صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۱۸ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۴
محمدحسین فرهادیان*

مذاکره طالبان با ایران؛ ترس از داعش یا مبارزه با آمریکا؟

هرازگاهی خبرهایی از درگیری‌های طالبان با داعش در افغانستان به گوش می‌رسد. از این رو به‌نظر می‌آید موضوع داعش و جریان‌های تکفیری از این دست به ویژه در افغانستان، یکی از نگرانی‌های طالبان و همچنین جمهوری اسلامی ایران باشد.
کد خبر : 19104

به‌تازگی در خبرگزاری‌های رسمی جمهوری اسلامی ایران خبری درباره سفر هیأتی از اعضای دفتر قطر طالبان افغانستان به ایران منتشر شده است. خبر و تحلیل درباره‌ رابطه‌ ایران و طالبان موضوع جدیدی نیست؛ حضور برخی از اعضای سابق طالبان در افغانستان در کنفرانس علما و بیداری اسلامی تهران، مهمترین و مشخص‌ترین مصداق برای ارتباطات ایران و طالبان بود. البته پس از این رویداد نیز بار دیگر خبر سفر هیئت طالبان به ایران مطرح شد که به‌وسیله ایران تکذیب و به‌وسیله خود طالبان تأیید شد.


چرا ایران با طالبان گفت‌وگو می‌کند؟


آنچه حائز اهمیت است، نگاه ایران به افغانستان است. جمهوری اسلامی ایران بارها در گفتار و رفتار خود نشان داده است که به دنبال ثبات و امنیت پایدار در افغانستان است، زیرا تا به امروز ناامنی در کشورهای هسایه‌ ایران چیزی جز هزینه برای این کشور نداشته است. از این رو شایسته است از این عینک به سیاست‌های ایران در افغانستان نگاه شود که ایران به‌دنبال امنیت و ثبات پایدار در افغانستان است. البته دستیابی به این ثبات نیز الزاماتی دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد:


الزامات ثبات در افغانستان


- عوامل داخلی:


بسیاری از ناامنی‌ها در افغانستان برگرفته از مشکلات داخلی این کشور است. افغانستان کشوری است با اقوام و نژادهای مختلف که از قضا این مرزهای قومی خود عامل تنش در سال‌های گذشته‌ این کشور محسوب می‌شده است و امروز نیز کم و بیش در این کشور دیده می‌شود. از این رو یکی از موضوعات عمده برای حل مشکلات افغانستان، موضوع ملت‌سازی است و اینکه قومیت‌های افغانستان خود را ذیل هویتی مشترک یعنی افغانستان بدانند و برای توفیق آن وارد فرآیند سیاسی عادلانه‌ای شوند.


از این رو بازیگری همه‌ گروه‌های تأثیرگذار در بازی سیاسی و قدرت در افغانستان یکی از پیش‌شرط‌های حرکت به سوی ثبات و امنیت در افغانستان است. طالبان نیز نشان داده است بیش از آنکه گروهی جنگی باشد، گروهی با ریشه‌های افغانی و برآمده از بخشی از مردم این کشور است.


دولت افغانستان و حتی آمریکایی‌ها نیز به این موضوع پی برده‌اند و دست خود را برای مذاکره به سمت طالبان دراز کرده‌اند، از این رو به‌گفته سفیر اسبق ایران در افغانستان، ایران کماکان سیاستی را دنبال می‌کند که با جریان‌ها وگروه‌هایی که می‌توانند در حفظ امنیت افغانستان تاثیر داشته و مورد تایید مردم باشند، روابط خوبی برقرار کند.


- عوامل منطقه‌ای:


مشکلات افغانستان تا حدودی به داخل مرزهای خود محدود می‌شود اما بسیاری از مشکلاتی که امروز افغانستان درگیر آن است، ریشه در کشورهای منطقه دارد. به هرحال حضور اقوام ازبک، تاجیک و پشتون، نوعی امتداد قومی را از دل افغانستان تا کشورهای همسایه داشته است. از سوی دیگر تهاجم شوروی به افغانستان فضا را برای بازیگری کشورهایی چون عربستان و پاکستان در افغانستان فراهم کرد و بسیاری از گروه‌های افغانی تاییدشده به‌وسیله این دو کشور بودند. حتی پاکستان، عربستان و امارات متحده عربی تنها کشورهایی بودند که طالبان را پس از به دست گرفتن قدرت در کابل به رسمیت شناختند. البته از طرف دیگر نیز گروه‌های معارض طالبان نیز با حمایت دیگر کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران مواجه شدند. از این نگاه، الزام دیگر صلح در افغانستان، همکاری کشورهای منطقه است. دولت جدید افغانستان برای دستیابی به فرآیند موثر صلح به نظر مصمم می‌آید. این کشور با پاکستان (که مهمترین حامی طالبان محسوب می‌شود) وارد گفت‌وگوهای جدی شده است و حتی تا حدودی روابط خود با هند را فدای مذاکره با پاکستان کرده است.


