بیرودربایستی با آنانکه رای نمیدهند!
حاشیهنشینان اوقاتشان از چیزی، کسی یا اتفاقی در گذشته تلخ است و این اوقات تلخ را در پس بهانههایی پنهان میکنند. احتمالا زخمی از گذشته بر دل دارند؛ چیزی که عواطف آنان را جریحهدار کرده یا غرورشان را شکسته و حقشان را ضایع کرده است. برخی دیگر چند دهه است که پیشبینی کردهاند که این کشتی به زودی غرق خواهد شد و گویی روا میدانند که ایران نابود شود که حرف آنان اثبات شود. هرچه هست
بد نیست کمی به دلبندان و آیندگانشان بیندیشند؛ به بچهها و نوهها و نتیجههایشان. آنان روزی خواهند پرسید که شما برای نجات این کشتی چه کردید؟ مسلما گفتن «هیچ» به آنان، از کوتاهآمدن امروز و رای دادن، تلختر است. باید در حیات اجتماعی نیز همچون حیات شخصی اندکی گذشت و ایثار داشت؛ چند نسل باید بهای اوقات تلخ یک نسل را بپردازد؛ آیا رواست که برای گم شدن دستمالی، قیصریهای را به آتش کشیم؟! آیا کسی که گذشته را نبخشیده میتواند آیندهای رضایتبخش بسازد؟ واقعیت این است که کار فاعلانه، نه پافشاری بر عقایدمان، بلکه شکستن این حبس و بیرون آمدن از این زندان است؛ مسلما چشماندازی که خواهیم دید ارزشش را دارد یا دستکم پس از اعلام نتایج این کارزار، افسوس عدم مشارکت کاممان را تلخ نخواهد کرد.
انتهای پیام/