جایگاه متزلزل وزیرخارجه آمریکا
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از اعتماد، به نظر میرسد که رکس تیلرسون از اینکه به عنوان دیپلمات شماره یک ایالات متحده شناخته شود، چندان راضی نیست. تیلرسون خود را در پایان جادهای مه آلود تک و تنها میبیند و این در حالی است که در کاخ سفید نه کسی به او علاقهای نشان میدهد و نه از همکاری با او به عنوان وزیرخارجه امریکا خبری است. در اغلب موارد و آنهم در اصولیترین موردها دونالد ترامپ در سخنان خود به گونهای موضعگیری میکند که در تضاد کامل با اظهارات وزیرخارجه کابینهاش باشد. به عنوان نمونه در دعوای اخیر میان سعودیها و قطریها این اختلاف نظر و دیدگاه میان رییسجمهور و وزیرامورخارجهاش کاملا علنی شد به گونهای که نشان داد تیلرسون هیچ گونه نفوذی بر سیاستهای خارجی امریکا ندارد. این در حالی است که برعکس تیلرسون به نظر میرسد که وضعیت نیکی هیلی به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل نزد دولت ترامپ بهتر است. نیکی هیلی دایما در مورد دایره وسیعی از موضوعات اعم از حقوق بشر، اسراییل، ایران و سوریه صحبت میکند و به نظر میرسد که مانند برخی از اسلاف خود در این جایگاه به این نتیجه رسیده است که جایگاه نمایندگی در سازمان ملل هم از آدمها نوعی آچار فرانسه میسازد که میتوانند در مورد همه موضوعات اظهارنظر کنند. در دولتی که دیپلمات ارشد آن برای مدیریت صحیح بخش خود بیشتر تقلا میکند تا پیشبرد ارزشهای امریکا، نیکی هیلی به یک وزیرخارجه جایگزین بدل شده است. البته همواره تاریخی از تنش میان دفتر نمایندگی امریکا در سازمان ملل و وزارت امور خارجه امریکا وجود داشته است اما تا پیش از این احتمالا به دلیل اینکه چنین وضعیت نابسامانی در وضعیت سیاست داخلی امریکا نبوده هیچگاه وضع به گونهای پیش نرفته است که نماینده امریکا در سازمان ملل صدای رساتر و بلندتری به نسبت وزیرخارجه دولت داشته باشد. با وجود آنکه نمیتوان گفت تبعات این وضعیت چه خواهد بود اما مدت زمان حضور تیلرسون در دفتر وزارت امورخارجه یک سوال باز است که در حال حاضر جوابی برای آن نمیتوان در نظر گرفت. انتقال تیلرسون از جهان تجارت و اقتصاد به وزارت امور خارجه چندان آسان نبود. در حالی که ترامپ به وی وعده نوعی خودمختاری در کار را داده بود اما تاجر موفق سابق اکنون به این نتیجه رسیده است که کاخ سفید حق وتوی هرکدام از تصمیمگیریهای وی در وزارت امورخارجه را هم دارا است. درحالی که وی اخیرا در یکی از جلسات در کاخ سفید کنترل رفتار خود را از دست داده و بهشدت عصبانی شده است، خبر این اتفاق به سرعت به رسانهها درز پیدا کرد و اکنون تیلرسون به این نتیجه رسیده که در این دولت اگر علیه افراد حاضر در داخل کاخ اظهارنظری داشته باشی یا با آنها به اختلاف نظر برخورد کنی بلافاصله از تمام ابزارهای خود برای بیاعتبار کردن تو استفاده خواهند کرد.
تا به امروز گزارشهای خبری بسیار زیادی در مورد ناکارآمدی وزارت امور خارجه و ناتوانی شخص تیلرسون برای تاثیرگذاری بر تصمیمهای رییسجمهور منتشر شده است. تیلرسون اصولا وزیرامورخارجهای نیست که بتواند با سرگرم شدن با طرحهای دیپلماتیک در وزارت امور خارجه از تنش با کاخ سفید بکاهد. شاید برای ترامپ هم بهتر بود که دنبال نمونهای مانند جان کری در میان جمهوریخواهان میگشت. فردی مانند میت رامنی یا رودلف جولیانی و شاید هم جان بولتون. با این وجود وی فردی را برای سکانداری وزارت خارجه انتخاب کرد که هیچ گونه تجربه دیپلماتیک یا سیاسی ندارد. شاید ترامپ تصور میکرده است که تیلرسون وزارت امورخارجه را بهتر و بیشتر از یک سیاستمدار یا دیپلمات اداره خواهد کرد و سابقه فعالیتهای وی در حوزه بازار و تجارت هم میتواند به دولت در قراردادهای تجاری که به دنبال انعقاد آن با سایر کشورها هستند، کمک کند. در مورد نیکی هیلی اما واگذاری پست نمایندگی امریکا در سازمان ملل به او براساس یک حسابرسی سیاسی یا انتظار ویژه از او نبود.
