صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۷:۴۳ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴

استادان و مدیران رسانه‌ در نشست ۳ ساعته دیپلماسی رسانه‌ای مذاکرات 1+5 چه گفتند؟

در نشست دیپلماسی رسانه‌ای مذاکرات ۱+۵ گفته شد رسانه‌ها و دستگاه دیپلماسی در مذاکرات هسته‌ای هماهنگ نبودند.
کد خبر : 18119

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از ایسنا، محمد سلطانی‌فر در نشست دیپلماسی رسانه‌ای مذاکرات هسته‌ای گفت: توقع بود دستگاه دیپلماسی خارجی و عمومی‌مان قوی‌تر از این‌ها وارد بحث می‌شد و از رسانه‌ها درخواست کمک می‌کرد.


او سپس این پرسش را مطرح می‌کند که نمی‌دانم دلیل حاضر نشدن آقایان مسؤول در حوزه هسته‌ای در نشست دیپلماسی رسانه‌ای چه بود؟


مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها که در نشست نقد و بررسی دیپلماسی رسانه‌ای ایران در مذاکرات 1+5 سخن می‌گفت، از اینکه چرا مسؤولان وزارت خارجه علیرغم اینکه قول حضور در این نشست را داده بودند اما حاضر به همکاری نشدند، گلایه کرد.


مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها در دهمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی این دفتر گفت: ما سعی کردیم در این نشست‌ها از همه دیدگاه‌ها و جناح‌های مختلف و در عین حال از همه دست‌اندرکارانی که نسبت به آن موضوع خاص دیدگاه‌های متفاوتی دارند‌، دعوت به حضور کنیم. در این نشست هم سعی کردیم از دیدگاه‌های مختلف به آنچه که به دیپلماسی رسانه‌ای با موضوع 1+5 از ابتدای مذاکرات تا به حال رخ داده است، بپردازیم.


این عضو هیات علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در دقایق ابتدایی این نشست تذکر داد: خواهشم از دوستان سخنران این است که این موضوع را مدنظر بگیرند که ما امروز برعکس خیلی از نشست‌ها و صحبت‌هایی که درباره 1+5 شده، اصلا به دنبال این نیستیم که بگوییم در مساله 1+5 چه اتفاقاتی رخ داده و نقاط مثبت و منفی‌اش در کجاست؟؛ بلکه ما امروز می‌خواهیم به یک قسمت از این مساله اشاره کنیم، بنابراین خواهشم می‌کنم فقط از منظر دیپلماسی رسانه‌ای به موضوع بپردازیم، به اینکه به عنوان مثال آیا توانسته‌ایم تا الان فضای مناسبی را برای کسانی که مذاکره می‌کنند باز کنیم و آیا توانسته‌ایم در دیپلماسی رسانه‌ای موفق عمل کنیم.


سلطانی‌فر سپس تصریح کرد: توقع ما این بود که دستگاه دیپلماسی خارجی و عمومی‌ ما باید تا الان قوی‌تر از این وارد بحث می‌شد و از رسانه‌ها می‌خواست در این زمینه کمک کنند و نقد و بررسی کنند که نه تنها ما این کار را از دستگاه‌های دیپلماسی خودمان ندیدیم، بلکه این نشست را من اولین بار قبل از اینکه با دیگر عزیزان مطرح کنم با همین حوزه وزارت خارجه خودمان مطرح کردم و از آنها خواستم که بیایند و در این نشست شرکت کنند و همه آنها هم قبول کردند که در این نشست شرکت فعالانه داشته باشند اما اولین گروهی که بعد از اینکه ما اعلام عمومی کردیم زیر قولشان زدند و گفتند که نمی‌آیند، همین دستگاه دیپلماسی ما بود که نمی‌دانم دلیلش هم چه بود اما دوست دارم حرف‌هایم منعکس شود که چرا آنهایی که اول پذیرفتند ولی بعد نیامدند؟!


او در ادامه همین مطلب اظهار کرد: به هر حال ما اگر به عنوان رسانه وارد این بحث‌ها می‌شویم فقط به قصد کمک و همراهی و در عین حال بررسی نقاط ضعفی است که در این زمینه وجود دارد. اینکه از حضور در چنین محفل داخلی خودمان هم بخواهند پرهیز کنند جای سوال بزرگی دارد، در این قضیه که چرا علی رغم اینکه دوستان قول دادند که هم خودشان و هم آقای عراقچی را دعوت کنند و خانم افخم هم قرار بود به این نشست بیاید اما به هر حال این اتفاق نیفتاد.


مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها در بخشی دیگر از صحبت‌هایش در این نشست به تحلیل فضای اجتماعی پس از مذاکرات 1+5 اشاره کرد و یادآور شد: ما در این زمینه یک تحلیل در فضای شبکه‌های اجتماعی داشتیم که شامل چهار شبکه (وایبر‌، اینستراگرام،‌ تویتر و تانگو) می‌شد که بعد از نشست اصلی مذاکرات مورد تعیین محتوا قرار دادیم و نتایج کلی آن شامل این می‌شد که همین فضاهای اجتماعی به ما نشان داد که اعتماد و سرمایه اجتماعی مردم نسبت به مسؤولان بعد از مذاکرات به شدت بالا رفت و این نشان‌دهنده اعتماد عمومی است؛ ضمن اینکه نقدهایی هم در این زمینه وجود داشت که ما این نقدها را هم داریم. یکی از همین تحلیل‌ها این بود که به شخص آقای ظریف توجه بیشتری شده بود و ظریف را در حد قهرمان ملی و امیرکبیر دانستند. همچنین خوشبینی به آینده ایران‌ در آنچه که در اقتصاد کشور در حال شکل‌گیری است یکی دیگر از تحلیل‌های ما در این زمینه بود که البته مردم نگرانی‌هایی هم از این بابت داشتند که همه آنها را داریم.








آنچه تحلیل محتواهای ما تا به حال نشان داده است، برمی‌گردد به اینکه ما خیلی با دستگاه‌های دیپلماسی هماهنگ عمل نکرده‌ایم؛ ضمن اینکه در رسانه‌ها خیلی در این فضا حتی در حوزه نقدشان این چنین عمل نکردند

وی به گفته‌هایش اضافه کرد: در کل ما مهم‌ترین محورها و بازتاب‌های رسانه‌ای توافق لوزان از منظر رسانه‌هایی چون تابناک‌، ایران هسته‌ای‌، مهر‌، تسنیم‌، فارس‌، رادیو فردا و ... تحلیل محتوا کردیم که از این میزان 52/5 درصد به بررسی و نقد بیانیه‌ لوزان پرداختند، 37/5 درصد جهت‌گیری مثبتی نسبت به مذاکرات داشتند، 2/5 درصد خنثی بود، 55 درصد دو پهلو و 5 درصد از دیدگاه‌ها منفی بوده است. همچنین ما چهار روزنامه داخلی را مورد تحلیل و محتوا قرار دادیم که کیهان‌، جوان‌، اعتماد و شرق شامل آنها می‌شد که همه آنها از موضع‌های مختلفی بودند.


