حجتالاسلام زائری: «آتش به اختیار» شروع یک فصل جدید در حیات فرهنگی و اجتماعی کشور است
دو هفته پیش که رهبر معظم انقلاب، کلیدواژه «آتشبهاختیـار» را برای اردوگاه افسران جنگ نرم و فرهنگی مطرح کردند، هر کسی از ظن خود تعریفی برای این واژه در نظر گرفت. حجتالاسلام محمدرضا زائری، دکترای علوم ادیان، مدرس حوزه و دانشگاه و سردبیر ماهنامه خیمه در همین رابطه، یادداشتی نوشته که خواندنی و قابلتامل است.
کد خبر : 189371
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا از خراسان، در این یادداشت آمده است: سالها پیش وقتی ترجمه عربی کتاب «چگونه جهان را تغییر دهیم؟» با عنوان «کیف نغیر العالم» در لبنان چاپ شد، آنقدر این موضوع و سوژه برایم جذاب و جالب بود که اصل انگلیسی کتاب را که انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر کرده بود، تهیه کردم. کتاب How to change the world گزارشهای دقیقی از افرادی مستقل است که برای ریشهکن ساختن فقر، رسیدگی به مناطق محروم، توسعه کارآفرینی و اقتصادخُرد در مناطق فقیرنشین، نجات کودکانکار و موضوعاتی از این دست به میدان آمده و آستین بالا زده و در کشور و منطقه زندگی خود، اقدامات مفید و تأثیرگذار داشتهاند. کتابی که نلسون ماندلا درباره آن گفته بود: «سرشار از امیدبخشی و انگیزهآفرین برای بسیاری از فعالان اجتماعی که میخواهند برای بهتر شدن زندگی انسان و جهان بکوشند.» در فکر ترجمه فارسی کتاب هم بودم اما به دلایلی، حتى از خیر فکر کردن به آن هم گذشتم و این کتاب را هم کنار همه کتابهایی گذاشتم که احساس میکردم هنوز فضای فرهنگی و اجتماعی ما و فضای فکری برخی از مدیران و مسئولان فرهنگی و اجتماعیمان، ضرورت پرداختن به آنها را چندان درک نمیکند. مهمترین عامل تردید من هم این بود که متأسفانه در کشور ما همهچیز به نهادهای رسمی و دولتی منتهی میشود. این هم یک پیشینه تاریخی و فرهنگی چندصدساله دارد و از این روی، نهادهای غیردولتی و مردمی، نقشهای فعال و جدی ندارند. در همین حال که نهادهای غیردولتی و گروههای مردمی در کشورهای مختلف جهان برای موضوعات مختلفی از آلودگی محیط زیست تا جهانیسازی به خیابان میآیند و فعالیت میکنند، ما در ایران حتى برای روز قدس هم منتظر نهادهای رسمی هستیم و اگر مثلا یک سال شورای هماهنگی تبلیغاتاسلامی و صداوسیما، برنامه راهپیمایی را اعلام نکنند هیچ اتفاقی نمیافتد و همه در خانه خود خواهند ماند یا در نهایت بعد از نمازجمعه به خانه بر خواهند گشت!
