صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

چه سناریوهایی در سایه دونالد ترامپ پیش روی برجام است؟

بیش از ١٠ سال مذاکره ایران ابتدا با تروییکای اروپایی و پس از آن با ١+٥ بر سر کمیت و کیفیت برنامه هسته‌ای ایران از سال ٢٠١٣ میلادی جای خود را به توافقنامه موقت ژنو و پس از آن هم به توافقنامه هسته‌ای نهایی موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک در جولای سال ٢٠١٥ داد؛ توافقنامه‌ای که در نهایت در ژانویه سال ٢٠١٦ جامه عمل پوشید و تا به امروز با همه فراز و فرودها ادامه داشته است.
کد خبر : 190892

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از اعتماد، با این همه همان‌گونه که اعضای تیم مذاکره‌کننده ایران در واپسین هفته‌های مذاکرات نفسگیر با ١+٥ برای رسیدن به برجام تاکید داشتند اجرای این توافق از حصول به آن به مراتب سخت‌تر است. این سختی با حضور دونالد ترامپ جمهوریخواه و ناآشنا به جهان سیاست در کاخ سفید از ژانویه سال ٢٠١٧ پرفراز و نشیب‌تر از قبل هم شده است. شورای آتلانتیک قریب به ١٠ روز پیش میزبان جلسه‌ای چند ساعته برای بررسی ابعاد برجام از حیث بین‌المللی و همچنین فنی بود. پس از آن نشست این شورا اقدام به انتشار چند مجموعه نوشتاری در مورد برجام کرد. روزنامه اعتماد در شماره روز گذشته خود (چهارشنبه ٧ تیرماه) اقدام به انتشار یکی از نوشتارهای این مجموعه با محوریت نقش اروپا در حفظ برجام با عنوان: اروپا برای حفظ برجام می‌جنگد، کرد. در نوشتار دیگری که از این مجموعه منتشر شده سناریوهای پیش روی برجام مورد بررسی قرار گرفته است. در این گزارش تحلیلی آمده است:
توافق هسته‌ای میان ایران و ٥ عضو دایم شورای امنیت به اضافه آلمان، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بین‌المللی در چندسال اخیر بود. این توافق یک پیروزی برای دیپلماسی بود که مانع از تنش شد و این نتیجه قابل قبول سیاسی برای هرکدام از کشورهای حاضر در مذاکرات ایران و ١+٥ داشت. علاوه براین، توافق هسته‌ای با ایران یک دستاورد برای رژیم عدم تکثیر تسلیحات هسته‌ای در سطح جهانی بود که سایر کشورها و پرونده‌ها نیز می‌توانند از بخش‌هایی از آن بهره ببرند. با این همه شکاف میان ایران و ایالات متحده به خصوص از زمان انتخاب دونالد ترامپ در امریکا، نوعی ابهام را برای دوام برجام به خصوص توافق‌هایی که زمان آنها به ١٠ تا ١٥ سال از روز اجرا می‌رسد، ایجاد کرده است. در این نوشتار به بررسی سیاست این توافقنامه در میان‌‌مدت در واشنگتن، تهران و بروکسل پرداخته شده است. فاکتور ثابت در این معادله نیز موضع و سیاست مسکو و پکن در قبال برجام است. سه نتیجه محتمل یا سه سناریو در نظر گرفته شده است: توافق هسته‌ای با ایران برای مدت زمانی که در برجام در نظر گرفته شده ادامه پیدا می‌کند، توافق در جریان یک پروسه مذاکراتی مجدد دچار تعدیل‌هایی می‌شود، توافق به شکل دایم از میان برداشته می‌شود یا احتمالا از سوی یکی از بازیگران با یک اقدام یک‌جانبه آسیب جدی می‌بیند.
