صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۳۰ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴
هادی حسینی‌نژاد*

نمایشگاه کتاب تهران در خانه آخر

نمایشگاه کتاب تهران با تمام فراز و فرود‌ها و اتفاقات خوش و ناخوشش به سرانجام خود رسیده است. اما باید دید رویکرد‌ها و اعمال نظرهای مدیریتی و روند اجرای آن توانسته ظرفیت‌های مثبتی را در عرصه نشر داخلی ایجاد کند؟
کد خبر : 18139

بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران نیز که از ۱۶ اردیبهشت ماه در مصلی تهران کلید خورد، به خانه آخر خود رسیده است و ناشران شرکت کننده رفته رفته خود برای حمل و نقل و بازگرداندن کتاب‌هاشان، کتاب‌هایی که طی ده روز نمایشگاه اقبال فروش پیدا نکرده‌اند، آماده می‌کنند.


کدام دسته از ناشران از نمایشگاه راضی بودند؟


هر ساله با اتمام نمایشگاه کتاب تهران، این سوال مطرح است که آیا انتظارات ناشران حاضر که همانا رضایت خود را در میزان بازدید‌ها و سطح فروش می‌بینند، برآورده شده است یا خیر؟ البته معیارهای مختلفی در پرفروش بودن کتاب‌های یک ناشر دخیل است. مثلا مطابق با نظرسنجی‌های سال‌های قبل، چگونگی چینش غرفه‌ها و همینطور متراژ غرفه‌ها از عوامل مهم در میزان فروش به شمار آمده که امسال نیز این قاعده را نمی‌توان نادیده گرفت. به عنوان مثال طبیعی است ناشرانی که به لحاظ ترتیب الفبایی در راهروهای نزدیک به ورودی شرقی شبستان مصلی، یعنی ورودی اصلی شبستان نزدیک ترند، یا ناشرانی که در ستون آخر شبستان صاحب غرفه‌های ۱۰۰ متر به بالا هستند، بیشتر از سایر ناشران از میزان فروش خود راضی‌اند.


اما اگر جدا از این مساله، عوامل مهم دیگری نیز مطرح‌اند که از مهم‌ترین آن‌ها باید به میزان اعتمادسازی ناشران طی سال‌های اخیر در میان اقشار کتاب خوان اشاره کرد. به عبارت دیگر ناشرانی که طی سال‌های اخیر توانسته‌اند کتاب‌های خوب و باکیفیتی را به بازار کتاب کشور وارد کنند، توانسته‌اند اعتماد بخش قابل توجهی از مخاطبان را به خود جلب کرده و میزبان بازدید‌ها و خرید‌های بیشتری در نمایشگاه کتاب تهران باشند. این رویکرد که اصطلاحا به آن مخاطب یابی (که معادل است با مفهوم بازاریابی در سایر صنایع و بازار‌ها) می‌تواند نام یک ناشر را به یک برند معتبر تبدیل کند که در این صورت این امکان، حتی می‌تواند با امکان واقع شدن غرفه‌های در معابر پر رفت و آمد و نزدیک به ورودی اصلی نیز بچربد. به همین خاطر است که ناشران مطرح که بعضا سابقه‌ای بالای ۴ دهه دارند، معمولا از بالا‌ترین میزان فروش و بازدید در طول نمایشگاه کتاب برخوردار می‌شوند.


حرکت به سوی هدفمندی و مطالبه کتاب‌های مشخص


اگر بگوییم گرانی کتاب تنها یک دست‌آورد ناخودآگاه مثبت در بازار نشر داشته، آن دست‌آورد هدفمندی خرید‌ها در نمایشگاه کتاب تهران است. به عبارت دیگر پایین بودن قدرت خرید کتاب نزد جامعه کتابخوان کشور باعث شده تا در تهیه کتاب مورد نظر خود بیشتر از گذشته تحقیق کنند. در چنین شرایطی ست که بخش قابل توجهی از خرید‌ها مبتنی بر اطلاعات کسب شده قبلی توسط مشتریان صورت می‌گیرد؛ آنچنانکه مخاطبان پیش از ورود به نمایشگاه کتاب، می‌دانند به دنبال چه کتاب‌هایی هستند و باید کتاب‌های خود را در بین عناوین تازه چه ناشرانی بیابند.


البته مشکلات اطلاع رسانی در راهنمایی بازدیدکنندگان به سمت ناشر و کتاب‌های مورد نظر مراجعان، همچون سنوات قبلی در نمایشگاه بیست و هشتم نیز وجود داشته است. به عنوان مثال بازدیدکننده‌ای که آدرس کتاب مورد علاقه خود را از مسوولان راهنما، به سمت ناشرانی هدایت می‌شوند که ناشر آن کتاب نیستند و مثلا کتاب‌های دیگری را از آن نویسنده منتشر کرده‌اند. این مشکل در نمایشگاه امسال به وضوح قابل رویت بود و غرفه داران در طول روز به تعداد زیادی از مراجعان پاسخ منفی می‌داده و حتی به صرافت راهنمایی بازدیدکنندگان نسبت به اطلاعات شخصی خود می‌افتادند.


