فرهاد حسنزاده: برنامهریزی برای کودکان، یکی دو ساله نتیجه نمیدهد
فرهاد حسنزاده در گفتوگو با خبرنگار فرهنگیآنا، با انتقاد از به رسمیت شناخته نشدن ادبیات کودک؛ چه در رویدادها و جوایز و چه در برنامهریزیها و مدیریتهای فرهنگی گفت: «ما همیشه از این مساله رنج میبریم. مدیران و مسئولان همهشه در حد شعار به ادبیات کودک توجه نشان میدهند و قول حمایت آنان نیز در همین حد باقی میماند و عملا در اقدامات و مدیریتهای آنان نمود پیدا نمیکند.»
وی ادامه داد: «البته این بیتوجهیها فقط مربوط به حوزه ادبیات کودک نمیشود بلکه به سینما، تئاتر و سایر گرایشهای فرهنگی هنری در حوزه کودک نیز میشود. همیشه حوزه بزرگسالان است که در راس برنامهها قرار میگیرد و اقدامات در حوزه کودکان هم معمولا در سطح نمایش و ارائه بیلان کار میماند.»
حسنزاده ضمن بیان اینکه کار فرهنگی، نیازمند زمان و هزینه است، اظهار داشت: «یکی از انتقادهای اصلی در این راستا این است که نگاه مدیران به حوزه فرهنگ، نگاه بلند مدت نیست یا به عبارتی نگاه آنها به کاشت، کاشتِ گردو نیست، بلکه کاشت گندم است که طی چندماه، منجر به درو شود در حالی که کار فرهنگی، خصوصا کار برای کودکان نیازمند برنامههای زیرساختیتری است که یکی دوساله هم نتیجه نمیدهد.»
وی با انتقاد از سطح فرهنگی جامعه، گفت: «اینکه امروز کارشناسان مختلف از نزول و ابتذال فرهنگی جوانان ما انتقاد میکنند، نشان دهنده آن است که ما در فرهنگسازی و آموزش آنان؛ زمانی که کودک و نوجوان بودهاند موفق نبودهایم و متاسفانه این بیتوجهیها، با یکسری اقدام تکراری و بیاثر در حال تکرار است.»
نویسنده مجموعه کتابهای «بیز… بیز… بیزینس» اختصاصا درباره ادبیات کودک خاطرنشان کرد: «وقتی اثری در این حوزه تولید میشود، نیازمند توزیع و فراهم شدن شرایط برای رسیدن به دست مخاطبان خود که همان کودکاناند است اما میبینیم بعد از این همه سال هنوز چرخ توزیع کتاب در چرخه نشر ما لنگ است در حالی که سازمانهای دستاندرکار امور کودکان، به خصوص آموزش و پرورش میتوانستند این معضل را حل کنند.»
وی ادامه داد: «مدارس ما، هنوز که هنوز است فاقد کتابخانههای غنی و بهروزی هستند و کتابدار حرفهای که بتواند در کتابخوان شدن بچهها نقش داشته باشد است. در شرایطی که در دسترسترین مکان برای ارائه کتابهای کودک خوب، همین مدارس هستند.»
این روزنامهنگار همچنین گفت: «نبود زنگ کتابخوانی در مدارس هم مشکل دیگری است. البته برخی معلمان جسته و گریخته به موضوع کتاب میپردازند اما این مساله سازمانیافته نیست. ولی در کشورهای توسعهیافته، کتابخوانی امری مجزا از مطالعه نیست و مباحث آموزشی هم توام با مطالعه به کودکان انتقال داده میشود.»
نویسنده رمان کودک «مردی که خودش را پیدا کرد» با تعمیم مشکل دسترسی کودکان به کتابهای خوب، افزود: «بزرگسالان وقتی دنبال یک کتاب باشند، بالاخره میتوانند آن را در کتابفروشیها یا کتابخانههای مختلف پیدا کنند اما این کودکان این امکان را ندارند. بنابراین باید کتاب و کتابفروشی در دسترس آنها باشد؛ مثلا در شعاع 500 متری محل زندگیشان. در حالی که اکثر محلات ما، کتابفروشی ندارند.»