سلطانی‌فر همچنین تصریح کرد: آنچه تحلیل محتواهای ما تا به حال نشان داده است، برمی‌گردد به اینکه ما خیلی با دستگاه‌های دیپلماسی هماهنگ عمل نکرده‌ایم؛ ضمن اینکه در رسانه‌ها خیلی در این فضا حتی در حوزه نقدشان این چنین عمل نکردند و شاید هم اگر بوده ما نمی‌دانیم اما از الان به بعد این مساله مهم است که آیا به ضرورت اینکه این فضا بیاید و در حوزه نقد این بستر را شکل بدهد، پرداخته می‌شود.


***


در ادامه این نشست فواد ایزدی - تحلیل‌گر و کارشناس بین‌الملل - در سخنانش در زمینه دیپلماسی رسانه ای ایران در مذاکرات 1+5 تاکید کرد: اگر جمهوری اسلامی بخواهد در مباحث هسته‌ای از دیپلماسی رسانه‌ای قوی برخوردار باشد‌، باید از تجربیات امروز دنیا در این حوزه استفاده کند.


وی خاطرنشان کرد: در ادبیات آکادمیک روز دنیا اصطلاحی به نام دیپلماسی عمومی وجود دارد که این عنوان در دهه‌ی 60 میلادی توسط یک دیپلمات آمریکایی طراحی شد پیش از آن زمانی که می‌خواستند از فعالیت‌های تبلیغاتی دولت‌ها استفاده کنند گاهی از کلمه «پروپاگاندا» استفاده می‌کردند و به دلیل اینکه این کلمه در زبان انگلیسی بار منفی داشت اصطلاح دیپلماسی عمومی را ایجاد کردند. دیپلماسی عمومی به کارهایی گفته می‌شود که یک کشور برای تاثیرگذاری روی افکار عمومی مردم کشورهای دیگر انجام می‌دهد.


او در همین زمینه ادامه داد: در سال‌های گذشته برای دیپلماسی عمومی یکسری مفاهیم دیگری هم تولید کردند که دیپلماسی رسانه‌ای در نهایت در حال حاضر در مباحث آکادمیک زیر مجموعه دیپلماسی عمومی قرار گرفته است. دیپلماسی رسانه‌ای هم تعاریف متعددی برای خودش دارد اما تعریف مشهورش این است: زمانی که یک کشور می‌خواهد روی افکار عمومی یک کشور دیگر تاثیرگذار باشد؛ یعنی تعریف همان دیپلماسی عمومی است منتها از ابزارهای رسانه‌ای برای تاثیرگذاری استفاده می‌کنند.


ایزدی ادامه داد: ما دیپلماسی عمومی را معمولا به دو گروه تقسیم می‌کنیم. اگر در بحث آکادمیک دقت کنیم زمانی که می‌خواهند از دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای موفق صحبت کنند معمولا در ادبیات موجود به این مساله اشاره می‌کنند که کشوری بتواند به جای اینکه نهادهای رسمی خودش را استفاده کند در حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای بیاید شبکه‌سازی کند؛ البته منظورم از شبکه‌سازی شبکه تلویزیونی نیست، بلکه شبکه افراد است.


این تحلیل‌گر در ادامه همین مطلب عنوان کرد: در این حوزه از شبکه‌هایی استفاده شود که نسبت به نگاه آن کشور نزدیک‌تر و هماهنگ‌تر است و سپس پیامی که می‌خواهد در کشور هدف منتشر شود به جای اینکه از رسانه‌های رسمی منتشر شود از طریق همین افراد بومی منتشر شود که این یک روش صحیح دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای در ادبیات موجود است. اگر وزارت خارجه ما در حوزه دیپلماسی رسانه‌ای فعال است که باید هم باشد،‌ این به معنی نفی کارهای رسمی نیست. نهادهای رسمی باید فعالیت‌های خودشان را داشته باشند منتهی معمولا کافی نیست. شما خودتان را جای مخاطب خارجی بگذارید بعد می‌بینید که همین مخاطب انتظار دارد که وزارت خارجه ایران از موانع جمهوری اسلامی ایران در حوزه هسته‌ای دفاع کند. این انتظارها وجود دارد بنابراین نکته خیلی تاثیرگذاری نخواهد داشت بلکه زمانی تاثیرگذار خواهد بود که رساننده پیام وجهه مثبتی در ذهن مخاطب داشته باشد و در عین حال جایگاه قابل اعتمادی داشته باشد.


ایزدی گفت: زمانی که رساننده پیام ما لزوما دولتی نباشد‌ و فرد،‌ شرکت‌، سایت و رسانه‌ای باشد که در نگاه مخاطب وجهه مثبت دارد قطعا تاثیرگذاری آن خیلی بیشتر از نهادهای رسمی و دولتی خواهد بود که این کار یکی از ضعف‌های ماست و هیچ ربطی هم به دولت فعلی و حال حاضر ندارد و از پیش از انقلاب تاکنون همین گونه بوده است چرا که در کشور ما همه چیز تقریبا دولتی است زمانی که ما در حوزه رسانه می‌خواهیم کاری انجام دهیم همه چیز را دولتی می‌بینیم و در نهایت چه اتفاقی می‌افتد، در نهایت ادبیات موجودی که نشان می‌دهد فعالیت‌های دولتی در حوزه رسانه بهترین تاثیرگذاری را ندارد دیگر به این ادبیات هم توجه نمی‌شود. این وضعیت فعلی ماست.


این کارشناس بین‌الملل در بخشی دیگر از صحبت‌هایش در نشست نقد و بررسی دیپلماسی رسانه‌ای ایران به سایت وزارت امور خارجه اشاره کرد و یادآور شد: سایت وزارتخانه ما لزوما سایت خیلی خوبی نیست ما در این حوزه هم مشکل داریم یک مشکل انبوه داده داریم چرا که احساس می‌شود آقای وزیر هر کاری که بکند باید بیاید به زبان انگلیسی هم این فعالیت‌ها را توضیح بدهد. اگر توانمندی‌اش را داریم خیلی خوب است ولی اگر محدودیت مترجم خوب داریم محدودیت بودجه داریم نیازی نیست که ما همه فعالیت‌های ریز و درشت را بخواهیم برجسته کنیم در حوزه برجسته‌سازی زمانی که کشور درگیر مباحث هسته‌ای است و دو ماه هم بیشتر به مذاکرات باقی نمانده نیاز داریم در مباحثی که کلیدی است فعالیت داشته باشیم، پروژه تعریف کنیم و تیم اختصاصی داشته باشیم.


