مشکلات بازنشستگی را چقدر میشناسید؟
تغییری ناگهانی
تا دیروز آقای خانه صبح زود از خانه بیرون میرفت، هشت ساعت را در محیط کار میگذراند و بعد به خانه بازمی گشت. خانم خانه در این مدت فرصت کافی برای رسیدگی به امور منزل داشت و فرزندان اگر میخواستند کاری انجام دهند که مصدع خاطر پدر نباشد زمانشان را با ساعت کاری پدر تنظیم میکردند. اما حالا، آقای خانه شبانهروز خانه است و همه چیز بهم ریخته. آقا از وضعیت خانه راضی نیست و همسر و فرزندان هم راضی به حضور او نیستند.
به گفته سعیده مصافی، دکترای روانشناسی سلامت، هضم هر تغییری دشوار است و بازنشستگی هم مانند هر مرحله مهم دیگر زندگی ازجمله ازدواج، اشتغال، جابهجایی و دیگر موارد یک تغییرکلی برای خود فرد و خانواده اوست. برای پذیرفتن راحتتر آن، خود فرد و خانواده او باید از چندماه قبل از بازنشستگی به فکر عملکردش پس از بازنشستگی باشند. ورود به این مرحله از زندگی باید همراه با برنامههایی مفید و درست باشد تا برای فرد بازنشسته و خانوادهاش مشکلی پیش نیاید.
شغلی جدید، نجاتتان میدهد
مقدم، کارمند منظم شهرداری بود و به مدت 30 سال در این اداره خدمت کرد. در 52سالگی بازنشسته شد و از انجام کار فراغت یافت. اوایل بسیار خوشحال بود که از رفت و آمد هرروز و هر شب راحت شده، اما پس از گذشت مدتی کوتاه و نشستن در خانه متوجه شد این آن چیزی نیست که آرزویش را داشته است. خانه نشینی برای او تبدیل شده بود به بینظمی و پوچی و فشار مالی. پس تصمیم گرفت در یک نمایندگی بیمه مشغول به کار شود. برای فعالیت نیمهوقت آنجا درخواست داد و پذیرفته شد. این کار به او حس خوبی میداد. او دوباره احساس زنده بودن میکرد. اندک کمک خرجی به داشتههایش افزوده شده بود و از این گذشته خانوادهاش هم بابت فعالیت مجدد او خارج از منزل خوشحال بودند.
کار هرچند نیمهوقت و سبک، از عوامل نجات بخش هر فرد بازنشستهای است. داشتن یک شغل ساده کمک میکند او احساس مفیدبودن داشته باشد، زمان و ساعتش دوباره نظم و ترتیب پیداکند و همچنین مبلغی بگیرد. امتیاز دیگر این کار آن است که مانند فعالیت دوران اداره تمام وقت نیست و او صاحب اختیار است.
پسانداز داشته باشید
همه میگویند دوران بازنشستگی، دوره بیپولی و سختی معیشت است. اگر به راستی چنین است از دوران جوانی باید به فکر آن زمان بود. هر فردی در دوران اشتغال باید هرماه مبلغی هرچند اندک برای دوران بازنشستگی کنار بگذارد. پس اندازکردن باید در دوران بازنشستگی ادامه پیدا کند. حتی اگر کمترین مبلغ پسانداز شود بازهم بعد از گذشت چندسال به پولی قابل توجه تبدیل میشود و همان مایه آرامش خاطر است. هر فردی در دوران سالمندی و بازنشستگی بیش از هر دوره دیگر به پسانداز احتیاج دارد.
افسردگی در کمین است
افسردگی مهمان ناخوانده بسیاری از افراد در سنین بالاست. تنهایی، بیهدفی، بیانگیزگی، نداشتن برنامه و دیگر موارد در این سنین، اصلیترین عوامل بروز افسردگی است.