بقای برجام
محتمل‌ترین سناریوها این است که هیچ چیزی رسما تغییر نمی‌کند. هرکدام از طرفین به تعهدهای خود عمل می‌کنند هرچند که ممکن است در میانه این وفای به عهد مشاجره‌های گاه به گاه یا نارضایتی‌هایی در مورد عدم برداشته شدن کامل برخی تحریم‌ها از سوی ایران یا اعتراض به میزان پایبندی‌های تهران به تعهدات هسته‌ای از سوی طرف مقابل مطرح باشد. حتی در ایران یا امریکا که دو کشوری هستند که شک و شبهه فراوانی درباره دستاوردهای برجام از سوی جناح‌های سیاسی مختلف مطرح می‌شود نیز دلایل کافی وجود دارد دال براینکه احتمالا تداوم برجام محتمل‌ترین گزینه خواهد بود. نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در ١٩ ماه مه سال ٢٠١٧ نشان داد که مردم ایران به دولت برای ترک توافق یا ایجاد تغییر در آن فشاری وارد نمی‌کنند و حامی برجام به حساب می‌آیند. پیروزی دوباره حسن روحانی با اختلاف قابل توجه (٥٧ درصد در برابر ٣٨ درصدی که به ابراهیم رییسی رای دادند) ماموریتی به دولت دوازدهم در ایران برای حفظ برجام و به نمایش گذاشتن تعهد کامل ایران به ملزومات آن در قالب توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را می‌دهد. توافقنامه هسته‌ای تنها یکی از سکوهای روحانی برای بازکردن دروازه‌های ایران به سمت تعامل بیشتر با جهان و اجرای سیاست‌های لیبرال‌تر در داخل است. با این همه برجام جایگاه مهمی برای او و طرفدارانش دارد.
در واشنگتن، دولت ترامپ هیچگاه از بیان اینکه این توافق گزینه بدی برای امریکا بوده، ابا نکرده است. با توجه به اینکه براساس محدودیت‌های قانونی موجود در امریکا، تیلرسون باید هر ٩٠ روز گزارشی درمورد میزان پایبندی ایران به برجام به کنگره بدهد، وی در اواسط ماه آوریل این گزارش را داد اما آن را با انتقادهای تند و تیز در مورد فعالیت‌های غیرهسته‌ای ایران از جمله فعالیت‌های منطقه‌ای به خصوص در سوریه و یمن همراه کرد. وی در همان زمان هشدار داد که با بازبینی توافق هسته‌ای که احتمالا در تابستان یا اواخر سال میلادی به اتمام خواهد رسید، دولت احتمالا مسیر متفاوت‌تری را در قبال برجام در پیش خواهد گرفت. با این همه برای اروپا، روسیه و چین، حفظ توافق هسته‌ای به دلایل سیاسی و دیپلماتیک یک منفعت تمام عیار است. اتحادیه اروپا بسیار خوشحال و مسرور است که هدایت این تلاش‌های دیپلماتیک را برعهده داشته است و در شرایطی که تهران و واشنگتن به دنبال این باشند که در مواضع خود در قبال برجام تغییری ایجاد کنند این اتحادیه اروپاست که بیشترین ضرر را خواهد کرد. بروکسل از تمام توان خود برای تشویق واشنگتن به حفظ توافق هسته‌ای و وفای به تعهداتش در شرایطی که ایران هیچ گونه تخطی از تعهدات خود نداشته باشد، استفاده خواهد کرد. روسیه و چین هم احتمالا بسیار کمتر به جنبه‌های بازرسی‌های هسته‌ای یا ریزه‌کارهای فنی می‌پردازند اما به هرحال تداوم برجام را بهترین مسیر رو به جلو می‌دانند.
تغییر یا تعدیل برجام
این احتمال وجود دارد که دولت ترامپ در نتیجه سیاست بازبینی رویکرد خود در قبال ایران خواهان برخی تغییرات در جزییات توافق هسته‌ای شود. رویکرد رییس‌جمهور در این مورد خاص هم مانند سایر موارد مبهم و بی‌ثبات است. در یک سوی میدانی که ترامپ ایستاده است وعده انتخاباتی وی برای کشتن توافق هسته‌ای است و در سوی دیگر وعده اجرای سختگیرانه‌تر آن. در جریان سفر ماه مه رییس‌جمهور امریکا به خاورمیانه بیشترین توجه‌ها روی آنچه دخالت ایران در مسائل داخلی کشورهای عربی خوانده می‌شد، بود. در بیانیه مشترکی که در عربستان سعودی و در جریان سفر ترامپ صادر شد این جمله آمده بود: برخی از بندهای توافق هسته‌ای باید مورد بازبینی