فواد ایزدی در بخشی دیگر از سخنانش به پیشرفت شبکه‌های اجتماعی و تاثیر آن بر دیپلماسی رسانه‌ای ایران اشاره کرد و گفت: شبکه‌های اجتماعی در حال حاضر در حال جایگزین شدن با خیلی از رسانه‌های پربیننده و صادق هستند که این برای کشورهایی مثل ایران و کشورهایی که در تعارض هستند‌، با نظام قالب رسانه‌ای دنیا یک فرصت است. رسانه‌های اصلی آمریکا متعلق به شرکت‌های چندملیتی و بزرگ هستند و این رسانه‌ها به شکل سنتی با ما مشکل داشتند، چرا که ما پوشش خبری ضعیفی داشتیم.


وی سپس تاکید کرد: در حوزه رسمی و دولتی سعی کنیم کمی وضعیتمان را بهتر کنیم. برای سایت‌های رسمی کشورمان مترجمان خوب بگذاریم مترجمانی که در کشور هستند همه در یک سطح نیستند در حوزه‌های انتخاب پیام و انتقال آن به مخاطب باید دقت بیشتری بکنیم. همچنین در حوزه‌های مباحث غیررسمی هم باید شروع به کار کنیم ما در محیط‌هایی که می‌خواهیم تاثیرگذار باشیم ابتدا باید ساختار رسانه‌ای آن کشور را به خوبی بشناسیم. در حال حاضر در کشورهای غربی و خیلی جاهای دنیا و ایران یکسری رسانه‌های رسمی وجود دارند و یکسری رسانه‌های آلترناتیو که این رسانه‌ها به ویژه در کشورهای غربی خیلی بهتر به درد ما می‌خورند و دسترسی ما به آنها خیلی بیشتر است؛ علاوه بر اینکه ما خودمان هم می‌توانیم رسانه آلترناتیو ایجاد کنیم و دستمان در این حوزه بسته نیست.








فواد ایزدی: قبول داریم که جمهوری اسلامی نمی‌تواند یک شبکه تلویزیونی ایجاد کند اما در عوض می‌تواند یک سایت خوب و یک شبکه اجتماعی اطلاع‌رسانی خوب ایجاد کند پس در حوزه مباحث غیردولتی ما اول نیاز به شناخت محیط و ساختار داریم و سپس باید بازیگران (دوستان رسانه‌ای) را هم بشناسیم

او اضافه کرد: قبول داریم که جمهوری اسلامی نمی‌تواند یک شبکه تلویزیونی ایجاد کند اما در عوض می‌تواند یک سایت خوب و یک شبکه اجتماعی اطلاع‌رسانی خوب ایجاد کند پس در حوزه مباحث غیردولتی ما اول نیاز به شناخت محیط و ساختار داریم و سپس باید بازیگران (دوستان رسانه‌ای) را هم بشناسیم. در نهایت ما در این حوزه نیاز به تولید محتوا داریم اگر کسی بخواهد در رابطه با بحث هسته‌ای ایران یک کتاب خوبی مطالعه کند آیا ما تولید کرده‌ایم؟ خیر. بنابراین ما نیاز به تولید محتوا داریم.


این تحلیل‌گر و کارشناس بین‌الملل در پایان صحبت‌هایش در این نشست خاطرنشان کرد: زمانی که تکنولوژی به ما اجازه می‌دهد فراتر از ساختارهای رسمی رسانه‌ای دنیا برویم و شبکه ایجاد کنیم پس حیف است که این کار را نکنیم؛ همان‌طور که امکان توافق وجود دارد احتمال اینکه توافق هم نشود هست. پس اگر توافقی انجام نشود طرف مقابل تقصیرها را برگردن شریک ایران خواهد انداخت ما در حال حاضر باید در این حوزه طراحی داشته باشیم که این اتفاق نیفتاد. این اقدام نیاز به کار ریشه‌ای دارد که ان‌شاء‌الله انجام خواهیم داد.


***


در بخشی دیگر از نشست دیپلماسی رسانه‌ای، محمد خدادی - مدیرعامل خبرگزاری ایرنا - در زمینه بحث دیپلماسی رسانه‌ای ایران در مذاکرات 1+5 اینگونه مطرح کرد: من صحبتم را با یک سوال شروع می‌کنم که چرا دیپلماسی خصوصی به دیپلماسی عمومی تبدیل شد و چرا دیپلماسی عمومی به دیپلماسی رسانه‌ای تبدیل شد؟ مشخص است که این یک انتخاب نبوده و دیپلمات‌ها بدشان نمی‌آمد که در اتاق بنشینند مذاکره کنند و نهایتا دایره اطلاعات به افراد مذاکره‌کننده و افرادی که آنها را مامور به مذاکره کردند محدود شود. قاعدتا شرایطی بود که انحصار اطلاعات بود یعنی انحصار اطلاعات شرایط را بر دیگران تحمیل کرده بود. دیپلماسی عمومی و سپس دیپلماسی رسانه‌ای یک انتخاب نبوده بلکه شرایطی بوده که به دستگاه‌های دیپلماسی تحمیل شده که اساس آن هم موضوع تولید،‌ پردازش و انتشار اطلاعات بوده است.


او همچنین بیان کرد: در دوره‌ای تولید اطلاعات به تعدادی دستگاه انحصار داشت برای اینکه گران بود و هزینه بسیار بالایی داشت. شخصا خودم اواخر دهه 40 از خبرنگاران خبرگزاری دهلی نو بودم. در آن زمان ارسال یک خبر به تهران با تلکس با ماهی سه هزار دلار هزینه اجاره تلکس حدود سه الی چهار ساعت زمان می‌برد تا نوارها را جابه جا کنیم که به لندن برود و از لندن به تهران منتقل شود آن زمان کسی نمی‌توانست این هزینه‌ها را بدهد؛ ضمن اینکه باید جایی هم برای تلکس‌ها انتخاب می‌کردیم اما امروزه هر شهروندی همان ظرفیتی را که من به عنوان یک خبرنگار در اوایل دهه 60 در دهلی نو داشتم در اختیار خودش دارد و آن هم بدون صرف هزینه می‌تواند انجام دهد؛ لذا دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای شرایطی بود که تحمیل شد و دلیلش این شد که تولید و انتشار اطلاعات انحصارش از دست دیپلمات‌ها خارج شد و به نوعی دو واژه فراگیری و دربرگیری را به همراه داشت.