به گفته دکتر مصافی، فردی که قصد بازنشستگی دارد باید به طور واقعگرایانه با این مساله روبهرو شود که بازنشستگی تمامی برنامههای او را تغییر میدهد. او دیگر هرروز صبح از خانه خارج نمیشود، عده کثیری از مردم را نمیبیند، هدف کاری خاصی را دنبال نمیکند و به طورکلی مانند قبل زندگی برنامهریزی شده ندارد.
پس باید به زندگی خود برنامهای درست بدهد. فرد بازنشسته باید مانند قبل هرروز به بهانهای مانند خرید یا گشت و گذار از منزل خارج شود، به طور منظم با دوستان خود دیدار داشته باشد، در حد وسع مالی گهگاه مسافرت کند، برنامههای موردعلاقه خود را پی بگیرد، با خانواده و اقوام دیدار داشته باشد و بخصوص برای نوهها وقت بگذارد و کارهای شادی بخش دیگر انجام دهد، وگرنه افسردگی گریبانگیرش خواهدشد و دوران بازنشستگی تلخی را تجربه خواهدکرد.
سندرم آشیانه خالی
دکتر مصافی میگوید: معمولا والدین مادامی که شاغلند همزمان از فرزندان خود نگهداری میکنند و انواع مسئولیتها را به عهده دارند. با رسیدن سنین بازنشستگی، هنگام ازدواج فرزندان و ترک خانه پدر و مادر از راه میرسد و کمکم شرایط جدیدی پیش میآید. تا چندی قبل والدین سرکار میرفتند و سرشان بشدت به مشغلههای زندگی گرم بوده و در خانه هم به فرزندان مشغول بودهاند.
اما حالا ناگهان محیط کار برای آنها تمام شده و با سندرم آشیانه خالی که همان ترک فرزندان و ایجاد محیط خالی و فارغ از هیاهوی سابق است، روبهرو میشوند. تحمل سندرم آشیانه خالی برای والدین وابسته به فرزند دشوار است و این مساله برای والدینی که بتازگی بازنشسته شدهاند بمراتب سختتر است.
سالمندان بازنشستهای که دیگر فرزند در خانه ندارند باید برنامههایی جدی برای سرگرم کردن خود داشته باشند. نشست و برخاست با همسن و سالان، پرکردن وقت با انواع سرگرمیها و داشتن برنامههای لذتبخش برای آنها از هر شخص دیگر واجبتر است.
یادگرفتن مهارتهای جدید
رحمتی، در دبیرستان جامعه شناسی تدریس میکرد و در کار خود موفق بود. او در خانه هم همسر و مادری خوب و توانمند بود و زندگی را بخوبی مدیریت میکرد. رحمتی همواره از دوران نوجوانی به خیاطی و بافتنی علاقه داشت و همیشه در اوقات آزادش، سر خود را به بافتن و دوختن گرم میکرد. همیشه دوست داشت قالیبافی یاد بگیرد، اما به دلیل مشغلههای زندگی به هیچ عنوان فرصت این کار را پیدا نمیکرد. هنگام بازنشستگی احساس کرد برای نخستین بار این موقعیت را پیداکرده و از این بابت بسیار خوشحال بود. او در کلاسی در فرهنگسرا ثبت نام کرد و شروع به بافتن قالی کرد. هر سه ماه یکبار یک قالیچه کوچک میبافت و این برای وی بینهایت خوشحال کننده بود.
مشغلههای زندگی فرصت بسیاری از مهارتهایی را که افراد در پی یادگیریاش است به او نمیدهد. دوران بازنشستگی زمانی مناسب برای یادگیری مهارتهای جدید است. یادگیری زمان نمیشناسد و هر فردی تا وقتی به زندگی ادامه میدهد میتواند از این نعمت بهره ببرد.