مجدد قرار بگیرد. با توجه به اینکه میزبان ترامپ در عربستان خواهان رویکردهای بسیار تندتر در قبال ایران است، این ادبیات به کار رفته در بیانیه نشان از درخواست برای نوعی تعدیل در برجام دارد و نه درخواستی برای بازبینی کامل برجام. با این همه درباره همین حد هم نمی‌توان با قاطعیت سخن گفت. در کنگره امریکا، درخواست برای سیاست‌های سخت‌تر در قبال ایران می‌تواند با توجه به توسل به رویکردی خصمانه‌تر در قبال نقش منطقه‌ای تهران باشد و نه اصرار بر مذاکره مجدد روی بخش‌های فنی از توافق هسته‌ای. منتقدان ایران (در امریکا) باور نکرده‌اند که ایران با این توافق هسته‌ای برای همیشه دست از رسیدن به تسلیحات هسته‌ای برداشته است اما همزمان به این درک رسیده‌اند که هرگونه تغییری در مفاد برنامه جامع اقدام مشترک هم از نظر سیاسی و هم از نظر کاربردی می‌تواند غیرقابل دسترس باشد. اروپا و روسیه به هرگونه پیشنهادی از سوی یکی از طرف‌ها برای بازگشت به میز مذاکرات با اکراه پاسخ خواهند داد. هر دوی آنها ترجیح می‌دهند که اگر نگرانی از سوی امریکا در مورد رفتار برجامی ایران وجود دارد برای حل و فصل آن به سازوکار تعیین شده در برجام که همان مراجعه به کمیسیون مشترک است رجوع کند و حیات توافق را با مذاکراتی جدید تهدید نکند. مکانیسم حل و فصل اختلاف‌ها نیز کمیسیون مشترک است که اعضای آن به شکل مرتب با هم دیدار دارند و مرجعی است برای حل و فصل همه اختلاف‌های پیچیده‌ای که ممکن است در سال‌های پیش روی توافق هسته‌ای میان اعضای برجام به وجود ‌آید. مسائلی مانند بازبینی طراحی رآکتور آب سنگین اراک یا پروژه‌های مدنظر در فردو که ایران باید کار کردن بر روی آنها را اطلاع دهد از جمله سوژه‌هایی است که در کمیسیون مشترک مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
این فقط امریکا نیست که می‌تواند درخواست مرور برجام یا تعدیل‌هایی در آن را بدهد بلکه ایران نیز می‌تواند برای انجام تحقیقات بیشتر یا کاسته شدن از حجم تحریم‌هایی که به نوعی تعلیق شده‌اند این درخواست را ارایه کند. اما تا زمانی که حسن روحانی پرونده هسته‌ای را در اختیار دارد، احتمالا تمایلی به ریسک کردن در این خصوص نخواهد داشت چرا که این مساله می‌تواند به ابزاری در اختیار مخالفان دولت در ایران هم برای ترک برجام بدل شود. در شرایطی که ایران و امریکا به دلیل اختلاف در سایر حوزه‌ها رویکرد تهاجمی‌تری در برابر هم اتخاذ کنند، این توافق می‌تواند بهانه‌ای باشد برای اثبات غیرقابل اعتماد بودن طرف مقابل. برخی از بدنه سیاسی ایران می‌توانند به این توافق به چشم یک نشانه ضعف نگاه کنند یا مساله‌ای که استقلال آنها را زیر سوال برده است.
از سوی دیگر توماس پیکرینگ از تحلیلگران باسابقه مسائل ایران و دیپلمات امریکایی اعتقاد دارد که برجام می‌تواند سرمایه‌ای برای موفقیت‌های دیگر در حوزه عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای باشد. در بهترین سناریو، ایران شاید موافقت کند که زبان توافق را از گونه‌ای که در حال حاضر است و به نوعی از پایانی باز برخوردار است را تغییر دهد تا دیگر کشورها هم گام‌های خود برای قرار گرفتن در حوزه عدم اشاعه را بردارند. برای ایران شاید برجام یک استاندارد جدید جهانی باشد برای تقویت پرستیژ و جایگاه تهران. در این صورت تهران هم می‌تواند به زنجیره‌ای از کشورهای دیگر بپیوندد که از برنامه‌های هسته‌ای (نظامی) فاصله گرفتند و در ازای آن منافع داخلی و بین‌المللی را از آن خود کردند. شاید برخی از مذاکره‌کنندگان در ایران از این طرح و سناریوی آخر استقبال کنند اما بی‌شک این مساله در داخل ایران با مخالفت محافظه‌کاران روبه‌رو خواهد شد.