تقسیم عادلانه یا ناعادلانه متراژ بین ناشران


از آنجایی که نمایشگاه کتاب تهران بیشتر یک فروشگاه بزرگ است تا یک نمایشگاه، یعنی وجه فروشگاهی آن چندین برابر بخش نمایشگاهی‌اش مطرح و مورد توجه است، ناشران (غرفه داران) در مواجهه با ازدحام جمعیت و تعدد بازدید‌ها نمی‌توانند آنطور که باید و شاید امکان برقراری ارتباط با بازدیدکنندگان و ارائه توضیحات مکفی راجع به کتاب‌های مختلف را پیدا کنند. بنابراین آنچه حرف اول و آخر را در روند این نوع فروش می‌زند، چینش کتاب‌های تازه در معرض دید مخاطبان است. اینجاست که حرف متراژ به میان می‌آید و ناشرانی که با تعداد عناوین تازه بیشتری به نمایشگاه می‌آیند، نیازمند متراژهای بیشتری هستند تا بتوانند کتاب‌های خود را با چینشی مناسب روی پیشخوان و یا در دکورهای موقت خود در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دهند.


مطابق با آمارهای رسمی، امسال نزدیک به ۳ هزار ناشر برای شرکت در نمایشگاه کتاب تهران متقاضی بوده‌اند و شرط حضور، انتشار حداقل ۳۵ عنوان کتاب طی سه سال اخیر بوده است. البته ناشران در آوردن کتاب‌های قدیمی‌تر خود نیز آزاد بوده‌اند. بنابراین میزان کتاب‌هایی که ناشران با خود به نمایشگاه می‌آورند، متفاوت است اما بعضا روند تخصیص متراژ به آن‌ها برابر نیست. به عنوان مثال بین ناشرانی که حدود ۱۰۰ عنوان کتاب چاپ اولی، یعنی در حدفاصل نمایشگاه بیست و هفتم و نمایشگاه بیست و هشتم منتشر کرده‌اند، تفاوت‌هایی وجود دارد. برخی از آن‌ها در غرفه‌های ۱۰۰ متری مستقر شده‌اند و برخی برخلاف تقاضایشان مبنی بر دراختیار قرار گرفتن غرفه ۱۰۰ متری، در غرفه‌های بیست و چندمتری استقرار پیدا کرده‌اند.


در چنین شرایطی ناشرانی که توانسته‌اند متراژ ۱۰۰ متری را اختیار کنند، امکان به نمایش گذاشتن کتاب‌های بیشتری -حتی از قدیمی‌تر از سه سال اخیر- را پیدا می‌کنند و مثلا با ۸۰۰ عنوان کتاب به نمایشگاه می‌آیند. این درحالی ست که ناشران برابر که تازه‌های نشرشان با ناشران مذکور برابری دارد اما موفق به دریافت غرفه ۱۰۰ متری نشده‌اند، حتی برای چینش عناوین چاپ اول خود نیز دچار مشکل هستند. این معضل و نابرابری، مساله‌ای است که در دوره‌های مختلف شاهد آن بوده‌ایم و همچنان برگزارکنندگان فکری برای رفع آن نکرده‌اند.


قدرت خرید مردم و تزریق بن‌های حمایتی


حمایت از اهالی مطالعه توسط توزیع بن‌های خرید کتاب، اتفاق تازه‌ای نیست، به خصوص اینکه با توجه به افزایش بهاء کتاب طی سال‌های اخیر، این رویکرد ضرورت بیشتری نیز پیدا کرده است؛ آنچنانکه بخش عمده‌ای از خرید‌ها در نمایشگاه کتاب تهران با ارائه بن‌های خرید کتاب صورت می‌گیرد. مطابق با اخبار منتشرشده توسط برگزار‌کنندگان نمایشگاه کتاب تهران، امسال ۱۰ میلیارد تومان بن الکترونیکی برای دانشجویان و طلاب و ۸۰۰ میلیون تومان بن الکترونیکی برای اهالی قلم تخصیص پیدا کرده است. این رقم، البته رقم قابل توجهی است اما با توجه به آنکه توزیع بن در ایام نمایشگاه کتاب به اقشار خاص محدود شده، طبیعتا روی میزان فروش ناشران نیز تاثیر چشمگیری داشته است. به عنوان مثال دانشجویان و طلاب بیشتر مخاطب کتاب‌های آموزشی و دانشگاهی هستند و کمتر ترجیح می‌دهند بن‌های خود را در بخش‌های عمومی و کودک و نوجوان خرج کنند. از این رو منطقی است که میزان فروش کتاب در ازای ارائه بن در نمایشگاه بیست و هشتم به صورت متوازن در تمام بخش‌ها تقسیم نشده و حتی میزان فروش کمتری را برای ناشران به همراه داشته باشد. از طرفی ابتکار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از الکترونیک کردن بن‌ها و پرهیز از انتشار بن کاغذی با رویکرد هدفمندکردن خرید‌ها و جلوگیری از بازار «بن شویی» نیز نتوانسته است به صورت کامل بن‌های کتاب را به مصارف مشخص خرید کتاب برساند.