منتظر و معطل نهادهای دولتی نمانیــم
درست به خاطر دارم در قضیه کتاب «آیات شیطانی»، بسیاری از مردم در کشورهای مختلف دنیا به میدان اعتراض و اعلام مخالفت آمده بودند و گویا در پاکستان، کسی هم طی درگیری با پلیس به شهادت رسیده بود اما در ایران هنوز کسی حتى از انتشار کتاب اطلاعی نداشت تا با صدور پیام امام امت، ناگهان همه مراکز و مؤسسات به هم ریختند و جایزه تعیین کردند و تظاهرات و اظهار نظرها شروع شد! هنوز هم بعد از سالها وقتی رهبرانقلاب در آغاز سال جدید، موضوعی را به عنوان شعار سال مطرح میکنند، ناگهان موجی تبلیغاتی شروع میشود و در همین حال اگر حساسترین موضوع را رهبر انقلاب مطرح نکنند، کسی به سراغش نمیرود! اکنون به دلایل و اسباب این وضعیت کاری ندارم و غرض از بیان این درددل و شکایت کهنه، تنها بیان مقدمهای بود در شرح وضعیت ناخوشایندی که همه به آن دچار هستیم و میتوان به خوبی درک کرد که چه نتایج و پیامدهایی در سست کردن سلسله اعصاب اجتماعی و فلج ساختن نهادهای عمومی دارد و چگونه همه ما را از تشخیص صحیح وظیفه باز میدارد و در اقدام و عمل سست میکند. یادم است زمانی که کتاب داستانی و تصویری «مهر خاوران» را در قالب کمیکاستریپ برای انتشار به یکی از مراکز انتشاراتی و مطبوعاتی مشهور ارائه کردیم، مدیر آن مؤسسه بزرگ شبهدولتی که به نوعی وابسته به انتصاب رهبری انقلاب نیز است، برای نشر این کتاب که بیان تاریخ انقلاب و نهضت امام راحل برای کودکان و نوجوانان بود، تردید داشت و دستش به کار نمیرفت و بعد از مدتی به من گفت: «اگر بتوانید یک جوری امضا و تأیید رهبر انقلاب را بگیرید، ما چاپش میکنیم!» نمیدانستم بخندم یا گریه کنم؟ توی دلم گفتم اتفاقا رهبر انقلاب شما را گذاشتهاند اینجا تا تشخیص بدهید و تصمیم بگیرید که چه چیزی باید چاپ شود و چه چیزی نباید چاپ شود؛ اگر قرار باشد که برای هر اقدام سادهای، رهبری خود دخالت کنند که مصیبت است!
ضرورت حضور جهادی، آگاهانه و هدفمند مردم
این نگرانیها و تردیدها و افسوسها همچنان با من بود و دریغ و حسرتی مستمر از همه سستیها و توقفهایی که نیروهای جوان و باانگیزه را از حرکت بازمیدارد و گاه به خاطر ناتوانی یک مدیر کمحوصله یا کمفهم، دچار کندی یا حتى عقبگرد میکند. حسرت میخوردم و دریغ میبردم که چرا برخلاف همه کشورهای مترقی و همه جوامع پیشرفته که فعالیت فرهنگی و حرکت اجتماعی، مستقل از دولتها و حاکمیت است، ما هنوز مانند برخی جوامع خاص، همه چیزمان معطل تصمیمگیری و امضا و تأیید یک مقام بالاتر است. چرا ما که تجربههایی چون فعالیت مساجد و هیئتهای مذهبی داریم، هنوز نتوانستهایم استقلال نهادهای مردمی را نهادینه کنیم و از آن الگویی بومی برای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بسازیم؟ این نگرانیها و تردیدها و افسوسها با من بود تا روزی که رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان، آنان را به حضور مستقل اجتماعی و فرهنگی تشویق فرمودند و برای بیان دیدگاه خود از تعبیر «آتشبهاختیار» استفاده کردند. این تعبیر به وضوح چند رکن مهم فعالیتهای غیردولتی و آزاد را تبیین میکند. هم به حضور جهادی آگاهانه و هدفمند اشاره میکند و هم به استقلال و قوام شخصیتی رزمندهای که خود اهل تشخیص و انتخاب هوشمندانه است. هم به صرفهجویی اقتصادی و اجرای برنامهها با کمترین هزینه ممکن اشاره دارد و هم رویکرد کلان و هدف نهایی را که جهاد کبیر برای اصلاح فرهنگی و اجتماعی است، نشان میدهد.
رهبر انقلاب با این تعبیر، فصل جدیدی در حیات فرهنگی و اجتماعی کشور گشودهاند که سالها بعد آثار و نتایج آن مشهود خواهد شد؛ چنان که امام خمینی(ره) با اعلام جهاد سازندگی، موج عظیمی از حرکت انقلابی و جوش و خروش عمومی در کشور ایجاد کردند که از بازسازی جهادی روستاها و استقلال کشاورزی تا امثال روایتِ فتح شهید آوینی را در برمیگرفت.
انتهای پیام/