سه هزار شرکت دانشبنیان نقطه عزیمت ماست، متوقف نشویم
«ایجاد یکصد هزار شغل و سیهزار میلیارد تومان درآمد در طول یک سال». این آمار مربوط به شرکتهای دانشبنیان ایرانی است. جا دارد یک جشن ملی برای آن بگیریم؛ جشنی برای آغازی مهم و فعالیتی رو به رشد. آنچه موردنظر و خواست بزرگان نظام بود، در حال محقق شدن است؛ یکصد هزار جوان باسواد و خوشفکر شغلی ارزشمند به دست آوردهاند و خانوادههایشان را خوشحال کردهاند. چرخهای اقتصاد با درآمد سیهزار میلیارد تومانی تندتر چرخید و از همه مهمتر، اقتصاد مقاومتی با کمک اقتصاد دانشبنیان یک گام بسیار مهم و بزرگ رو به جلو گذاشت.
در کنار همه اینها، با فراگیرشدن گفتمان علم و فناوری در جامعه، نشانههای ثبات خود را آهسته آهسته آشکار میکند و شرکتهای دانشبنیان صاحب قیمت میشوند. به مرور توجه به تولید محصولات دانشبنیان ساخت داخل نیز ملکه ذهنها شده است. حالا دیگر کسی آهسته و با شرم از ایرانساخت بودن محصولات یاد نمیکند و تولیدکننده ایرانی میتواند با غرور از تولید ملی حرف بزند. بی شعار، روزهای خوبی در راه است، چراکه قافلهسالاری هوشیار، رصدکننده و مطالبهگر نیز در پیشاپیش این کاروان علم و فناوری داریم.
از طرفی بحثهای مربوط به اقتصاد دانشبنیان، خدا را شکر، امروز به دوام و قوامی رسیدهاند که از مراتب سیاسی فراتر رفتهاند. یعنی از یک لحاظ، غیرسیاسی شدهاند و از دسترس سلیقههای جناحی دور شدهاند، از یک لحاظ هم، چنان فراگیر شدهاند که مورد وفاق همه طیفها قرار گرفتهاند. دیگر کسی نیست که ضرورت اقتصاد دانشبنیان را انکار کند یا آن را متوجه نشود. در مناظرههای انتخاباتی که به جرئت میشود گفت پربینندهترین و البته از تاثیرگذارترین اتفاقات این روزهای ایران است، کاندیداهای ریاست جمهوری، با افتخار و سری بلند، از اهمیت اقتصاد دانشبنیان و حمایت از شرکتهای دانشبنیان سخن میگویند. زمانی که گفتمان دانشبنیان از جانب نخبگان جامعه به عموم مردم تسری مییابد و نخبگان به ارائه برنامهها و راهکارها میپردازند، یعنی اینکه اساس کار درست است، به ویژه آنکه رنگ و بوی تبلیغ و شعار هم به خود بگیرد. اما همه میدانند که این تبلیغ و شعار در همان حد باقی نمیماند؛ جان میگیرد و عصای دست دولتها میشود. میتوانیم با شوق و اطمینان اعلام کنیم که فرهنگ اقتصاد دانشبنیان در حال میوه دادن است و انشاءالله به زودی این میوه در کام مردم خواهد نشست. گرچه نو برانههای آن را با آماری که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد، چشیدهایم و جملگی سر ذوق آمدهایم.
به گواه رای و نظر همه گروههای سیاسی/ مدیریتی، جدیترین مشکلات امروز، مشکلات اقتصادی و اجتماعیاند. چیزی که سلامت جامعه ما را تهدید میکند، همین بیکاری و رکود است. نظام جمهوری اسلامی به اتکاء انقلاب و پشتوانه مردمی و حضور اقشار مختلف توانسته است از بسیاری بحرانها به سلامت عبور کند. ما بحرانهای سیاسی و مدیریتی و اجتماعی بسیاری را پشت سر گذاشتهایم و از آزمونهای مختلف، بحمدالله، سربلند بیرون آمدهایم. از روی سابقه میتوان امیدوار بود که از این بحران اقتصادی هم میتوانیم عبور کنیم و به افقهای جدید دست یابیم. بیش از شش هزار شرکت دانشبنیان، در نوبت تایید صلاحیت هستند که در سختگیرانهترین حالتها، اگر نیمی از آنها هم تایید شوند، با یک جبهه پرقدرت و پربرکت دیگر مواجه خواهیم شد که نتیجه آن میتواند شغلهای جدید و ارزشمند، درآمدهای درخور و ذیقیمت، ایجاد شور و تحرک مثالزدنی در جامعه و در نهایت رهایی از رکود و تلخیهای بیکاری باشد.