مدیرعامل خبرگزاری ایرنا ادامه داد: آنچه که امروز دیپلمات‌ها با هم صحبت می‌کنند، هم فراگیری دارد و هم دربرگیری را شامل می‌شود. در گذشته محتوای مذاکرات به افرادی که در آن دخیل بودند، دیپلمات‌هایی که مذاکره می‌کردند و همچنین مسؤولان دیپلمات‌هایی که مذاکره‌کننده بودند انحصار داشت. اما امروزه دیپلمات‌ها نمی‌توانند مذاکره کنند و افکار عمومی در آن دخیل نباشد. ناخودآگاه این شرایط‌، شرایط جدیدی را به وجود آورد که روز به روز هم گسترده‌تر می‌شود.









خدادی: امروزه دیپلمات‌ها نمی‌توانند مذاکره کنند و افکار عمومی در آن دخیل نباشد. ناخودآگاه این شرایط‌، شرایط جدیدی را به وجود آورد که روز به روز هم گسترده‌تر می‌شود



او در ادامه همین مطلب گفت: مدل کارکرد رسانه‌ای ما عمدتا برگرفته از دهه 60 است که بزرگترین مخاطره ما این است که رسانه‌های ما کارکرد تخصصی ندارند و چه بهتر ما خودمان خودمان را نقد کنیم. میزان آشنایی رسانه‌های ما به زبان انگلیسی برای دسترسی به منابع، محدودیت ایجاد کرده است که این اتوماتیک باعث یک محدودیت می‌شود و همین محدودیت باعث می‌شود دایره میدان پردازش اطلاعات که وظیفه اول و اساسی کسی است که در رسانه فعالیت می‌کند را محدود کند. بنابراین به همین میزان قدرت مانور ما هم دچار مخاطره می‌شود و همین مخاطره باعث اختلال می‌شود.


خدادی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: ما در این زمینه البته روند رو به رشدی هم داریم؛ یعنی آنچه که مسلم است حداقل طی این سال‌های اخیر من احساس می‌کنم ما حرکت رو به رشدی داریم هم در مسیر تخصصی شدن و هم در مسیر شناسایی منابع و تحلیل محتوای منابع و همچنین رویکرد تحلیلی؛ چرا که یکی از نکاتی که ما به عنوان دیپلماسی رسانه‌ای باید انجام بدهیم این است که رسانه‌های ما عمدتا علاقه‌مند به انتشار خبر هستند تا تحلیل؛ بنابراین امیدوارم این حرکت، دغدغه و نیاز تبدیل به این شود که ما یاد بگیریم.


***


سید یاسر جبرائیلی - معاون پژوهشی خبرگزاری فارس - در ادامه‌ی این نشست طی سخنانی خاطرنشان کرد: جای برگزاری چنین نشستی برای بررسی نقاط قوت و ضعف این مساله خالی بود. اگر ما مذاکرات هسته‌ای را در چارچوب مناظره گفتمانی اسلام سیاسی تحلیل کنیم، نیاز به اقناع افکار عمومی در رابطه با چیستی این مذاکرات و چرایی و چگونگی آن چند برابر می‌شود. بارها گفته شده است که آمریکایی‌ها از مذاکرات به دنبال چه چیزی هستند و پاسخ هم این بوده که آنها دنبال این هستند که به افکار عمومی دنیا بگویند ایرانی‌ که شما فکر می‌کردید در برابر آمریکا در حال مقاومت است، تسلیم شد و پای مذاکره آمد. این بُعد اقناعی و گفتمانی و بُعد مرتبط با افکار عمومی از منظر آمریکا در مذاکرات بود.


وی سپس تصریح کرد: هدف جمهوری اسلامی از مذاکرات این بود که به دنیا این پیام را ارسال کند که ایران دنبال سلاح هسته‌ای نیست کما اینکه کشورهای عدم تعهد هم اقناع شده‌اند و بیانیه‌ای دادند و از برنامه هسته‌ای دفاع کردند. ایران هم به دنبال صدور این پیام بود که این برنامه صلح‌آمیز است و ماهیت نظامی ندارد. ما مذاکره می‌کنیم تا ثابت کنیم که برنامه هسته‌ای ما صلح‌آمیز بوده، بنابراین هم ما از نظر راهبردی و هم از نظر تاکتیکی نیازمند افکار عمومی هستیم. در مقابل، سیاستی که تا به حال آمریکایی‌ها دنبال می‌کردند این بوده که بگویند اولا ایران تسلیم شده، ثانیا این تحریم‌ها بود که باعث شد ایران به پای میز مذاکره بیاید و مذاکره را بپذیرد. آمریکا خوشحال است که تحریم‌ها جواب داده است. در حال حاضر هم می‌گویند مقدمه طرح‌ها و قوانینی که در کنگره تصویب شده و در حال تصویب است‌، مدام این است که تحریم‌ها به ایران فشار آورد.


معاون پژوهشی خبرگزاری فارس در ادامه خاطرنشان کرد: بحث دیگری که دنبال می‌کنند این است که علیرغم امتیازاتی که می‌گیرند بگویند اگر مذاکرات در حال شکست است‌، به خاطر این است که ایران مقاومت می‌کند و خودش را دست بالا گرفته است و امتیاز نمی‌دهد و اگر هم مذاکرات شکست خورد‌، ما حاضر بودیم با ایران توافق کنیم اما ایران حاضر نشد امتیاز بدهد؛ بنابراین این دو راهبرد را دنبال می‌کنند ما در مقابل چیزی که من فکر می‌کنم اهمیت دارد‌، در رابطه با مذاکرات این است که حقیقت پیوست رسانه‌ای و محتوای رسانه‌ای که برای مذاکرات تولید شده از چند منظر معیوب بوده است اول از این منظر که شما وقتی وارد مذاکرات شدید آمدید و دقیقا در همان چارچوبی که آمریکایی‌های یک گفتمان تهیه کرده بود،در همان چارچوب محتوا تولید کردید. بر این اساس در تولید محتوا برای رسانه‌ها و افکار عمومی، اولین قدم اشتباه این بود که ما گفتیم می‌خواهیم با کدخدا مذاکره کنیم و کدخدایی آمریکا را پذیرفتند این اولین منظر بود که در مقابل آن راهبرد تسلیم نشان دادن جمهوری اسلامی ایران بود. دومین قدم اشتباه این حرف بود که خزانه خالی است؛ یعنی در آستانه ورود به مذاکرات و در جریان این مذاکرات اگر طرف مقابل در حال ارائه‌ی یک تئوری و یک نظریه برای اثبات ادعاهای خودش است‌، ما داریم برایش کد فراهم می‌کنیم. گفتند خزانه خالی است و کشور در حال فروپاشی است و اقتصاد ویران شده است و به ایران بر سر تحریم‌ها فشار وارد شده است و ناچرا به مذاکره آمدند.


