صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۲۹ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۶
حسین سلیمانی *

فوتبال، سیاست، منافع ملی و باقی قضایا

کد خبر : 183827

1. کمتر از یک ماه پیش، تیم استقلال با تیمی از کشورهای عربی در تهران بازی داشت. شعاری که به گونه‌ای ظاهرا سازمان‌یافته از سکوها به گوش می‌رسد رجزخوانی نه برای تیم رقیب، که برای پرسپولیس بود.
فردایش یا یکی دو روز بعد، پرسپولیس با تیمی دیگر از کشورهای عربی بازی داشت. هر بازیکنی که تعویض می‌شد با نشان دادن عدد شش برای استتقلالی‌ها رجز می‌خواند و تیتر روزنامه پرسپولیس نیز پس از برد این تیم با 4 گل، بیش از آنکه متوجه برد یک تیم بیگانه باشد به گونه‌ای رجزخوانی برای استقلال بود.
2. استقلال دیشب، در هشتم خرداد ماه، با نتیجه‌ای دور از انتظار به یک تیم از کشورهای عربی باخت و حذف شد. طرفداران تیم رقیب، پرسپولیس، نه تنها از باخت بد یک تیم ایرانی ناراحت نشدند بلکه آشکارا شادمانی خود را از این باخت نشان می‌دهند حتی، با تاسف، کسانی که ژست فرهیختگی می‌گیرند و قر و پژ روشنفکری دارند. 24 ساعت بعد از آن مسابقه، پرسپولیس با رقیبی دیگر از کشوری دیگر بازی می‌کند. تنها آرام‌بخش برای استقلالی‌ها باخت پرسپولیس آن هم با گل‌های زیاد است!
3. این وضعیت جامعه ماست. فقط در طرفداری از فوتبال نیست که این بیماری کوچکی و کوچک‌نگری خود را نشان می‌دهد. در سیاست هم همین است. آنجا هم منافع ملی فدای پیروزی حزب‌ها و گروه‌ها می‌شود. اگر، برای مثال، دولت کنونی در آستانه یک موفقیت و دستاورد بزرگ برای کشور باشد، رقیبان سیاسی نه تنها خوشحال نمی‌شوند بلکه تلاش می‌کنند این موفقیت حاصل نشود. برای «ما» جمع کوچک‌اندیش همیشه منافع کوچک خانوادگی، گروهی، حزبی بر منافع ملی ترجیح دارد. برجام که می‌توانست دستاوردی بزرگ برای ملت ایران باشد از سوی جناح رقیب تا آنجا که در توان داشتند به چالش کشیده شد. «ما» این گونه‌ایم؛ و این «ما» یعنی فارغ از گرایش سیاسی و دینی و فرهنگی و ورزشی همیشه نگاهمان همین‌قدر محدود است. اقرار می‌کنم که آنگاه که محمود احمدی‌نژاد، که احتیاطا او را رئیس دولت دهم می‌نامیدیم، در دانشگاه کلمبیا هو شد خوشحال شدم، در حالی که او هر که بود و هر طور که انتخاب شده بود در آنجا به عنوان نماینده ایران حاضر بود.
4. تا ما ایرانیان بر ضعف‌های بزرگ فرهنگی خویش، که این مورد هم یکی از آنهاست، غالب نشویم در برای ما بر همان پاشنه می‌چرخد. «ما» باید تغییر کنیم تا «جهان» برای ما تغییر کند.


* استاد دانشگاه


انتهای پیام/

برچسب ها: سیاست فوتبال
ارسال نظر