اما برای این کار احتیاج به برنامه و نظم و هماهنگی داریم. لازم است از اهل فن بخواهیم وارد میدان شوند و اوضاع را سامان ببخشند. خدا را شکر که این سه هزار شرکت دانشبنیان مشغول کارند و چراغ اقتصاد دانشبنیان را پرنور کردهاند. «سه هزار» صرفا یک عدد نیست که بخواهیم با کم و زیاد کردنش آمار درست کنیم، بلکه به منزله شروع امیدوارکننده فصلی جدید در اقتصاد کشور است. عمده نگرش مدیران تاکنون نگرش سنتی بوده و سوداهای کلانی در سر میپروراندند تا شاخصهای توسعه را بالا ببرند. اما امروز دنیا وارد مدار تازهای شده و راههای میانبری برای بهبود وضع اقتصادی پیدا شده است. حالا دیگر برای رفع بیکاری نیازی نیست دولت شخصا وارد میدان شود و با تاسیس کارخانه و شرکت، ایجاد اشتغال کند. اتفاقا این کار هم تصدیگری دولت را زیاد میکند و هم روز به روز بزرگتر و پر مسئولیتترش میکند. حال آنکه شکل معقول و صحیح این است که دولتها بسترسازی کنند، به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، قانونی، سیاسی فضایی مناسب آماده کنند تا شرکتهای دانشبنیان بتوانند وارد عرصه فعالیت شوند و تا عرضه دانشبنیان کالا و خدمات تولید ثروت و شغل کنند.
اتفاقا تجربه دنیای امروز هم گواهی میدهد که از راه علم و نوآوری و پژوهش و هنر، بهتر و سادهتر و کم هزینهتر میشود ثروت تولید کرد و چرخهای اقتصادی را به حرکت انداخت. در این سالها نیز، به خصوص با توجه به تجربههای ارزشمندی که در معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری به دست آوردهایم، الان بیش از هر وقت دیگر فضا برای اقتصاد دانشبنیان فراهم است.
قدمهای خوبی برداشتهایم و در میانه راهیم و انشاءالله که همین مسیر را تا نیل به مقصود ادامه دهیم. در حال حاضر توانستهایم فرهنگسازی کنیم و در میان جوانان و تحصیلکردگان مفاهیم دانشبنیان را جا بیندازیم. امروز دیگر مثل سابق نیست که چشم جوانان به دست دولت باشد تا برایشان کار بیافریند و حقوق و یارانه ماهیانهشان بدهد. دیگر مثل سابق نیست که تحصیلکردگان ما آرزوی استخدام در دولت را داشته باشند و به آب باریکه دولت قانع باشند. حتی این فرهنگ غلط -اما سابقهدار- هم کنار گذاشته شده که دولت نفت بفروشد و به صورت رفاه بین اقشار مختلف تقسیم کند. توقع از دولت نیز تغییر کرده و در حال حاضر با توجه به ارتقاء سطح علمی و فرهنگی جا افتاده که دولت به جای تصدیگری، بسترسازی کند و به جای اینکه خود کارآفرینی کند، به استعدادهای برتر، به نخبگان علمی، به جوانان تحصیلکرده و خوشفکر مجال دهد تا با تاسیس شرکتهای دانشبنیان هم کارآفرینی و هم تولید ثروت کنند.
انحصار اقتصادی دولت به هر اسمی میتواند مانع جدی در راه توسعه و حضور عمومی مردم در این عرصه باشد. همین تعداد سه هزار شرکت دانشبنیان نقطه عزیمتی است که سریعتر از هر پروژه دیگری میتواند به نتیجه برسد و راه را برای پیشرفت و ترقی باز کند. فقط باید مراقب باشیم که یک وقت در این راه متوقف نشویم و کار را نیمه رها نکنیم. امروز بیش از هر زمان دیگر امکان توفیق فراهم است و میتوانیم این بحران را هم به امید خدا و حضور گسترده جوانان پشت سر بگذاریم. از تکتک کاندیداهای محترم و فرهیخته ریاست جمهوری که در مناظرههای سهگانه، از موضوع اقتصاد دانشبنیان و حمایت از شرکتهای دانشبنیان پشتیبانی کردند و ذهن مردم را با این مسئله آشنا کردند، سپاسگزاری میکنم. قطار اقتصاد دانشبنیان به راه افتاده است و خوشا به حال آنانی که تلاش میکنند خود را سوار بر آن کنند.
*مشاور معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان
انتهای پیام/