جبرائیلی در ادامه همین بحث عنوان کرد: بحث بعدی که باز هم در مذاکرات اشتباه دیگر بود، این بود که آمدند و برای رسانه‌ها محتوا تولید کردند که توسط آقای دکتر ظریف انجام شد و آن هم اظهار ضعف نظامی در برابر دشمن بود‌. آمدند و گفتند آمریکا می‌تواند با یک بمب در چند دقیقه تمام تاسیسات نظامی ما را از بین ببرند. ما با این شرایط وارد مذاکره شدیم دشمن هم استقبال کرد و کمپین رسانه‌ای قدرتمندی به راه انداختند. همین الان هم کد فراوان است.


او ادامه داد: شما اگر کلید واژه‌های مرتبط را جستجو کنید می‌توانید شواهد صحبت‌هایم را پیدا کنید. در ادامه مذاکرات اتفاقی که افتاد تمایل ایران به مذاکره برجسته بود از طرفی وزارت امور خارجه ناگهان یک کمپین برنامه هنرمندان که بعدها خودشان هم ناراحت شده بودند، راه‌اندازی کرد و در این کمپین گفتند هر توافقی بهتر از عدم توافق است. این هم قدم اشتباه چهارم بود. اشتباه دیگر در بخش مذاکره این بود که به هیچ وجه رسانه‌های خودی را در جریان مذاکرات قرار ندادند و گفتند محرمانه است؛ این در حالی است که طرف غربی مدام در رسانه‌های خودشان صحبت می‌کردند و رسانه‌های خودی از رسانه‌های غربی ترجمه می‌کردند و خبر را استفاده می‌کردند. اینجا رسانه‌های داخلی با کلیات و کلی‌گویی از سر میز مذاکره‌کننده مواجه بودند که خود این مساله یک سردرگمی در تحلیل‌، نقد و موضع‌گیری برای رسانه‌های داخلی ایجاد کرد.


به گزارش ایسنا‌، بخش عمده‌ای از صحبت‌های معاون پژوهشی خبرگزاری فارس به نقد مذاکرات 1+5 و انتقاداتی که به مسئولان تیم مذاکره کنندگان کشور خودمان انجامید‌ و در این میان مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها چندین بار به سخنرانان از جمله سید یاسر جبرایلی گوشزد کرد که این نشست رسانه‌ای است و ما قصد نداریم نقاط مثبت و منفی مذاکرات را بررسی کنیم.


***


الیاس حضرتی، مدیر مسؤول روزنامه اعتماد که در نشست دیپلماسی رسانه‌ای ایران با موضوع 1+5 حضور داشت‌، در ابتدا گفت: خوشحالم که چنین جلسه‌ای درباره‌ی برجستگی و نقش سیاست‌های رسانه‌ای وزارت امور خارجه، وضعیت و موضوع رسانه‌ها در این مکانی که متعلق به رسانه‌هاست تشکیل شده است.


از طرفی دیگر خیلی خوشحالم که دو سالی است که بحث مهم و اساسی و سرنوشت‌ساز هسته‌ای در این نوع محافل دانشجویی و دانشگاهی در رسانه‌های ما به خوبی مورد بحث و جدل و کنکاش قرار می‌گیرد؛ ضمن اینکه متاسفم از این بابت که در گذشته‌ بنده به عنوان کسی که کارم رسانه است به هیچ وجه اجازه ورود به بحث رسانه مگر فقط گفتن حق مسلم ماست را نداشته‌ام. ما از گذشته‌ای عبور کرده‌ایم در هر صورت موضوع هسته‌ای فقط موضوع امروز ما نیست و حداقل 10 الی 15 سال است که درگیر این ماجرا هستیم.


وی در ادامه عنوان کرد: بارها رسانه‌های ما توسط مقامات مختلف مورد توجیه، بازخواست و شکایت قرار گرفته‌اند که اکثر این شکایت‌ها شامل جزئیات و مسائل خیلی ساده می‌شود. ما باید این مسائل را مرور کنیم. اگر قرار است وضعیت فعلی‌مان را مورد نقادی قرار بدهیم‌، (البته دست تک تک عزیزانی که نقد دلسوزانه نسبت به مذاکرات را دارند را می‌بوسم و از آنها تشکر می‌کنم) از سوی دیگر باید به این موضوع نگاه کنیم که وضعیت سیاست خارجی ما و میدان مانور خارجی ما اقدامات و نتایج مذاکراتش چگونه بوده است‌. عزیزانی که در این نشست حاضر شده‌اند همه از همه چیز مطلع هستند. ما شاهد گذشته‌ای هستیم که در جریان یک بلبلشوی وحشتناک، وزیر امور خارجه ما در جلسه‌ای که در مقابل مقام خارجی در حال مذاکره رسمی بود، نامه عزل شدنش را اعلام کردند! من بنا ندارم آن دوران را نقد کنم چرا که آن دوران دیگر اصلا ارزش نقد کردن را هم ندارد.


حضرتی در پی همین صحبت‌ها اضافه کرد: ما اکنون اینجا نشسته‌ایم و سوال می‌کنیم که آقای ظریف شما چرا مسائل محرمانه‌تان را نمی‌گویید؛ بله درست است، به نظر من هم باید بگوید حالا که فضا باز شده به شکرانه این فضای باز وزارت خارجه ما باید یک مجموعه و کمیته رسانه‌ای قوی داشته باشد تا مسائل را لحظه به لحظه به رسانه‌ها بگوید. ما حداقل باید از طرفی دیگر علاوه بر اینکه نقدهایی هم داریم از تیم مذاکره‌کننده خودمان و دولت بزرگوارمان از این بابت تشکر هم بکنیم. هر چند که در خیلی از جاها جای گله و نقد هم وجود دارد. دوستان عزیزی که دلسوز هستند و بحث مذکرات را لحظه به لحظه نقد می‌کنند، خوب است که به این موضوع هم توجه کنند؛ جمهوری اسلامی تصمیم گرفته مذاکره کند و موضوع پرونده هسته‌ای را حل کند و حتی این موضوع را بارها مقام معظم رهبری هم اعلام کردند. رییس جمهور و تیم هسته‌ای هم در راستای این استراتژی دنبال این داستان هستند و اینگونه نیست که آقایان روحانی و ظریف به تنهایی وارد مذاکره با آقای جان کری شوند.








حضرتی: از عزیزانی باید گله کرد که از این فرصت آزادی به دست آمده و فضای باز انتقال نقد‌، تهمت‌های ناراوایی هم زدند. این انصاف نیست به تیمی تهمت بزنیم که در حال مذاکره با پنج الی شش کشوری است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم جزو قدرت‌های دنیا هستند
مدیر مسؤول روزنامه اعتماد در بخشی دیگری از صحبت‌هایش تصریح کرد: از عزیزانی باید گله کرد که از این فرصت آزادی به دست آمده و فضای باز انتقال نقد‌، تهمت‌های ناراوایی هم زدند. این انصاف نیست به تیمی تهمت بزنیم که در حال مذاکره با پنج الی شش کشوری است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم جزو قدرت‌های دنیا هستند.