از سوی دیگر ظرفیت‌های مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی را برای دستیابی به فرآیند صلح تحریک کرده است به‌طوری که چین نیز وارد فرآیند صلح در افغانستان شده است. از این رو نیاز است تا ایران نیز به‌عنوان بازیگر مهم منطقه‌ای و موثر در افغانستان نقش موثری در شکل دهی به هندسه جدید سیاست در افغانستان داشته باشد.


- عوامل فرامنطقه‌ای:


مهمترین عنصر فرامنطقه‌ای دخیل در افغانستان، آمریکاست که به مذاکره با طالبان معترف است.


ایران و طالبان


شهادت دیپلمات‌های ایرانی در مزارشریف، مهمترین موضوع تاریخی میان ایران و طالبان افغانستان بود که انگشت اتهام را به‌سوی طالبان نشانه رفت. گرچه سخنان بسیاری در رابطه با دست داشتن و نداشتن طالبان در این اقدام مذبوحانه و ددمنشانه وجود دارد اما ظاهراً طالبان توانسته است خود را از این اتهام در چشم مسئولان ایرانی تبرئه کند.


تقویت جناح میانه‌رو طالبان در مواجه با جناح تندرو این گروه یکی از الزامات فرآیند صلح است. مذاکرات متعدد میان طالبان و آمریکا، چین، دولت افغانستان و ایران همه و همه زمینه را برای ایجاد شکاف در صفوف طالب‌ها فراهم می‌کند. چنانکه «نوذر شفیعی» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفته است: طالبان مجموعه‌ای پیچیده و چندوجهی است و وقتی از طالبان نام می‌بریم، ممکن است یک‌سری رادیکال یا حتی برخی افراد که در دوره جهاد حضور داشتند در این گروه باشند. جمهوری اسلامی ایران تمایل دارد با گروه طالبانی که رفتاری معتدل شده دارند، آن هم برای ایجاد ثبات و کاستن آلام و درد مسلمانان وارد مذاکره شود.


طالبان نیز هم برای ورود به فرآیند سیاسی و هم برای وجه‌سازی نیازمند مذاکره با کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران است و گام نخست نیز قاعدتاً روشن کردن مواضع و رفع نگرانی‌های امنیتی ایران از جانب طالبان است. این نگرانی‌ها از عملیات تروریستی علیه مردم افغانستان تا تولید مواد مخدر را در برمی‌گیرد.


با توجه به کمک‌های مختلف ایران به دولت افغانستان، به‌طور یقین مذاکره با طالبان نه تنها بدون هماهنگی با مقام‌های افغانستان نیست بلکه به نظر در راستای برنامه‌ای مشترک با دولت افغانستان می‌باشد، با توجه به اینکه هنوز مدت زیادی از سفر رئیس‌جمهوری این کشور به ایران نمی‌گذرد. همانطور که گفته شد صلح در افغانستان فرآیندی داخلی میان طرف‌های افغانستانی است در بستر همکاری‌های منطقه‌ای.


از سوی دیگر طالبان و ایران هر دو مخالف حضور نیروهای خارجی در منطقه به ویژه در افغانستان هستند از این‌رو دشمن مشترکی به نام آمریکا نیز موضوعی است که می‌تواند در دستور کار گفت‌وگوها وجود داشته باشد.


از سوی دیگر موضوعی که امروز در افغانستان و درباره افغانستان مطرح می‌شود حضور داعش در این کشور است. به هر حال جنس داعش، برخلاف تصور برخی، با طالبان متفاوت است. طالبان نیروی بومی افغانستان و نگاه تجاوزکارانه به کشورهای دیگر اسلامی ندارد. حداقل بخش موثری از طالبان، فاقد نگاه‌های تکفیری شدید داعش نسبت به اقلیت‌های مذهبی و شیعیان است. از سوی دیگر هرازگاهی خبرهایی از درگیری‌های طالبان با داعش در افغانستان به گوش می‌رسد. از این رو به‌نظر موضوع داعش و جریان‌های تکفیریِ از این دست به ویژه در افغانستان، یکی از نگرانی‌های طالبان و همچنین جمهوری اسلامی ایران باشد. چنانکه «نوذر شفیعی» مهمترین محور دیدار و گفت‌وگو با هیئت سیاسی طالبان را مبتنی بر محورهای سیاسی و امنیتی می‌داند و می‌گوید: در گذشته موضوعاتی میان ایران و طالبان اتفاق افتاد، همچنین موضوعاتی در دنیای اسلام در حال وقوع است که در این خصوص لازم است رایزنی‌ها و مشورت‌هایی صورت گیرد.


به‌نظر می‌آید یکی از این موضوعات جهان اسلام همین جریان‌های تکفیری مشکوک مانند داعش باشد که از جمله موضوعاتی است که می‌تواند وجه مشترکی میان ایران، طالبان و کل جهان اسلام باشد.


کارشناس امور بین‌الملل


انتهای پیام/

ارسال نظر