صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۲:۳۳ - ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶

اهمیت مشارکت اجتماعی مردم در انتخابات/ نهادهای جامعه مدنی باید تقویت شوند

کمتر از ٢٤ ساعت مانده؛ کمتر از ٢٤ ساعت برای شرکت در دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری. اتفاقی که نوعی از مشارکت اجتماعی افراد برای تعیین سرنوشت شان تلقی می‌شود. مشارکتی که حالا بیشتر از گذشته هم احساس نیاز می‌شود. به گفته جامعه‌شناسان، شرکت در انتخابات تنها بخشی از مشارکت اجتماعی افراد است؛ مشارکتی که باید براساس اعتمادی که پیش از آن شکل گرفته، ایجاد شود و همه را به صحنه بیاورد.
کد خبر : 180411

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از شهروند، جامعه‌شناسان، اما بر این نظرند که مشارکت اجتماعی پس از حضور مردم در انتخابات، باید نهادینه شود: «مردم نباید رها شوند» و باید در میان افراد برای حضور و مشارکت در اجتماع، اعتماد ایجاد شود: « اعتمادی که تزریقی نمی‌شود.»



نیره توکلی، جامعه‌شناس، معتقد است که انتخابات ریاست‌جمهوری، مشارکت اجتماعی در یک امر سیاسی است، یعنی نمی‌توان آن را از معادلات سیاسی جدا کرد: «آن چیزی که اکنون به آن احتیاج داریم، تقویت نهادهای جامعه مدنی است، این اتفاق هم زمانی می‌افتد که نهادهای مدنی مثل تشکلات صنفی، احزاب و اتحادیه مجوز فعالیت داشته باشند، باید زمینه فعالیت اجتماعی افراد ایجاد شود تا اعتماد شکل بگیرد و درنهایت خودش را در قالب مشارکت سیاسی نشان دهد.» به گفته توکلی، اعتماد افراد زمانی جلب می‌شود که به هدف مورد نظرشان که یا یک کاندیدا در ریاست‌جمهوری است یا یک نهاد اجتماعی، شناخت پیدا کنند، همین شناخت است که روابط پایدارتری را شکل می‌دهد: «نهاد مدنی همان حزب‌ها و سندیکاها و «ان‌جی‌او»ها و اتحادیه‌هایی است که امکان فعالیت مستقل دارند که مردم باید نسبت به آنها شناخت پیدا کنند.» این جامعه‌شناس، در ادامه بحث به باورهای نادرستی اشاره کرد که بر مشارکت اجتماعی در انتخابات تأثیر می‌گذارد: «چند باور نادرست در میان گروهی از مردم وجود دارد که مانع از مشارکت گسترده در انتخابات می‌شود، یکی همان است که می‌گویند ما با سیاست کاری نداریم. در پاسخ به این افراد باید گفت که شما با سیاست کاری ندارید اما سیاست با شما کار دارد. آنها تصور می‌کنند که در جایگاه انفعال قرار گرفته‌اند و زمانی که در تصمیم‌گیری سیاسی شرکت نکرده‌اند، یعنی با سیاست کاری نداشته‌اند، باید به این افراد گفت که سخت در اشتباه هستند، خودِ انفعال یک حرکت سیاسی است و باعث می‌شود تا یک قوا بر قوای دیگر برتری پیدا کند.» نظریه توطئه توهم هم که در میان گروه دیگری از افراد دیده می‌شود، بخش دیگری از صحبت‌های این جامعه‌شناس را به خود اختصاص داد: «برخی درگیر نظریه توطئه توهم هستند، آنها تصور می‌کنند که یک توطئه داخلی و خارجی آنها را احاطه کرده، آنها فکر می‌کنند که همواره نیروهای مختلفی هستند که حرکت‌های اجتماعی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.» اما چاره چیست؟ «باید افرادی که منافع‌شان را در خطر می‌بینند، یعنی می‌بینند که کشور در آستانه جنگ قرار می‌گیرد یا یک محرومیت اقتصادی و انزوای جهانی ممکن است گریبان مردم را بگیرد، به جای بنزین، بنزن مصرف شود و محیط‌زیست به خطر افتد، مشارکت اجتماعی خودشان را برای حضور در انتخابات بالا ببرند، یعنی باید برای خنثی‌کردن توطئه، خود این افرادی که توهم توطئه دارند، با مشارکت اجتماعی، طرح توطئه خودشان را داشته باشند.» او در صحبت‌هایش، گروه دیگری از مردم را هم مورد توجه قرار می‌دهد که هر حرفی از زبان کاندیداها اعلام می‌شود، اصرار می‌کنند که وعده انتخاباتی است: «همه چیز هم وعده انتخاباتی نیست، حرف باید عمل شود. زمانی که گفتمانی در شعارهای انتخاباتی مطرح می‌شود، به معنی مهم‌بودن آن گفتمان است. هر چند که نمی‌توان منکر برخی حرف‌های عوام‌فریبانه برای کوباندن رقیب انتخاباتی شد.»
این جامعه‌شناس در ادامه، بالابودن اعتماد را یکی از دلایل افزایش مشارکت اجتماعی مردم می‌داند: «متاسفانه ما عزمی برای تربیت شهروند جامعه مدنی نداریم، همین آدم‌هایی که هیچ‌کس را قبول ندارند و معتقدند که دنیا پر از شر و آدم‌های بد است یا فقط خودشان را آدم خوبی می‌دانند یا گزینه‌ای در سر دارند، اینها باید گزینه‌هایشان را به محک آزمایش بگذارند، آن زمان است که به اشتباهشان پی می‌برند.» به گفته توکلی، باید برای تربیت شهروند مسئول آموزش‌هایی درنظر گرفته شود: «وجدان جامعه شهروندی باید بیدار شود، بسیاری از افراد تصور می‌کنند در زمان انتخابات، مهمترین کاری که باید بکنند، این است که رأی بدهند، اما درمواقع دیگر از هرنوع بی‌قانونی و تجاوز به حقوق دیگران، استفاده می‌کنند تا به هدفشان برسند، به ‌هرحال، وجدان جامعه شهروندی مفقود است و باید مسئولیت را درشهروندان بیدار کرد.» او می‌گوید: «شهروندان ما عادت کرده‌اند تا همه چیز را در گروه‌های ناشناخته یا حتی شناخته‌شده نسبت دهند، درحالی ‌که همان آدم‌ها، منشأ بسیاری از بی‌مسئولیت‌ها هستند.»
به اعتقاد این جامعه‌شناس، افراد پس از انتخابات نباید رها شوند، پس از انتخابات هم کاندیدای انتخاب‌شده باید پاسخگوی مردم باشد و هم خود افراد باید خواسته‌هایشان را اعلام کنند. او یکی از روش‌های آموزش تربیت شهروند جامعه معدنی را رسانه ملی عنوان می‌کند: «متاسفانه مشارکت رسانه ملی برای آموزش شهروند مسئولیت‌پذیر خیلی کم است، در رسانه ملی، جای خالی جامعه‌شناسان درمباحث کارشناسی، احساس می‌شود. همه اینها درحالی است که جامعه‌شناسان، بینش گسترده‌ای دارند.»
*مشارکت اجتماعی باید نهادینه شود
اما این تنها نظر نیره توکلی نیست. احمد بخارایی هم که جامعه‌شناس است، معتقد است که «شرکت‌نکردن در انتخابات امر کارکردنی نیست. بهتر است تمام کسانی که دیدگاهی دارند، در انتخابات شرکت کنند.» به اعتقاد این جامعه‌شناس، این مشارکت باید پس از برگزاری انتخابات نهادینه شود: «ما درکشور به چنین مقوله‌ای توجه نکرده‌ایم که حتی پس از انتخابات، مشارکت اجتماعی مردم را جدی بگیریم.» بخارایی این را به «شهروند» می‌گوید و ادامه می‌دهد: «یک بُعد ازمشارکت اجتماعی، مشارکت سیاسی است، حداقل مشارکت سیاسی هم شرکت در انتخابات است، مشارکت سیاسی حداکثری، فعالیت‌های حزبی است.» به اعتقاد این جامعه‌شناس، موانع جدی بر سر راه مشارکت اجتماعی که بخشی از آن همان تشکیل صنف‌ها، ان‌جی‌او‌ها و اتحادیه وجود دارد.