باز هم تکرار می‌کنم از دوستانی که نسبت به بحث مذاکرات نقد دلسوزانه داشتند واقعا تشکر می‌کنم و دوستانی هم که تهمت‌های ناروا و جو سازی پشت سرداران و افسران مذاکره‌ کننده ما انجام دادند واقعا گله‌مند هستم. به یاد دارم آن سال‌ها روزنامه رسالت تنها یک سرمقاله درباره وضعیت جنگ و فرماندهان جنگ نوشته بود که حضرت امام (ره) با آن روزنامه برخورد کردند. ما با وجود اینکه انتقاداتی به مذاکرات داشتیم این انتظار می‌رود که در مقابل از تیم مذاکره‌کننده تشکر هم بکنیم.


حضرتی در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: این انتظار می‌رود که عزیزان از ظرفیت رسانه‌ای کشور بیشتر استفاده کنند من فکر می‌کنم این ظرفیت چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی هنوز استفاده‌ای از آن نشده است و این امکان برای مجموعه رسانه‌های ما و بقیه نهادهای غیردولتیمان وجود دارد که دولت محترم تیم مذاکره کننده و نهادهای حکومتی بتوانند از ظرفیت‌های رسانه‌ای استفاده کنند.


این مدیر مسؤول در بخشی دیگر از این نشست تصریح کرد: من فکر می‌کنم ما بحران گفت‌وگو داریم و باید با هم در حوزه‌های مختلف صحبت کنیم. در حالی که عادت نکرده‌ایم خیلی به گفت‌وگو بنشینیم و این واقعا یک نیاز است. اینکه به عنوان مثال در ابتدای کار شاید دولت هم خودش بدش نمی‌آمد که آقای ظریف را لای زرورق بگذارد تا هیچ کس به او نزدیک نشود و هیچ انتقاد و حرفی هم پیش نیاید ولی این فضا با رهنمودهای رهبری نیز باز شد.


در کشور ما خیلی از گره‌های اساسی با دستان مبارک رهبر باز می‌شود. در بخش مذاکرات هسته‌ای نقدهای جدی و جانانه‌ای شروع شد و من فکر می‌کنم در مباحث هسته‌ای هیچ نماند که تلویزیون و رسانه‌ها بدون هیچ چون و چرایی هر شب در شبکه‌ها انعکاس بدهند. ما حتی به هیچ موضوعی بعد از انقلاب به این اندازه نپرداخته بودیم.


همه می‌خواهند این روزها به مساله لوزان بپردازند که خیلی خوب است به شرطی که به موضوعات دیگر مملکت هم برسیم.


وی در بخش دیگر سخنانش یادآور شد که مقام معظم رهبری مرتب جلساتی را با رییس جمهور دارند و در جریان همه چیز هستند. شاید بگویند دخالت نمی‌کنند ولی این طور نیست که در جریان نباشند. ایشان لحظه به لحظه در جریان قضیه هستند و حال اینکه تذکرات لحظه به لحظه به تیم هسته‌ای داده شود کار بدی نیست البته توام با تشویق و خسته نباشید.


***


دکتر رها خرازی آذر - عضو هیات علمی واحد علوم تحقیقات - که در نشست نقد و بررسی دیپلماسی رسانه‌ای ایران در مذاکرات 1+5 حضور داشت‌، دیدگاه‌های خود را بیان کرد.


وی در ابتدای این نشست ضمن تبریک هفته ارتباطات ابتدا به شغل پراهمیت ارتباطات اشاره کرد و گفت: هفته‌ای که متعلق به مشاغل ارتباطاتی و رسانه‌هاست را تبریک می‌گویم. هفته‌ای که یک شغل خیلی مهم است و جایش در ایران و سازمان مدیریت برنامه‌سازی خالی است که آن هم شغل ارتباطات استراتژیک است. تمام این دعواهای جناحی که پیش می‌آید و صحبت‌هایی که اغلب سیاسی می‌شود به این خاطر است که این شغل وجود ندارد و این ضرورت بر مشاغل دیگر تقسیم می‌شود و مشاغل دیگر هم سعی می‌کنند آن چیزی که وجود ندارد را پر کنند. از طرفی به دلیل اینکه این شغل در ایران وجود ندارد و به آن پرداخته نمی‌شود، ناخودآگاه اندیشه‌ها و رویکردهایی که باید از آن شاخه به موضوع پرداخته شود تقسیم می‌شود و بار آن یا بر دوش رسانه‌ها می‌افتد یا بر روی افرادی که در لابراتور سیاست خارجه مشغول کار هستند.


نویسنده‌ی کتاب «کمپین دیپلماسی رسانه‌ای» همچنین به بحث دیپلماسی رسانه‌ای اشاره کرد و توضیح داد: اینکه بحث دیپلماسی رسانه‌ای را می‌خواهیم به نحوی داخل دیپلماسی عمومی کنیم نسبت به آن کاملا نقد دارم؛ به دلیل اینکه 12 سال است که در این حوزه کار آکادمیک می‌کنم و در عین حال تدریس هم می‌کنم. دیپلماسی رسانه‌ای اصلا دیپلماسی عمومی نیست بخشی از دیپلماسی عمومی می‌تواند رسانه‌ای باشد و بخشی دیگر در تمام نهادهای فرهنگی مردم‌مدار و غیردولتی غیر حاکمیتی اجرا می‌شود که آن هم سیاست‌گذاری‌اش حاکمیتی است. دیپلماسی رسانه‌ای ادامه سیاست خارجی و دیپلماسی است که امکان ارائه در رسانه‌ها را پیدا کرده است؛ بنابراین آنچه که در حال حاضر در استراتژی جدید ایران و آمریکا با عنوان دیپلماسی درهای بسته مطرح است، بخشی از آن به رسانه‌ها می‌آید و بخشی دیگر پشت درها می‌ماند. به دلیل حفظ چهره‌ی دو نظام و دو حاکمیت و از طرفی دیگر اگر فاش شود امتیازات خاصی به طرفین خواهد داد و بالعکس امتیازاتی را از طرفین می‌گیرد؛ این مباحث بحث‌هایی هستند که باید به آنها تخصصی نگاه کرد.


