از طرف بچههایمان است. یعنی با کار کردن با بچههایمان و برای آنها برای داشتن ایرانی آباد تلاش کنیم.»
رضا هاشمینژاد، مدیر نشر افق، نیز برگزاری دورهمیهای گفتوگومحور و کتابمحور را گام مهمی در ایجاد صلح دانست و گفت: «امروز جای خیلی از بچههای کتابخوان خالی بود. این جشن شروعی بود تا بتوانیم جمعهای فعال و گستردهای از نوجوانان تشکیل بدهیم.»
انتهای پیام/