یادی از دوستداشتنیترین زنانِ سینمای دفاع مقدس
«ویلاییها »، خاطره زنان صبوری را ثبت کرده که چیز زیادی از آنها نمیدانستیم و جایی میان قصههای مردانه جنگ، گم شده بودند. دلتنگیها، رنجها ، پچ پچها ، خلوتها ، دورهمیها ، ضجهها و انتظارهای زنانی که شاید تا الان، فقط در فیلمهای معدودی ثبت شده باشد. زنانی دوستداشتنی که هر چند سال یک بار، سر از فیلمهای خوش ساخت با مضمون دفاع مقدس درمی آورند تا یادمان بیاورند قهرمان، همیشه فقط آنی نیست که در خط مقدم جبهه میجنگد.
کد خبر : 187265
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه خراسان نوشت: با هم مروری داریــم بر خاطره تعدادی از این شخصیتها که در حافظهمان ماندگار شدند.
هیــوا
خانم اکبری
هیوا اکبری، زنی بود که پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید در جریان جنگ، تصمیم میگیرد از مناطق جنگی و خانهای که در آن با همسرش زندگی میکرده، بازدید کند و بازگشت به آن مناطق و خانه مشترکشان بهانهای میشود برای زنده شدنِ خاطرات شیرین و دلنشینش از روزهای زندگی در کنار حمید. هیوا را مرحوم ملاقلیپور در سال 77 کارگردانی کرد و در جشنواره فجر همان سال، همه جایزهها را درو کرد. هیوا، شمایل زنی عاشق، شیدا و وفادار، در کارنامه کاری گلچهرهسجادیه هم یک نقش متفاوت به حساب میآید. مرحوم ملاقلی پور میگفت هیوا را با الهام از رابطه عاطفی عمیق شهید حمید باکری و همسرش ساخته است.
شیــدا
خانم فاطمی
شیدا، پرستار آرام، محجوب و مهربانی که برای تسکین درد مجروحی که چشمهایش آسیب دیده بود، قرآن میخواند هم از جمله زنانِ ماندگارِ فیلمهای دفاع مقدس است. پرستار یک بیمارستان صحرایی که سوره یاسین را، ساده و بی تکلف روخوانی میکرد و همین، به آرام شدن درد مجروح که شیدا را نمیدید و فقط صدایش را میشنید، کمک میکرد. مجروحی که در نهایت، دلبسته شیدا میشود و با نوشتنِ یادداشتی در صفحه اول قرآن، از او میخواهد اگر این احساس دوطرفه است، قرآن را به یادگار بردارد... . شیدا را کمالتبریزی در سال 77، با بازیِ تاثیرگذار لیلاحاتمی ساخت. شیدا را با این عبارتها به یاد داریم: آن هنگام که؛ عطر بهار نارنج، در آن کلام مقدس پیچید... من؛ تو را... از پشت چشمها یِ بسته ام دیدم؛ خوبیهای تو را و لطف تو را... بهار نارنج را به نسیم بسپار.... و اگر خواسته ام را خواستی؛ کتاب را به نشانِ عهدی میان ما، با خود بردار، وگرنه بماند....
بوسیدن روی ماه
احترامسادات و فروغخانم
روایتِ دوستی و رفاقت و همدلیِ دو زن که فرزندان هر دو در جریان دفاع مقدس مفقودالاثر شده اند و هر دو بیست سال است منتظر خبر و نشانهای از پسرهایشان هستند. یک انتظارِ تلخ که پس از این همه سال، دیگر بخشی از زندگی شان شده، اما دلیل نمیشود امیــدشان را از دست بدهند. امیدی که بالاخره با بازگشتِ استخوان و پلاکِ فرزند یکی از این دو زن جواب میدهد اما پیشینه طولانی و عمیق دوستی این دو، باعث میشود یکی به نفع دیگری، باز هم از خودگذشتگی کند... احترامسادات و فروغخانم، دو پیرزنِ شیرینی بودند که با فیلم بوسیدن روی ماه به کارگردانی همایون اسعدیان ماندگار شدند.
شیار 143
الفت
شاید یکی از ماندگارترین و دوست داشتنی ترین زنان تصویرشده در فیلمهای دفاع مقدس، مش الفت فیلم شیار 143 باشد. یک مادر دردکشیده، یک مادرِ منتظر که از بس در رنج انتظارِ بازگشت تنها پسرش که معلوم نیست اسیر است یا شهید، غرق شده، جریان عادی و معمولِ زندگی را از یاد برده و از خود و اطرافیانش غافل شده. نقشی که با بازیِ درجه یک مریلا زارعی، در تصویر کردنِ زندگی تلخ مادرانِ چشم انتظار مفقودین جنگ، بسیار موفق بود. شیار143 را نرگس آبیار در سال 92 ساخت که موفق به دریافت بیش از 16 جایزه بین المللی شد.
انتهای پیام/