عضو هیات علمی واحد علوم تحقیقات در بخشی دیگر از صحبت‌هایش یادآور شد: در حال حاضر ما چند پایان نامه در علوم تحقیقات داشتیم که نتایج همه آنها به این ختم شده بود که رسانه‌های ما در واقع یک دعوای سیاسی با همین موضوع به راه انداختند؛ یعنی همان حالت جناحی که دارند و اینکه بسیاری از نهادهای سیاسی به دلیل اینکه نمی‌توانند در بیرون به وجود بیایند خودشان را با فشار درون رسانه‌ها می‌کنند؛ بنابراین بیان رسانه‌ها هم اغلب رسانه‌ای سیاسی است.


بر این اساس دعواهایی رسانه‌ها در راست و چپ داشتند که خوشبختانه ما هر روز با انواع آنها در دانشگاه در تماس هستیم. یک نوع دعوای سیاسی جناحی در رسانه‌ها در حد مذاکرات شکل گرفت که این به طبیعت مذاکرات مربوط است.


او در ادامه همین مطلب عنوان کرد: اهداف ملی منافع ملی و امنیت ملی در دست حاکمیت است نه حتی در دست دولت و خیلی خوب است که در سیستم سیاسی ایران حاکمیتش خیلی مشخص‌تر خودش را نشان می‌دهد تقریبا همه چیز مشخص است اما اینکه چه کسی روند گردان و فرآیند گردان این قضیه است به دلیل اینکه خود دیپلماسی رسانه‌ای ادامه دیپلماسی و سیاست خارجه است و آن بخش از سیاست خارجه است که وارد رسانه‌ها می‌شود، بنابراین خاصیت آن حاکمیتی است و اصلا در دعواهای جناحی و نزاع‌های حزبی متاسفانه نمی‌گنجد. چیزی که ما از آن غافل هستیم آن است که قابی باید در کشور ایجاد شود به نام قاب ارتباطات استراتژی که تعیین کند چه بخشی از اطلاعات را چه نهادی و با چه نوع ویژگی و چه نوع نخبگانی از این نهادها راجع به آن گفت‌وگو کنند. یک زمانی هست که بخشی از گفت‌وگوهای ما در عرصه منافع ملی باید توسط بخش‌های نظامی‌مان گفته شود؛ یعنی ارتباطات استراتژی کشور تعیین می‌کند که مقامات آنها باید صحبت کنند مثل همان چیزی که ما همیشه در تعریف امنیت مرزهای جنوب شرقی ایران در اخبارمان داریم.


خرازی آذر همچنین خاطرنشان کرد: یک بخش دیگر سیاست خارجه است که اتفاقا دست دیپلمات‌هاست و آن هم بحث‌هایی است که در حوزه‌های مذاکراتی وجود دارد به دلیل اینکه در کشور حوزه ارتباطات استراتژی که بتواند تمامی این نهادها را با دیدگاهی مختلف و نخبگان عرصه‌های مختلف را زیر یک چتر بیاورد‌ و این تقسیم بندی کاری را انجام بدهد‌، وجود ندارد و اگر وجود دارد این فرایند کاری هنوز به آن شکلی که مفید است ایجاد نشده ما به خودمان اجازه می‌دهیم در همه عرصه‌ها از ناحیه دیپلماسی یا نظامی وارد شویم و گفت‌وگو کنیم.


وی سپس به یادآوری نکته‌ای در همین زمینه پرداخت و گفت: دیپلماسی رسانه‌ای بعد از سال 2001 به شدت بارز شد و جای دیپلماسی عمومی را گرفت. شاید تا پیش از سال 2001 که حادثه یازده سپتامبر اتفاق افتاد، خیلی از حوادث را می‌شد بر اساس گفت‌و‌گو و جریان‌های دیپلماتیک بررسی کرد. اما سال 2001 که این اتفاق افتاد و به تبع آن نیروهای نظامی وارد خاورمیانه که بخش مهمی از جهان هستند شدند، همه تم‌ها نظامی شد؛ ضمن اینکه همه می‌دانند وقتی تم یک منطقه‌ای نظامی می‌شود آن منطقه به سمت امنیتی شدن می‌رود و وقتی به سمت امنیتی شدن می‌رود، واقع‌گرایی است که همیشه صحبت می‌کند نه آرمان‌گرایی؛ بنابراین وقتی در حوزه واقع‌گرایی صحبت می‌کنیم باید بدانیم که دیپلماسی رسانه‌ای یک نهاد رسمی است که گفت‌وگوهای حاکمیتی در آن است، نه دعواهایی که انواع مختلف آن را هم در اینجا می‌بینیم و هم در جاهای دیگر.


عضو هیات علمی واحد علوم تحقیقات در بخشی دیگر به ساخت اندیشکده‌هایی در کشور ایران اشاره کرد و گفت: در مورد اندیشکده‌هایی که باید در ایران به وجود بیاید در واقع نهادهای میانی هستند که شامل دیپلمات‌های کارکشته به اضافه رسانه‌های کارکشته و همچنین کسانی می‌شود که می‌توانند این محتواها را به بخش‌هایی از مطالب رسانه‌ای تبدیل کنند.


او مجددا تاکید کرد: بخش‌هایی از اینها می‌توانند بخش‌های رسانه‌ای باشند چون برخی از صحبت‌های که ما اینجا می‌شنویم در واقع یکسری اطلاعاتی هستند که همیشه باید پنهان و نهان بمانند و افکار عمومی نباید از آنها آگاه شود. همچنین یکسری از اطلاعات استراتژیک کشور هستند بخشی از دعواهای داخلی هنگام مذاکرات باید فیتیله‌اش پایین کشیده شود، به خاطر اینکه حوزه‌ای است که ضربه‌های امنیتی ما را خیلی بالاتر می‌برد بنابراین تطبیق اینکه چه نوع اطلاعاتی را ما در چه زمانی ارائه بدهیم و چه کسانی راجع به آنها صحبت کنند را اجازه بدهید، یکسری نهاد اندیشکده‌ای تعیین کنند. من فکر می‌کنم بخشی که در ابتدا در آمریکا سردرگریبان بودند در حوزه دیپلماسی رسانه‌ایشان سریع توانست به دلیل وجود همین اندیشکده‌ها وارد عمل شود و زمان کافی داشتند و مطالعه‌هایشان عمقی‌تر بود.


نویسنده کتاب کمپین دیپلماسی رسانه‌ای در بخشی دیگر از صحبت‌هایش به فعالیت شبکه‌های اجتماعی در زمینه دیپلماسی رسانه‌ای اشاره کرد و گفت: در بخش دیپلماسی رسانه‌ای راجع به شبکه‌های اجتماعی خیلی صحبت می‌شود. دیپلمات‌های منطقه‌ای آمریکا تقریبا با 15 میلیون طرح در جهان از طریق توئیتر و فیس‌بوک‌هایش در تماس هستند. در عین حال دیپلمات‌های آمریکایی همیشه به دنبال این هستند که منابع رسمی که از آنها اطلاعات‌برداری می‌کنند را به جهان بشناسانند. ما کجا در کارهای استراتژیکی در این حد آمده‌ایم؟ ما اگر ایمیل‌های همکاران وزارت خارجه را نگاه کنیم اول با اسمی غیر از نام خودشان روبرو می‌شویم و این به دلیل این است که مصونیتی برای افرادی که در این لابراتوار کار می‌کنند و باید جریان‌سازی فکری و رسانه‌ای شود ایجاد نکرده‌ایم.