زنان با مردان فرق دارند
به گفته دکتر مصافی، به طورکلی زنان بمراتب راحتتر از مردان با دوران بازنشستگی کنار میآیند و با سرعت بیشتری به شرایط جدید عادت میکنند. این دو دلیل اصلی دارد. نخست این که پیشتر زن هم در خانه ایفای نقش میکرده و هم بیرون. پس اکنون که بازنشسته شده همچنان بیکار نیست و درعوض فرصت بیشتری برای انجام کارهای خانه پیداکرده است. ازسوی دیگر، معمولا خانمها در دوران بازنشستگی به دلیل رهایی از مشغلههای زیاد، فرصت خوبی برای ارتباط برقرارکردن با دوستان و اقوام پیدا میکنند. آنها غالبا در این دوران با دوستان خود قرارملاقاتهای مرتب و دورههای دسته جمعی میگذارند و دوره بازنشستگیشان را به بهترین شکل میگذرانند. اما آقایان به ناگاه خانهنشین میشوند بدون آنکه کار خاصی در منزل داشته باشند یا به فکر ارتباط با دوستان باشند. به همین دلیل است که تحمل بازنشستگی برای مردها دشوارتر است. بهترین راهحل منطقی، مواجه شدن با این رویه جدید و داشتن برنامهریزی درست است. مردان هم باید برای دوران بازنشستگی برنامهای مدون و درست داشته باشند که انجام فعالیتهای ساده و ارتباط مرتب با دوستان را در خود بگنجاند.
ورزش کنید
زهرا احمدی همیشه دوست داشت ورزش کند، اما به دلیل مشغله فراوان زندگی، فرصت کافی پیدا نمیکرد. او هرروز از صبح تا بعدازظهر در بانک کارمی کرد و بعدازظهر تا شب هم باید به امور منزل رسیدگی میکرد. خانم احمدی در دوران اشتغال، حسرت یک روز آزاد برای پیادهروی را داشت و به همین دلیل از نخستین روز بازنشستگی این کار را شروع کرد. او هرروز به میدان نزدیک خانه میرفت و آنجا چندمرتبه دور میدان پیادهروی میکرد. عده زیادی هنگام صبح برای پیادهروی و ورزش با دستگاههای داخل پارک به آنجا میآمدند. بعد از گذشت چندهفته چهرههای داخل پارک با او آشنا شدند و کم کم خانم احمدی چند دوست پیداکرد.
دیگر صبحها با اشتیاق مضاعف از خواب برمیخاست و به پارک میرفت، چون هم قرار بود ورزش کند وهم ساعت خوشی را همراه دوستان بگذراند. براستی دوران بازنشستگی مناسبترین زمان برای ورزش کردن در پارک یا باشگاه ورزشی است. ورزش، هم به سلامت جسم و روح کمک میکند و هم بهانهای برای پیداکردن دوستان جدید است.
خیریهها در انتظار شما هستند
سهیلا منصوری در آزمایشگاه مشغول بود و بعد از 25 سال بازنشسته شد. همزمان دخترش که به او وابستگی زیادی داشت، ازدواج و به خارج از کشور مهاجرت کرد. تحمل این شرایط برای او بسیاردشوار بود. ناراحتیاش را برای همه مطرح میکرد. دوستی به او پیشنهاد کرد در انجام کارهای خیریه شرکت کند. در انجمنی غذای بستهبندی آماده و برای فروش گذاشته میشد تا سود آن به نفع کودکان بیسرپرست خرج شود. سهیلا منصوری هم مسئول پاک و سرخ کردن سبزی شد. او دو روز هفته به انجمن میرفت و با خوشحالی کارش را انجام میداد. این سرگرمی پرثواب جدید روح او را به طورکامل شستوشو داد. او نشاطی دوباره پیداکرد و به این کار وابستگی شدید یافت. بخصوص وقتی در جلسات انجمن شرکت میکرد و مطلع میشد پول حاصل از این کار چگونه خرج بچهها شده است. داوطلب شدن در انجام کارهای خیریه یکی از بهترین گزینهها برای بازنشستگانی است که وقت آزاد دارند و از تنهایی و بیبرنامگی رنج میبرند. حس نیکوکاری و پرکردن توشه آخرت برای فرد بازنشسته آرامش بخشترین مساله است.
انتهای پیام/