حسنزاده در پاسخ به این سوال که عملکرد ناشران حوزه کودک و نوجوان را چطور ارزیابی میکنید، گفت: «ناشرانی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سابقه طولانی در این حوزه دارند اما نگاه ناشران دولتی با توجه به سیاستهای کلی، معمولا نگاهی بسته و محدود کننده است. به همین خاطر نیازهای روز ادبیات را برآورده نمیکنند؛ اگرچه عملکردی حرفهای در کار دارند.»
وی ادامه داد: «در مقابل ناشران خصوصی خوبی هم داریم که به سمت آثار بهروزتر حرکت کردهاند اما در گام اول، سراغ آثار ترجمهای و کتابهای خوشآبورنگ رفتهاند. این حرکتها البته فضای نشر را دچار تغییر و تحول کرده اما ناشران دولتی با پیوستن به این جریان، میتوانند زمینه را برای انتشار کتابهای تالیفی خوب فراهم کنند. آنها باید بدانند که در عصر مجازی، دیگر هیچ امتیازی در انحصار یک گروه خاص قرار ندارد.»
نویسنده آثاری مانند «من و غولک و قالیچهٔ پرنده» و «نوشجان آقا بزه» ضمن بیان اینکه به طور کلی آینده نشر کودک و ادبیات کودک را امیدوارکننده میبیند، خاطر نشان کرد: «البته من اصولا آدم خوشبینیام اما چیزی که در نمایشگاههای کتاب و روی پیشخوان ناشران میبینم، امیدوارکننده است.»
حسنزاده در پاسخ به این سوال که ورود قلمهای ناکارآمد به حوزه ادبیات کودک، چقدر به عنوان آسیب مطرح است، گفت: «ادبیات کودک عرصهای است که از بیرون گود، به نظر خیلی ساده میآید؛ چراکه مخاطب این حوزه کم سن و سال است. در حالی که این ویژگی اتفاقا کار را بسیار سخت میکند و یک نویسنده کودک باید با مباحث تخصصی جامعهشناسی، روانشناسی و ... آشنایی داشته باشد تا با مخاطبشناسی درست، بتواند اثری مفید و اثرگذار تولید کند.»
وی با بیان اینکه متاسفانه سادگی ظاهری، پای خیلیها را به این حوزه باز کرده است ادامه داد: «معمولا اولین ورودها هم با بازنویسی متون کهن یا سرایش شعرهای ضعیف از سوی این افراد شروع میشود. حال آنکه کار سادهنویسی برای کودکان و همینطور سرایش شعر کودک نیاز به تجربه و دانش زیادی دارد.»
نویسنده «جشن تولد پر دردسر» و «جنازه… با اجازه» اظهار داشت: «متاسفانه کتابهای ضعیف زیادی بدون ارزیابی کیفی از سوی ناشران مختلف به بازار میآیند و هیچ ناظری هم بر کار آنها وجود ندارد تا استانداردهای حرفهای را در ارزیابی خود به کار بندد. در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان نیز شرط کیفی برای عضویت وجود ندارد؛ به دلیل اینکه امیدواریم افراد با حضور در کنار نویسندگان باسابقه، سطح کار خود را ارتقاء دهند.»
وی همچنین خلاء نقد را یکی از دلایل افت کیفی آثار تالیفی خواند و گفت: «در گذشته مجله ادبیات کودک ماه، نقدهای خوبی منتشر میکرد اما سطح نقدها افول کرد و از ماهنامه به فصلنامه تبدیل شد و نقد دیگری که میشود به آن کرد این است که برای تمام نویسندگان و فعالان حوزه ادبیات کودک ارسال نمیشود.»
حسنزاده افزود: «افزایش نشریات تخصصی و همینطور ایجاد محافل نقد ادبی در حوزه ادبیات کودک، حتما میتواند به ارتقاء سطح کیفی آثار کمک کند و در این راه موسساتی مانند خانه کتاب باید همت بیشتری به خرج دهند، زیرا توسعه نقد، نیازمند برنامهریزیها و بودجههای دولتی است.»
انتهای پیام/