شاید هم با توجه به سابقه کاری هیلی به عنوان فرماندار یک ایالت آرام و بیشتر هم روستانشین، وی هرگز گمان نمیکرد که به عنوان نماینده کشورش در سازمان ملل انتخاب شود. به نظر نمیرسد که وی اطلاعاتی در حوزه سیاست خارجی داشته باشد با اینهمه این نبود یا نداشتن اطلاعات باعث نشد که هیلی در جایگاه جدید خود با مشکلات چندانی روبه رو شود. هیلی بسیار زود متوجه شد که هدف وی نباید هماهنگی با وزارت امورخارجه در مسائل دیپلماتیک باشد. وی چهرههای تندرویی مانند جان بولتون را که پیش از وی در جایگاه نمایندگی امریکا در سازمان ملل حضور داشتند به عنوان الگوی خود انتخاب کرد و به خود اجازه داد که در مورد محدوده وسیعی از مسائل اظهارنظر کند. درحالی که تیلرسون تصمیم گرفته بود در حوزه سیاست خارجی از نگاههای سنتی که میگوید امریکا باید در مورد تمام مسائل داخلی یک کشور اظهارنظر کند، فاصله بگیرد اما نیکی هیلی در شش ماه گذشته به عنوان سخنگوی امریکا در مبارزه با دیکتاتورها و ناقضان حقوق بشر عمل کرده است. تیلرسون همواره تاکید داشته است که مسائل حقوق بشری نباید نخستین انگیزه امریکا در حوزه سیاست خارجی باشد اما این مساله برای نیکی هیلی به راحتی در راس لیست اولویتها قرار گرفته است.
تیلرسون اعتقاد دارد که وظیفه دستگاه دیپلماسی و در کلیت سیستم دیپلماسی یک کشور مدیریت جهان پیچیده است و نه تلاش برای تغییر آن. با اینهمه هیلی به راحتی درباره ناکارآمدی برخی از نهادهای تحت نظر سازمان ملل اظهارنظر میکند و به عنوان نمونه شورای حقوق بشر را به دلیل آنچه که وی سیاستهای ضداسراییلیاش میخواند بهشدت مورد انتقاد قرار داده و این در حالی است که هرگونه سخن گفتن از چند و چون رابطه میان اسراییل و امریکا در زمره اختیارات وزارت امور خارجه است. در حالی که تیلرسون نفوذ و قدرت خود را از دست داده و بهشدت منزوی شده است اما هیلی به یکی از موفقترین چهرههای کابینه ترامپ با شاخصهای مختص خود بدل شده است. مساله جالبتر این است که نیکی هیلی به منتقد شماره یک روسیه تبدیل شده و در بسیاری از پروندهها از نقش روسیه به عنوان یک مخرب یاد میکند و این در حالی است که تیلرسون ترجیح میدهد در برابر روسیه و متحدان بشار اسد مانند ایران چندان در ملاءعام اظهارنظر نکند. البته این ویژگی هیلی میتواند به زودی به چالشی در رابطه وی با ترامپ تبدیل شود چرا که رییسجمهور تازه امریکا هنوز نمیداند که آیا میتواند به رویای خود مبنی بر نزدیکی به مسکو جامه عمل بپوشاند یا خیر. درحال حاضر نمیتوان با قطعیت گفت که آیا تیلرسون میتواند قدرت از دست رفته خود را احیا کرده و وزارت امورخارجه را به جایگاه پیشین بازگرداند یا خیر؟ با این همه در حال حاضر هیلی فردی است که اگر میخواهید در مورد ارزشهای امریکا در سایه ترامپ بدانید باید به سخنان وی گوش کنید.
انتهای پیام/