این عضو هیات علمی واحد علوم تحقیقات در پایان صحبت‌هایش خاطرنشان کرد: فاصله ما با دیپلماسی رسانه‌ای مرسوم دنیا خیلی زیاد است باید به هر حال این قضیه را باید بپذیریم که به لحاظ تخصص و مهارت خیلی فاصله داریم و خواهشم این است که این حالت فاصله تخصصی و مهارتی به دیدگاه‌های سیاسی‌مان وصل نشود. ما خیلی از جنگ‌ها را می‌توانیم به صلح تبدیل کنیم و از یک نیروی نظامی قوی یک بادیگارد بسازیم که به دنبال صلح است اما باید بدانیم که وسیله‌هایمان چه چیزهایی هستند چه مهارت‌هایی لازم داریم و کاستی‌هایمان در کجا هستند.


***


مرتضی غرقی، خبرنگار صداوسیما و کارشناس حوزه رسانه که در نشست دیپلماسی رسانه‌ای حضور داشت، ابتدا گفت: 34 سال است که در حوزه رسانه کار می‌کنم و از همان ابتدا خبرنگار بودم و همیشه حرفهایم را زده‌ام و هیچ وقت هیچ پست مدیریتی نگرفته‌ام. درجه‌ای ندارم که درجه‌ام را بگیرند و میزی هم ندارم که از من بگیرند. همیشه واقعیت‌ها را بیان کردم عمدتا کسانی که در صدا وسیما و خارج از صدا و سیما هستند می‌دانند آن چه که می‌گویم فراجناحی است و اصلا دیدگاه جناحی نسبت به مساله‌ای ندارم و عمدتا دیدگاهم ملی و فراجناحی است. صحبت‌های حال حاضر هم نظرات شخصی خودم است و هیچ ربطی به سازمان صدا و سیما ندارد.


او خاطرنشان کرد: از زمانی که قطعنامه‌های شورای امنیت در مورد برنامه هسته‌ای ارائه می‌شد من در نیویورک بودم و جزء به جزء قطعنامه‌ها را می‌دیدم که چطور علیه ایران تصویب می‌کردند و چه فضای رسانه‌ای را علیه ایران طراحی می‌کردند. آن زمان ما در آنجا کار خبری انجام می‌دادیم ولی از طرفی غصه می خوردیم از اینکه این قطعنامه علیه ایران صادر می‌شود و من هم دیده بودم که وضعیت عراق چطور است و چه صدماتی بابت این قطعنامه‌ها به عراق و کشورهای دیگر وارد شده بود به همین خاطر همیشه غصه می‌خوردیم ولی کاری از دستمان برنمی‌آمد.


وی در بخشی از صحبت‌هایش به تجدید خاطراتش از سفرش به نیویورک برای مذاکرات هسته‌ای و همچنین سفرش به لوزان برای مذاکرات نهایی پرداخت.


او ادامه داد: زمانی که از نیویورک به ایران برگشتم برای مدتی کار خبرنگاری را کنار گذاشتم تا اینکه دولت جدید روی کار آمد و آقای ظریف در پست وزارت امور خارجه قرار گرفتند و من خودم ترغیب شدم تا مجددا کار خبرنگاری را از سر بگیرم. از ابتدای مذاکرات هسته‌ای در دولت جدید در جریان مذاکرات تا این لحظه بودم و تقریبا می‌شود گفت بیش از 90 درصد سفرهایی که تیم هسته‌ای ایران همراه آقای ظریف بودند را من انجام دادم و در جریان ریز مذاکرات هستم.


این کارشناس رسانه سپس به ضعف دیپلماسی رسانه‌ای اشاره کرد و یادآور شد:‌ ضعف دیپلماسی رسانه‌ای تنها به رسانه‌ها مربوط نمی شود بلکه این ضعف در همه بخش ها وجود دارد.


ما یک مدیریت واحدی برای این بحث دیپلماسی رسانه‌ای در کشور نداریم و متاسفانه شاید همین مساله باعث شده که به نوعی ما نتوانسته‌ایم پروسه مذاکرات هسته‌ای را آن طور که باید جا بیندازیم و به نظرم همین نبود مدیریت رسانه‌ای در کشور باعث ضعف مدیریت در رسانه شده است. متاسفانه غربی‌ها در این زمینه در انتقال مطالب و مقالات خیلی قوی‌تر عمل می‌کنند.


عمدتا متاسفانه دیپلماسی ما از رسانه‌مان فاصله دارد و شاید یکی از مشکلاتی که نتوانستیم در این عرصه موفق شویم همین است.


او در بخشی دیگر به ضعف و اشکالاتی که در بخش مذاکرات هسته‌ای و حرفه ای نبودن خبرنگاران می‌شود اشاره کرد و صحبت هایی را ارائه داد و گفت:‌ نقدی به خبرنگارانی که همکاران خودم هستند دارم و آن هم این است که می‌خواهم انتقاد کنم اما انتقادم به سمت سازندگی است. متاسفانه بسیاری از خبرنگاران ما در مذاکرات هسته‌ای زبان بلد نبودند و از روی دست یکدیگر کپی می‌کردند و عمده ‌ترین خبرهایی که کار می شد این بود که مذاکرات هسته‌ای چه ساعتی شروع می‌شود و چه ساعتی تمام می‌شود. این مسائل مربوط به حواشی سفر به لوزان بود که خبرنگاران توجیه نبودند نسبت به محیطی که باید بروند، کاری که باید انجام بدهند و ارتباطی که باید با آن جامعه داشته باشند که به نظرم باید این ضعف ها برطرف شود.


***


دهمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها با عنوان نقد و بررسی دیپلماسی رسانه‌ای ایران در مذاکرات 1+5 سه‌شنبه از ساعت 14 الی 17 برگزار شد.


در این نشست پرویز اسماعیلی (معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر ریاست جمهوری) نیز حضور داشت.


الیاس حضرتی (مدیرمسؤول روزنامه اعتماد)،‌ سید یاسر جبرائیلی (معاون پژوهشی خبرگزاری فارس)، دکتر رها خرازی آذر (مدرس دانشگاه) و مرتضی غرقی (خبرنگار صدا و سیما) از دیگر سخنرانان این نشست بودند.


انتهای پیام/

ارسال نظر