او به مقوله اعتمادسازی برای بالابردن مشارکت اجتماعی هم اشاره می‌کند: «همه کاندیداها از«صداقت» سخن می‌گویند، معنای واقعی «صداقت» این است که یک فرد از سه ویژگی «آگاهی»، «بینش» و«رهایی ازتعصبات» برخوردار باشد. درجامعه‌ای که صداقت جریان دارد، صاحبان قدرت بخشی از قدرت خود را به سازمان‌های مردم‌نهاد منتقل می‌کنند تا آنها هم نظارت کنند و هم دست به اقدام بزنند. این‌گونه است که با نظارت مردم و سازمان‌های مدنی و احزاب و صنوف و اتحادیه‌ها بر تمام زوایای قدرت، می‌توان به کنترل فساد امیدوار بود والا، فساد دامن می‌گستراند.» به گفته این جامعه‌شناس، مشارکت مردم و داوطلبان خدمت درفضای آزاد به دور ازموانع قانونی و آیین‌نامه‌های دست‌وپاگیر، به شکل‌گیری جامعه مدنی می‌انجامد و تا جامعه مدنی شکل نگیرد، رشد اقتصادی هم ایجاد نمی‌شود؛ چراکه امنیت و اعتماد لازم برای سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی وجود ندارد و طبیعتا آمار بیکاری افزایش می‌یابد.
او ادامه می‌دهد: «متاسفانه، یک سونامی بی‌اعتمادی جامعه را دربرگرفته است که فقط با هموارکردن بستر مشارکت‌های اجتماعی و سیاسی به صورت فراگیر، می‌توان با آن مقابله کرد. باید به هشدارهای جامعه‌شناسان توجه شود.»
*ایجاد اعتماد درجامعه تزریقی نیست
از آن طرف مصطفی تبریزی، روانشناس هم بُعد دیگری از مشارکت اجتماعی مردم را بررسی می‌کند و به «شهروند» می‌گوید: «یکی از ویژگی‌هایی که انسان درطول رشد، باید کسب کند و ارتقا دهد، رشد اجتماعی است، رشد اجتماعی تماس با مردم و دیگران و مشارکت درفعالیت‌های اجتماعی است. این فعالیت‌ها درکودکی می‌تواند بازی و رفتن به دید و بازدید باشد و رشد کند و آنقدر ارتقا پیدا کند تا این‌که فرد خودش را جزیی از یک گروه و جامعه بداند. فرد زمانی که به چنین حالتی رسید، برای خود گروه یا طبقه‌ای را انتخاب می‌کند و خودش را متعلق به همان گروه می‌داند.» به گفته این روانشناس، زمانی که فرد گروهش را انتخاب کرد، علاقه‌مند می‌شود تا در سرنوشت آن گروه هم قدم بردارد. یکی از این علاقه‌مندی‌ها به صورت مشارکت در انتخابات نشان داده می‌شود.
تبریزی، افراد شرکت‌کننده در انتخابات را به چند گروه تقسیم می‌کند، یک، گروهی هستند که سوءظن و بدبینی نسبت به اطراف دارند، جامعه را از خود نمی‌دانند و هرنوع مشارکتی را فریب‌خوردگی می‌دانند، گروهی هم هستند که مشارکت بالایی دارند، در هر تجمع و برنامه‌ای مشارکت می‌کنند، آنها هم به اندازه گروه اول، رفتار قابل قبولی ندارند، چراکه فاقد تفکر هستند اما دراین میان گروه سومی هم هستند که به افرادی که واقعا باید به آنها اعتماد کرد، اعتماد می‌کنند. مشارکت این افراد عقلانی و حساب‌شده است. این گروه می‌تواند در سرنوشت جامعه تاثیرگذار باشد.
به اعتقاد این روانشناس، هرچقدر میزان آگاهی درجامعه افزایش پیدا کند و مردم ازسلامت روان بالاتری برخوردار باشند، انتخاب‌های آگاهانه‌تری هم خواهند داشت. هرچقدر میزان آگاهی مردم کم باشد، سیاست‌مداران می‌توانند روی هیجان مردم انگشت بگذارند.
او به ارتباط عمیق اعتماد مردم و مشارکت اجتماعی، اشاره می‌کند: «اعتماد با توجه به تجربه‌هایی که از یک مسأله در افراد وجود دارد، کاهش یا افزایش پیدا می‌کند. اعتماد تزریقی نیست. برخی از روی ناآگاهی اعتماد می‌کنند و برخی از روی آگاهی کامل.»



انتهای پیام/

ارسال نظر