تعطیلی و جمع آوری کتاب‌های مجوزدار


یکی از ویژگی‌های منفی نمایشگاه بیست و هشتم را باید در تعدد جریمه‌ها، تعطیلی‌ها و جمع آوری کتاب‌هایی دانست که توسط خود ارشاد مجوز نشر گرفته و منتشر شده‌اند. این رویکرد غیر منطقی هرچند با به کار بردن جملاتی نظیر اینکه «ارائه این کتاب به صلاح نیست!» و... توجیه می‌شوند اما چیزی جز عدم قطعیت و پایمال شدن قانون نشر (همان قانونی که در قالب صدور مجوز نشر کتاب توسط مجری قانون، یعنی وزارت ارشاد تجلی یافته) نیست. همچنین ورود مستقیم نهادهای نظارتی و انتظامی و قضایی به حریم نمایشگاه کتاب تهران و برخورد مستقیم با ناشران و کتاب‌های خاص را نیز نباید فراموش کرد زیرا تعدد این اتفاقات در شرایطی بود که معاون امور و فرهنگی وزارت ارشاد و رییس نمایشگاه کتاب تهران بر «صاحب دار» بودن نمایشگاه کتاب تاکید کرده بود. اتفاقاتی از این دست در نیمه نخست نمایشگاه بیست و هشتم به حدی بود که سید عباس صالحی از برگزاری نشستی با سایر نهاد‌ها و تقاضای توقف ورود ارگان‌های مختلف به نمایشگاه خبر داد.


جایگاه نمایشگاه کتاب در صنعت نشر کجاست؟


تعاریف و توضیحات مختلفی در خصوص ماهیت وجودی نمایشگاه کتاب وجود دارد. برخی معتقدند که ویژگی‌های مثبت این نمایشگاه که توزیع نزدیک به ۲۵ درصدی کتاب در کشور و تامین نیازهای مالی ناشران از جمله آن هاست، بر ویژگی‌های منفی آنکه همانا حذف حلقه‌های توزیع و فروش کتاب در زنجیره نشر ملی و ایجاد فضایی توام با هرج و مرج در روند کیفی نشر است، می‌چربد. از طرفی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اقتصاد نشر را به پیکری نحیف توصیف کرده و گفته که جرات حذف جنبه فروشگاهی نمایشگاه (که بخش غالب آن است) ندارد. این تعابیر و تعاریف سویه‌های مختلفی را دارد اما اولا نباید منکر زیان‌هایی که نمایشگاه کتاب تهران (و سایر نمایشگاه‌های کتاب استانی البته) به چرخه نشر و اقتصاد آن وارد می‌کند بود و ثانیا ضرورت ایجاد کارگروهی تخصصی برای رسیدن به هدف نهایی که همانا تبدیل نمایشگاه کتاب تهران به یک نمایشگاه معتبر و تمام و کمال است، کاملا محسوس است. به عبارت دیگر حذف بخش فروشگاهی از نمایشگاه کتاب تهران که به خودی خود باعث پدیدار شدن آمار ناشرنما‌ها و کتاب سازی‌ها شده، آینده محتومی ست که تنها در صورت تحقق آن می‌توان به آینده نشر در کشور امیدوار بود؛ اما در چگونگی تحقق این امر، نیازمند مطالعات و نظرسنجی‌ها و همفکری‌های فراوانی هستیم.


حرف آخر


بدون شک برگزاری بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور، آن هم با ابعاد نمایشگاه کتاب تهران و حجم میلیونی بازدیدکنندگان‌اش، کار بزرگی است که هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند عظمت آن را نادیده بگیرد. اما بگذارید بازهم با چند سوال این مطلب را به پایان برساند: هدف اصلی از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران چیست؟ آیا الزاما باید در مقابل این عظمت و انبوهی و انباشتگی سرتعظیم فرود آورد؟ آیا برگزارکنندگان بیشتر از اینکه صلاح نشر و وضعیت کتاب و کتاب خوانی در جامعه را بخواهند، به دنبال آمارسازی‌ها و کسب افتخارهای مدیریتی نیستند؟ اگر این طور نیست تجمیع فروشگاه‌های موضوعی در قالب نمایشگاه کتاب تهران چه معنایی دارد؟ چرا مثلا در طول سال چند نمایشگاه تخصصی با محوریت کتاب‌های عمومی، دانشگاهی، کودک و نوجوان، بین و الملل و... در فضای مصلی تهران نداشته باشیم که امکانات نمایشگاهی شدن بیشتر موجود نباشد؟ و در آخر، آیا پس از اتمام کار نمایشگاه بیست و هشتم، گروهی از برگزارکنندگان درصدد تهیه و ارائه گزارشی اعم از مزایا و تاثیرات منفی نمایشگاه کتاب بر عرصه نشر-مشتمل بر تمام حلقه‌های زنجیره نشر، خصوصا از بخش شبکه‌های توزیع و فروش- برمی‌آیند؟


انتهای پیام/

ارسال نظر