لغو دایمی برجام
این سناریو هم با وجود شانس کمی که برای پیروزی آن وجود دارد باید در نظر گرفته شود چراکه یکی از شعارهای دوران رقابت‌های انتخاباتی ترامپ است. آیا برجام هم به سرنوشت توافقنامه تجاری آسیا بدل می‌شود که امریکا رسما از آن خارج شد؟ مشاوران ترامپ با او هم عقیده هستند و ادعا می‌کنند که ایران منبع بی‌ثباتی در منطقه است (!) اما همزمان همین مشاوران به وی پیشنهاد می‌دهند که توافق هسته‌ای را زنده نگاه دارد. آنها هرچند که این توافق را ضعیف می‌دانند اما به هرحال تاکید دارند که این توافق تا حدودی فعالیت‌های هسته‌ای ایران را محدود نگاه داشته است. متن برنامه جامع اقدام مشترک توافقنامه‌ای داوطلبانه است و معاهده به حساب نمی‌آید و هیچ گونه بند مشخصی درباره توقف کامل آن به واسطه یک عمل مشخص از سوی یکی از طرفین وجود ندارد و این در حالی است که در بسیاری از معاهده‌ها چنین بندهایی یا چنین شروطی به چشم می‌خورد. در یک جای متن برجام درباره موضع ایران نوشته است: ایران اعتقاد دارد که اگر تحریم‌ها به شکل کلی یا جزیی بازگردانده شوند، ایران می‌تواند این مساله را لحاظ کرده و اجرای تعهدهای خود در قالب برنامه جامع اقدام مشترک را به صورت موردی یا کلی متوقف کند. البته در مورد سایر اعضا از چنین حق و ادبیاتی صحبت به میان نیامده است. زبان توقف در متن برجام به تکمیل طبیعی مسوولیت‌ها و تعهدهای هرکدام از طرفین در بازه‌های زمانی مشخص بازمی‌گردد. به عنوان نمونه توقف قوانین اتحادیه اروپا یا توقف دستورهای اجرایی امریکا زمانی که ایران به تعهدات خود در برجام عمل کرد. همچنین کلیت برجام نیز پس از طولانی‌ترین زمان تعهدات ایران که ١٥ سال است (زمان اصلی‌ترین تعهدات هسته‌ای ایران ١٠ ساله است) به خودی خود به پایان می‌رسد. در آن زمان به شکل اتوماتیک ایران از دستور کار شورای امنیت نیز خارج می‌شود.
با این همه جنبه‌های رسمی این توافقنامه و پروتکل‌های دیپلماتیک که مذاکرات و ارتباط‌های میان دولت‌ها را شکل داده‌اند نباید به سوژه‌ای برای بحران‌های ژئوپولتیک بدل شوند. ریسک تشدید تنش میان ایران و امریکا نباید برجام را تهدید کند. انتقادهای بی‌حد و حصر ترامپ از ایران که به نوعی از تغییر نظام حرف می‌زنند (اشاره به اظهارات تکراری وزیرخارجه امریکا در مورد سیاست تغییر نظام در ایران که از سوی امریکا پیگیری می‌شود) می‌تواند با پاسخ تندی از سوی تهران روبه رو شود. شاید شرایطی پیش‌ آید که توافق هسته‌ای رسما و به شکل مستقیم مورد تهدید قرار نگیرد اما وضعیت به گونه‌ای پیش برود که ادامه اجرای آن با وجود برگزاری جلسات کمیسیون مشترک و دیگر کانال‌های دیپلماتیک سیاسی سخت باشد. این سناریو هم یک احتمال بسیار اندک است اما نمی‌توان آن را کاملا به حاشیه راند. برخی از اظهارنظرهای مقام‌های دولت ترامپ در چندماه اخیر مانند مورد تیلرسون که چندی پیش در پاسخ به سوالی درمورد احتمال دیدار با همتای ایرانی خود گفته بود که برای گفت‌وگو در صورت سازنده بودن آن آماده است، نشان می‌دهد که سیاست‌های ایرانی دولت جدید امریکا هنوز مشخص نشده است. در اکثریت کشورها ادامه برجام خواست عمومی است و این در حالی است که در همین کشورها ممکن است انتظار بسیار پایینی برای عادی‌سازی رابطه تهران – واشنگتن وجود داشته باشد. در میان کشورهای حاضر در جمع برجام، ایالات متحده از همه غیرقابل پیش‌بینی‌تر است و میان مطالبه اجرای سختگیرانه‌تر برجام توامان با تهدید حیات آن و شکل دادن به یک ساختار در قالب همکاری‌های امنیتی برای تاثیرگذاری بر نفوذ ایران مردد است. ایران نیز باید تصمیم بگیردکه با انتقادها و حرف و حدیث‌ها در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای خود چه مسیری را می‌خواهد طی کند؟


انتهای پیام/

ارسال نظر